پیش‌بینی بهزیستی روانی بر اساس عاطفه مثبت و منفی و خودکارآمدی مقابله‌ای

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشیار روان‌شناسی، دانشکده روان‌شناسی و علوم تربیتی، دانشگاه سیستان و بلوچستان، زاهدان، ایران

2 ککارشناس ارشد روان‌شناسی تربیتی، مدرس دانشگاه پیام‌نور دهدشت، کهگیلویه و بویر احمد،

چکیده

هدف از انجام پژوهش، پیش‌بینی بهزیستی بر اساس عاطفه مثبت و منفی و خودکارآمدی مقابله‌ای در دانشجویان دانشگاه پیام نور دهدشت بود. نمونه شامل 250 نفر از دانشجویان دانشگاه پیام نور دهدشت بودند که به شیوه تصادفی طبقه‌ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده‌ها مقیاس بهزیستی روانی ریف، مقیاس عاطفه مثبت و منفی (PANAS) و خودکارآمدی مقابله‌ای (CES). از ضرایب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه جهت تحلیل داده‌ها استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان داد که خودکارآمدی مقابله‌ای، عاطفه مثبت و عاطفه منفی به ترتیب بیشترین میزان واریانس مشترک بهزیستی روانی(82/0) را تبیین می‌کنند.
 

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Prediction of Psychological Well-Being based on the Positive and Negative Affection and Coping Self – Efficacy

نویسندگان [English]

  • Mehrdad Mazaheri 1
  • Seyedeh Hakimeh Bahramian 2
1 Associate Professor of Psychology, Department of Psychology, Faculty of Psychology and Educational Sciences, University of Sistan and Baluchestan, Zahedan, Iran
2 Master of Educational Sciences, Payam Noor University of Dehdasht, Dehdasht, Kohgiluyeh and Boyer-Ahmad, Iran
چکیده [English]

The aim of the study was to predict psychological well-being based on the positive and negative affection and coping self – efficacy among graduate students in Dehdasht University. The sample consisting of 250 graduate students were selected using multi-stage random sampling and were asked to complete Positive and Negative Affect Scale (PANAS), coping self-efficacy scale (CSE), and Psychological Well-being Scale, Ryff. After using Pearson correlation and multiple regression analysis, the results showed coping self-efficacy, positive and negative affect explain the most common variation (0/82) in psychological well-being respectively.
 
 

کلیدواژه‌ها [English]

  • positive affect
  • negative affect
  • coping self-efficacy
  • psychological well-being

در جنبش جدید روانشناسی مثبت گرا[1] در سالیان اخیر، رویکرد آسیب شناسانه به سلامتی انسان مورد انتقاد قرار گرفته است؛ بر خلاف دیدگاه سنتی که سلامتی را به عنوان فقدان بیماری تعریف می‌کند، در دیدگاه‌های جدید فقدان علائم بیماری‌های روانی نشانه سلامتی نبوده بلکه وجود ویژگی‌های مثبتی مانند سازگاری، شادمانی و اعتماد به نفس نشانه سلامتی هستند و هدف اصلی فرد نیز شکوفا نمودن استعدادهای خود است (ریف[2]، سینگر[3] و لاو[4]، 2004). رویکرد روانشناسی مثبت‌گرا، با توجه به استعدادها و توانمندی‌های انسان (به جای پرداختن به نابهنجاری‌ها و اختلال‌ها)، هدف نهایی خود را شناسایی سازه‌ها و شیوه‌هایی می‌داند که بهزیستی و شادکامی انسان را به دنبال دارد. از این رو عواملی که سبب سازگاری هرچه بیشتر آدمی با نیازها و تهدیدهای زندگی می‌گردند، بنیادی‌ترین سازه‌های مورد پژوهش این رویکرد می‌باشند (وازکوئیز[5]، هرواس[6]، راهونا[7] و گومز[8]، 2009). یکی از این سازه‌ها، بهزیستی روانشناختی[9] است. مفهوم بهزیستی روانشناختی به عنوان واژه سلامت ذهنی عمومی در تحقیقات روانشناسی به کار می‌رود. افزایش ظرفیت حالت‌های مثبت و کاهش حالت‌های منفی به عنوان بهزیستی بهینه[10] تعریف می‌شود (خدابخش و کیانی، 1392). ‌بهزیستی روانشناختی یکی از حوزه‌های شایع در تحقیقات روانشناسی مثبت ‌است و یک مفهوم چند مولفه‌ای و شامل پذیرش خود، روابط مثبت با دیگران، خودمختاری، تسلط بر محیط، زندگی هدفمند و رشد فردی است ‌(کمپداش، تیلور، کروجر[11]، 2008، به نقل از درگاهی، محسن زاده و زهرا کار، 1394).

ریف (1989، به نقل از رایان[12] و دسی[13]، 2001) با تأکید بر این که سلامت مثبت چیزی فراتر از فقدان بیماری است؛ معتقد است که برخی از جنبه‌های کنش‌وری بهینه، مانند تحقق هدف‌های فرد، متضمن قانونمندی و تلاش بسیار است و این امر حتی ممکن است در تعارض کامل با شادکامی کوتاه مدت باشد. او معتقد است که بهزیستی را نباید ساده انگارانه معادل با تجربه بیشتر لذت در مقابل درد دانست، در عوض بهزیستی روانی در برگیرنده تلاش برای کمال و تحقق نیروهای بالقوه فرد است. بهزیستی روانی شامل احساس مثبت و احساس رضایتمندی عمومی از زندگی که شامل خود و دیگران در حوزه‌های مختلف خانواده، شغل و نظیر این موارد است.

یکی از متغیرهای مهم در رابطه با بهزیستی روانی، هیجانات مثبت و منفی[14] است. هیجانات مثبت نشان‌دهنده میزان شور و اشتیاق به زندگی و احساس فاعلیت و هوشیاری افراد است. در مقابل، هیجانات منفی، یک بعد عام ناراحتی درونی و اشتغال ناخوشایند را نشان می‌دهد و حالات ناخوشایندی مانند خشم، نفرت، بیزاری، گناه، ترس و عصبانیت را شامل می‌شود (بشارت و همکاران، 2013، به نقل از اصغری، سعادت، عاطفی و جانعلی‌زاده کوکنه‌، 1393). بررسی‌های گوناگون نشان داده‌اند، هیجانات مثبت با ابعاد مختلف سلامت روانی، رابطه مثبت و معنی‌داری داشته‌ و نقشی مهم در پیشگیری از بروز اختلالات جسمی و روانی دارد (یوسفی، 1393). همچنین، هیجانات منفی ارتباط مثبتی با اختلالات روانی داشته و در ایجاد و تداوم نابهنجاری‌های روانی مؤثر است (بشارت، اعتمادی و فراهانی[15]، 2013). همچنین، بساک‌نژاد، اصفهانی اصل و محمودی قلعه نوی (1391) در پژوهشی نشان دادند که بین هوش هیجانی و سبک‌های مقابله‌ای با سلامت روان رابطه مثبت معناداری وجود دارد. به علاوه، شهنی‌ییلاق، شجاعی، بهروزی و مکتبی (1390) در پژوهشی نشان دادند که مهارت‌های تنظیم هیجان و بهره برداری از هیجان‌ها، پیش‌بین‌های مناسبی برای بهزیستی روان شناختی دانشجویان می‌باشند. همچنین، نتایج پژوهش بشارت (1387) نشان داد که بین نارسایی هیجانی و مؤلفه‌های آن با بهزیستی روانشناختی رابطه منفی معنی‌دار و با درماندگی روانشناختی، اضطراب و افسردگی رابطه مثبت معنی‌دار وجود دارد.

در همین راستا، کیلیان[16] (2011) در پژوهش خود هیجانات را به عنوان یک عامل تأثیر گذار منحصر بفرد بر بهزیستی روانشناختی مطرح می‌کند. ناث[17] و پرادان[18] (2012) نیز در پژوهش خود نشان دادند که بین عاطفه مثبت با بهزیستی روانشناختی و سلامت جسمانی رابطه‌ی مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین، دولویز[19]، هیگز[20] و سلایکی[21] (2003) در پژوهشی نقش خود مدیریتی[22] هیجانات از قبیل استرس، اندوه و کیفیت پایین زندگی را بررسی کردند. نتایج تحقیق آن‌ها نشان داد که هیجانات به صورت گسترده‌ای با سلامت روانشناختی و فیزیکی در ارتباط است.

از دیگر متغیرهای مهمی که با بهزیستی روانی رابطه دارد، خودکارآمدی مقابله‌ای[23]، است. خودکارآمدی مقابله‌ای، اعتماد به‌نفس یک فرد یا خودکارآمدی ادراک شده‌ در انجام رفتارهای مقابله به هنگام مواجهه با چالش‌های زندگی و تهدیدها است (مابت[24]، 2010). مدیریت موقعیت‌های متغیر، مبهم، غیرقابل پیش‌بینی و استرس‌زا مستلزم داشتن باورهای خودکارآمدی مقابله‌ای است (تایلر و استانتون[25]، 2007). چسنی، نیلند، چامبر، تایلر و فولکمن[26] (2006) معتقدند درک انسان از کارآمدی مقابله‌ای خود، هنگام مواجهه با چالش و رویایی با تهدیدهای زندگی بر تفکر، انگیزش، رفتار و عملکرد فرد تأثیر شگرفی دارد و رفتار انسان در موقعیت‌هایی که به توانایی خود اطمینان دارد، متفاوت با رفتار در موقعیت‌هایی است که در آن‌ها احساس عدم‌امنیت و فقدان صلاحیت دارد.‌ بندورا و آدامز[27] (2002) معتقدند که باور به خود، ضرورتاً ‌پیش‌بینی‌کننده موفقیت نیست، اما باور نداشتن به خود مسلماً زمینه شکست را برای فرد فراهم خواهد کرد و عملکرد مؤثر در شرایط استرس‌زا هم به مهارت‌های خود فرد و هم به باورهای فرد به توانایی انجام این مهارت‌ها وابسته است. باورهای خودکارآمدی تعیین می‌کند که فرد تا چه اندازه برای فعالیت‌های خود انرژی صرف کرده و در برابر موانع مقاومت می‌کند (زینلی‌پور، زارعی و زندی‌نیا، 1388). نتایج پژوهش بهادری خسرو شاهی و هاشمی نصرت‌آباد (1391) نیز نشان داد که بین خوشبینی و خودکارآمدی با بهزیستی روانشناختی رابطه مثبت و معنی‌داری وجود دارد. همچنین، کوتو[28]، کولر[29] و نوو[30] (2011) رابطه‌ی بین رویدادهای استرس‌زا و بهزیستی روانشناختی افراد را مورد مطالعه قرار دادند. یافته‌ها نشان داد که رابطه‌ی منفی معناداری بین رویدادهای استرس‌زا و بهزیستی شرکت‌کنندگان وجود دارد. آن‌ها دریافتند افرادی که استرس بیشتری را تجربه می‌کنند، میزان بهزیستی آن‌ها کمتر است. کاپرا و استکا[31] (2005) نشان دادند که خودکارآمدی با اضطراب و افسردگی رابطه منفی و با بهزیستی روانی و رضایتمندی از زندگی رابطه مثبت و معنی‌داری دارد. نتایج پژوهش لنز، الیزابت و شارتیج باجت لیلیا[32] (2002) نیز نشان داد که افراد دارای خودکارآمدی بالا در عملکرد خود کمتر دچار اضطراب و استرس می‌شوند و متعاقب آن، بهزیستی‌روانی بالاتری را تجربه می‌کنند. همچنین، نجفی و فولادچنگ (1386) در پژوهشی نشان دادند که بین خودکارآمدی و سلامت روان رابطه مثبت و معنی‌دار و بین خودکارآمدی و نشانگان مرضی رابطه معکوس و معنادار وجود دارد.

‌با توجه به اهمیت و حساسیت موضوع، هدف اصلی از انجام پژوهش بررسی رابطه عواطف مثبت و منفی و خودکارآمدی مقابله‌ای با بهزیستی روانی دانشجویان دانشگاه پیام نور بود.

 

فرضیه‌های پژوهش

1. پیش‌بینی بهزیستی روانی دانشجویان بر اساس خودکارآمدی مقابله‌ای و هیجان‌های مثبت و منفی

1-1. پیش‌بینی بهزیستی روانی دانشجویان بر اساس خودکارامدی مقابله‌ای

1-2. پیش‌بینی بهزیستی روانی دانشجویان بر اساس عواطف ‌مثبت

1-3. پیش‌بینی بهزیستی روانی دانشجویان بر اساس عاطفه‌ی منفی

 

روش

روش پژوهش، جامعه آماری و نمونه: پژوهش از نوع توصیفی و همبستگی است. جامعه‌ی آماری این پژوهش شامل تمامی دانشجویان دانشگاه پیام نور دهدشت بود که در سال تحصیلی (1395-1394) مشغول به تحصیل بودند. نمونه آماری پژوهش عبارت بود از 250 نفر از دانشجویان سال سوم رشته‌های مختلف دانشگاه پیام نور دهدشت که به روش نمونه‌گیری تصادفی انتخاب شدند.

ابزار سنجش: مقیاس کوتاه شده عاطفه مثبت و منفی[33] (PANAS): این مقیاس توسط واتسون، کلارگ، و تلگر (1988) ساخته شده است (مطلب‌زاده، 1386). مقیاسPANAS شامل 20 ماده (10 ماده عاطفه مثبت و 10 ماده عاطفه منفی) است که به شکل خود گزارشی شدت عاطفه مثبت و منفی فرد را می‌سنجد. فرمت مقیاس به صورت لیکرت، از کاملاً موافقم (نمره پنج) تا کاملاً مخالفم (نمره یک) می‌باشد. روایی پرسشنامه به روش محاسبه همبستگی این پرسشنامه با پرسشنامه رضایت از زندگی، به ترتیب برای عاطفه مثبت 27/0 و برای عاطفه منفی 36/0 - گزارش شده است (مطلب‌زاده، 1386). ضریب هماهنگی درونی سوالات با استفاده از روش آلفای کرونباخ برای عاطفه‌ی مثبت و منفی به ترتیب 79/0 و 82/0 به دست آمد. همچنین، به منظور بررسی روایی مقیاس عاطفه مثبت و منفی در پژوهش از روش تحلیل عامل تأییدی استفاده شد. بارهای عاملی برای عاطفه مثبت در دامنه‌ی بین 41/0 تا 68/0 و برای عاطفه منفی بین 57/0 تا 81/0، با شاخص جذر میانگین مجذورات خطای تقریب [34] (05/0) بدست آمد.

خودکارآمدی مقابله‌ای[35]: مقیاس خودکارآمدی مقابله‌ای توسط چسنی و همکاران (2006) ساخته شده است. این مقیاس، اطمینان یک فرد نسبت به توانایی‌های خویش را با توجه به رفتارهای مقابله‌ای مؤثر و اثربخش (مانند دریافت حمایت اجتماعی و استفاده از راهبردهای مسئله‌محور) به هنگام مواجهه با مشکلات و چالش‌ها اندازه‌گیری می‌کند. بنابراین، نمرات این مقیاس نشان‌دهنده میزان اعتماد فرد برای مقابله مؤثر و مدیریت بحران‌ها و چالش‌های زندگی است. مقیاس خودکارآمدی مقابله‌ای 26 ماده را در بر‌می‌گیرد، خودگزارشی است و شیوه‌ی نمره‌گذاری مقیاس مذکور سه درجه‌ای لیکرتی است، بدین صورت که به گزینه‌های (اصلا نمی‌توانم انجام دهم نمره‌ی صفر)، به‌طور متوسط می‌توانم انجام دهم (نمره بین یک تا پنج) و همیشه می‌توانم انجام دهم (نمره بین 5 تا ده) داده می‌شود. این پرسشنامه، سه خرده مقیاس (توقف هیجان و افکار ناخوشایند[36]، مقابله‌ی مسئله‌مدار[37] و دریافت حمایت از ‌خانواده و دوستان[38]) را شامل می‌شود. چسنی و همکاران (2006) ضریب هماهنگی درونی سوالات را با استفاده از روش آلفای کرونباخ (91/0) گزارش نمودند. همچنین، روایی آن را به روش تحلیل عامل تأییدی مطلوب (RMSEA=0/05 وGFI=0/91) به دست آورده‌اند. بهرامیان‌، مروتی، افراشته و امیری (1395) نیز روایی مقیاس مذکور را با استفاده از روش تحلیل عامل تأییدی مطلوب گزارش نمودند.‌ نتایج نشان داد که همه‌ی ماده‌های مقیاس خودکارآمدی مقابله‌ای بارهای عاملی مطلوب‌ (در دامنه بین 40/0 تا 81/0) داشتند. همچنین، شاخص جذر میانگین مجذورات خطای تقریب (001/0) و شاخص برازندگی تطبیقی (CFI) برابر با (90/0) به دست آمد.

مقیاس بهزیستی روانشناختی:مقیاس بهزیستی روانشناختی توسط ریف در سال (1994) ساخته شده است. این مقیاس شامل 77 ماده است و 6 خرده مقیاس (رضایت از زندگی، معنویت، شادی و خوش‌بینی، رشد و بالندگی فردی، ارتباط مثبت با دیگران و خودپیروی) را در بر می‌گیرد (لازم به ذکر است که در پژوهش حاضر نمره کل پرسشنامه منظور گردید). نمره‌گذاری این مقیاس به صورت پنج درجه‌ای لیکرتی (پاسخ کاملاً مخالفم نمره 1 و پاسخ کاملا موافقم نمره 5) تنظیم شده است. کمترین و بیشترین نمره در پرسشنامه بهزیستی روان‌شناختی به ترتیب 77 و 385 می‌باشد و 23 ماده از این مقیاس به صورت معکوس نمره‌گذاری می‌شوند. زنجانی طبسی (1383) پایایی مقیاس بهزیستی روانشناختی را با روش آلفای کرونباخ برای کل آزمون بهزیستی روانشناختی برابر 94/0 و برای خرده مقیاس‌های آن بین 63/0 تا 90/0 گزارش داده است. همچنین، پژوهش‌های متعددی از جمله دهقان (1387)، سهیلی (1388) و میکائیلی منیع (1389)روایی و پایایی مقیاس مذکور را مطلوب گزارش نمودند.

روش اجرا و تحلیل: به منظور تجزیه داده‌ها، جهت بیان شاخص‌های توصیفی از میانگین و انحراف استاندارد و به دلیل فاصله‌ای بودن متغیرها جهت بیان همبستگی و پیش‌بینی میزان سهم هر یک از متغیرهای پیش‌بین در پیش‌بینی متغیر ملاک از روش‌های آمار استنباطی (ماتریس همبستگی و تحلیل رگرسیون گام‌به‌گام( با استفاده از نرم‌افزار 21 spss استفاده شده است.

یافته‌ها:

یافته‌های حاصل از این مطالعه که با استفاده از روش همبستگی و تحلیل رگرسیون چندگانه مورد بررسی قرار گرفته‌اند، در جداول (1) تا (4)، ارائه شده است.

برخی از شاخص‌های توصیفی همچون میانگین، انحراف معیار، کمترین و بیشترین نمره مربوط به متغیرهای پژوهش در جدول (1) ارائه شده است.


جدول 1.شاخص‌های توصیفی (میانگین، انحراف معیار، حداقل و حداکثر نمره) مربوط به منغیرهای پژوهش

شاخص‌های آماری 

متغیر

میانگین

انحراف معیار

حداقل

حداکثر

بهزیستی روانی

80/260

54/18

168

334

عاطفه مثبت

64/34

07/6

15

50

عاطفه منفی

42/21

30/6

10

44

خودکارآمدی مقابله‌ای

65/147

02/11

56

228

 

 

با توجه به فرضیات 1 و 2، ضریب همبستگی پیرسون حاصل از بررسی رابطه بین خودکارآمدی مقابله‌ای (و مولفه‌های مربوطه) و عواطف مثبت و منفی و بهزیستی روانی محاسبه و نتایج به شرح جدول (2) ارائه شده است.


جدول 2. ماتریس همبستگی مربوط به متغیرهای پژوهش

متغیر

1

2

3

4

5

6

7

1- بهزیستی روانی

1

 

 

 

 

 

 

2- خودکارآمدی مقابله ای

75/0**

1

 

 

 

 

 

مؤلفه‌های خودکارآمدی

مقابله ای

3-توقف افکار و هیجان ناخوشایند

59/0*

28/0

1

 

 

 

 

4- حمایت عاطفی از خانواده و دوستان

78/0**

41/0**

35/0**

1

 

 

 

5- راهبرد مسئله مدار

86/0**

32/0**

48/0*

36/0**

1

 

 

6- عاطفه مثبت

82/0**

37/0*

49/0*

56/0**

62/0**

1

 

7- عاطفه منفی

73/0-**

37/0-**

65/0-**

54/0-**

61/0-**

49/0-**

1

 

 

همان‌طور که در جدول (2) نشان داده شده است، ضرایب همبستگی پیرسون بین کلیه متغیرهای پژوهش همگی در سطح اعتماد 95 درصد معنادار می‌باشد.

به منظور آزمون فرضیه سوم و بررسی این موضوع که عواطف مثبت و منفی و خودکارآمدی مقابله‌ای تا چه اندازه پیش‌بینی‌کننده معنادار بهزیستی روانی می‌باشند، از تحلیل رگرسیون به روش گام به گام استفاده و نتایج به شرح جدول (3) ارائه شده است.


شاخص آماری

متغیر

همبستگی (R)

ضریب تعیین

(R2)

B

ß

نسبت F

احتمال P

t

Sig

خودکارآمدی مقابله

91/0

82/0

78/0

39/0

06/74

001/0=p

87/5

001/0

ابعاد خودکارآمدی مقابله ای

توقف افکار و هیجان ناخوشایند

97/0

48/0

65/6

001/0

دریافت حمایت عاطفی از خانواده و دوستان

82/0

43/0

31/5

01/0

راهبرد مسئله مدار

71/0

37/0

99/4

001/0

عاطفه مثبت

54/0

21/0

24/3

002/0

عاطفه منفی

26/0-

11/0-

39/2-

001/0

جدول 3. نتایج رگرسیون چندگانه مربوط به سهم متغیرهای پیش‌بین در تبیین واریانس بهزیستی روانی به روش ورود (Enter)

 

 

همان‌طور که در جدول (3) مشاهده می‌شود، براساس نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چندگانه و با روش ورود، ضریب همبستگی چندگانه برای ترکیب خطی خودکارآمدی مقابله‌ای (توقف افکار و احساس ناخوشایند، راهبرد مسئله‌مدار و دریافت حمایت عاطفی از خانواده و دوستان) و عاطفه مثبت و منفی با بهزیستی روانی برابر 91/0MR= و ضریب تعیین برابر 82/0RS= می‌باشد که در سطح 001/0>p معنی‌دار است. در واقع با توجه به ضریب تعیین به دست آمده، مشخص شده است که حدود 82/0 درصد واریانس بهزیستی روانی توسط خودکارآمدی مقابله‌ای (توقف افکار و هیجان ناخوشایند، راهبرد مسئله‌مدار و دریافت حمایت عاطفی از خانواده و دوستان) و عاطفه مثبت و منفی تبیین می‌شود، بنابراین فرضیه 1، مبنی بر پیش‌بینی بهزیستی روانی دانشجویان بر اساس خودکارآمدی مقابله‌ای و هیجان‌های مثبت و منفی، معنی‌دار می‌باشد و تأیید می‌شود. همچنین، مندرجات جدول (3)، نشان می‌دهد که خودکارآمدی مقابله‌ای با بهزیستی روانی رابطه مثبت و معنی‌داری دارد (39/0= ß و 87/5= t و 001/0= sig). بنابراین فرضیه 1-1 مبنی بر پیش‌بینی بهزیستی روانی بر‌اساس خودکارآمدی مقابله‌ای (و مؤلفه‌های آن)، معنی‌دار می‌باشد و تأیید می‌شود. همچنین، ضرایب بتا و t برای مؤلفه‌های توقف افکار و هیجان ناخوشایند (48/0= ß و 65/6= t)، راهبرد مسئله مدار (43/0= ß و 31/5= t) و دریافت حمایت عاطفی از خانواده و دوستان (37/0= ß و 99/4= t) در سطح 001/0= P ‌معنی‌دار می‌باشند، بنابراین فرضیه 1-1 مبنی بر پیش‌بینی ‌بهزیستی روانی دانشجویان بر اساس مؤلفه‌های خودکارآمدی مقابله‌ای، معنی‌دار می‌باشد و تأیید می‌شود. همچنین، ضرایب بتا و t ‌برای عاطفه مثبت در سطح 002/0= P معنی‌دار می‌باشند (21/0= ß و 24/3=t)، بنابراین فرضیه 2-1 مبنی بر پیش‌بینی بهزیستی روانی دانشجویان بر اساس عاطفه مثبت، معنی‌دار می‌باشد و تأیید می‌شود. در نهایت، ضرایب بتا و t ‌‌برای عاطفه منفی نیز در سطح‌ 001/0= P معنی‌دار می‌باشد (11/0-= ß و 24/3-=t)، ‌بنابراین فرضیه 1-3 مبنی بر پیش‌بینی بهزیستی روانی دانشجویان بر اساس عاطفه منفی، معنی‌دار می‌باشد و تأیید می‌شود.

برای تعیین یک معادله پیش‌بینی مناسب با استفاده از کوچکترین مجموعه‌ی احتمالی از قوی‌رین ترکیب متغیرهای پیش‌بین در پیش بینی بهزیستی روانی، از روش رگرسیون گام به گام استفاده و نتایج در جدول (4) ارائه شده است.

 

جدول 4. نتایج رگرسیون گام به گام جهت تعیین سهم متغیر‌های پیش‌بین در پیش‌بینی بهزیستی روانی

آماره

 

متغیر

پیش‌بین

همبستگی چندگانه

MR

ضریب تعیین

RS

نسبتF

احتمالP

ضرایب رگرسیون (ß) وB

 

 

1

2

3

4

5

 

خودکارآمدی

 مقابله‌ای

79/0

62/0

F=31/181

001/0=p

80/0=β

85/1 B=

46/13=t

001/0=p

 

 

 

 

 

عاطفه مثبت

83/0

68/0

F=08/153

001/0=p

51/0 = β

18/1= B

75/7 =t

001/0=p

44/0= β

15/1=B

66/6=t

001/0=p

 

 

 

 

دریافت حمایت عاطفی از خانواده و دوستان

86/0

73/0

F=73/131

001/0=p

38/0= β

84/0=B

91/5=t

001/0=p

35/0= β

82/0=B

68/5=t

001/0=p

30/0= β

18/0=B

72/4 =t

001/0=p

 

 

 

راهبرد مسئله مدار

88/0

77/0

F=13/107

001/0=p

37/0= β

79/0=B

14/5=t

001/0=p

33/0= β

67/0=B

25/5=t

001/0=p

30/0= β

18/0=B

86/4=t

001/0=p

12/0= β

29/0=B

71/3=t

001/0=p

 

 

عاطفه منفی

90/0

81/0

F=27/71

001/0=p

35/0-= β

80/0-=B

23/5-=t

001/0=p

32/0-= β

84/0-=B

43/5-=t

001/0=p

29/0-= β

18/0-=B

90/4 -=t

001/0=p

10/0- = β

25/0-=B

36/2=-t

001/0=p

10/0-= β

31/0-=B

34/2-=t

001/0=p

 

توقف افکار و هیجان ناخوشایند

91/0

82/0

F=18/56

001/0=p

31/0= β

65/0=B

11/4=t

001/0=p

33/0= β

68/0=B

89/4 =t

001/0=p

10/0 = β

25/0=B

36/2=t

001/0=p

13/0= β

31/0=B

01/3=t

001/0=p

06/0= β

14/0=B

16/1 =t

25/0=p

14/0-= β

33/0-=B

21/2-=t

03/0=p

 

 

همان‌طور که در جدول (4) مشاهده می‌شود، از شیوه‌ی رگرسیون گام به گام برای تحلیل رگرسیون چندگانه جهت پیش‌بینی بهزیستی روانی بر اساس خودکارآمدی مقابله‌ای و مؤلفه‌های آن و عاطفه مثبت و منفی بهره گرفته شده است. در نخستین گام، متغیرخودکارآمدی مقابله‌ای بیشترین تأثیر واریانس (62/0R2≤) متغیر بهزیستی روانی را تبیین می‌کند. با ورود متغیر عاطفه مثبت به معادله، میزان واریانس مشترک افزایش یافت (68/0R2≤) که نشان می‌دهد متغیر عاطفه‌ی مثبت به تنهایی 06/0R2≤‌از واریانس متغیر بهزیستی روانی را تبیین می‌کند. همچنین، در گام بعدی‌با ورود متغیر دریافت حمایت عاطفی از خانواده و دوستان به معادله، میزان واریانس مشترک افزایش یافت (73/0R2≤)، که نشان می‌دهد متغیر دریافت حمایت عاطفی از خانواده و دوستان به تنهایی 05/0R2≤ از واریانس متغیر بهزیستی روانی را تبیین می‌کند. همچنین، در گام بعدی با ورود مؤلفه‌ی راهبرد مسئله‌مدار به معادله، میزان واریانس مشترک به 77/0R2≤افزایش یافت که نشان می‌دهد که مؤلفه‌ی راهبرد مسئله‌مدار به تنهایی 04/0R2≤ از واریانس متغیر بهزیستی روانی را تبیین می‌کند. به‌علاوه، در گام بعدی با ورود متغیر عاطفه منفی به معادله، میزان واریانس مشترک به 81/0R2≤ افزایش یافت که نشان می‌دهد که متغیر عاطفه متفی به تنهایی 04/0R2≤ از واریانس متغیر بهزیستی روانی را تبیین می‌کند. در گام بعدی با ورود مؤلفه‌ی توقف افکار و هیجان ناخوشایند به معادله، میزان واریانس مشترک به 82/0R2≤ افزایش یافت که نشان می‌دهد متغیر توقف افکار و احساس ناخوشایند نیز به تنهایی 01/0R2≤ از واریانس متغیر بهزیستی روانی را تبیین می‌کند. همچنین در جدول (4)، ضرایب غیر استاندارد B و ضرایب استاندارد بتا برای پیش‌بینی بهزیستی روانی ارائه شده است. همان‌گونه که نشان داده شده است ضرایب بتا برای متغیرهای هیجانات مثبت و خودکارآمدی مقابله‌ای (توقف افکار و هیجان ناخوشایند، راهبرد مسئله‌مدار و دریافت حمایت عاطفی از خانواده و دوستان)، مثبت است و این نشان می‌دهد که بین خودکارآمدی مقابله‌ای و عاطفه‌ی مثبت با بهزیستی روانی ‌رابطه‌ی مثبت وجود دارد و با افزایش خودکارآمدی مقابله‌ای (و مؤلفه‌های آن) و هیجانات مثبت، بهزیستی روانی نیز افزایش خواهد یافت. اما ضرایب بتا برای عاطفه‌ی منفی، منفی است و این نشان می‌دهد که بین عاطفه‌ی منفی و بهزیستی روانی رابطه معکوس وجود دارد، یعنی با افزایش عاطفه‌ی منفی، بهزیستی روانی دانشجویان کاهش پیدا می‌کند.

 

بحث

نتایج‌ حاصل از داده‌های مربوط به خودکارآمدی مقابله‌ای (و مؤلفه‌های آن) نشان داد که این متغیر با بهزیستی روانی رابطه‌ی مثبت و معنی‌داری داشته و می‌تواند، 62 درصد از واریانس متغیر بهزیستی روانی را تبیین ‌کند. نتایج حاصل از یافته‌های این پژوهش با بخشی از یافته‌های پژوهش کوتو و همکاران (2011)، چسنی و همکاران (2011) کاپرا و استکا (2005)، بهادری خسرو شاهی و هاشمی نصرت‌آباد (1391) و نجفی و فولادچنگ (1386) همخوان می‌باشد.

در تبیین این یافته می توان گفت که افراد با خود کارآمدی بالا، معمولا درک درست‌تری از ویژگی‌های روانی خود دارند، در برقراری ارتباط با دیگران راحت‌ترند، به آسانی می‌توانند عواطف منفی را کنترل کنند و از رضایتمندی بالاتری در زندگی برخوردارند. همچنین، احساس خودکارآمدی بالا، سلامت شخصی، توانایی انجام تکالیف وکارها را به طرق متعدد افزایش می‌دهد و باعث می‌شود تا افراد، تکالیف مشکل را به عنوان چالشی در نظر بگیرند که باید بر آن مسلط شوند، آن‌ها اطمینان دارند که می‌توانند تهدیدهای بالقوه را تحت مهار خود درآورده و به خوبی با شرایط، سازگاری یافته و اضطراب و افسردگی کمتر و بهزیستی روان‌شناختی بالاتری را تجربه کنند (راجی و همکاران، 2010، به نقل از نجد، مصاحبی و آتش‌پور، 1392).

همچنین، نتایج حاصل از داده‌های مربوط به عاطفه‌ی مثبت نشان داد که این متغیر با بهزیستی روانی رابطه‌ی مثبت و معنی‌داری وجود دارد و به‌علاوه، 6 درصد از واریانس متغیر بهزیستی روانی را تبیین می‌کند. نتایج حاصل از یافته‌های این پژوهش با بخشی از یافته‌های پژوهش‌ کیلیان (2011)، ناث و پرادان (2012)، دولویز و همکاران (2003)، بشارت و همکاران (2013)، یوسفی (1393)، بساک‌نژاد، و همکاران (1391) و شهنی ییلاق و همکاران (1390)، همخوان است.

در تبیین این یافته می‌توان گفت که عاطفه مثبت در برگیرنده طیف گسترده‌ای از حالت‌های خلقی مثبت از جمله شادی، احساس توانمندی، شور و شوق، تمایل، علاقه و اعتماد به نفس است. افراد دارای عاطفه مثبت بالا، فعالانه، توانمندانه، توأم با شور و نشاط و اعتماد، به زندگی نگاه می‌کنند. همچنین، افراد با عاطفه مثبت بالا، معمولاً امیدوارند و در هنگام مواجهه با چالش برای رسیدن به هدف خود، از راه حل های متفاوتی استفاده می‌کنند. این افراد هنگام مواجهه با بحران، با دیدی خوش بینانه به چالش‌های موجود می نگرند و در رویارویی با مشکلات، به جای دلسردی و یأس تلاش می‌کنند که مسائل را به نحو مناسب حل کنند، بنابر آن‌چه گفته شد، عاطفه‌ی مثبت با بهزیستی روانی همراه است. همچنین، افراد با عاطفه‌ی مثبت بالا، تجارب مهیج را دوست دارند، همراهی با دیگران را جستجو می‌کنند و از آن لذت می‌برند و کاملاً در تعاملات اجتماعی خود، از اعتماد و رضایت برخوردارند و هنگام مواجهه با مشکلات از حمایت اجتماعی بیشتر برخوردارند و بنابراین، بهزیستی روانی بیشتری را تجربه می‌کنند.

از سوی دیگر، افراد دارای عاطفه‌ی منفی، فاقد انرژی، اشتیاق و اعتماد هستند. آن‌ها منزوی و از لحاظ اجتماعی گوشه‌گیر هستند، از تجارب پرشور پرهیز می‌کنند و در کل نسبت به درگیر شدن فعالانه با محیط‌شان، تردید دارند (بخشی‌پور و دژکام، 1384).‌ عاطفه‌ی منفی با تنیدگی و مقابله ضعیف، شکایت مربوط به سلامت، فراوانی رویدادهای ناخوشایند مرتبط می‌باشند و عامل مشترک افسردگی و اضطراب است و اگر بعد خصیصه‌ای آن نگریسته شود عامل زمینه‌ساز این دو اختلال می‌باشد (تلگن، 1985؛ به نقل از فلاح، 1392).

همچنین، افراد دارای عاطفه‌ی منفی بالا، به سمت ناراحتی و ناخرسندی گرایش دارند و دید منفی نسبت به خود دارند. بنابراین، در مواجهه با شرایط استرس‌زا، اعتماد چندانی به خود ندارند و به جای امتحان راه حل‌های مناسب جهت حل مسئله، معمولاً از آن پرهیز می‌کنند. همچنین، عاطفه‌ی منفی با احساس درماندگی، خشم، تحریک‌پذیری و روان آزردگی همراه است (تسائوتس، نیکلاو، سیرداریس و جادج[39]، 2007)، بنابراین، افراد دارای عاطفه‌ی منفی بالا، بهزیستی روانی پایین‌تری دارند.

‌از محدودیت‌های پژوهش حاضر این است که پژوهش بر روی دانشجویان دانشگاه پیام نور دهدشت انجام شده و تنها ابزار پژوهش پرسشنامه بوده است، بنابراین، در تعمیم نتایج به سایر گروه‌ها باید با احتیاط صورت گیرد. از آن جا که عواطف در تأثیرگذاری بر اعمال و افکار آدمی نقش تعیین‌کننده دارند و همچنین قابل آموزش می‌باشند، پیشنهاد می‌شود پژوهشگران آتی، در زمینه‌ی آموزش تنظیم عواطف و خودکارآمدی مقابله‌ای تمهیداتی بیندیشند. همچنین، ارتقای متغیرهای بهزیستی روانشناختی در دانشجویان به عنوان یکی از زیر ساخت‌های اساسی در امر آموزش قلمداد می‌شوند که می‌بایست به دانشجویان آموزش داده شوند. همچنین، پیشنهاد می‌شود که دانشگاه‌ها دوره‌های آموزشی جهت خودباوری و رشد باورهای خودکارآمدی مقابله‌ای با توجه به تفاوت‌های فردی دانشجویان برگزارکنند



[1] ositive psychology

[2] Ryff

[3] Singer

[4] Love

[5] Vazquez

[6] Hervas

[7] Rahona

[8] Gomez

[9] psychological well-being

[10] optimum well-being

[11] Kamp Dush, Taylor & Kroeger

[12] Ryan

[13] Deci

[14] positive and negative affect

[15] Besharat, Etemadi Nia & Farahani

[16] Killian

[17] Nath

[18] Pradhan

[19] Dulewicz

[20] Higgs

[21] Slaski

[22] self - regulation

[23] coping self - efficacy

[24] Mabet

[25] Taylor & Stanton

[26] Chesney, Neilands, Chambers, Taylor & Folkman

[27] Bandura & Adams

[28] Couto

[29] Koller

[30] Novo

[31] Caprara & Steca

[32] Lenz, Elizabeth&  Shortige Bagget Lillie

[33] Postive Affect and Negative Affect Scales

[34] Root Mean Squared Error of Approximation (RMSEA)

[35] Coping Self-Efficacy Scale

[36] stop unpleasant emotions and thoughts

[37] use problem-focused coping

[38] get support from friends and family

[39] Tsaousis., Nikolaou, Serdaris & Judge

اصغری، ف.، سعادت، س.، عاطفی کرجوندانی.، س. و جانعلی‌زاده کوکنه، س. (1393). رابطه بین خودکارآمدی تحصیلی با بهزیستی روانشناختی، انسجام خانواده و سلامت معنوی در دانشجویان دانشگاه خوارزمی. مجله ایرانی آموزش در علوم پزشکی، 7 (14)، 593-581.
بخشی‌پور، ع. و دزکام، م. (1384). تحلیل عاملی تاییدی مقیاس عاطفه مثبت و منفی. مجلهی روانشناسی، 9 (4)، 365-351.
بساک‌نژاد، س.، اصفهانی اصل، م. و محمودی قلعه نوی، ن. (1391). رابطه هوش هیجانی، سبک‌های مقابله‌ای با سلامت روان در دانشجویان دختر. زن و فرهنگ، 3(11)، 88-75.
بشارت، م. ع. (1387). رابطه نارسایی هیجانی با اضطراب، افسردگی، درماندگی روانشناختی و بهزیستی روانشناختی. فصلنامه روانشناسی تبریز، 3 (10)، 46-24.
بهادری خسرو‌شاهی، ج. و هاشمی نصرت‌آباد، ت (1391). رابطه اضطراب اجتماعی، خوشبینی و خودکارآمدی با بهزیستی روانی در دانشجویان. مجله علوم پزشکی ارومیه، 2(23)، 122-115.
بهرامیان، ح.، مروتی، ذ.، یوسفی افراشته، م. و امیری، م. (1395). بررسی ویژگی‌های روانسنجی و ساختار عامل تأییدی پرسشنامه خودکارآمدی مقابله‌ای. فصلنامه روانشناسی بالینی و شخصیت (زیر چاپ).
خدابخش، م. و کیانی، ف. (1392). بررسی نقش عفو در سلامت و بهزیستی روانشناختی دانشجویان. مجله تحقیقات نظام سلامت، ، 9(10)، 1061-1050.
دهقان، س. (1387). بررسی اثربخشی زوج درمانی کوتاه مدت به شیوه خود تنظیمی بر بهزیستی روانشناختی و ارتباط زناشویی زوجین ناسازگار مراجعه کننده به مرکز بهزیستی شهرستان جهرم. پایان نامه کارشناسی ارشد مشاوره خانواده، دانشگاه شهید چمران اهواز.
درگاهی، ‌ش.، ‌محسن‌زاده، ‌ف و زهراکار، ک. (1394). تاثیر آموزش مهارت مثبت‌اندیشی بر بهزیستی روانشناختی و کیفیت رابطه زناشویی ادارک شده زنان نابارور. پژوهش نامه روانشناسی مثبت، 1(3)، 58-45.
زنجانی طبسی، ر. (1383). ساخت و هنجاریابی آزمون بهزیستی روانشناختی. پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی، دانشگاه تهران.
زینلی‌پور، ح.، زراعی، ا. و زندی‌نیا، ز. (1388). خودکارآمدی عمومی و تحصیلی دانش‌آموزان و ارتباط آن با عملکرد تحصیلی. پژوهشنامهی مطالعات روانشناسی تربیتی، 3(11)، 28-13.
سهیلی، م. (1388). مقایسه بهزیستی روان‌شناختی بین کارمندان متاهل، مطلقه، بیوه و مجرد اداره‌های دولتی شهرستان کرج. پایان نامه کارشناسی ارشد مشاوره، دانشگاه شهید چمران اهواز.
شهنی ییلاق، م.، شجاعی، آ.، بهروزی، ن. و مکتبی، غ. (1390). رابطه هوش هیجانی و مهارت‌های اجتماعی با بهزیستی روان شناختی در دانشجویان دختر دانشگاه شهید چمران. دستآوردهای روانشناختی (علوم تربیتی و روان شناسی)، 4(1)، 92-73.
فلاح، ط. (1392). بررسی رابطه عواطف تحصیلی (عواطف مثبت و منفی، خوش‌بینی و بدبینی تحصیلی و ترس از شکست تحصیلی) با خود ناتوان سازی در دانش آموزان دختر سال اول دبیرستان شهر اهواز. پایان نامهی کارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی دانشگاه شهید چمران اهواز.
مطلب زاده، ا. (1386). بررسی تأثیر شوخ طبعی بر سلامت روان و شادمانی روانی در دانش‌آموزان شیراز. پایان نامهی کارشناسی ارشد روانشناسی، دانشگاه شیراز.
میکائیلی منیع، ف. (1389). بررسی ساختار عاملی مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف در بین دانشجویان دانشگاه ارومیه. پژوهش های نوین روانشناختی (روانشناسی دانشگاه تبریز)، 5(8)، 167-143.
نجد، م.، مصاحبی، م. و آتش‌پور، ح. (1392). ‌پیش‌بینی بهزیستی روان‌شناختی از طریق مولفه‌های خودکارآمدی سرسختی روان شناختی و حمایت اجتماعی ادراک شده. مجلهی اندیشه و رفتار، 8 (30)، 56-47.
نجفی، م. و فولادچنگ، م. (1386). رابطه خودکارآمدی و سلامت روان در دانش آموزان دبیرستانی. دوماهنامه علمی - پژوهشی دانش و رفتار، 14(22)، 82-69.
یوسفی، ج. (1393). رابطه راهبردهای تنظیم هیجانی و هیجان‌های مثبت و منفی با سلامت روانی دانشجویان. مجله دانشکده علوم پزشکی نیشابور، ‌3( 1)، 74-66.
Bandura, A., & Adams, N. E. (2002). Analysis of self-efficacy theory in behavior change, cognitive theory. Therapy & Resarch, 23(1), 287- 310.
Besharat MA, Etemadi Nia M, Farahani H. (2013). Anger and Major Depressive Disorder: The Mediating Role of Emotion Regulation and Anger Rumination. Asian J Psychiatr, 6(1), 35- 41.
Caprara GV, Steca P. (2005). Affective and social self regulatory efficacy beliefs as determinants of positive thinking and happiness. European Psychologist, 4, 275-86.
Chesney, M. A., Neilands, T. B., Chambers, D. B., Taylor, J. M., & Folkman, S. (2006). A validity and reliability study of the Coping Self-Efficacy Scale. British Journal of Psychology, 11, 421-437.
Couto, M. C., Koller, S. H., & Novo, R (2011). Stressful life events and psychological well-being in a Brazilian sample of older persons: The role of resilience. Ageing International, 36(4), 492-505.
Dulewicz, v., Higgs, M., & Slaski, M. (2003). Measuring emotional intelligence: Content, construct, and criterion related validit. Journal of Managerial Psychology, 18, 405‐420.
Killian, K. D. (2011). Development and validation of the emotional self-awareness questionnaire: A measure of emotional intelligence. Journal of Marital and Family Therapy, 38 (3), 502-514.
Lenz, A., Elizabeth, R., Shortrige_Bagget Lillie, M. (2002). Self-efficacy in nursing: research and measurement perspectives. New York: Spriner Publishing Company.
Mabet, V. W. (2010). Validation of a coping self-efficacy scale in an African context. Mini-dissertation (article format) submitted in partial fulfilment of the requirements for the degree Magister Artium (Research Psychology) at the North-West University, Potchefstroom Campus.
Nath, P. & Pradhan, R. K. (2012). Influence of positive affect on physical health and psychological well-being: Examining the mediating role of psychological resilience. Journal of Health Management, 14(2), 161-174.
Ryan, R. M. & Deci E. L. (2001). On happiness and human potentials: a review of research on hedonic and eudemonic well-being. Annual Review of Psychology, 52, 141–166.
Ryff, C. D., Singer B. H. & Love, G. D. (2004). Positive health: Connecting well-being with biology. Philosophical Transactions of the Royal Society of London, 359, 1383-1394.
Taylor, S. E., & Stanton, A. L. (2007). Coping resources, coping processes, and mental health. Annual Review of Clinical Psychology, 3, 377-401.
Tsaousis, I., Nikolaou, I. Serdaris, S., & Judge, T. (2007). Do the core. Self- evaluation moderate the relationship between subjective well-being and physical and psychological health? Personality and Individual Differences, 42, 1444-1452.
Vazquez C., Hervas G., Rahona J. J., & Gomez D. (2009).  Psychological well-being and health. Contributions of positive psychology. Annuary of Clinical and Health Psychology, 5, 15-27.