نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 کارشناسی ارشد روان‎شناسی تربیتی، گروه روانشناسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه شهید باهنر کرمان، کرمان، ایران
2 استادیار گروه روان‎شناسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه شهید باهنر کرمان، کرمان، ایران
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
The aim of this study was the assessment of mediating role of the meaning of life (including two subscales: Presence of Meaning and Search for Meaning) between family cohesion and family flexibility and academic buoyancy. For this purpose, selected 404 students (154 male and 250 female) from Shahid Bahonar University of Kerman by multi-stage cluster sampling randomly. In order to assess the variables was used from family cohesion questionnaires (Samani, 1381), family flexibility (Shakeri, 1382), the Meaning of Life (Steger and et al, 2006) and academic buoyancy (Hossein Chari and Dehghanizadeh, 1391). Data analysis was carried out by enter regression manners according to the recommended steps of Baron and Kenny (1986). Results showed that variable of family flexibility has a direct, positive and significant effect on academic buoyancy. Also, family flexibility through Presence of Meaning subscale has indirectly effects on academic buoyancy. Variable of family cohesion does not have a direct effect on the academic buoyancy, however this variable through presence of meaning subscale and search for meaning has positively and negatively effects on academic buoyancy respectively. The findings are discussed in the light of the relevant research literature and suggestions for further research is presented in this area.
کلیدواژهها [English]
مقدمه
روانشناسی در گذشته و در اوایل تکامل خود بهعنوان یک علم، بر بیماریها، نابهنجاریها و ضعفهای بشر، بیشتر از سلامت او تأکید میکرد (سلیگمن، 2002)؛ اما با پیدایش جنبش روانشناسی مثبتگرا، یکی از مهمترین تحولات در روانشناسی معاصر، تمرکز علم روانشناسی از آسیبشناسی روانی و پرداختن به نابهنجاریها و اختلالات، به سمت شناسایی مفاهیم و روشهای به وجود آورندة بهزیستی و شادکامی در انسان و مطالعة علمی نقش توانمندیهای شخصی و نظامهای اجتماعی مثبت در ارتقای سلامت بهینة او معطوف شد (کار، 1391/ 2004). ازاینرو، عواملی که سازگاری هرچه بیشتر انسان با نیازها و تهدیدهای زندگی را تبیین کنند، بنیادیترین سازههای پژوهشی در این علماند (کار، 1391/ 2004). شادابی تحصیلی[1] ازجمله عوامل یا استعدادهایی است که سازگاری افراد در برابر تهدیدها، موانع، سختیها و فشارهای زندگی را موجب میشود.
مارتین و مارش (2008)، شادابی تحصیلی را توانایی افراد محصل در برخورد موفقیتآمیز با موانع و چالشهای زندگی روزانة تحصیلی تعریف کردهاند. زندگی تحصیلی، یکی از مهمترین دورههای زندگی افراد (بهخصوص نوجوانان و جوانان) محسوب میشود و با چالشها و موانع متعددی روبهرو است (مارتین و مارش، 2008)؛ بنابراین، لازم است در تعلیم و تربیت، روی شایستگی دانشجویان سرمایهگذاری شود. برای دستیابی به این امر باید عوامل خطرزا و استرسزا را مشخص کرد و عوامل متعدد تأثیرگذار بر شادابی تحصیلی نیز شناسایی شود. ازجمله عوامل پیشبینیکنندة شادابی تحصیلی، عوامل خانوادگی و همسالان[2] و عوامل روانشناختی[3] (مارتین و مارش، 2008) هستند.
بهمنزلة بخشی از عوامل خانوادگی، به حمایت خانواده (هو ـ تانگ، می ـ جو، وی ـ هانگ، و چی ـ تانگ، 2016؛ کریشر و شتمن، 2016)، الگوهای ارتباطی خانواده (فرحمند و فولادچنگ، 1395؛ دهقانیزاده و حسینچاری، 1391؛ تجلی و اردلان، 1389؛ فیتزپاتریک و کوئرنر، 2005)، محیط خانواده (بل، 2015؛ باسکو، دیویس، استورگ ـ اپل، و کامینگز، 2009)، ارتباطات و تعاملات خانوادگی (گریونستین، بلومک، اسچویتزر، و آگویلار ـ راب، 2019؛ اسکابینی، 2016؛ گانز و جانسون، 2016؛ پایکوف و بروکسگان، 1991؛ فیروزی، محمدی، و نیکدل، 1395)، انسجام خانواده (کوترا، سیموز، تریلیوا، لیونیز، و وگونتزاس، 2016؛ بارگس اسبیکیجو و دالبوسکو دلآگلیو، 2012؛ اولجاکا، اردیس ـ کاوکن، و کاستویک، 2012) و انعطافپذیری خانواده (کوترا و همکاران، 2016؛ اولجاکا و همکاران، 2012) اشاره میشود؛ پژوهشهای مذکور، از نقش این پیشایندها در رشد سازگاری، شایستگی و موفقیت تحصیلی دانشآموزان حمایت میکنند.
بنابراین، خانواده یکی از زمینههایی است که در شادابی تحصیلی فرزندان نقش مؤثری دارد و اهمیت آن به اندازهای است که سلامت و بالندگی هر جامعه به سلامت و رشد خانواده در آن جامعه وابسته است (ستیر، 1393/ 1978). خانواده و ارتباط والدین و فرزندان ازجمله مواردی است که سالها شایان توجه صاحبنظران تعلیم و تربیت بوده است. در همین راستا، نظریهپردازان در زمینة نظام خانواده، چارچوبهای نظری گوناگونی ارائه کردهاند؛ ازجمله این چارچوبهای نظری، تئوری سیستمی خانواده است. انسجام و انعطافپذیری خانواده بهمنزلة ابعاد تئوری سیستمی خانواده، قادر به تأثیرگذاری بر فرزنداناند و به سهم خود، شیوة رفتار آنها در محیط و چگونگی رویاروییشان با حوادث سخت را تعیین میکنند. لینگرن (2003)، انسجام خانواده[4] را احساس نزدیکی عاطفی با دیگر افراد خانواده تعریف کرده است. طبق دیدگاه او، دو کیفیت مربوط به انسجام در خانواده، مشتمل بر تعهد و وقتگذراندن با همدیگر است. مراد از انعطافپذیری خانواده[5] نیز میزان تغییراتی است که در نقشها، قوانین، کنترل و انضباط خانواده وجود دارد. در خانوادههای انعطافپذیر، رهبری و مدیریت خانواده بهصورت دموکراتیک است و کمتر حالت استبدادی به خود میگیرد (السون، 2000).
پژوهشها نشان دادهاند خانوادههایی که با فرزندانشان در حل مسائل مختلف، گفتگو و مشارکت دارند و در تعریف نقشها و قوانین و جایگاه افراد در رویارویی با مسائل انعطافپذیری نشان میدهند، فرزندانشان از توانایی حل مسئله، اعتماد به دیگران، ایمان به قدرت خود و حس استقلال بیشتری برخوردارند (داماس و لاگلین، 2001). درواقع، بهداشت روانی و قابلیت انطباق و شادابی فرزندان و اعضای خانواده، متأثر از کیفیت انعطافپذیری خانواده است؛ بهگونهایکه نتایج پژوهشهای مختلف، مبتنی بر این نکته است که انعطافپذیری خانواده با متغیرهایی همچون رفتارهای انطباقی و سازگارانه، احساسات مثبت (آلتیر و وونکلوگ، 2009)، سلامت روان (سوتر و همکاران، 2014)، بهزیستی (کامارودین و ساآد، 2015؛ اوروک، سایگر، و کوگدال، 2007)، تابآوری تحصیلی (کیم و یو، 2010)، توانایی حل مسئله، شایستگی تحصیلی و موفقیت تحصیلی (اولجاکا و همکاران، 2012) رابطة مثبت و با متغیرهایی نظیر ترس، ناامیدی و اضطراب (داماس و لاگلین، 2001) و افسردگی (ونگ و همکاران، 2015)، رابطة منفی دارد. علاوه بر انعطافپذیری خانواده، انسجام بین اعضای خانواده یکی از عوامل ایجادکنندة سلامت روان (سوتر و همکاران، 2014؛ لوسیا و برسلا، 2006) و سلامت جسمی (بوستین، 2010) معرفی شده است؛ بهگونهایکه یافتههای پژوهشهای مختلف نشاندهندة وجود رابطة مثبت آن با موفقیت تحصیلی فرزندان (اولجاکا و همکاران، 2012)، سازگاری روانشناختی (بارگس اسبیکیجو و دالبوسکو دلآگلیو، 2012)، تابآوری تحصیلی (کیم و یو، 2010)، سازگاری در زمینة تحصیل (جانسون، گانز، کر، و لاوال، 2010) و بهزیستی (کامارودین و ساآد، 2015؛ اوروک و همکاران، 2007) هستند.
همچنین، یکی از عوامل تأثیرگذار بر شادابی و سازگاری، معنای زندگی[6] است (پارک و بامیستر، 2016؛ چو، لی، لی، باء، و جانگ، 2014). استیگر، کاشدان، سالیوان، و لورنتز (2008) اذعان میدارند هنگامی که افراد حضور معنا در زندگی را تجربه میکنند، خود و جهان بیرونی را یگانه و منحصربهفرد مییابند و هر آنچه که سعی دارند در زندگی انجام دهند را به خوبی میشناسند. می و یالوم (1989) میگویند معناداری به اشخاص اجازه میدهد رویدادها را تفسیر کنند و با توجه به نحوة زندگی و خواستههایشان در زندگی برای خویشتن ارزشهایی تدارک ببینند. معناداری یعنی ارزشداری و ارزشگذاری و آنگاه که با زندگی همراه باشد، به ارزشداری و ارزشگذاری زندگی معنا میشود و اگر زندگی انسان برخوردار از ارزش واقعی مثبت و به خیر و صلاح او باشد، معنادار است. به این ترتیب، معناجویی را میتوان تجلی واقعی انسانبودن بشر و نیز معیاری برای بهداشت و سلامت روان دانست (فرانکل، 1395/ 1946). آلپورت (1961) نیز در توصیف دوران بلوغ، هویتجویی را مهمترین مشخصة این دوره دانسته و معتقد است اساسیترین بخش جستوجوی هویت، تعریف هدف، مقصود و آرمان زندگی است.
استیگر، فرایز، اویشی، و کالر (2006)، معنای زندگی را نمادی از پیوستگی حال به گذشته و آینده میدانند؛ یعنی زندگی چنان منسجم است که حال را به گذشته و امیال و آرزوهای ما را به آینده پیوند میدهد؛ زیرا تجربیات ما را دربرگرفته و آن را در بافتی یکپارچه قرار میدهد. در نظر ایشان، معنای زندگی با دو بعد حضور معنا و جستوجوی معنا بررسی شده است. داشتن معنا در زندگی به حالتی اطلاق میشود که براساس آن دریافت شخص از تجارب زندگی بر این حس متکی است که رویدادهای زندگی هدفمند هستند و در راستای آن هدف شکل میگیرند؛ درحالیکه تلاش برای جستوجوی معنا، به فعالیت و شدت تمایل افراد به یافتن، ساختن یا بحث دربارة معنای زندگی اشاره دارد (استیگر و همکاران، 2006).
استیگر و همکاران اذعان میدارند هر دو مؤلفه در بهداشت روانی و جسمی مؤثرند؛ اما داشتن معنا در زندگی توجه بیشتری را به خود جلب میکند و به نظر میرسد ارتباط قویتری با سلامت جسمی و روانی دارد. پژوهشهای انجامشده در این زمینه، به ارتباط معنای زندگی با جنبههای مختلف حیات آدمی (شامل جنبههای روانشناختی، اجتماعی، تحصیلی و ...) تأکید میکند. نتایج این پژوهشها نشان دادهاند معنای زندگی یکی از عوامل مهم سازگاری تحصیلی (چو و همکاران، 2014؛ کیانگ و فولیجنی، 2010) محسوب میشود و وجود آن با متغیرهایی همچون بهزیستی روانشناختی (کروک، 2015؛ یالسین و مالکوک، 2015؛ وحیدی و جعفری هرندی، 1396)، تابآوری (کیم، لی، یو، لی، و پویگ، 2005؛ اسکندری، جلالی، موسوی، و اکرمی، 1398)، شادکامی (کوهن و کایرنس، 2012؛ پارک، پارک، و پترسون، 2010)، امیدواری (استویلس و همکاران، 2015؛ یالسین و مالکوک، 2015؛ فلدمن و اسنایدر، 2005)، عاطفة مثبت (پزیرکیانیدیس، استالیکاس، افستیتو، و کاراکاسیدو، 2016؛ پان، ونگ، جابرت، و چان، 2008)، سلامت روان (هوکر، مسترز، و پارک، 2018؛ شیاه، چانگ، چیانگ، لین، و تام، 2015) و کاهش استرس (هوکر و همکاران، 2018) رابطة مثبت و با متغیرهایی مانند پریشانی روانی (ونگ، کوینگ، ما، و شوهایب، 2016؛ جارسما، پول، رانکور، و ساندرمن، 2007)، افسردگی (گارسیا-آلاندت، مارکو، و پرز، 2014؛ پارک و همکاران، 2010؛ احمدی، سهرابی، براتی، و قادری، 1394)، عاطفة منفی (پارک و همکاران، 2010)، ناامیدی (گارسیا-آلاندت و همکاران، 2014) و اضطراب (شیاه و همکاران، 2015؛ شییر، کارور، و برایدجز، 1994) رابطة منفی دارد.
علاوه بر این، خانواده یکی از عوامل مهم و تأثیرگذار بر معنای زندگی محسوب میشود و پژوهشهای انجامشده بهطور واضح از این امر حمایت میکنند؛ برای مثال، در پژوهشی که گرودن و جوز (2014) انجام دادند، منابع دستیابی به معنای زندگی در میان نمونهای از افراد سنین 69-30 سال در زلاند نو بررسی شد. نتایج پژوهش نشان دادند در وهلة اول خانواده و سپس ارتباطات بینفردی از مهمترین عوامل رسیدن به معنای زندگیاند. دلفاو، بردار، فریر، ولا-برودریک، و ویسینگ (2011) در پژوهش خود به این نتیجه دست یافتند که معنای زندگی بهصورت قوی، از خانواده و ارتباطات اجتماعی سرچشمه گرفته است. همچنین، لامبرت و همکاران (2010) اذعان داشتند خانواده و حمایت خانواده یکی از پیشایندهای تأثیرگذار بر معنای زندگی در بین نوجوانان است. همگام با پژوهشهای انجامشده، نتایج پژوهشهای بونین و براون (2002) نشان دادند انسجام و انعطافپذیری خانواده ازجمله عواملیاند که موجبات دستیابی فرزندان به هدف و معنای زندگی را فراهم میآورند.
برای جمعبندی نهایی، گفتنی است دانستن و پیبردن به معنای زندگی و آمادهکردن افراد برای دستیابی به معنا و مفهوم زندگی، یکی از دغدغههای بشر امروزی است که ریشههای آن را در خانواده میتوان جستوجو کرد. همچنین شایان ذکر است انسجام و انعطافپذیری خانواده و معنای زندگی با سلامت روان رابطة مستقیم دارند و این دو در تعامل با هم میتوانند از عواملی باشند که در تعیین راهبردهای زندگی آدمی و دستیابی او به سلامت و شادابی در حیطههای مختلف زندگی ازجمله حیطههای تحصیلی مؤثر واقع شوند.
پژوهشهای بسیار کمی در زمینة بررسی همزمان نقش خانواده و عوامل روانشناختی بر شادابی تحصیلی وجود دارد؛ به همین دلیل انجام پژوهش حاضر ضروری به نظر میرسد. بنابراین، هر مطالعهای که رابطة این متغیرها را بررسی کند، از بعد تربیتی نیز حائز اهمیت است و با بررسی نقش عوامل مذکور در شادابی تحصیلی میتواند در امر برنامهریزی آموزشی، آموزش والدین، معلمان و تعیین سایر عناصر تعلیم و تربیت به وسعت دید بیشتری دست یابد. واضح است با توجه به رویکردهای جدید به مسائل علوم انسانی مبتنی بر تأثیرپذیری یافتههای علمی از بافت و زمینة فرهنگی و خانوادگی و درهمتنیدگی مسائل فرهنگی با تعلیم و تربیت، انجام پژوهش حاضر گامهایی در این قلمرو و فرهنگ ایرانی در قالبی عالمانه برداشته است و سنگبنای بسیار مناسبی برای کارهای بعدی خواهد شد. درواقع، شکاف موجود در پژوهشهای انجامشده در حوزة عوامل مرتبط با شادابی تحصیلی در قالب نظریههای سیستمی آنچنان گسترده است که هرگونه تلاش برای پرکردن آن، به گسترش مدلهای شادابی تحصیلی کمک شایانی میکند. به این ترتیب، کوشش غالب در این پژوهش بر این متمرکز خواهد بود که یافتههای پراکنده در حوزة انسجام و انعطافپذیری خانواده و معنای زندگی را تلفیق کند و بینشی نو در تبیین شادابی تحصیلی دانشجویان به وجود آورد. شکل 1 نشاندهندة مدل مفهومی پژوهش است.
شکل 1. مدل مفهومی پژوهش
بنابراین، فرضیههای این پژوهش به این گونهاند:
ا. انسجام و انعطافپذیری خانواده، شادابی تحصیلی را بهطور معناداری پیشبینی میکنند.
2. انسجام و انعطافپذیری خانواده، معنای زندگی را بهطور معناداری پیشبینی میکنند.
3. انسجام و انعطافپذیری خانواده با میانجیگری معنای زندگی بهصورت معناداری شادابی تحصیلی را پیشبینی میکنند.
روش
روش پژوهش، جامعة آماری و نمونه: این پژوهش از لحاظ روش تحقیق، همبستگی بوده است که در طی آن، روابط انسجام و انعطافپذیری خانواده، معنای زندگی و شادابی تحصیلی تبیین شدهاند. جامعة آماری پژوهش حاضر شامل تمامی دانشجویان پسر و دختر مشغول به تحصیل در دانشگاه شهید باهنر در سال تحصیلی 95-1394 است. بهمنظور انتخاب آزمودنیها از روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای تصادفی استفاده شد. به این ترتیب که ابتدا از بین تمام دانشکدهها، 4 دانشکده و از هر دانشکده، دو بخش و از هر بخش، دو کلاس بهصورت تصادفی، انتخاب و سپس تمامی دانشجویان حاضر در کلاسها ارزیابی شدند. حجم نمونه براساس تعداد کل جامعة آماری و با توجه به جدول پیشنهادی کرجسی و مورگان (1970)، 375 نفر تعیین شد. شایان ذکر است حجم نمونه بهگونهای در نظر گرفته شد که کفایت نمونه بیش از حد انتظار باشد تا بدین ترتیب قابلیت تعمیمپذیری نتایج تضمین شود. بنابراین، با در نظر داشتن احتمال ریزش پاسخدهندگان یا جبران حذف پاسخنامههای ناقص، این تعداد به 430 نفر افزایش یافت که درنهایت بهدلیل ناقصبودن برخی از پرسشنامهها، از تمام جامعه تعداد 404 دانشجو (154 نفر دانشجوی پسر و 250 نفر دانشجوی دختر) به عنوان نمونة نهایی در نظر گرفته شدند.
ابزار سنجش: مقیاس انسجام خانواده[7]:سامانی در سال 1381، این مقیاس را بر پایة بررسی متون موجود در زمینة همبستگی و با الهام از الگوی ترکیبی السون (2000) تهیه و تدوین کرده است. ابزار مذکور مشتمل بر 28 گویه است و پاسخها در هر گویه براساس طیف پنج درجهای لیکرت از کاملاً مخالفم (1) تا کاملاً موافقم (5) نمرهگذاری میشوند. رضویه و سامانی (1379) در خصوص بررسی این مقیاس بر پایة هشت عامل (همبستگی با پدر و مادر، مدت تعامل، مکان، تصمیمگیری، ارتباط عاطفی، روابط زناشویی و رابطة والدین با فرزندان) کفایت این ابزار را برای ارزیابی انسجام خانواده تأیید کردند. حداقل نمره در این مقیاس 28 و حداکثر آن 140 است و تنها یک نمرة کل ارائه میدهد؛ همچنین، نمرات بالاتر نشاندهندة انسجام خانوادگی بیشتر است. در پژوهش سامانی (1381)، ضریب پایایی[8] این پرسشنامه به روش آلفای کرونباخ 79/0 و به روش بازآزمایی 90/0 گزارش شده است. همچنین، در پژوهشی که زارع و سامانی (1387) انجام دادهاند، میزان پایایی این ابزار را به روش بازآزمایی و به فاصلة یک هفته و با نمونهای 30 نفری، 80/0 گزارش کردهاند. علاوه بر این، در پژوهش نامبرده، برای احراز روایی[9] از روش ضریب همسانی درونی استفاده شده است. به این صورت که ضریب همسانی درونی آزمون ازطریق محاسبة ضریب همبستگی هر گویه با نمرة کل محاسبه شده است و تمام ضرایب معنادار بودهاند. در پژوهش حاضر بهمنظور محاسبة پایایی از روش آلفای کرونباخ استفاده شد و مقدار آن 92/0 به دست آمد.
مقیاس انعطافپذیری خانواده[10]:این ابزار یک مقیاس خودسنجی است که شاکری (1382) با اقتباس از الگوی مدور ترکیبی السون (2000) دربارة خانواده طراحی کرده است؛ بدین ترتیب، درجة موافقت یا عدم موافقت پاسخدهنده را در دامنهای پنج درجهای از کاملاً مخالفم (1) تا کاملاً موافقم (5) دربارة 16 گویه میسنجد که در زمینة انعطافپذیری خانوادهاند. حداقل نمرة اکتسابی در این ابزار برای هر فرد 16 و حداکثر آن 80 است که فقط یک نمرة کل ارائه میدهد و نمرات بالاتر نشان میدهند انعطافپذیری خانوادگی در سطح بالاتری قرار دارد. پایایی و روایی این مقیاس در پژوهش شاکری (1382) روی 48 آزمودنی تأیید شده است. میزان پایایی این مقیاس با استفاده از روش آلفای کرونباخ معادل 89/0 گزارش شده است. نتیجة تحلیل عاملی این مقیاس نیز فقط یک عامل عمومی با عنوان انعطافپذیری به دست داده است (شاکری، 1382). در پژوهش زارع و سامانی (1387)، میزان پایایی ابزار یادشده به روش بازآزمایی، به فاصلة یک هفته و با نمونهای 30 نفری، 76/0 گزارش شده است. همچنین در پژوهش مذکور، برای برآورد روایی از روش همسانی درونی استفاده شده است که تمامی ضرایب آن معنادار گزارش شدهاند. در این پژوهش برای محاسبة پایایی، روش آلفای کرونباخ استفاده شد و ضریب آلفا معادل 86/0 به دست آمد.
مقیاس معنای زندگی[11]: برای اندازهگیری معنا در زندگی از مقیاس معنای زندگیاستفاده شد که استیگر و همکاران (2006) آن را تهیه کردند. این ابزار یک مقیاس خودگزارشی 10 گویهای است و پاسخها در این مقیاس براساس طیف 7 درجهای لیکرت (از 1 برای کاملاً غلط تا 7 برای کاملاً درست) تنظیم شدهاند. این ابزار از دو زیرمقیاس جستوجوی معنا و وجود معنا تشکیل شده است و کمترین نمرة اکتسابی در هر زیرمقیاس 5 و بیشترین آن 35 است. نمرات بالاتر در هر زیرمقیاس نشان میدهند جستوجوی معنا و وجود معنا در سطح بالاتری قرار میگیرند. در مطالعة استیگر و همکاران (2006)، روایی تفکیکی و روایی همگرای این ابزار تأیید شده است. همچنین دربارة میزان پایایی، ضریب آلفای کرونباخ برای خرده مقیاسهای جستوجوی معنا و وجود معنا بهترتیب 84/0 و 81/0 گزارش شده است. میزان پایایی این آزمون نیز به روش بازآزمایی و به فاصلة یک ماه، برای بعد جستوجوی معنا 73/0 و برای بعد وجود معنا 70/0 گزارش شده است (استیگر و همکاران، 2006). حسینچاری، خواجه و نوری (1389)، این مقیاس را در ایران روی دانشجویان هنجاریابی کردند. در پژوهش مذکور بهمنظور محاسبة پایایی این مقیاس، میزان آلفا برای بعد جستوجوی معنا 88/0 و برای بعد وجود معنا 50/0 گزارش شده است. همچنین در مطالعة یادشده، روایی این ابزار ازطریق تحلیل عامل تأییدی محاسبه شده است و مقدار ضریب کیسر ـ میر ـ الکین، 82/0 بوده و آزمون کرویت بارتلت (775/535) در سطح 0001/0 معنادار بوده است. در پژوهش حاضر،ضرایب آلفای کرونباخ برای بعد جستوجوی معنا، وجود معنا و کل مقیاس بهترتیب 79/0، 82/0 و 85/0 به دست آمد.
مقیاس شادابی تحصیلی [12]:دهقانیزاده و حسینچاری (1391) پرسشنامة شادابی تحصیلی را با الگوگیری از مقیاس شادابی تحصیلی مارتین و مارش (2006) که 4 گویه دارد، به 9 گویه توسعه دادند.کمینه و بیشینة نمرهای که فرد در این مقیاس به دست میآورد بهترتیب 9 و 45 است و یک نمرة کل به دست میدهد. نمرات بالاتر در ابزار مذکور نیز نشاندهندة شادابی بیشتر است.دهقانیزاده و حسینچاری (1391) بهمنظور بررسی ساختار عاملی (روایی سازه) پرسشنامه از تحلیل مؤلفة اصلی با چرخش متعامد واریماکس در سطح گویه استفاده کردند. نتایج آزمونهای میزان کفایت نمونهبرداری کیسر ـ میر ـ الکین (83/0) و کرویت بارتلت (611/360) نشاندهندة وجود شواهد کافی برای انجام تحلیل عامل بود. نمودار سنگریزه و مقادیر ارزشهای ویژة بالاتر از 1 نشان دادند یک عامل استخراجپذیر است. در پژوهش دهقانیزاده و حسینچاری (1391)، میزان پایایی این پرسشنامه به روش آلفای کرونباخ، 77/0 گزارش شده است. در پژوهش حاضر برای سنجش پایایی این ابزار روش آلفای کرونباخ استفاده شد که ضریب آلفا 90/0 به دست آمد.
روش اجرا و تحلیل: پژوهشگر پس از مشورت و کسب اجازه از استادان، وارد کلاسها شد. قبل از ارائة پرسشنامهها برای هرکدام از شرکتکنندگان، توضیحات مختصری دربارة اهداف پژوهش، ضرورت همکاری صادقانة آنها و چگونگی پاسخدهی به سؤالات داده و تأکید شد برای هیچیک از عبارات پرسشنامهها پاسخ صحیح یا غلط وجود ندارد و افراد متناسب با ویژگیهای فردی و خانوادگی خویش به هر سؤال پاسخ دهند. همچنین از مشارکتکنندگان خواسته شد تا حد امکان هیچکدام از سؤالات را بدون پاسخ نگذارند. به پاسخگویان یادآوری شد نیازی به ذکر نام و مشخصات نیست و اطلاعات آنها نیز کاملاً محرمانه خواهد ماند. پرسشنامهها در زمانی توزیع شدند که کمترین فشار و استرس را به شرکتکنندهها وارد کند تا هرکدام از شرکتکنندگان با رضایت خاطر به سؤالات جواب دهند هیچ محدودیت زمانی برای پاسخدادن به سؤالات وجود نداشت. برای انجام تحلیلها از نسخة 21 نرمافزار SPSS استفاده شد و بهمنظور آزمون فرضیة پیشبینی شادابی تحصیلی براساس انسجام و انعطافپذیری خانواده با میانجیگری معنای زندگی، از روش رگرسیون چندگانه بر مبنای مراحل بارون و کنی (1986) استفاده شد. برای آزمون فرضیههای پیشبینی شادابی تحصیلی براساس انسجام و انعطافپذیری خانواده و پیشبینی ابعاد معنای زندگی براساس انسجام و انعطافپذیری خانواده، روش رگرسیون همزمان استفاده شد.
یافتهها
بهمنظور ارائة تصویری واضح از ارتباط بین متغیرها، ضرایب همبستگی بین آنها محاسبه شد. شاخصهای مربوط به آمار توصیفی متغیرهای پژوهش شامل میانگین و انحراف معیار نیز در همین قسمت ذکر شدهاند (جدول 1).
جدول 1. میانگین، انحراف معیار و ماتریس همبستگی متغیرهای پژوهش |
||||||||||
SD |
M |
5 |
4 |
3 |
2 |
1 |
متغیرها |
|||
58/17 |
26/95 |
|
|
|
|
1 |
(1) انسجام خانواده |
|||
30/9 |
33/53 |
|
|
|
1 |
**35/0 |
(2) انعطافپذیری |
|||
43/6 |
03/26 |
|
|
1 |
06/0 |
**28/0 |
(3) جستوجوی معنا |
|||
38/6 |
54/25 |
|
1 |
**48/0 |
**31/0 |
**45/0 |
(4) وجود معنا |
|||
37/8 |
70/29 |
1 |
**61/0 |
**49/0- |
**25/0 |
**16/0 |
(5) شادابی تحصیلی |
|||
p < **01/0 |
|
|
|
|
|
|
||||
همانطور که مشاهده میشود بین متغیرهای پژوهش همبستگی وجود دارد که مجوز لازم برای انجام تجزیه و تحلیلهای بعدی را صادر میکند.
در نخستین مرحله، بهمنظور بررسی پیشبینی شادابی تحصیلی براساس انسجام و انعطافپذیری خانواده، این دو متغیر بهعنوان متغیرهای پیشبین و شادابی تحصیلی بهعنوان متغیر ملاک وارد معادلة رگرسیونی شدند. خلاصة نتایج این تحلیل در جدول 2 ارائه شده است.
جدول 2. نتایج تحلیل رگرسیون انسجام و انعطافپذیری خانواده بر شادابی تحصیلی |
|||||||
متغیر پیشبین |
F |
P |
R |
R2 |
β |
t |
سطح معناداری |
انسجام خانواده |
13/15 |
001/0 |
26/0 |
07/0 |
08/0 |
69/1 |
N. S |
انعطافپذیری |
22/0 |
29/4 |
001/0 |
نتایج جدول 2 نشان میدهند متغیر انعطافپذیری خانواده، شادابی تحصیلی را بهصورت مثبت و معناداری (001/0 >P ,22/0β = ) پیشبینی میکند؛ اما متغیر انسجام خانواده نتوانسته است پیشبینیکنندة شادابی تحصیلی باشد.
در دومین مرحله از تحلیل، امکان پیشبینی معنای زندگی براساس انسجام و انعطافپذیری خانواده بررسی شد. معنای زندگی در پژوهش حاضر مشتمل بر دو بعد است؛ بنابراین، دو تحلیل رگرسیون انجام شدند که در ادامه نتایج هرکدام مطرح میشوند. در نخستین تحلیل، انسجام و انعطافپذیری خانواده بهعنوان متغیرهای پیشبین و جستوجوی معنای زندگی بهعنوان متغیر ملاک وارد معادلة رگرسیونی شدند (جدول 3).
جدول 3. نتایج تحلیل رگرسیون انسجام و انعطافپذیری خانواده بر جستوجوی معنای زندگی |
|||||||
متغیر پیشبین |
F |
P |
R |
R2 |
β |
t |
سطح معناداری |
انسجام خانواده |
10/18 |
001/0 |
28/0 |
08/0 |
29/0 |
85/5 |
001/0 |
انعطافپذیری |
03/0- |
76/0- |
N. S |
نتایج جدول 3 نشان میدهند متغیر انسجام خانواده توانسته است جستوجوی معنای زندگی را بهطور مثبت و معناداری پیشبینی کند(001/0 >P ,29/0β = )؛ اما انعطافپذیری خانواده نتوانسته است بهصورت مستقیم متغیر جستوجوی معنای زندگی را پیشبینی کند.
در دومین تحلیل، امکان پیشبینی وجود معنای زندگی براساس انسجام و انعطافپذیری خانواده بررسی شد (جدول 4).
جدول4. نتایج تحلیل رگرسیون انسجام و انعطافپذیری خانواده بر وجود معنای زندگی |
|||||||
متغیر پیشبین |
F |
P |
R |
R2 |
β |
t |
سطح معناداری |
انسجام خانواده |
89/59 |
001/0 |
48/0 |
23/0 |
39/0 |
31/8 |
001/0 |
انعطافپذیری |
17/0 |
70/3 |
001/0 |
همانگونه که از نتایج جدول 4 مشخص است، هر دو متغیر انسجام خانواده (001/0 >P ,39/0β = ) و انعطافپذیری خانواده (001/0 >P ,17/0β = )، وجود معنای زندگی را بهصورت مثبت و معنادار پیشبینی میکنند.
در مرحلة سوم، متغیرهای انسجام و انعطافپذیری خانواده و معنای زندگی بهعنوان متغیرهای پیشبین و شادابی تحصیلی بهعنوان متغیر ملاک تحلیل شدند (جدول 5).
جدول 5. نتایج تحلیل رگرسیون انسجام و انعطافپذیری خانواده و معنای زندگی بر شادابی تحصیلی |
|||||||
متغیر پیشبین |
F |
P |
R |
R2 |
β |
t |
سطح معناداری |
انسجام خانواده |
04/37 |
001/0 |
52/0 |
27/0 |
01/0 |
19/0 |
N. S |
انعطافپذیری |
11/0 |
49/2 |
01/0 |
||||
جستوجوی معنا |
40/0- |
13/8- |
001/0 |
||||
وجود معنا |
50/0 |
43/9 |
001/0 |
بهمنظور بررسی هدف اصلی پژوهش، یعنی میانجیگری معنای زندگی در رابطة بین انسجام و انعطافپذیری خانواده با شادابی تحصیلی، نتایج بهدستآمده از مراحل اول و سوم تحلیل رگرسیون با یکدیگر مقایسه شدند. با توجه به افزایش چشمگیر R2 و همزمان با کاهش معنادار ضرایب مسیر بتا در متغیر انعطافپذیری خانواده از مرحلة اول به سوم گفتنی است بعد وجود معنا برای این متغیر نقش واسطهای سهمی را ایفا میکند. همچنین، نتایج تحلیلها نشان دادند متغیر انسجام خانواده، شادابی تحصیلی را بهصورت مستقیم پیشبینی نمیکند؛ اما ازطریق بعد جستوجوی معنا بهصورت منفی و ازطریق وجود معنا بهصورت مثبت قادر به پیشبینی شادابی تحصیلی است؛ براساس این، معنای زندگی بین انسجام خانواده و شادابی تحصیلی نقش میانجی ایفا میکند. ابعاد معنای زندگی نیز که در این تحلیل بهصورت همزمان وارد تحلیل رگرسیون شده بودند، شادابی تحصیلی را پیشبینی کردند (جدول 5).
شکل 2 نیز نشاندهندة مدل نهایی پژوهش جاری است.
شکل 2. مدل نهایی پژوهش نقش انسجام خانواده و انعطافپذیری خانواده در پیشبینی شادابی تحصیلی با میانجیگری معنای زندکی
ﻫﻤﺎنگونه که ﺷﻜﻞ 2 ﻧﺸﺎن ﻣﻲدﻫﺪ، ﻣﺘﻐﻴﺮ معنای زندگی در رابطة بین انسجام و انعطافپذیری خانواده و شادابی ﺗﺤﺼﻴﻠﻲ ﻧﻘﺶ میانجی اﻳﻔﺎ میکند.
بحث
هدف این پژوهش، پیشبینی شادابی تحصیلی براساس انسجام و انعطافپذیری خانواده بود. در عین حال، امکان میانجیگری معنای زندگی در روابط بین متغیرهای مذکور نیز بررسی شد. نتایج پژوهش بهمنظور بررسی فرضیة «انسجام و انعطافپذیری خانواده، شادابی تحصیلی را پیشبینی میکنند»، نشان دادند متغیر انسجام خانواده قادر به پیشبینی شادابی تحصیلی نبوده است.
این یافته با نتایج پژوهش اولجاکا و همکاران (2012)، بارگس اسبیکیجو و دالباسکو دلآگلیو (2012)، کیم و یو (2010) و اوروک و همکاران (2007) ناهمسو است. در سطح نظری، یافتة مذکور ازطریق تحلیل ساختار انسجام خانواده توجیهپذیر است؛ زیرا ارتباطات بیشتر خانوادههای منسجم بر پایة همسانبودن نگرشها و همنوایی، اجتناب از تعارض و مجادله و وابستگی اعضای خانواده به همدیگر استوار است. این امر بهنوبةخود با ویژگیهای دوران نوجوانی و جوانی مانند مخالفتجویی و افزایش تعارضات والد ـ فرزندی مغایرت دارد و عدم استقلالطلبی افراد خانواده را به دنبال دارد (پایکوف و بروکسگان، 1991). براساس این، اختلافنظر با والدین، مشکلات روانشناختی را به افراد تحمیل میکند و پدیدآیی رفتارهای ناسازگارانة نوجوانان و جوانان را موجب میشود (تجلی و اردلان، 1389). در چنین مواقعی، فرد جوان علاوه بر اینکه استقلال و احساس خودکارآمدی خود را از دست میدهد، در معرض ابتلا به مشکلات روانی و سازگاری قرار میگیرد و به تبع آن، شادابی تحصیلی او نیز کاهش مییابد؛ بنابراین، دور از انتظار نیست که انسجام خانواده قادر به پیشبینی شادابی تحصیلی نباشد.
همچنین، نتایج نشان دادند انعطافپذیری توانسته است شادابی تحصیلی را بهصورت مثبت و معناداری پیشبینی کند. فرزندان خانوادههای منعطف، یاد میگیرند چگونه بهصورت مستقل با چالشها و موانع روبهرو شوند و در برابر آنها، انعطافپذیری از خود نشان دهند؛ زیرا انظباط، کنترل و قوانین خشک و نقضناپذیری را در خانواده تجربه نکردهاند و دستورات فراوانی به آنها دیکته نشده است؛ بنابراین، آنها از مقابله با مسائل چالشانگیز ترسی ندارند، با آرامش خیال درگیر حل مشکلات میشوند (زارع و سامانی، 1387) و به تبع آن از قدرت انطباق، سازگاری و شادابی بهتری بهرهمند میشوند (فیتزپاتریک و کوئرنر، 2005). این نتیجه با پژوهشهای کامارودین و ساآد (2015)، اولجاکا و همکاران (2012)، کیم و یو (2010) و دهقانیزاده و حسینچاری (1391) همخوانی دارد.
در مرحلة دوم امکان پیشبینی ابعاد معنای زندگی براساس متغیرهای انسجام و انعطافپذیری خانواده بررسی شد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان دادند انسجام خانواده با جستوجوی معنای زندگی، رابطة مثبت و معناداری دارد؛ اما انعطافپذیری خانواده قادر به پیشبینی جستوجوی معنا نیست. در تبیین این یافته شایان ذکر است وجود انسجام در خانواده و نزدیکی عاطفی والدین و اعضای خانواده با یکدیگر و وجود تعاملات صمیمانه میان آنها، نیازهای روانی فرزندان را تأمین میکند و نیز پدر و مادر و دیگر افراد خانواده را در جستوجو و شکلگیری باورها و ارزشهای نوجوانان و جوانان یاری میکند و آنان را برای یافتن نظام ارزشی مدنظر خود و معنای زندگیشان سوق میدهد. درواقع، ارتباط و پیوند اعضای خانواده و زندگی افراد در محیطی پر مهر و محبت، الگوهای رفتاری آنان را در بزرگسالی بنیان مینهد و نقش مهمی در شکلگیری نوع شخصیت آنها دارد؛ شخصیتی که با انواع عشق و محبت نوعدوستانه با خوشبینی به زندگی مینگرد و گرایشهای عالی همانند گرایشهای اجتماعی و معنوی را به فعلیت میرساند. این یافته با نتایج پژوهشهای گرودن و جوز (2014)، لامبرت و همکاران (2010) و بونین و براون (2002) همراستا است. در ادامه، اثر انسجام و انعطافپذیری خانواده بر متغیر وجود معنا بررسی شد. نتایج حاصل از رگرسیون چندگانه نشان دادند انسجام خانواده از قدرت پیشبینیکنندگی متغیر وجود معنای زندگی برخوردار است. در تبیین این یافته گفتنی است با توجه به شرایط خانوادههای منسجم، روابط عاطفی و حمایت والدین از فرزندانشان تأثیر بهسزایی بر درک فرزندان از مفاهیم معنوی بهجای میگذارد و بستر مناسبی را برای نهادینهکردن مفاهیم مذهبی فراهم میآورد؛ زیرا هنگامی که فرد در خانواده با ارزشهای مذهبی و معنوی آشنا شود یا به عبارت دیگر آنها را درونی کند، عوامل دیگر کمتر تأثیر منفی روی این ارزشها میگذارند. همچنین، با توجه به اینکه در جوامع جمعگرا، وجود هنجارها و ارزشها، آداب و رسوم، مراجع قدرت و رویههای موجود، رفتار افراد را هدایت میکنند و موجب تسهیل تصمیمگیری آنان دربارة مسائل مذهبی و معنوی میشوند، انتظار میرود انسجام خانوادگی پیشبینیکنندة معنای زندگی باشد؛ براساس این، یافتههای پژوهش حاضر با نتایج پژوهشهای گرودن و جوز (2014)، دلفاو و همکاران (2011)، لامبرت و همکاران (2010) و بونین و براون (2002) همراستا است.
در ادامه، بررسی تحلیلهای رگرسیون نشان دادند انعطافپذیری خانواده نیز توانسته است وجود معنا در زندگی را پیشبینی کند. بسیاری از نوجوانان و جوانان برای یافتن نظام ارزشی مطلوب خود یا به عبارتی برای یافتن هدف و معنا در زندگیشان تلاش میکنند و بیشتر درحال کاوش و سؤال دربارة ارزشها، اهداف زندگی، هیجانات و انگیزههای خود هستند؛ بهطوریکه نگرانی اصلی رشد در طی دورة نوجوانی و جوانی به احساس هدف یا معنا در زندگی مربوط میشود (کیانگ و فولیجنی، 2010)؛ زیرا دوران نوجوانی و جوانی مهمترین دورههایی تلقی میشوند که بهدلیل شرایط رشدى این مراحل و کسب هویت توسط افراد نوجوان و جوان، به تردید دربارة عقاید، ارزشها، انگیزهها و رفتارها منجر میشود (آلپورت، 1961). در اینگونه مواقع، والدین خانوادههای منعطف بدون تحمیل نظرات خود به فرزندان و همراه با راهنمایی، آنها را بدون شرط و آنگونه که هست میپذیرند؛ هرچند ممکن است رفتار و عقاید فرزند دلخواه آنان نباشد. بنابراین، انتظار میرود انعطافپذیری خانواده، وجود معنا در زندگی را پیشبینی کند. این یافته با نتایج پژوهشهای گرودن و جوز (2014)، دلفاو و همکاران (2011)، لامبرت و همکاران (2010) و بونین و براون (2002) همسویی دارد.
در مرحلة سوم، فرضیة اصلی پژوهش بررسی شد که به دنبال پیشبینی شادابی تحصیلی براساس انسجام و انعطافپذیری خانواده با میانجیگری ابعاد جستوجوی معنا و وجود معنا بود. نتایج پژوهش نشان دادند متغیر جستوجوی معنای زندگی علاوه بر اینکه بهصورت میانجی بین انسجام خانواده و شادابی تحصیلی نقش دارد، بهصورت مستقیم و البته منفی شادابی تحصیلی را پیشبینی میکند. جستوجوی معنای زندگی به فعالیت و شدت تمایل افراد به یافتن، ساختن یا بحث دربارة معنای زندگی اشاره دارد (استیگر و همکاران، 2006) و ویژگی بارز آن، آمیختگیاش با تنیدگی و اضطراب است (فرانکل، 1395/ 1946). بدین ترتیب، برای تبیین یافتة حاصلشده به این نکته اشاره میشود که تلاش برای یافتن معنای زندگی با قدری تنش، اضطراب و استرس همراه است و درنتیجه، این امر میتواند تأثیری منفی بر شادابی بگذارد و موجب کاهش آن شود؛ زیرا شادابی با رفتارهای سازگارانه و انطباقی در ارتباط است، اما میزان استرس و اضطراب واردشده بر فرد در هنگام جستوجوی معنای زندگی از قدرت این انطباق و سازگاری میکاهد. همچنین، طبق دیدگاه روانشناسی و سلامت روان، بین کسانی که زندگی را معنادار ادراک میکنند و کسانی که مفهوم و مبنایی برای آن نیافتهاند، تفاوتهای بسیاری وجود دارد؛ برای مثال، کیم و همکاران (2005) بیان کردند افراد با سطوح بالای معناداری در هنگام رویارویی با مسائل روزمره، فقط بر جنبههای مشخصی از مشکل تمرکز میکنند؛ درحالیکه افراد با سطوح پایین معنای زندگی به محدودبودن زمان بهعنوان مشکلی بزرگ مینگرند و موانع و مشکلات فعلی را با احتمال نرسیدن به اهداف آینده پیوند میدهند. به این ترتیب، شخصی که سطوح بالاتری از معنا را در زندگی تجربه میکند، به آسانی قادر به رویارویی با شرایط سخت است؛ زیرا داشتن معنا در زندگی مهارت مقابلهای مفیدی است که سبب میشود انسان بتواند از اوقات خوب خویش لذت ببرد و اوقات بد را تحمل کند؛ اما فردی که از معنای بالایی در زندگی بهرهمند نیست یا هنوز به معنای زندگی خود دست نیافته است، توانایی روبهروشدن با موانع و چالشها را بهصورت کارآمد ندارد.
بنابراین، معقول به نظر میرسد که جستوجوی معنای زندگی بهصورت منفی شادابی تحصیلی را پیشبینی کند. این نتایج با پژوهشهای پزیرکیانیدیس و همکاران (2016)، کوهن و کایرنس (2012)، کیانگ و فولیجنی (2010) و احمدی و همکاران (1394) نیز همخوانی دارد. همچنین، یافتههای این پژوهش نشان دادند متغیر وجود معنا علاوه بر نقشی میانجی که میان متغیرهای انسجام و انعطافپذیری خانواده و شادابی تحصیلی ایفا میکند، بهصورت مستقیم، مثبت و معنادار شادابی تحصیلی را پیشبینی میکند. معنا در سطح نظری، روشی کلی و عام از ارزیابی زندگی است که به پایینآمدن سطح عواطف منفی همچون افسردگی و اضطراب و کاهش خطر ابتلا به بیماری روانی منجر میشود (فلدمن و اسنایدر، 2005). دانشجویان در معرض چالشهای متفاوت محیط زندگی تحصیلی و شخصی خود قرار دارند. آنها در پرتو دید کلی که براساس استفاده از ظرفیتها و منابع معنوی برای تصمیمگیریهای مهم و حل مسائل روزانه به دست میآورند، میتوانند به تغییرات منفی زندگی بهعنوان فرصتهایی کنترلپذیر بنگرند که قابلیت تبدیلشدن به بستری برای رشد و تعالی را دارند. این تواناییها در خصوص مواجهه با مشکلات کنونی به یاری فرد میآیند و بر انتظاری که افراد دربارة نتایج و پیامدهای اعمال خود در آینده متصور میشوند نیز تأثیر میگذارند، رنج حاصل از زندگی را میکاهند و امکان ابتلا به بیماریهای روانشناختی و جسمانی را کاهش میدهند (شییر و همکاران، 1994). براساس این، یافتة مدنظر با نتایج پژوهشهای یالسین و مالکوک (2015)، چو و همکاران (2014) و پارک و همکاران (2012) همسو است. در مجموع، نتایج پژوهش حاضر دربارة اثر مستقیم انعطافپذیری خانواده و اثر غیرمستقیم انسجام و انعطاف خانواده بر نقش میانجی متغیرهای جستوجوی معنا و وجود معنا تأکید میکند.
شایان ذکر است بیشتر مطالعات و فعالیتهای پژوهشی در زمان اجرا با برخی از چالشها و مشکلات گوناگون مواجهاند. این پژوهش نیز از این قاعده مستثنی نبوده و هنگام اجرا با محدودیتهایی همراه بوده است که در ادامه همراه با پیشنهادات پژوهشی بررسی شدهاند. ابزار استفادهشده در پژوهش حاضر از نوع خود گزارشدهی و روش تحقیق به کار برده شده بهصورت کمی بوده است. بدین ترتیب، پیشنهاد میشود در مطالعات آینده از روشهای تحقیق کیفی و آمیخته نیز برای فهم عمیقتر و گستردهتر رابطة بین متغیرهای خانوادگی، روانشناختی و تحصیلی استفاده شود و علاوه بر استفاده از پرسشنامه و بهکارگیری مقیاسهایی دیگر با روایی و پایایی مناسب از ابزاری مانند مشاهده و مصاحبه سود جویند. نمونة پژوهش حاضر، دانشجویان دختر و پسر را شامل میشد؛ بنابراین، پیشنهاد میشود پژوهشهای آتی با گروههای نمونة متنوعتری ازجمله دانشآموزان دختر و پسر در مقاطع و رشتههای متفاوت انجام شوند تا نتایج با احتمال بیشتری و به جوامع گستردهتری تعمیمپذیر باشد. همچنین، پیشنهاد میشود علاقهمندان به پژوهش در زمینة خانواده و معنای زندگی، به استفاده از شیوههای آزمایشی توجه بیشتری کنند تا بتوان با اطمینان بیشتری تأثیرات پیشایندها بر شادابی تحصیلی را تبیین کرد. علاوه بر این، سعی شود بررسیها به شکل طولی و در یک فاصلة زمانی منطقی صورت گیرند که اعتبار و تعمیمپذیری یافتهها از این طریق افزایش یابد.
[1]- academic buoyancy
[2]- family and peer factors
[3]- psychological factors
[4]- family cohesion
[5]- family flexibility
[6]- meaning of life
[7]- Family Cohesion Questionnaire
[8]- reliability
[9]- validity
[10]- Family Flexibility Questionnaire
[11]- Meaning of Life Questionnaire
[12]- Academic Buoyancy Questionnaire