نویسندگان
1 کارشناسی ارشد مشاوره خانواده، گروه مشاوره، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایرانن
2 استادیار گروه مشاوره، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
The aim of the research was to investigate the effect of positive thinking training on psychological well-being and perceived quality of marital relationship on infertile women. The research method was quasi-experimental with pretest- posttest and 3 months follow up, with a control group. Among the population of infertile women, twenty infertile women (10 persons in experimental group, 10 persons in control group) were selected by purposeful sampling method and were assigned in experimental and control groups. The experimental group received 8 session (1 ½ hours for each) of positive thinking training. For data collection, Ryff Psychological Well-Being Questionnaire and Fletcher Perceived Quality of Marital Relationship Scale were used. Multivariate analysis of covariance (MANCOVA) was used for analyzing the data. The results showed the positive thinking training was effective on the psychological well-being and quality of marital relationship among infertile women. Also, the training was effective in a 3 months follow up. Therefore, positive thinking skills can be used in prevention actions.
کلیدواژهها [English]
ناباروری[1] به عنوان پدیدهای با ماهیت زیستی، همزمان تاثیرات روانی فردی و بین فردی نیز دارد. از این رو بروز پیامدهای روانی و زناشویی به دنبال تشخیص ناباروری، پدیدهای قابل انتظار خواهد بود (کوآترینی، سیکارون، تاتونی، ویتوری، 2010). ناباروری و مشکلات ناشی از آن تنها برای فقدان فرزند نیست، بلکه مواردی از جمله آشفتگی در روابط خانوادگی و زناشویی، احساس طرد از سوی اطرافیان، سرزنش شدن از سوی خود و دیگران تأثیرات زیادی بر جنبههای شخصیتی، روانشناختی، کارکردهای خانوادگی و ارتباطی فرد میگذارد و بطور کلی کیفیت زندگی را در زوجین پایین میآورد و در بعضی مواقع باعث از هم پاشیدن زندگی آنها میشود. هزینههای گزاف درمان ناباروری، نگرانی مداوم در مورد نتیجه بخش بودن درمان، ترس از هم گسیختگی خانواده، از دست دادن علاقه به همسر و تنشهای بالقوهی ناشی از درمانها، منجر به ایجاد تنیدگی، احساس درماندگی، تعارض، سرخوردگی، افت شدید عزت نفس و کاهش اعتماد به نفس، کنارهگیری و انزوا، مشکل در هویت، احساس عدم زیبایی و بیمعنایی زندگی میشود (منوچهری، زندیپور، پورشهریاری، میردامادی، 2006).
لذا از جمله متغیرهایی که می تواند بصورت منفی تحت تاثیر ناباروری قرار گرفته و با مختل شدن آن زندگی فردی، اجتماعی و زناشویی زوجین نابارور را تحتالشعاع قرار دهد، بهزیستی روانشناختی [2] است. بهزیستی روانشناختی یکی از حوزههای شایع در تحقیقات روانشناسی مثبت[3] است و یک مفهوم چند مولفهای و شامل پذیرش خود، روابط مثبت با دیگران، خودمختاری، تسلط بر محیط، زندگی هدفمند و رشد فردی است (کمپداش، تیلور، کروجر، 2008).
تحقیقات نشان میدهد ناباروری با طیف گستردهی آسیبهای روانشناختی شامل کاهش کیفیت زندگی، عزت نفس، رضایت جنسی، عاطفی و اجتماعی، افزایش سطح تنیدگی، اضطراب، افسردگی، عصبانیت، احساس خودکوچکبینی، احساس ناکارآمدی، اختلال عملکرد جنسی و مشکلات زناشویی و بهطور کلی با کاهش بهزیستی روانشناختی همراه است (نیلوفرنشان، احمدی، عابدی، احمدی، 2006). السنبراخ، هان، کالسکی و آفین (2007) با مقایسهی بهزیستی روانی در زنان نابارور و زنان عادی دریافتند که این زنان در مقیاسهای ارتباط مثبت با دیگران، هدفمندی و پذیرش خود، نمرات پائینتری را نشان دادند. بر این اساس ناباروری که ماهیتی تقریباً ثابت و تنش زا دارد، میتواند با ایجاد تنیدگی به کاهش بهزیستی روانشناختی بینجامد. تعداد زیاد زنان نابارور و همچنین مشکلات روانشناختی حاصل از ناباروری علاوه بر تاثیرات منفی درون فردی که خود عاملی بر تشدید و تداوم ناباروری شده بر روابط میانفردی بخصوص رابطه زناشویی آنها تاثیر گذار بوده است (کاظمیان، بهمنی، زادهباقری، ابوالفتح، 2013).
از جمله چالشهای دیگر زنان نابارور کیفیت رابطه زناشویی[4] آنها است که اختلال در آن می تواند متاثر از مسائل روانی ذکر شده باشد و همچنین خود بر آشفتگیهای روانی آنها اثر منفی بگذارد. کیفیت روابط زناشویی مفهومی چند بعدی است که شامل ابعاد گوناگون ارتباط زوجین، مانند سازگاری، رضایت جنسی، شادمانی، انسجام و تعهد میشود (ساندفورد، 2006). ناباروری زندگی زوجها را با مشکلات مربوط به تمایل جنسی و روابط زناشویی،کاهش صمیمیت و ارتباط زناشویی، احساس گناه، افسردگی و احساس خلاء مواجه میسازد. از طرفی این مشکلات روانی و عاطفی نیز میتواند یکی از علل ناباروری به حساب آیند (ولگیستون، اسوانبرگ، اکسلیوس،لاندکویست، پرووما، 2010). پژوهشهای متعددی نشان دادهاند که زوجین نابارور نسبت به زوجین بارور از رضایت زناشویی، ابراز علاقه نسبت به همسر، سازگاری زناشویی و رضایت جنسی پایینتری برخوردارند (مونگا، الکساندرسو، کاتس، استین، گنیتس، 2004).
در تحقیقی که هدف آن بررسی تأثیر ناباروری بر روابط جنسی زوجها بود مشخص شد که زنان نابارور غالباّ کمتر آمیزش جنسی را گزارش میدادند، کمتر در پیشنوازی و معاشقه با همسر شرکت میکردند و برانگیختگی و تمایل جنسی کمتری داشتند. همچنین واکنشهای هیجانی منفی نسبت به موضوع رابطه جنسی نشان میدادند، رضایت کلی کمتری نسبت به روابط زناشویی خود داشتند و رضایت از ازدواج پایینتری را گزارش میدادند (کاظمیان، بهمنی، زادهباقری، ابوالفتح، 2013). در زمینه درمان و آموزشهای درمانی، روشهایی مانند تعدیل و تنظیم هیجانات[5]، آموزش و روان درمانیشناختی و رفتاری[6] در خصوص واکنشهای روانشناختیِ طبیعی بر روی زوجین نابارور اجرا شده است که همگی تاثیر بسزایی روی این زوجین داشتند (سلطانی، شعیری، 1391).
از جمله مداخلات دیگری که میتواند بر بهزیستی روانشناختی و رابطه زناشویی زنان نابارور موثر باشد، آموزش مهارت مثبتاندیشی[7] است. مهارت مثبتاندیشی شامل آموزش فکر کردن به صورت متفاوت هم راجع به حوادث و داشتهای مثبت و هم راجع به حوادث و داشتههای منفی و ارزش نهادن به این داشتهها، است. در آموزش شادکامی و مثبتاندیشی افراد تشویق میشوند تا تجربههای مثبت و خوب خود و نقاط قوت خود و زندگیشان و دیگران و نیز تواناییهای بالقوه خود را باز شناسند و نقش آنها را در افزایش و ارتقای احترام به خود و عزت نفس و بهبود زندگیشان بازشناسی کنند و با این حال، توانایی شناخت جنبههای مثبت دیگران را کسب کنند. آنان همچنین میآموزند تا در جهان موضعی فعال اتخاذ کنند و زندگی خود را شخصاً شکل دهند، نه این که هر آنچه بر سرشان میآید را به گونهای منفعلانه بپذیرند (سلیگمن، سیکزنت میهالی، 2014). در این رویکرد با تأکید بر استعدادها و تواناییها، بهینهسازی شادیها، توجه و تمرکز کردن بیشتر به مسایل و احساسات مثبت و منع کردن احساسات منفی از ورود به حیطهی شخصی، و افزایش ارتباطات مثبت که یکی از مبانی رویکرد مثبتنگر است، میتوان بر سلامت افراد تأثیر مثبتی گذاشت (وود و جوزف، 2010).
بولییر، هاورمن، وسترهورف، ریپر، اسمیت، بومیجر (2013) در یک پژوهش فراتحلیلی نشان دادند که روانشناسی مثبت بر بهزیستی روانشناختی تاثیر مثبت معناداری دارد. پژوهشهای متعددی نشان دادند که درمان مثبت نگری بر بهزیستی روانشناختی، امیدواری، عزت نفس، شادکامی موثر است (پیکتت، کاگری، متیو، هولمز، 2011، حریری، خدامی، 2011؛ آلگو، هدیت، گابل، 2008). پیکتت و همکاران (2011) چرخهی جالب تأثیر عواطف مثبت و منفی بر احساسات مثبت و منفی را جهت تبیین اثرگذاری این رویکرد و برای جستجوی نحوهی ایجاد شادکامی و ایجاد افسردگی در افراد بیان کردهاند. آنان نشان دادند که افراد مضطرب با ایجاد عواطف منفی، منجر به افزایش ملالت و بیقراری خود شده و در نهایت در یک سیکل و یک فرآیند تونلیقرار میگیرند. با توجه به این مسئله مطالعات نشان دادهاند که خودپذیری در سلامت روانی از اهمیتی اساسی برخوردار است (رمضانی، دولتیان، شمس، علوی، 2012) و شادی حاصل از مثبتنگری، فعالیتهای اجتماعی افراد را بیشتر میکند (استوارت، واتسون، کلارک، ابمییر، دیری، 2010).
همچنین پژوهشها نشان دادهاند که زوج درمانی مثبتنگر بر رضایت از زندگی، صمیمیت زناشویی و عملکرد جنسی زوجین موثر است (نژاد، نظری، بحرینینان، 2014؛ بلقانآبادی، حسنآبادی، اصغرینکاح، 2014). با توجه به مشکلاتی که زنان نابارور با آن مواجه هستند و همچنین با توجه به این مسئله که در ایران تحقیقات بسیار کمی در باب رویکرد مثبت و کشف نقاط قوت و معنا در زندگی فردی و زناشویی این قشر آسیبپذیر صورت گرفته است، بنابراین هدف این پژوهش تعیین تاثیر آموزش مهارت مثبت اندیشی بر بهزیستی روانشناختی و کیفیت رابطه زناشویی و مولفههای آنها در زنان نابارور بود. در این پژوهش به بررسی فرضیههای زیر پرداخته شد. 1- آموزش مهارت مثبت اندیشی بر ابعاد بهزیستی روانشناختی زنان نابارور اثر دارد. 2- آموزش مهارت مثبتاندیشی بر ابعاد کیفیت رابطه زناشویی زنان نابارور اثر دارد.
روش
روش پژوهش، جامعه آماری و نمونه: پژوهش به روش نیمه آزمایشی بود و طرح مورد نظر برای اجرا نیز طرح پیشآزمون - پسآزمون - پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی زنانی تشکیل دادند که در نیم سال دوم سال 1393 برای دریافت خدمات درمانی به مراکز زنان و زایمان و نازایی شهرستان پارسآباد مغان مراجعه کرده بودند. نمونه آماری شامل 20 نفر از زنان نابارور (10 نفر گروه آزمایش و 10 نفر گروه کنترل) بودند که بعد از مصاحبه اولیه و داوطلب شدن خود افراد با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند و به شیوه تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش گمارده شدند. ملاکهای ورود عبارتند از: داشتن تشخیص پزشک در مورد ناباروری، داشتن تحصیلات سیکل و بالاتر، اطمینان از حضور در جلسات، نداشتن مشکل روانپزشکی. ملاکهای خروج: داشتن مشکلات روانپزشکی، علل ناباروری از سوی همسر، حضور در جلسات مشاوره و رواندرمانی به غیر از مداخله
ابزارهای سنجش:
پرسشنامه کیفیت رابطه زناشویی ادراک شده[8]: این پرسشنامه توسط فلیچر، سیمپسون، توماس (2000) طراحی و ساخته شده است. این پرسشنامه شامل 18 سؤال در شش بعد (رضایت، تعهد، صمیمیت، اعتماد، شور و هیجان جنسی و عشق( که هر بعد با 3 سوال سنجیده میشود. آزمودنی پاسخ خود را در مقیاس لیکرت هفت درجهای (1= اصلا ، 7= کاملا) مشخص میکند. حداقل نمره 18 و حداکثر 126 است که از جمع نمرات حاصل میشود. نمرات پایینتر نشاندهنده کیفیت کمتر و نمرات بالاتر نشاندهنده کیفیت بهتر رابطه زناشویی در ابعاد مختلف است. ضریب آلفای کرونباخ توسط فلیچر و همکاران (2000) مطلوب گزارش شده است. پایایی این پرسشنامه از طریق همسانی درونی، توسط نیلفروشان (1390) 86/0 و از طریق بازآزمایی 84/0 گزارش شده و مورد تائید قرار گرفته است. در این پژوهش نیز پایایی مقیاس به روش آلفای کرونباخ 76/0 گزارش شد.
پرسشنامه بهزیستی روانشناختی[9] ریف: این پرسشنامه توسط ریف در سال 1989 ساخته شده و در سال 1995 مورد تجدید نظر قرار گرفته است. در این پژوهش از فرم 18 سوالی استفاده شد (ریف و کیس، 1995). این پرسشنامه شش عامل خودمختاری، تسلط بر محیط، رشد شخصی، ارتباط مثبت با دیگران، هدفمندی در زندگی و پذیرش خود را میسنجد، ضمن اینکه مجموع این شش عامل به صورت نمره کلی بهزیستی روانشناختی را محاسبه میکند. این آزمون نوعی خودسنجی است که در یک مقیاس شش درجهای از کاملاً موافقم تا کاملاً مخالفم نمرهگذاری میشود. شواهد مربوط به اعتبار همگرای این آزمون حاکی از آن است که شش عامل بهزیستی روانشناختی با مقیاسهای رضایت از زندگی و عزت نفس رابطه مثبت و با افسردگی، اعتقاد به شانس و منبع کنترل بیرونی رابطه منفی دارد (بارنز، ماچین، 2009). لیندفورس، برنتسون و لندبرگ (2006) دامنه ضریب ثبات درونی را برای ابعاد مختلف مقیاس ریف بین 65/0 تا 70/0 گزارش کرده است. در ایران این مقیاس توسط بیانی، کوچکی، بیانی (1387) بر روی 145 دانشجو انجام شد و ضریب پایایی به روش بازآزمایی 82/0 و خرده مقیاسهای پذیرش خود (71/0)، روابط مثبت با دیگران (77/0)، خودمختاری (78/0)، تسلط بر محیط (70/0)، زندگی هدفمند و رشد شخصی (78/0) به دست آمد. در این پژوهش نیز ضریب پایایی به روش آلفای کرونباخ 72/0 گزارش شد.
روش اجراء و تحلیل: از طریق فراخوانی که در سراسر شهرستان به خصوص مراکز مشاوره و مراکز مامایی و نازایی شهرستان پارسآباد اعلام گردید، از زنان نابارور دعوت به عمل آمد. سپس با رعایت ملاحظات اخلاقی و بیان اهداف پژوهش، با آگاهسازی زنان مراجعهکننده و کسب اجازه از آنها، رضایت افراد نمونه تحقیق برای شرکت در این پژوهش جلب شد. سپس بعد از تکمیل مقیاس کیفیت رابطه زناشویی افرادی که نمره آنها یک انحراف معیار پایینتر از میانگین بود، شناسایی و سپس از بین زنان مراجعهکننده با توجه به ملاکهای ورود 20 نفر به صورت هدفمند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. قبل از شروع روش آموزشی از هر دو گروه پیشآزمون به عمل آمد و از آنها درخواست شد تا پرسشنامههای مورد نظر را متناسب با ویژگیهای خود تکمیل نمایند. سپس گروه آزمایش تحت آموزش گروهی مثبتاندیشی قرار گرفت و گروه کنترل هیچ مداخلهای دریافت نکرد. مدت جلسات درمانی شامل 8 جلسهی 5/1 ساعته بود و به صورت گروهی و در هفته یکبار در محلی که شبکه بهداشت و درمان شهرستان پارسآباد مغان تعیین کرده بود صورت گرفت. پس از اتمام جلسات آموزشی از هر دوگروه پسآزمون به عمل آمد. و پس از گذشت 5 ماه پیگیری برای هر دو گروه اجرا شد.
سرفصل جلسات آموزشی بر اساس کتاب فنون روانشناسی مثبتگرا نوشته ال و موئی (1391) تنظیم گردید. شرح مختصر جلسات آموزش مهارت مثبتاندیشی در جدول (1) آمده است.
جدول 1. محتوای جلسات آموزش گروهی مثبت نگر
جلسه |
موضوع |
اهداف و خلاصه جلسه |
اول |
آشنایی و معارفه، انجام ارزیابیهای اولیه |
آشنایی و معرفی رهبر و اعضا به یکدیگر، بیان اهداف و قواعد گروه، احترام متقابل، شرکت منظم و نظایر آن، اجرای پیشآزمون |
دوم |
بررسی نوع جهانبینی اعضاء نسبت به دنیا و وضعیت کنونی زندگی |
تشویق اعضاء به بحث در رابطه با ناباروری به عنوان یک مشکل عادی یا یک مشکل غیر قابل باور و پرداختن به چهارچوبدهی مجدد |
سوم |
آشنایی با نقش مثبتنگری و پرداختن به تجارب اعضاء نسبت به امید و مثبتنگری |
تشویق اعضاء به بحث گروهی در مورد نمونهها و تجارب خود اعضاء و چگونگی تاثیر آنها بر شادکامی و امیدواری در زندگی و چگونگی غنابخشی آنان به زندگی |
چهارم |
درک اهمیت تمرکز بر هدف و پذیرفتن مشکل و معنادهی به مسئله |
هدایت اعضاء به سمت درک رابطه شادکامی با تمرکز بر هدف و پذیرفتن مشکل، ترغیب اعضاء به بیان احساسات و افکار خود دربارة پذیرفتن مشکل، جنبههای مثبت درون یک مشکل و تمرکز بر هدف، بیان احساسات اعضاء در زمینه معناداری زندگی، کنکاش نقش معنا در زندگی، ارائه تکلیف متناسب با جلسه |
پنجم |
تمرکز بر نقطه قوت خود، دیگران، زندگی و همسر. احساس مسئولیت همسری و پذیرش آن |
ترغیب اعضا به برشمردن نقاط مثبت و قوت خود، زندگی و همسر و استفاده از صندلی داغ و برشمردن نقاط مثبت توسط هریک از اعضا برای همدیگر. تشویق اعضاء به بیان احساسات خود در رابطه با پذیرفتن مسئولیت همسری، تحلیل رابطه عدممسئولیتپذیری با احساس گناه و سرخوردگی، ارائه تکلیف متناسب با جلسه |
ششم |
تمرکز بر تجارب و خاطرات مشترک مثبت، برقراری رابطه موثر با دیگران بخصوص همسر، مبارزه با افکار ناکارآمد |
پرداختن به تکلیف جلسه قبل، تشویق اعضا به بازگویی خاطرات مثبت برای همدیگر، همچنین نزدیک شدن بیشتر به همسر و توانمند کردن اعضا در برقراری رابطه خوب با همسرخود به عنوان توانایی بالقوه، اجرای روش ABC الیس برای به چالش کشیدن افکار غیرمنطقی در ارتباط با خود و همسر |
هفتم |
توانمند کردن اعضا در بیان احساسات و لذت بردن از یکدیگر |
پرداختن به تکلیف جلسه قبل، ترغیب و آموزش افراد برای بیان احساسات خود با همسر در زمینه ناباروری، و آموزش آنها در ایجاد رابطه زناشویی خشنودکننده با همسر خود، ارائه تکلیف متناسب با جلسه |
هشتم |
یکپارچهسازی مطالب و فرآیندهای جلسات قبل، تبیین تجربه گروه و اختتام. |
گزارش اعضا در توانمندی این تکلیف، مرور مطالب قبل و فرآیند گروه، بیان احساسات و نگرشهای اعضاء دربارة تجربه گروه درمانی، تبیین چالشهای آینده اعضاء، بازخورد عاطفی و فکری اعضاء دربارة گروه و پایان آن. |
|
|
|
یافتهها
با توجه به یافتههای پژوهش میانگین سنی گروه آزمایش 80/34 با انحراف معیار 75/7 بود. میانگین سنی گروه کنترل برابر با 10/34 با انحراف معیار 21/5 بود. همچنین طبق این یافتهها 55 درصد زنان نابارور دارای مدرک تحصیلی سیکل، 25 درصد آنها دیپلم و 20 درصدشان نیز دارای مدرک تحصیلی لیسانس بودند. 40 درصد زنان نابارور بین 5 تا 10 سال، 45 درصد زنان بین 10 تا 15 سال و تنها 15 درصد زنان نابارور مدت ازدواجشان بین 15 تا 20 سال بود.
برای آزمودن نرمال بودن توزیع نمرات از آزمون کولموگروف - اسمیرنوف استفاده گردید. نتایج این آزمون نشان داد که توزیع نمرات متغیر بهزیستی روانشناختی و کیفیت رابطه زناشویی در پیشآزمون - پسآزمون نرمال بوده و دادهها از توزیع نرمال برخوردار بود (05/0P>). همچنین برای بررسی همگنی واریانسها از آزمون لوین استفاده گردید که با توجه به عدممعناداری آزمون لوین برای پیشآزمون - پسآزمون میتوان نتیجه گرفت که پیش فرض همگنی واریانسها برقرار میباشد. در جدول (2) و (3) نتایج تحلیل کواریانس چند متغیری برای متغیر بهزیستی روانشناختی و کیفیت رابطه زناشویی آمده است.
جدول 2. نتایج تحلیل کواریانس چند متغیری برای بررسی تاثیر مداخله آزمایشی بر بهزیستی روانشناختی و مولفههای آن
متغیر وابسته |
منبع تغییرات |
مجموع مجذورات |
درجه آزادی |
میانگین مجذورات |
F |
معناداری |
اندازه اثر |
توان آماری |
پذیرش |
پیشآزمون |
16/4 |
1 |
16/4 |
12/2 |
08/0 |
12/0 |
190/0 |
پسآزمون |
35/21 |
1 |
35/21 |
48/7 |
01/0 |
38/0 |
819/0 |
|
پیگیری |
11/22 |
1 |
11/22 |
78/7 |
01/0 |
39/0 |
832/0 |
|
روابط مثبت با دیگران |
پیشآزمون |
09/1 |
1 |
09/1 |
05/1 |
09/0 |
07/0 |
17/0 |
پسآزمون |
80/10 |
1 |
80/10 |
80/5 |
03/0 |
38/0 |
833/0 |
|
پیگیری |
87/7 |
1 |
87/7 |
64/5 |
04/0 |
33/0 |
724/0 |
|
خودمختاری |
پیشآزمون |
19/5 |
1 |
19/5 |
23/1 |
11/0 |
10/0 |
17/0 |
پسآزمون |
78/27 |
1 |
78/27 |
44/7 |
01/0 |
38/0 |
792/0 |
|
پیگیری |
44/28 |
1 |
44/28 |
19/8 |
01/0 |
40/0 |
801/0 |
|
تسلط بر محیط |
پیش آزمون |
13/2 |
1 |
13/2 |
889/0 |
22/0 |
06/0 |
13/0 |
پس آزمون |
45/18 |
1 |
45/18 |
40/7 |
01/0 |
38/0 |
802/0 |
|
پیگیری |
23/17 |
1 |
23/17 |
12/7 |
01/0 |
37/0 |
758/0 |
|
زندگی هدفمند |
پیشآزمون |
13/3 |
1 |
13/3 |
77/1 |
22/0 |
13/0 |
21/0 |
پسآزمون |
99/13 |
1 |
99/13 |
85/6 |
02/0 |
36/0 |
797/0 |
|
پیگیری |
88/15 |
1 |
88/15 |
75/8 |
01/0 |
39/0 |
812/0 |
|
رشد فردی |
پیشآزمون |
83/2 |
1 |
83/2 |
04/1 |
22/0 |
08/0 |
15/0 |
پسآزمون |
50/16 |
1 |
50/16 |
08/6 |
03/0 |
35/0 |
778/0 |
|
پیگیری |
27/18 |
1 |
27/18 |
88/8 |
02/0 |
37/0 |
792/0 |
|
نمره کل بهزیستی روانشناختی |
پیشآزمون |
81/34 |
1 |
81/34 |
05/2 |
1 |
10/0 |
22/0 |
پسآزمون |
25/1197 |
1 |
74/70 |
74/70 |
001/0 |
80/0 |
987/0 |
|
پیگیری |
15/1257 |
1 |
15/1257 |
51/73 |
001/0 |
84/0 |
1 |
همانگونه که در جدول (2) دیده میشود، تفاوت بین نمرات بهزیستی روانشناختی و مولفههای آن در مرحله پسآزمون و پیگیری بعد از کنترل نمرات پیشآزمون در دو گروه آزمایش و کنترل، معنیدار است و گروه آزمایشی در هر دو مرحله میانگین بیشتری نسبت به گروه کنترل داشته است (05/0 ≥P). بدین معنی که آموزش مهارت مثبتاندیشی بر افزایش بهزیستی روانشناختی و مولفههای آن در زنان نابارور موثر است. همچنین اندازه اثر بین 32/0 و 38/0 برای مولفههای بهزیستی روانشناختی و 80/0 برای کل آن گزارش شده است. بدین معنا که 32 تا 38 درصد از تفاوتهای فردی در نمرات پسآزمون مولفههای بهزیستی روانشناختی و 80 درصد برای نمره کل آن مربوط به تاثیر مداخله است. اندازه اثر 33 تا 40 درصدی در پیگیری نشان از اثر پایدار این مداخله آموزشی دارد. همچنین بالا بودن توان آماری حاکی از دقت آماری بالا و کفایت حجم نمونه در بهزیستی روانشناختی و مولفههای آن است.
جدول 3. نتایج تحلیل کواریانس چند متغیری برای بررسی تاثیر مداخله آزمایشی بر کیفیت رابطه زناشویی و مولفههای آن
متغیر وابسته |
منبع تغییرات |
مجموع مجذورات |
درجه آزادی |
میانگین مجذورات |
F |
معناداری |
اندازه اثر |
توان آماری |
رضایت از رابطه |
پیشآزمون |
06/0 |
1 |
06/0 |
008/0 |
78/0 |
001/0 |
06/0 |
پسآزمون |
20/25 |
1 |
20/25 |
66/6 |
02/0 |
35/0 |
750/0 |
|
پیگیری |
87/28 |
1 |
11/22 |
98/9 |
01/0 |
41/0 |
798/0 |
|
تعهد |
پیشآزمون |
99/1 |
1 |
99/1 |
60/0 |
76/0 |
09/0 |
07/0 |
پسآزمون |
27/30 |
1 |
27/30 |
10/6 |
03/0 |
33/0 |
699/0 |
|
پیگیری |
32/34 |
1 |
32/34 |
55/7 |
02/0 |
42/0 |
812/0 |
|
صمیمیت |
پیشآزمون |
39/0 |
1 |
39/0 |
15/0 |
66/0 |
02/0 |
09/0 |
پسآزمون |
26/20 |
1 |
26/20 |
32/6 |
01/0 |
34/0 |
711/0 |
|
پیگیری |
44/23 |
1 |
44/23 |
87/7 |
01/0 |
35/0 |
734/0 |
|
اعتماد |
پیشآزمون |
09/1 |
1 |
09/1 |
44/0 |
23/0 |
07/0 |
05/0 |
پسآزمون |
86/16 |
1 |
86/16 |
62/6 |
02/0 |
35/0 |
788/0 |
|
پیگیری |
19/17 |
1 |
19/17 |
98/6 |
01/0 |
37/0 |
795/0 |
|
شور و هیجان جنسی |
پیشآزمون |
77/3 |
1 |
77/3 |
09/2 |
07/0 |
14/0 |
13/0 |
پسآزمون |
71/9 |
1 |
71/9 |
01/6 |
03/0 |
33/0 |
647/0 |
|
پیگیری |
08/11 |
1 |
08/11 |
24/8 |
01/0 |
44/0 |
795/0 |
|
عشق |
پیشآزمون |
84/3 |
1 |
84/3 |
96/1 |
20/0 |
11/0 |
23/0 |
پسآزمون |
25/15 |
1 |
25/15 |
98/6 |
02/0 |
36/0 |
821/0 |
|
پیگیری |
09/17 |
1 |
09/17 |
73/8 |
01/0 |
39/0 |
813/0 |
|
نمره کل کیفیت رابطه زناشویی |
پیشآزمون |
82/40 |
1 |
82/40 |
49/1 |
08/0 |
23/0 |
28/0 |
پسآزمون |
15/1469 |
1 |
25/15 |
78/53 |
001/0 |
76/0 |
821/0 |
|
پیگیری |
43/1633 |
1 |
43/1633 |
73/57 |
001/0 |
79/0 |
882/0 |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
همانگونه که در جدول (3) دیده میشود، تفاوت بین نمرات کیفیت رابطه زناشویی و مولفههای آن در مرحله پسآزمون و پیگیری بعد از کنترل نمرات پیشآزمون در دو گروه آزمایش و کنترل، معنیدار است و گروه آزمایشی در هر دو مرحله میانگین بیشتری نسبت به گروه کنترل داشته است (05/0 ≥P ). بدین معنی که آموزش مهارت مثبتاندیشی بر افزایش کیفیت رابطه زناشویی و مولفههای آن در زنان نابارور موثر است. همچنین اندازه اثر برای مولفههای کیفیت رابطه زناشویی بین 32/0و 38/0 و برای نمره کل آن 76/0 گزارش شده است. بدین معنا که 32 تا 38 درصد از تفاوتهای فردی در نمرات پسآزمون مولفههای کیفیت رابطه زناشویی و 76/0 برای کل کیفیت رابطه زناشویی مربوط به تاثیر مداخله است. اندازه اثر 33 تا 42 درصدی در پیگیری نشان از اثر پایدار این مداخله آموزشی دارد. همچنین بالا بودن توان آماری حاکی از دقت آماری بالا و کفایت حجم نمونه در همه مولفههای کیفیت رابطه زناشویی است. میانگینهای تعدیلشده پسآزمون و پیگیری در جدول زیر ارائه شده است.
جدول 4. میانگینهای تعدیل شده نمرات پسآزمون و ارزیابی بهزیستی روانشناختی و کیفیت رابطه زناشویی برحسب عضویت گروهی
|
عضویت گروهی |
پس آزمون |
پیگیری |
||
مولفه ها |
- |
میانگین |
انحراف معیار |
میانگین |
انحراف معیار |
پذیرش خود |
آزمایش |
90/10 |
87/0 |
23/11 |
97/0 |
کنترل |
81/8 |
2/2 |
12/8 |
2/1 |
|
روابط مثبت با دیگران |
آزمایش |
09/9 |
73/0 |
55/9 |
09/1 |
کنترل |
40/7 |
43/1 |
67/6 |
11/1 |
|
خودمختاری |
آزمایش |
30/11 |
77/1 |
22/12 |
93/1 |
کنترل |
33/7 |
43/1 |
29/8 |
09/1 |
|
تسلط بر محیط |
آزمایش |
91/9 |
91/0 |
55/9 |
11/1 |
کنترل |
21/7 |
93/1 |
88/7 |
88/1 |
|
زندگی هدفمند |
آزمایش |
01/10 |
28/1 |
67/10 |
21/1 |
کنترل |
58/7 |
26/1 |
11/7 |
87/1 |
|
رشد فردی |
آزمایش |
10/11 |
14/1 |
04/11 |
98/1 |
کنترل |
88/7 |
72/1 |
75/6 |
12/1 |
|
رضایت از رابطه |
آزمایش |
02/10 |
80/0 |
77/12 |
45/1 |
کنترل |
44/7 |
43/1 |
12/7 |
09/1 |
|
تعهد |
آزمایش |
38/12 |
94/0 |
14/12 |
33/1 |
کنترل |
70/8 |
62/2 |
01/9 |
62/2 |
|
صمیمیت |
آزمایش |
90/10 |
19/1 |
23/11 |
07/1 |
کنترل |
30/7 |
11/2 |
88/7 |
88/1 |
|
اعتماد |
آزمایش |
80/10 |
03/1 |
97/9 |
87/1 |
کنترل |
90/7 |
72/1 |
10/7 |
08/1 |
|
شور و هیجان جنسی |
آزمایش |
75/10 |
41/1 |
77/11 |
33/1 |
کنترل |
89/7 |
66/1 |
66/7 |
66/2 |
|
عشق |
آزمایش |
50/9 |
70/0 |
13/10 |
89/0 |
کنترل |
20/8 |
09/2 |
66/8 |
44/2 |
|
بهزیستی روانشناختی |
آزمایش |
25/65 |
33/3 |
23/67 |
33/3 |
کنترل |
80/48 |
66/4 |
88/49 |
78/3 |
|
کیفیت رابطه زناشویی |
آزمایش |
50/66 |
87/2 |
68/67 |
77/2 |
کنترل |
43/47 |
09/3 |
66/49 |
95/2 |
همانطور که در جدول (4) قابل مشاهده است، میانگین تعدبل شده نمرات بهزیستی روانشناختی و کیفیت رابطه زناشویی گروه آزمایش در همه مولفهها نسبت به گروه کنترل افزایش داشته و همچنین در مرحله پیگیری ماندگاری این تفاوت به نفع گروه آزمایش قابل مشاهده است.
بحث.
نتایج به دست آمده نشان داد آموزش مهارت مثبتاندیشی به شیوهی گروهی در افزایش ابعاد بهزیستی روانشناختی زنان نابارور اثربخش بوده است. یافته پژوهش با پژوهشهای پیکتت و همکاران (2011)، حریری و خدامی (2011)، بولییر و همکاران (2013)، آلگو و همکاران (2008) همخوان بوده است که نشان دادند افرادی کـه حوادث منفی را در زندگی تجربه کردهانـد، امـا بـر جنبـههـای مثبت زندگی تمرکز نمودهاند، بهزیستی روانی و رضـایت از زنـدگی بیشـتری را گزارش میکنند. در ارتباط با تبیین نتیجه به دست آمده میتوان اظهار داشت که آموزش فنون و مهارتهای مثبتاندیشی به افراد، به منظور تقویت و بهبود ارتباط مثبت با خود، دیگران و دنیا و نیز افزایش شادکامی انجام میگیرد تا افراد خود را بهتر شناخته و تجربههای مثبت خود را بازشناسند و نقش این تجارب مثبت را در افزایش و ارتقای احترام به خود بشناسند. توجه به نقاط مثبت خود، زندگی مشترک و تجارب خوب گذشته، احتمال بروز برداشتهای مثبتتر از خویش و دیگران را افزایش میدهد و همین امر سبب میشود که افراد قادر به پذیرش مسئولیت بیشتر در قبال ارزش خود شوند و به درک کاملتری از خویش نائل آیند(آلگو و همکاران، 2008).
برای کنکاش پذیرش مسئولیت در زندگی در سراسر فرایند گروه به شناخت و بررسی این مسائل، دغدغهها، ارزشها و دیدگاه افراد به خود و زندگی و تغییر این دیدگاه پرداخته شد، زیرا این شیوه به افراد گروه که دچار ناکارآمدی در روابط و کارکرد اجتماعی هستند کمک میکند، از طریق تلاش برای ایجاد آفرینندگی، تغییر نگرش و جهانبینی و خلق ارزشهای تازه، ارزشهای فعلی خود را تغییر داده و ارزشهای متناسب با موقعیت خود ایجاد کنند. بدین سبب بارزترین ویژگی این رویکرد، تاکید بر جهانبینی و نوع نگرش فرد به خود و زندگی کنونی خویش است. رویکرد مثبتنگر به اعضای گروه کمک میکند که در جهت شناخت توانایی، قابلیتها وجنبههای مثبت خود و اطرفیان گام بردارند که برایند آن تصحیح نگرش نسبت به دیگران و چارچوبدهی مجدد نگاهشان به واقعیتهای زندگی است (وود و جوزف، 2010). در ارتباط با تاثیر این مهارت بر ابعاد بهزیستی روانشناختی میتوان گفت چگونگی فایق آمدن افـراد بر حوادث منفی و استرسزای زندگی میتواند در توانایی شخصی و خودمختاری آنها نقش مؤثری داشته باشد. افرادی کـه حوادث منفی در زندگی را تجربه کردهانـد، امـا بـر جنبـههـای مثبت زندگی تمرکز نمودهاند زندگی هدفمندتری را گزارش میکنند ( وود و جوزف، 2010). به عبارت دیگر چنـین کسـانی حـوادث منفـی زندگی را که واقعیات زندگی هسـتند، از حـوادث مثبـت جـدا نمـوده و توجهشـان را بـر حـوادث مثبـت متمرکـز مـیکننـد. در تبیین اثر این مهارت بر کنترل و تسلط بر محیط و زندگی میتوان گفت که افراد خوشبین و با تفکر مثبت در هنگام بروز موقعیتهای مشکلزا از مقابله مسئلهمدار استفاده میکنند و به جستوجوی حمایت اجتماعی بر میآیند و در ضمن بر جنبههای مثبت رویدادهای منفی تأکید میکنند.
هدفمندی زندگی به وسیله تعهد به اهداف واقعبینانه ایجاد میگردد. داشتن احساسی از معنا و هدفمندی با ایجاد تفکر مثبت و تمرکز مجدد بر رویدادهای ناگوار که خود میتواند نقطه مثبتی بر زندگی باشد. در ارتباط با خودپذیری میتوان گفت مثبتاندیشی و بررسی نکات مثبت زندگی و توانمندیهای شخصی و در کل نگرش مثبت به زندگی مستقیما با افزایش عزت نفس در ارتباط است. عزت نفس در واقع خود ارزیابیهایی است که انسان در زندگی با آن روبه رو میشود. توانایی برقراری روابط مثبت با دیگران جزء مهمی از سلامت روانی تلقی میشود. افرادی که به نکات مثبت زندگی خود تمرکز بیشتری میکنند و بیشتر به زندگی خود معنا داده و عزت نفس بالایی دارند با دیگران احساس نزدیکی بیشتری کرده و احساس اعتماد و مورد علاقه بودن میکنند.
همچنین نتایج این پژوهش همسو و همخوان با پژوهشهای نژاد، نظری، بحرینینان، (2014)؛ بلقانآبادی، حسنآبادی، اصغری نکاح، (2014) نشان داد که استفاده از مهارت مثبتاندیشی و آموزش آن به زنان نابارور بر کیفیت رابطه زناشویی موثر است بهطوری که باعث بهبود و ارتقای رابطه زناشویی آنها میشود. این یافته پژوهش را میتوان به دو صورت تبیین کرد. اول اینکه رویکرد مثبتنگر به اعضای گروه کمک میکند که در جهت شناخت توانایی، قابلیتها وجنبههای مثبت خود و اطرفیان و زندگی گام بردارند که برآیند آن تصحیح نگرش نسبت به خود و دیگران شده که همین امر باعث ارتقای عزت نفس آنها میشود. پژوهشها نشان می دهند که زنانی که از عزت نفس بالایی برخوردار هستند، رضایت از زندگی بهتری با همسر خود داشتهاند، لذا بین عزت نفس و کیفیت رابطه زناشویی رابطه مثبت معناداری وجود دارد (رمضانی، دولتیان، شمس، علوی2012). با توجه به این مسئله عزت نفس نقش مهمی را در بافت رابطه زوجی ایفا میکند. زنانی که از عزت نفس و خودپنداره مثبت بالایی برخوردارند و قابلیتهای خود را میشناسند و در کنار نقاط منفی خود، بر داشتههای مثبت تمرکز دارند و سعی دارند خود را با این داشتهها به دیگران معرفی کنند در برقراری ارتباط موثر با دیگران و بخصوص با همسرخود موفقتر هستند. با افزایش عزتنفس و بازشناسی ویژگیهای مثبت خود و همسر و زندگی مشترک و در کنار این افزایش اعتماد زوجین به همدیگر، تعهد زنان نابارور نسبت به همسر و زندگی مشترک بیشتر میشود. خلق ارزشهای جدید در زندگی مشترک شور و شوق و هیجانهای مثبت را وارد زندگی کرده و موجب میشود زنان و زوجین نابارور محیط و بافت خود را معنادار سازند.
دوم اینکه در رویکرد مثبت با متمرکز کردن اعضای گروه بر نقاط مثبت و داشتههای خود، همسر و زندگی مشترکشان توانایی و انگیزه تغییرات مثبت در جهت افزایش رابطه توام با شور و شوق و تغییراتی که حاکی از رضایتمندی باشد را پیدا خواهند کرد. از مهمترین این تغییرات میتوان به برقراری رابطه جنسی رضایت بخش اشاره نمود. تغییری که اگر زوجین نابارور در عمل و رابطه جنسی موفق باشند، همه بخشهای مهم زندگی آنان را در برخواهد گرفت و احساس شادکامی زناشویی و عشق بیشتری نسبت به همسرشان خواهند داشت. همچنین تشویق اعضای گروه برای ایجاد این تغییرات در جهت بهبود رابطه زناشویی آنها و بازخورد دادن اعضا به همدیگر از طریق به چالش طلبیدن و مبارزه با افکار خودکار و غیرمنطقی در ارتباط با رابطه جنسی و زناشویی نقش مهمی در شروع این تغییرات دارد. ترغیب و توانمندکردن اعضا گروه با آموزشهای لازم در برقراری رابطه کارآمد با همسر و ارائه تکالیف خانگی و تبدیل کردن این توانایی به عنوان داشته و نقطه مثبت در زندگی مشترک زوجهای نابارور از برنامههای مهم این رویکرد بود. لذا افراد با تمرکز بر نقاط قوت در جهت تغییرات مثبت گام بر میدارند. لذا با افزایش عزت نفس زنان نابارور و شروع تغییرات کارآمد در عملکرد آنان، تمرکز بر خود ابرازگری و تسهیل بیان احساسات میتواند بر صمیمیت، همبستگی، ابراز نیازهای جنسی و روانشناختی زوجین نابارور موثر و مهارت بحث و مذاکره در مورد مسائل مختلف بین این زوجین را تسهیل نماید.
بنابراین با توجه به اهمیت و نقش زنان در یک رابطه زناشویی و شرایط متفاوتی که زنان نابارور دارا هستند، یافتههای این مطالعه نشان داد که مداخله رویکرد درمانی مثبتنگر در بهبود و ارتقای بهزیستی روانشناختی و کیفیت رابطه زناشویی موثر بوده است. پژوهش به دلیل خودگزارشی بودن ابزار اندزهگیری و عدم برخورداری گروه کنترل از جلسات مشاوره خنثی به منظور حذف اثر انتظار گروهدرمانی که به دلیل محدودیت وقت و امکانات میسر نبود، با محدودیت روبه روست، لذا در تعمیم نتایج باید احتیاط لازم صورت گیرد. همچنین در پژوهشهای بعدی پیشنهاد میشود، در صورت امکان تمامی زنان ناباروری که مورد بررسی قرار میگیرند، حداقل یک چرخهی کامل IVF را گذرانده باشند.