اثربخشی آموزش مثبت‌نگری بر خودشفقتی و تنظیم هیجان در مردان وابسته به مواد

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری گروه روان شناسی، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایران

2 استادیار گروه روان شناسی، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایران

3 دانشیار گروه روان شناسی، واحد اهواز، دانشگاه آزاداسلامی، اهواز، ایران

4 استادیار گروه روان شناسی، واحد اهواز، دانشگاه آزاداسلامی، اهواز، ایران

چکیده

این‌ پژوهش، ‌با‌ هدف ‌تعیین‌ اثربخشی آموزش مثبت‌نگری ‌بر خودشفقتی و تنظیم هیجان در مردان وابسته به مواد انجام ‌شد. پژوهش ‌‌از ‌نوع ‌مطالعات ‌آزمایشی ‌با ‌طرح ‌پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری ‌و‌ گروه‌ کنترل ‌بود. نمونۀ‌ پژوهش ‌به‌ حجم 40 نفر ‌از ‌بین ‌123 مرد وابسته به مواد شهر اسلام شهر در سال 1398 ‌به ‌روش ‌نمونه‌گیری ‌هدفمند، ‌انتخاب ‌و‌ به ‌تصادف ‌در ‌دو ‌گروه ‌آزمایشی ‌و‌ کنترل ‌جایگزین ‌شدند.‌ شرکت‌کنندگان ‌‌پرسشنامه‌های خودشفقتی رایس، پومایر، نف و وان گوچتو تنظیم هیجان گرانفسکی و کرایج ‌را ‌در ‌مراحل ‌پیش‌آزمون، ‌پس‌آزمون ‌و‌ پیگیری تکمیل‌ کردند‌. گروه‌ آزمایش، ‌طی‌ 14 ‌جلسۀ‌ 90 ‌دقیقه‌ای ‌تحت ‌آموزش مثبت‌نگری ‌قرار‌ گرفت و گروه کنترل، آموزشی ندید.‌ تحلیل‌ داده‌ها‌ با ‌استفاده‌ از‌ روش تحلیل کواریانس تک‌متغیری انجام‌ گرفت.‌ نتایج‌ نشان‌ دادند ‌آموزش مثبت‌نگری به ‌افزایش خودشفقتی‌ و تنظیم هیجان ‌در ‌مرحلۀ ‌پس‌آزمون ‌منجر‌ شد ‌و‌ این ‌تأثیر ‌در‌ مرحلۀ ‌پیگیری نیز به ‌افزایش خودشفقتی ‌و تنظیم هیجان منجر شد که نشان‌دهندۀ ‌تداوم اثربخشی آموزش مثبت‌نگری بود. با توجه به نتایج پژوهش، می‌توان از روش آموزش مثبت‌نگری برای مردان وابسته به مواد مراجعه‌کننده به کمپ‌های ترک اعتیاد برای بهبود خودشفقتی و تنظیم هیجان استفاده کرد.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

The Effectiveness of Positive Training on Self Compassion and Emotion Regulation in Men's Substance Dependents

نویسندگان [English]

  • Seyedemaryam Mousavi 1
  • Zahra Dasht Bozorgi 2
  • Alireza Heidarie 3
  • Reza Pasha 3
  • MohammadReza Borna 4
1 Ph.D Students in General Psychology, Department of Psychology, Ahvaz Branch, Islamic Azad University, Ahvaz, Iran
2 Assistant Professor Department of Psychology, Ahvaz Branch, Islamic Azad University, Ahvaz, Iran
3 Associate Professor Department of Psychology, Ahvaz Branch, Islamic Azad University, Ahvaz, Iran
4 Assistant Professor Department of Psychology, Ahvaz Branch, Islamic Azad University, Ahvaz, Iran
چکیده [English]

This study aimed to determine the role of news content in the level of recall and attention of students. This study was experimental with simultaneous inter-subject and between-subject designs. Out of male and female undergraduate and postgraduate students of state universities in Tehran during the academic year of 2018-2019, 60 were selected first by cluster and then purposefully sampling. The instruments used were News Tracking Questionnaire of Broadcasting, Recalled Questionnaire, Eye Tracking System, News Impact Scale, and pieces of news that were performed on the sample, and data were analyzed by SPSS21 software. The mixed analysis of variance test showed that the news content of network 1 and News more than networks 2 and 3 have cognitively loaded content (p = 0.01) and men remember cognitive elements more than women and women remember emotional elements (p = 0.001). Also, the duration of the fixation of men on the news was more than women, which indicates more attention and cognitive involvement of men (p = 0.001). Therefore, the Islamic Republic of Iran Broadcasting must present the news content cognitively or emotionally, depending on the gender of the audience, to attract more attention and recall of the audience.
 
       

کلیدواژه‌ها [English]

  • attention
  • cognitive content
  • emotional content
  • recall
  • students

امروزه جوامع مختلف همواره با مشکلات و آسیب‌های بسیاری دست به گریبان‌اند. آسیب‌های اجتماعی بخش درخور توجهی از امور و سرمایه‌ها را به خود اختصاص می‌دهند و توجه به آنها به پیشگیری و همچنین، درمان آسیب‌ها منجر می‌شود. اعتیاد[1] یکی از آسیب‌های مهم اجتماعی است که جامعه همواره با آن درگیر است (نقیب السادات و قانع، 1391)؛ به گونه‌ای که تکرار مصرف، نشاط آنی و آرامش موقت را برای فرد در پی دارد (پرسکی، هرد، وست و براون، 2019) و با ایجاد اختلال در کنترل بر سیستم رفتار - پاداش، باعث افزایش جست‌وجوی فرد برای یافتن مواد و ایجاد وابستگی شدید نسبت به آن می‌شود (ساکسنا، گرلا و میسنا، 2016).

افراد وابسته به مواد از لحاظ جسمی و روانی، وابستگی زیادی به مواد مصرفی خود پیدا می‌کنند؛ به طوری که به‌تدریج، میزان مصرف خود را افزایش می‌دهند (بلیوس، درآن و بست، 2019). بررسی‌ها حکایت از پایین‌آمدن میانگین سنی اعتیاد و شیوع گرایش نوجوانان و جوانان به سوءمصرف مواد دارد (جوادی و همکاران، 1391). آمار کشوری اعتیاد به علت دشواری در تشخیص و گزارش صحیح موارد آمار دقیقی نیست؛ ولی به نظر می‌رسد بین 2/1 تا 6 میلیون نفر در ایران به‌صورت وابستگی یا تفننی، از مواد مصرف می‌کنند و براساس پژوهش‌ها، تعداد معتادان تقریباً هر 12 سال، دوبرابر و سالانه 8 درصد بر جمعیت آنان افزوده می‌شود (نقیبی، عزیزپور، اشعری، حسینی و علیزاده، 1393).

در بررسی سبب شناختی سوءمصرف مواد و عود پس از درمان، محققان و نظریه‌پردازان مختلف به عوامل شخصیتی همچون خودشفقتی[2] اشاره داشته‌اند. مطالعات نشان داده‌اند شفقت خودپیش‌بین قدرتمند سلامت روان است. همچنین، شفقت خود با انتقاد از خود، افسردگی، اضطراب، نشخوار فکری و سرکوب اندیشه، رابطۀ منفی دارد (وارن، اسمیتس و نف، 2016)؛ در حالی که با رضایت از زندگی و مهارت‌های اجتماعی همبستگی مثبت دارد (نف، 2019). شفقت خود یک نیروی مهم انسانی است که شامل صفات مهربانی، قضاوت منصفانه و احساسات به‌هم‌پیوسته و همچنین، کمک به افراد در یافتن امید و معنادادن به زندگی موقع روبه‌روشدن با مشکلات است (ووسی، ونزینی و فوچی، 2019) و به معنای هدایت‌کردن سادۀ مهربانی به سوی خود، تجربه‌پذیری و متأثرشدن از رنج دیگران است (چوو و مارزلیک، 2019).

همچنین، بسیاری از نظریه‌پردازان در حوزۀ سوءمصرف مواد بر این باورند که عوامل هیجانی در میزان گرایش افراد به مصرف مواد و میزان ولع افراد مبتلا به سوءمصرف مواد تأثیر دارند (منجم و آقایوسفی، 1394). به باور گارنفسکی و کرایج (2006)، تنظیم هیجان[3]، کنش‌هایی در رابطه با روش‌های کنارآمدن شخص با شرایط استرس‌زا و یا حوادث ناگوارند. به عقیده کارل، گالاگر و بارلو (2018)، ناتوانی در تنظیم هیجان، زمینه‌های مختلف اختلالات روانی را فراهم می‌آورد و وجود توانایی در این زمینه رابطه‌ای معکوس با نشانه‌ها و علائم اختلالات روانی همچون افسردگی و اضطراب دارد. به عقیدۀ کلارک، لویس، مایرز، هندسون و هیل (2020) سوءمصرف مواد ناشی از سطح پایین راهبردهای تنظیم هیجان مثبت و ناتوانی در مقابلۀ مؤثر با هیجان‌ها و مدیریت آنها به‌ویژه در شروع مصرف مواد است. در گسترش نظریه‌های مربوط به تنظیم هیجانی، اختلال و آشفتگی در هیجان‌ها و تنظیم آنها به علت اهمیت ذاتی‌شان در زندگی فرد، پیامدهای آسیب‌شناختی خواهند داشت. الهای و همکاران (2018) در مطالعۀ خود دریافتند دشواری در تنظیم هیجان و استفاده از راهبردهای ناکارآمد تنظیم هیجانی، عواملی مهم و تأثیرگذار در کاهش سلامت روانی هر شخص محسوب می‌شوند.

با توجه به اینکه اعتیاد باعث تنش‌های مزمن، اختلالات جسمی، روانی و اجتماعی متعدد و اختلال در ویژگی‌های روانشناختی در مردان وابسته به مواد می‌شود، یکی از جنبه‌های آموزشی در مردان وابسته به مواد، توجه به بهبود حالات روانشناختی این افراد است (پاولسکی، 2016). در طول چند دهه گذشته نیز درمان‌ها و آموزش‌ها در مردان وابسته به مواد، از تأکید صرف بر ابعاد اقتصادی، جسمانی و درمان‌های دارویی به سوی دیدگاهها و درمان‌های چندبعدی جسمانی - روانشناختی تغییر جهت داده است (سوح، گنیلکا و ریس، 2017). همچنین، به‌تازگی توجهی روزافزون به تحول در مدل‌های روان‌درمانی و پرداختن به جنبه‌های روانشناختی مثبت انسان شده است؛ بنابراین، ارائۀ مداخلات روانشناختی برای مدیریت هیجانات، تقویت هیجانات مثبت و کاهش رفتارهای آسیب‌زا به خود و دیگران ضروری است و از بین درمان‌ها و آموزش‌های مختلف برای ایجاد این تغییرات مثبت، از آموزش مثبت‌نگر[4] کمک گرفته می‌شود (سلیگمن، 2019). سلیگمن، رشید و پارکز[5] (2006) آموزش و روان‌درمانی مثبت‌نگر را پیشنهاد دادند که دارای چهار مؤلفۀ لذت، تعهد، معنا و زندگی کامل است. همچنین، آموزش مثبت‌نگر نه‌تنها با کاهش نشانگان منفی، به گونه‌ای مؤثر و مستقیم می‌تواند با ایجاد هیجانات مثبت، توانمندی‌های منش و معنا موجب کاهش آسیب‌پذیری شود. در آموزش مثبت‌نگر، اعضا یاد می‌گیرند چطور فردی شادتر، امیدوارتر، خوش‌بین‌تر، کوشاتر و سرزنده‌تر باشند تا هم خود از زندگی لذت ببرند و هم اطرافیان را در استفاده از بزرگ‌ترین موهبت هستی (زندگی) بهره‌مند سازند (وجدانی، گلزاری و برجعلی، 1393).

پژوهش‌های اندکی دربارۀ اثربخشی آموزش مثبت‌نگری بر خودشفقتی و تنظیم هیجان انجام شده‌اند؛ برای مثال، نتایج پژوهش بیرواند و همکاران (2019) نشان دادند آموزش تفکر مثبت باعث بهبود تنظیم هیجان شد. در پژوهشی دیگر، کوئیدباخ، میکولاجزاک و گراس (2015) گزارش کردند مداخله‌های روانشناسی مثبت‌نگر نقش مؤثری در تنظیم هیجان داشتند. علاوه بر آن، خاتمی و زنگنه مطلق (1399) ضمن پژوهشی به این نتیجه رسیدند که آموزش مثبت‌نگری باعث افزایش خوددلسوزی یا خودشفقتی شد و نتایج در مرحلۀ پیگیری نیز حفظ شدند. در پژوهشی دیگر، عنابستانی و ناعمی (1398) گزارش کردند آموزش مثبت‌نگری باعث افزایش شفقت به خود و امید به زندگی در مادران کودکان اتیسم شد. همچنین، نتایج پژوهش کوتیرا و تینگ (2021) نشان دادند آموزش روانشناسی مثبت باعث افزایش خودشفقتی و بهزیستی شد. انوری و سرداری (1398) ضمن پژوهشی به این نتیجه رسیدند که روان‌درمانی مثبت‌گرا باعث افزایش راهبردهای مثبت و کاهش راهبردهای منفی تنظیم هیجان شد و نتایج در مرحلۀ پیگیری نیز حفظ شدند. در پژوهشی دیگر، شفیعی، بهرامی و حاتمی (1398) گزارش کردند آموزش تفکر مثبت‌نگر باعث بهبود تنظیم شناختی هیجان شد.

یکی از مهم‌ترین مسائل اجتماعی جهان معاصر، اعتیاد و وابستگی به مواد است که در سال‌های اخیر به یکی از جدی‌ترین معضلات بشری و یکی از پیچیده‌ترین پدیده‌های انسانی تبدیل شده است (اعیادی، رسولی و نظری، 1396). وابستگی به مواد، اختلالی مزمن و اغلب عودکننده است که در مردها شایع‌تر است و نیز اعتیاد عوارض بسیار جدی بر سلامت فردی، زندگی خانوادگی، اقتصاد، امنیت و رشد فرهنگی جامعه دارد (آذربو، حجت‌خواه و گل‌محمدیان، 1398). از مشکلات شایع در آنان، افت خودشفقتی و دشواری در تنظیم هیجان (محمدی‌پور و اسفندیاری، 1397) هستند. نکته حائز اهمیت دیگر اینکه با توجه به بررسی‌های پژوهشگران، پژوهش‌های اندکی دربارۀ اثربخشی آموزش مثبت‌گری انجام شده است. پژوهشگران، پژوهشی دربارۀ اثربخشی آن بر خودشفقتی و تنظیم هیجان در سایر گروهها یافتند؛ اما پژوهشی دربارۀ اثربخشی آن در مردان وابسته به مواد نیافتند؛ درنتیجه، با توجه به اثربخشی روش آموزش مثبت‌نگری، پیشینۀ پژوهشی اندک دربارۀ اثربخشی آن و نیافتن پژوهشی دربارۀ اثربخشی آن بر خودشفقتی و تنظیم هیجان مردان وابسته به مواد، پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مثبت‌نگری بر خودشفقتی و تنظیم هیجان در مردان وابسته به مواد انجام شد.

روش

روش پژوهش، جامعۀ آماری و نمونه: پژوهش ‌حاضر ‌از ‌نوع ‌مطالعات ‌آزمایشی ‌با ‌طرح ‌پیش‌آزمون، پس‌آزمون ‌-‌پیگیری ‌و‌ گروه‌ کنترل ‌بود. جامعۀ آماری پژوهش شامل کلیۀ مردان وابسته به مواد مراجعه‌کننده به مرکز اقامتی ترک اعتیاد اسلام‌شهر به تعداد 123 نفر در فصل زمستان در سال 1398 بودند. برای تعیین حجم نمونۀ پژوهش، گال، بورگ و گال (2004/1393) قاعده‌ای را پیشنهاد کرده‌اند که طبق آن، برای پژوهش‌های آزمایشی و شبه‌آزمایشی، تعداد 15 تا 20 نفر برای هر یک از گروههای آزمایشی و کنترل پیشنهاد شده است؛ بنابراین، از این جامعه، نمونه‌ای به حجم 40 نفر (20 نفر برای هر گروه) به روش نمونه گیری هدفمند و با در نظر گرفتن ملاک‌های ورود به مطالعه، انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایشی و کنترل جایگزین شدند. ملاک‌های ورود برای پژوهش عبارت‌اند از: رضایت آگاهانه برای شرکت در مطالعه، داشتن تحصیلات حداقل سیکل، سن بین 18-35 سال، گرفتن نمره پایین‌تر از میانگین در پرسشنامه‌های خودشفقتی و تنظیم هیجان و مصرف داروی هم‌زمانی به سبب اختلال دیگر. ملاک‌های خروج نیز شامل دریافت درمان‌های روانشناختی هم‌زمانی، استفاده از داروهای روانپزشکی و غیبت بیش از دو جلسه در جلسات آموزشی مدنظر بود.

ابزار سنجش: پرسشنامۀ خودشفقتی[6]: رایس، پومایر، نف و وان گوچت (2011) پرسشنامۀ خودشفقتی را ساختند. این ابزار دارای 12 گویه است که با استفاده از مقیاس پنج‌درجه‌ای لیکرت از یک تا پنج (1= کاملاً مخالفم تا 5= کاملاً موافقم) نمره‌گذاری می‌شود. در این ابزار، دامنۀ نمرات بین 12 تا 60 است و هر چقدر نمرۀ آزمودنی بیشتر باشد، به میزان بیشتری از شفقت خود برخوردار است. شهبازی، رجبی، مقامی و جلوداری (1394) در پژوهشی که در ایران انجام دادند، ابتدا این مقیاس را ترجمه و سپس روایی و پایایی آن را محاسبه و مشخص کردند پایایی کلی مقیاس با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 91/0 است و روایی نیز با استفاده از لحاظ روایی محتوایی و واژه‌گزینی بررسی و تأیید شد. در پژوهش مرادی کلارده، آقاجانی، قاسمی جوبنه، بهاروند (1398)، ضریب آلفای کرونباخ 78/0 گزارش شد. رایس و همکاران (2011) پایایی آن را با روش آلفای کرونباخ 82/0 و با روش بازآزمایی 78/0 گزارش کردند. در مطالعۀ حاضر، برای تعیین پایایی پرسشنامۀ خودشفقتی از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که برای کل پرسشنامه برابر 82/0 به دست آمده است.

پرسشنامۀ تنظیم هیجان[7]: گرانفسکی و کرایج (2006) پرسشنامۀ تنظیم هیجان را برای بررسی سطوح نقص و نارسایی تنظیم هیجانی فرد تهیه کردند. این پرسشنامه 36 سؤال و 6 عامل «عدم پذیرش منفی پاسخ‌های هیجانی»، «دشواری در انجام رفتار هدفمند مواقع درماندگی»، «دشواری در کنترل رفتارهای تکانشی مواقع درماندگی»، «فقدان آگاهی هیجانی»، «دسترسی محدود به راهبردهای تنظیم هیجانی»، «عدم وضوح هیجانی» را اندازه‌گیری می‌کند؛ به این صورت که اصلاً 1 نمره، گاه‌گاهی 2 نمره، تقریباً در نیمی از موارد 3 نمره، بیشتر اوقات 4 نمره و تقریباً همیشه 5 نمره تعلق می‌گیرد. در خارج کشور برای بررسی همسانی درونی پرسشنامه از آلفای کرونباخ استفاده شده که ضریب آلفای کرونباخ برای کل سؤالات 95/0 و برای خرده‌مقیاس‌ها بین 84/0 تا 93/0 به دست آمده است (کونینگهام، گریفیت، بایلی و مورای، 2018). در یک پژوهش برای بررسی همسانی درونی پرسشنامه از آلفای کرونباخ استفاده شده که ضریب آلفای کرونباخ 91/0 به دست آمده است. همچنین، روایی همگرای با استفاده از همبستگی پیرسون با افسردگی 69/0 و کمال‌گرایی جامعه‌محور 36/0 و با کمال‌گرایی فردمحور 24/0 به دست آمده است. روایی سازه با همبستگی پیرسون با استفاده از مؤلفۀ نمره کل برای ابعاد عدم پذیرش منفی پاسخ‌های هیجانی 80/0، دشواری در انجام رفتار هدفمند 67/0، دشواری در کنترل رفتارهای تکانه 81/0، فقدان آگاهی هیجانی 40/0، دسترسی محدود به راهبردهای تنظیم هیجانی 88/0، عدم وضوح هیجانی 78/0 به دست آمده است که نشان‌دهندۀ روایی سازۀ پرسشنامه است (کونینگهام و همکاران، 2018). در مطالعۀ حاضر، برای تعیین پایایی پرسشنامۀ تنظیم هیجان از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که برای کل پرسشنامه برابر 84/0 به دست آمده است.

روش اجرا و تحلیل: جامعۀ آماری پژوهش شامل کلیۀ مردان وابسته به مواد مراجعه‌کننده به مرکز اقامتی ترک اعتیاد اسلام‌شهر به تعداد 123 نفر در فصل زمستان در سال 1398 بودند. در یک جلسۀ توجیهی که برای کلیۀ افراد مراجعه‌کننده به مرکز اقامتی ترک اعتیاد انجام شد، اهداف پژوهش برای آنها تشریح و سعی شد انگیزه و موافقت آنها برای شرکت در پژوهش، جلب شود و آزمودنی‌ها در این جلسه، فرم رضایت حضور در پژوهش را تکمیل کردند و تشریح شد شرکت‌کنندگان، این حق و اختیار را دارند که در هر مرحله از پژوهش براساس میل و اختیار کامل به همکاری خود با پژوهشگر خاتمه دهند و به آنها این اطمینان داده شد که کلیۀ مطالب ارائه‌شده در جلسات آموزشی و نتایج پرسشنامه‌ها محرمانه‌اند و در اختیار دیگران قرار نمی‌گیرند و نتایج به‌صورت گروهی و بدون نام مراجعان تحلیل می‌شوند. سپس آزمودنی‌ها اقدام به پرکردن پرسشنامه‌ها کردند. هر جا نیاز به توضیح بیشتر و رفع ابهام از سوی پژوهشگر بود، این امر محقق شد و سؤالات رفع شدند. پس از جمع‌آوری پرسشنامه و بررسی انجام‌شده، 67 نفر ملاک‌های ورود به پژوهش را دارا بودند که از این تعداد، نمونه‌ای به حجم 40 نفر (20 نفر برای هر گروه) به‌طور تصادفی انتخاب شدند. درخور ذکر است برای همتاسازی و همگن‌کردن گروهها در پیش‌آزمون، آزمودنی‌ها ازنظر سنی و ازطریق آزمون t نشان داده شد؛ گروهها از لحاظ سن آزمودنی‌ها تفاوت معنادار نداشتند. پژوهشگر که دوره‌های تخصصی آموزش مثبت‌نگر را گذرانده بود، جلسات را در محل مرکز اقامتی ترک اعتیاد اسلام‌شهر به‌صورت 14 جلسه 90 دقیقه‌ای و دو جلسه در هفته به‌صورت گروهی طبق برنامۀ مداخله‌ای سلیگمن و همکاران (2006) در جلسات هفتگی انجام داد. شرح مختصر جلسه‌های درمانی در جدول 1 ارائه شده است.

 

 

جدول 1. شرح جلسات آموزش مثبت‌نگر (اقتباس از سلیگمن، 2006)

جلسه

شرح جلسه

اول

پیش‌آزمون، بحث در زمینۀ چارچوب روانشناسی مثبت‌نگر گروهی

دوم

معرفی توانمندی‌های منش، مراجعان توانمندی‌های خاص خودشان را از مقدمۀ مثبت، تعیین و دربارۀ موقعیت‌های کمک‌کنندۀ این توانمندی‌های خاص در گذشته بحث می‌کنند.

سوم

بحث دربارۀ توانمندی‌های خاص و هیجانات مثبت.

چهارم

خاطرات خوب در برابر خاطرات بد، مرور خاطرات خوب و فراموش‌کردن خاطرات بد.

پنجم

بخشودگی - بخشش وسیله‌ای قدرتمند معرفی می‌شود که هیجان‌های منفی را به احساسات خنثی و حتی برای برخی افراد به هیجانات مثبت تبدیل می‌کند.

ششم

شکرگزاری (قدردانی)، دربارۀ قدردانی به‌عنوان تشکر با دوام، بحث و خاطرات خوب و بد مجدداً با تأکید بر قدردانی برجسته شد.

هفتم

بررسی‌های میان‌دورۀ درمانی، اهمیت هیجانات مثبت بحث شد. اهداف مرتبط به توانمندی‌های خاص مرور شد. فرایند و پیشرفت به‌طور جزئی بحث شد و بازخورد مراجعان دربارۀ منافع درمانی فراخوانده شد.

هشتم

قناعت، اهمیت خوش‌بینی در زندگی و پیش‌گرفتن قناعت در زندگی.

نهم

خوش‌بینی و امید: هدایت مراجعان به فکرکردن دربارۀ زمانی که در یک کار مهم شکست می‌خورند و زمانی که یک برنامه بزرگ مضمحل می‌شود و زمانی که یک شخص آنها را نمی‌پذیرد. سپس از مراجعان خواسته شد توجه کنند وقتی یک در بسته می‌شود، چه درهای دیگری باز می‌شود.

دهم

روابط مثبت (عشق و دلبستگی).

یازدهم

افزایش معنا (بحث دربارۀ توانمندی‌های خاص سایر اعضای خانواده)

دوازدهم

اصل لذت - بیان مفهوم چشم‌انداز به زندگی و تصاویر ترسیمی برای زندگی توأم با لذت، تعهد و معنا.

سیزدهم

یافتن معنا (میراث مثبت و موهبت زمان).

چهاردهم

زندگی کامل (انسجام لذت، تعهد و معنا)، جمع‌بندی مطالب، پس آزمون.



بعد از اتمام جلسات، از گروههای آزمایشی و کنترل در شرایط یکسان پس‌آزمون به عمل آمد. یک ماه پس از اجرای پس‌آزمون، مرحلۀ پیگیری روی دو گروه انجام شد. پس از اتمام مرحلۀ پیگیری، جلسات آموزشی برای شرکت‌کنندگان گروه کنترل نیز انجام شد. تجزیه‌وتحلیل داده‌ها با استفاده از تحلیل کواریانس تک‌متغیری در برنامه -SPSS-19 انجام شد.

 

یافته‌ها

ازنظر توزیع سنی، 58 درصد از شرکت‌کنندگان در رده سنی 18 تا 24 سال و 42 درصد در رده سنی 25 تا 35 سال قرار داشتند. میانگین سنی برای گروه آزمایشی (27/22) و برای گروه کنترل (19/23) بود.

قبل از اجرای تحلیل کواریانس تک‌متغیری، پیش‌فرض‌های آن بررسی شدند. همسانی ماتریس‌های واریانس - کوواریانس‌ها رعایت شده بودند (05/0< 30/0 P=  , 17/1F=  , 30/13(Box's M =. سپس، از نبود داده‌های پرت تأثیرگذار در متغیرهای پژوهش، با توجه به شاخص‌های کجی و کشیدگی، اطمینان کسب شد (در حالت کلی، چنانچه چولگی و کشیدگی در بازه (۲، ۲-) نباشند، داده‌ها از توزیع نرمال برخوردار نیستند). همچنین، برای بررسی مفروضۀ همگنی واریانس‌ها از آزمون لوین استفاده شد که در متغیر خودشفقتی (05/0< 856/0=P ,034/0=F) و متغیر تنظیم هیجان (05/0< 976/0=P ,011/0=F) معنادار نبودند؛ بنابراین، فرض همگنی واریانس‌های هر دو متغیر تأیید شد. مفروضۀ مهم دیگر تحلیل کواریانس، همگنی شیب خط رگرسیون‌اند که برای متغیرهای خودشفقتی (05/0< 845/0=P ,372/0=F) و تنظیم هیجان (05/0< 541/0=P ,772/0=F) معنادار نبودند؛ بنابراین، این مفروضه هم تأیید شد. با توجه به نتایج مفروضه‌ها از آزمون تحلیل کواریانس استفاده می‌شود.

در ادامه برای مقایسۀ گروههای آزمایشی و کنترل براساس نمره‌های پس‌آزمون‌ها، پس از کنترل اثر پیش‌آزمون‌ها، برای تعیین تأثیر مداخلۀ آموزش مثبت‌نگری بر خودشفقتی و تنظیم هیجان در مردان وابسته به مواد از تحلیل کواریانس تک‌متغیری استفاده شده است. نتایج مرحلۀ پس‌آزمون در جدول2 آمده‌اند.

 

 

جدول 2. نتایج تحلیل کواریانس تک‌متغیری روی نمره‌های پس‌آزمون خودشفقتی و تنظیم هیجان

 

متغیرهای وابسته

مجموع مجذورات

Df

میانگین مجذورات

F

سطح معناداری

مجذور اتا

توان آزمون

خودشفقتی

657/1533

1

657/1533

207/41

0001/0

527/0

1

 

تنظیم هیجان

137/14953

1

137/14953

911/47

0001/0

564/0

1



با توجه به جدول 2، با توجه به اندازۀ اثر محاسبه‌شده، 52 درصد در متغیر خودشفقتی و 56 درصد در متغیر تنظیم هیجان از کل واریانس‌ها ناشی از اثر متغیر مستقل (آموزش مثبت‌نگری) است. توان آماری آزمون برابر 1 است که دلالت بر کفایت حجم نمونه است. بین میانگین نمرات پیش‌آزمون و پس‌آزمون خودشفقتی پس از حذف اثر پیش‌آزمون تفاوت معنی‌داری وجود دارد (001/0=P ,207/41=F بنابراین، آموزش مثبت‌نگری بر بهبود خودشفقتی مؤثر است. همچنین، بین میانگین نمرات پیش‌آزمون و پس‌آزمون تنظیم هیجان پس از حذف اثر پیش‌آزمون تفاوت معنی‌داری وجود دارد (001/0=P ,911/47=Fبنابراین، آموزش مثبت‌نگری بر افزایش تنظیم هیجان مؤثر است. نتایج مرحلۀ پیگیری در جدول 3 ارائه شده‌اند.

 

 

جدول 3. نتایج تحلیل کواریانس تک‌متغیری روی نمره‌های پیگیری خودشفقتی و تنظیم هیجان

متغیرهای وابسته

مجموع مجذورات

Df

میانگین مجذورات

F

سطح معناداری

مجذور اتا

توان آزمون

خودشفقتی

709/1098

1

709/1098

393/34

0001/0

482/0

1

تنظیم هیجان

863/120132

1

863/120132

429/4280

0001/0

991/0

1

 

 

 

همان‌طور که در جدول 3 مشاهده می‌شود، با توجه به اندازۀ اثر محاسبه‌شده، 48 درصد در متغیر خودشفقتی و 99 درصد در متغیر تنظیم هیجان از کل واریانس‌ها ناشی از اثر متغیر مستقل (آموزش مثبت‌نگری) است. توان آماری آزمون برابر 1 است که دلالت بر کفایت حجم نمونه است. بین میانگین نمرات پیش‌آزمون و پیگیری خودشفقتی پس از حذف اثر پیش‌آزمون تفاوت معنی‌داری وجود دارد (001/0=P ,393/34=F بنابراین، آموزش مثبت‌نگری بر بهبود خودشفقتی مؤثر است. همچنین، بین میانگین نمرات پیش‌آزمون و پس‌آزمون تنظیم هیجان پس از حذف اثر پیش‌آزمون تفاوت معنی‌داری وجود دارد (001/0=P ,429/4280=F بنابراین، آموزش مثبت‌نگری بر افزایش تنظیم هیجان مؤثر است.

جدول 4، مقادیر میانگین تعدیل‌یافته را نشان می‌دهد. با توجه به جدول 4، میانگین تعدیل‌یافته و خطای معیار متغیرهای خودشفقتی و تنظیم هیجان درخور ملاحظه است.

 

 

جدول 4. میانگین تعدیل‌یافته، خطای معیار، حد پایین و حد بالای متغیرهای پژوهش در دو گروه آزمایشی و کنترل

 

متغیرها

 

گروه

شاخص‌های آماری

میانگین

خطای معیار

حد پایین

حد بالا

 

خودشفقتی

آموزش مثبت‌نگری

33.80

7.43

30.51

35.74

کنترل

35.00

7.28

32.31

38.90

تنظیم هیجان

آموزش مثبت‌نگری

104.80

7.65

102.43

107.35

کنترل

104.86

7.53

101.01

108.74



بحث

پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مثبت‌نگری بر خودشفقتی و تنظیم هیجان در مردان وابسته به مواد انجام شد. نتایج نشان دادند آموزش مثبت‌نگری بر افزایش خودشفقتی مؤثر است و این نتایج در مرحلۀ پیگیری نیز تداوم داشت. این نتایج با نتایج پژوهش‌های بیرواند و همکاران (2019)، کوئیدباخ و همکاران (2015)، خاتمی و زنگنه مطلق (1399) و عنابستانی و ناعمی (1398) همسو است. در تبیین این یافته می‌توان گفت آموزش روانشناسی مثبت‌نگر با بحث دربارۀ فواید روابط مثبت با دیگران و راههای بهبود روابط مثبت با آنها سبب بهبود روابط مردان وابسته به مواد و نیز باعث کاهش انزوای آنها شده است؛ زیرا یکی از هسته‌های اصلی نشانه‌های اعتیاد، انزواطلبی و تنهایی است. همچنین، این آموزش در مردان وابسته به مواد همراه با پرخاشگری که عموماً عجول و قضاوت‌گرند، باعث می‌شود نسبت به دیگران صبور و مهربان باشند و درک غیرقضاوت‌گرانه‌ای در رابطه با آنها داشته باشند که این عامل سبب دید مثبت‌تر به خویشتن می‌شود و درنتیجه، خودشفقت‌ورزی را افزایش می‌دهد. این برنامه با تمرکز بر واقعیت‌ها و توجه براساس اینجا و اکنون و همچنین، رد یا انکار نکردن موضوعات و مشکلات مختلف، بزرگ‌نمایی مردان وابسته به مواد را کاهش می‌دهد و درنتیجه، افراد مشکلات را آن‌چنان که هستند، در نظر می‌گیرند، نه آنگونه که در تأثیر شرایط مختلف می‌پندارند؛ درنتیجه، با درک درست و واقع‌بینانه از مشکلات و به‌وضوح مشاهده‌کردن نواقص خود به جای نادیده‌انگاشتن آنها باعث به وجود آمدن رویکرد مثبت‌تر و نگرش خوش‌بینانه به زندگی می‌شود و از این طریق، فرد با ملایمت، خود را برای تغییرات زندگی، ترغیب و الگوهای رفتاری مضر و نامطلوب خود را اصلاح می‌کند (سلیگمن، 2019). نتایج پژوهش نشان دادند مداخلات روانشناسی مثبت توانسته است بر تغییر نگرش و نشان‌دادن راههای شادزیستن در نمونۀ پژوهش اثر مثبت بگذارد. به عبارتی، روانشناسی مثبت‌نگر با توجه‌کردن به شادکامی، خوش‌بینی و تغییر شیوۀ نگرش افراد وابسته به مواد به‌عنوان یک الگوی مناسب آموزشی و مداخله‌ای توانسته است در بهبود حالت‌های روانشناختی مثبت آنان مؤثر باشد. در این رویکرد سعی می‌شود به افراد کمک شود تا احساسات به‌صورت مهربانانه پذیرفته شوند؛ بنابراین، احساسات منفی به احساسات مثبت تغییر می‌کنند و فرد راههای جدیدی برای مقابله پیدا می‌کند (نف، 2019). تبیین دیگر بر مبنای پژوهش عنابستانی و ناعمی (1398) این است که آموزش مثبت‌نگری، زندگی خوب یعنی احساسات مثبت، تعامل، ارتباط مؤثر با دیگران، معنا و موفقیت را تقویت می‌کند و سبب افزایش معنای مثبت، آرامش روانی، فراخوانی همدلی، ایجاد احساسات مثبت و کاهش احساسات منفی می‌شود. همچنین، این شیوه باعث می‌شود افراد نحوۀ تفکر و رفتار خود را نسبت به خودشان بررسی کنند و انعطاف‌پذیری بیشتری نسبت به شناخت‌ها، احساس‌ها و واکنش‌های خود داشته باشند و نسبت به خود مهربان‌تر رفتار کنند؛ درنتیجه، آموزش مثبت‌نگری سبب افزایش خودشفقتی در مردان وابسته به مواد می‌شود.

نتایج دیگر نشان دادند آموزش مثبت‌نگری بر افزایش تنظیم هیجان مؤثر بود و این نتایج در مرحلۀ پیگیری نیز تداوم داشت. این نتایج با نتایج پژوهش‌های کوتیرا و تینگ (2021)، انوری و سرداری (1398) و شفیعی و همکاران (1398) همسو است. در تبیین این یافته می‌توان اذعان کرد آموزش مثبت‌نگری در افزایش میزان تنظیم هیجان، رضایت از زندگی و عواطف مثبت در مردان وابسته به مواد، برنامه‌ای سودمند است و از این برنامه می‌توان در راستای ارتقای سلامت روان آنها استفاده کرد؛ به طوری که، دنبال‌کردن لذت، تعهد و معنا در زندگی به ایجاد تقویت تنظیم هیجان، شادکامی و خوش‌بینی می‌انجامد. مثبت‌نگری مفهومی عینی یا واحد نیست و با مضامین آن مشخص می‌شود؛ زیرا دربارۀ هر فرد آنچه به‌عنوان تنظیم هیجان، شادکامی و خوش‌بینی در نظر گرفته می‌شود، به چیزهایی بستگی دارد که برای او مطلوب و خواستنی است. افراد دارای تفکر مثبت، از زندگی و کار خود بیشتر سود می‌برند و سالم‌تر می‌مانند و روابط بهتری با دیگران دارند (کلووس و همکاران، 2019). اینگونه افراد دید مثبت به زندگی دارند و به جای آنکه افسوس گذشته یا نداشتن سلامتی را بخورند، با رضایت به آن می‌نگرند و به جای شک و تردید با امیدواری و خوش‌بینی به آینده نگاه می‌کنند و این امر نشاط را به فرد هدیه می‌کند (هانسون، 2019). تبیین دیگر بر مبنای پژوهش انوری و سرداری (1398) این است که یکی از مهم‌ترین اهداف برنامۀ مثبت‌نگری، کمک به ارتقا و افزایش میزان رضایت از زندگی، شادکامی و بهزیستی افراد است و براساس رویکرد مثبت‌نگری، افزایش توانمندی‌ها، تعهد، معنا و هیجان‌های مثبت، هم باعث ایجاد زندگی شادتر و غنی‌تر و هم باعث کاهش مشکلات هیجانی می‌شود. مثبت‌نگری شکلی از تفکر است که در پی دستیابی به بهترین نتیجه از بدترین شرایط است و نحوۀ تفکر افراد دربارۀ یک رویداد و شیوۀ برخورد با آن را مشخص می‌سازد. پس این شیوۀ آموزشی، فرد را قادر می‌سازد تا نسبت به رفتارها، نگرش‌ها، احساس‌ها، علائق و استعدادهای خود و دیگران برداشت مناسبی داشته باشد و با حفظ آرامش و خونسردی بهترین و مناسب‌ترین تصمیم را بگیرد؛ درنتیجه، آموزش مثبت‌نگری با بهبود تصمیم‌گیری و مدیریت هیجان‌ها سبب افزایش تنظیم هیجان در مردان وابسته به مواد می‌شود.

محدودشدن نمونه‌های مطالعه‌شده به مردان وابسته به مواد مراجعه‌کننده به مرکز اقامتی ترک اعتیاد اسلام‌شهر، استفاده از روش نمونه‌گیری هدفمند و تک‌جنسیتی‌بودن جامعۀ پژوهش ازجمله محدودیت‌های پژوهش بود؛ به این ترتیب، به‌منظور افزایش تعمیم‌پذیری یافته‌ها پیشنهاد می‌شود جنسیت در پژوهش‌های آتی مدنظر قرار گیرد. همچنین، در این پژوهش برای جمع‌آوری داده‌ها از پرسشنامه استفاده شد که جنبۀ خودگزارشی دارد و امکان سوگیری در پاسخ‌دهی وجود دارد؛ بنابراین، پیشنهاد می‌شود در پژوهش‌های آتی از ابزارهای اندازه‌گیری عینی‌تری ازقبیل مشاهدۀ رفتار در محیط واقعی و مصاحبه برای دستیابی به نتایج تعمیم‌پذیر استفاده شود. با توجه به نتایج پژوهش، اجرای کارگاههایی در راستای آموزش مثبت‌نگری برای افراد مراجعه‌کننده به کمپ‌های ترک اعتیاد، اثرات سودمندی در کاهش مشکلات مرتبط با هیجان این افراد دارد.

 

 

[1]. addiction

[2]. self compassion

[3]. emotion regulation

[4]. positive training

[5]. Rashid & Parks

[6]. Self-Compassion Questionnaire

[7]. Emotion Regulation Questionnaire

آذربو، م.، حجت‌خواه، س. م.، و گل‌محمدیان، م. (1398). اثربخشی آموزش مهارت‌های مثبت‌اندیشی بر سرسختی سلامت روانشناختی مردان وابسته به مواد تحت درمان متادون. فصلنامۀ اعتیادپژوهی سوءمصرف مواد، 13(54)، 243-229.
اعیادی، ن.، رسولی، م.، و نظری، ع. م. (1396). بررسی نقش واسطه‌ای عزت نفس در رابطه بین کژکاری جنسی با دلزدگی زناشویی مردان وابسته به مواد افیونی، مجلۀ سلامت و مراقبت، 19(2)، 139-129.
انوری، ج.، و سرداری، ب. (1398). اثربخشی روان‌درمانی مثبت‌گرا بر بهبود راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در دانش‌آموزان با علایم اضطرابی. پژوهشنامۀ روانشناسی مثبت، 5(2)، 46-31.
جوادی، ر. خ.، آقابخشی، ح.، رفیعی، ح.، عسکری، ع.، معمار، ا.، و عبدی زرین، س. (1391). رابطۀ کارکرد خانواده با تاب‌آوری در برابر مصرف مواد. فصلنامۀ رفاه اجتماعی، 11(41)، 444-421.
خاتمی، ف. س.، و زنگنه مطلق، ف. (1399). اثربخشی آموزش مثبت‌نگری با رویکرد اسلامی بر خودمهارگری، خوددلسوزی و دیدگاه فهمی همسر در زنان متأهل. فصلنامۀ خانواده درمانی کاربردی، 1(4)، 88-72.
شفیعی، ا.، بهرامی، ه.، و حاتمی، ح. (1398). اثربخشی آموزش تفکر مثبت‌نگر بر تنظیم شناختی هیجان و اهمال‌کاری تحصیلی در دانش‌آموزان. فصلنامۀ پژوهش در نظام‌های آموزشی، 13(47)، 40-23.
شهبازی، م.، رجبی، غ.، مقامی، ا.، و جلوداری، آ. (1394). ساختار عامل تأییدی نسخه فارسی مقیاس درجه‌بندی تجدیدنظر‌شده شفقت - خود در گروهی از زندانیان. فصلنامۀ روش‌ها و مدل‌های روانشناختی، 6(19)، 46-31.
عنابستانی، ص.، و ناعمی، ع. م. (1398). تأثیر آموزش مثبت‌نگری بر شفقت به خود و امید به زندگی مادران کودکان اتیسم. فصلنامۀ روانشناسی افراد استثنایی، 9(33)، 68-45.
غیاثی، س. ا.، طباطبایی، ت. س.، و نصری، م. (1395). اثر آموزش مثبت‌اندیشی بر تنظیم هیجانی و بهزیستی روانشناختی دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه بیرجند در سال 93-94. مجلۀ علمی پژوهان، 14(4)، 37-27.
گال، د. م.، بورگ، و.، و گال، ج. (1383). روش‌های تحقیق کمی و کیفی در علوم تربیتی و روانشناسی (جلد اول)، ترجمه ا. ر. نصر، ح. ر. عریضی، م. ابوالقاسمی، م. ج. پاک‌سرشت، ع. کیامنش، خ. باقری، م. خیر، م. شهنی‌ییلاق، ز. خسروی. سمت. (تاریخ انتشار به زبان اصلی، 1996).
محمدی، پور، م.، و اسفندیاری، م. س. (1397). اثربخشی آموزش نظم‌جویی فرایندی هیجانی بر خودشفقتی و دشواری تنظیم هیجان معتادان. مجلۀ اعتیادپژوهی، 12(48)، 226-203.
نقیب السادات، س. ر.، و قانع، م. (1391). بررسی رابطۀ بهره‌برداری از فناوری‌های نوین ارتباطی و گرایش به اعتیاد در جوانان. فصلنامۀ جامعه‌شناسی مطالعات جوانان، 2(5)، 128-113.
نقیبی، س. ا.، عزیزپور، م.، اشعری س.، حسینی، س. ح.، و علیزاده، ا. (۱۳۹۳). بررسی رابطه میان افکار خودکشی و باور مذهبی در بیماران تحت درمان نگهدارندۀ متادون (MMT) شهر ساری در سال ۱۳۹۱. دین و سلامت، 2(1)، 1-8.
وجدانی، س.، گلزاری، م.، و برجعلی، ا. (1393). اثربخشی روان‌درمانی مثبت‌گرا بر افسردگی و رضایت زناشویی زنان افسرده. فصلنامۀ روانشناسی، روانشناسی کاربردی، 30(2)، 7-22.
Beiranvand, M., Moghadam, M. K., Sabounchi, R., Delphan, M., Ghafuori, A., & Moghadam, K. R. (2019). The effectiveness of positive thinking training on self-efficacy and emotion regulation in men with hemophilia. Trends in Medicine, 19(4), 1-5.
Bliuc, A. M., Doan, T. N., & Best, D. (2019). Sober social networks: The role of online support groups in recovery from alcohol addiction. Journal of Community & Applied Social Psychology, 29(2), 121-132.
Carl, J. R., Gallagher, M. W., & Barlow, D. H. (2018). Development and preliminary evaluation of a positive emotion regulation augmentation module for anxiety and depression. Behavior Therapy, 49(6), 939-950.
Choo, P. Y., & Marszalek, J. M. (2019). Self-compassion: A potential shield against extreme self-reliance? Journal of Happiness Studies, 20(3), 971-994.
Clarke, P. B., Lewis, T. F., Myers, J. E., Henson, R. A., & Hill, B. (2020). Wellness, emotion regulation, and relapse during substance use disorder treatment. Journal of Counseling & Development, 98(1), 17-28.
Cunningham, M. L., Griffiths, S., Baillie, A., & Murray, S. B. (2018). Emotion dysregulation moderates the link between perfectionism and dysmorphic appearance concern. Psychology of Men & Masculinity, 19(1), 59-68. ‌
Elhai, J. D., Tiamiyu, M. F., Weeks, J. W., Levine, J. C., Picard, K. J., & Hall, B. J. (2018). Depression and emotion regulation predict objective smartphone use measured over one week. Personality and Individual Differences, 133, 21-28.
Garnefski, N., & Kraaij, V. (2006). Cognitive emotion regulation questionnaire–development of a short 18-item version (CERQ-short). Personality and Individual Differences, 41(6), 1045-1053.
Hanson, K. (2019). Positive psychology for overcoming symptoms of depression: A pilot study exploring the efficacy of a positive psychology self-help book versus a CBT self-help book. Behavioural and cognitive psychotherapy, 47(1), 95-113.
, N., Drossaert, C. H., Bohlmeijer, E. T., & Westerhof, G. J. (2019). Online positive psychology intervention for nursing home staff: A cluster-randomized controlled feasibility trial of effectiveness and acceptability. International Journal of Nursing Studies, 98, 48-56.
Kotera, Y., & Ting, S. H. (2021). Positive psychology of Malaysian university students: Impacts of engagement, motivation, self-compassion, and well-being on mental health. International Journal of Mental Health and Addiction, 19, 227-239.
Neff, K. D. (2019). Setting the record straight about the self-compassion scale. Mindfulness, 10(1), 200-202.
Pawelski, J. O. (2016). Defining the ‘positive’in positive psychology: Part II. A normative analysis. The Journal of Positive Psychology, 11(4), 357-365.
Perski, O., Herd, N., West, R., & Brown, J. (2019). Perceived addiction to smoking and associations with motivation to stop, quit attempts and quitting success: A prospective study of English smokers. Addictive Behaviors, 90, 306-311.
Quoidbach, J., Mikolajczak, M., & Gross, J. J. (2015). Positive interventions: An emotion regulation perspective. Psychological Bulletin, 141(3), 655-693.
Raes, F., Pommier, E., Neff, K. D., & Van Gucht, D. (2011). Construction and factorial validation of a short form of the self‐compassion scale. Clinical Psychology & Psychotherapy, 18(3), 250-255. ‌
Saxena, P., Grella, C. E., & Messina, N. P. (2016). Continuing care and trauma in women offenders’ substance use, psychiatric status, and self-efficacy outcomes. Women & Criminal Justice, 26(2), 99-121.
Seligman, M. E. (2019). Positive psychology: A personal history. Annual Review of Clinical Psychology, 15(1), 1-23.
Seligman, M. E., Rashid, T., & Parks, A. C. (2006). Positive psychotherapy. American Psychologist, 61(8),774-788. ‌
Suh, H., Gnilka, P. B., & Rice, K. G. (2017). Perfectionism and well-being: A positive psychology framework. Personality and Individual Differences, 111, 25-30.
Voci, A., Veneziani, C. A., & Fuochi, G. (2019). Relating mindfulness, heartfulness, and psychological well-being: The role of self-compassion and gratitude. Mindfulness, 10(2), 339-351.
Warren, R., Smeets, E., & Neff, K. (2016). Self-criticism and self-compassion: risk and resilience: being compassionate to oneself is associated with emotional resilience and psychological well-being. Current Psychiatry, 15(12), 18-28.