Document Type : Research Paper
Authors
1 Master of Clinical Psychology, Department Clinical psychology, Collage of Medical Sciences, Branch Hamedan, Islamic Azad University, Hamedan , Iran.
2 Assistant Professor, Department Clinical Psychology, Collage of Medical Sciences, Branch Hamedan, Islamic Azad University, Hamedan, Iran.
Abstract
Keywords
با پیچیده و قطبیتر شدن جهان و مبهمتر شدن آینده بشریت، مردم برای مدیریت چالشها و شکستهای مدرنیته به چیزی بیش از دانش، هوش یا مهارت نیاز دارند (Dong et al., 2022). هوش به خودی خود برای پیشرفت مهم است؛ اما هوش یا حتی خلاقیتی که توسط خرد تعدیل نشده باشد، به نتایج فاجعهباری منجر میشود (Ardelt et al., 2019). تحقیقات روانشناسی در زمینه خرد برای سالهای متمادی حوزهای کوچک و نه چندان قابل توجه بود؛ اما در چند دهه اخیر بهصورت تصاعدی در حال رشد بوده و توجه بیشتری را در داخل و خارج روانشناسی به خود جلب کرده است (Asadi et al., 2013; moradi et al., 2018). یکی از دلایل این علاقه فزاینده وضعیت کنونی جهان ما است .(Ardelt, 2004) خرد با سلامت عمومی، شادی و انعطافپذیری رابطه دارد (Jeste & Lee, 2019). به سلامت اجتماعی کمک میکند، رهبری را بهبود میبخشد و نابرابریها را روشن میکند (Grossmann & Brienza, 2018) و بهعنوان منبعی برای مقابله با مشکلات روزمره و موقعیتهای دشوار زندگی، فرد را تجهیز میکند تا متناسب با موقعیت عمل کند و بهترین واکنش را نشان دهد (Arnold & Linden, 2022). خرد ترکیبی است از ویژگیهای شخصیتی شناختی[1]، تأملی[2] و عاطفی (Glück & Weststrate, 2022)و نوعی حالت شناختی (Glück & Weststrate, 2022) و شخصیتی پیچیدهای است که فرد را قادر میسازد از تجربیات شخصی بر پایه دانش خویش برای قضاوت محتاطانه دربارۀ مشکلات پیچیده شخصی، بینفردی و اجتماعی استفاده کند (Ardelt et al., 2019). بعد شناختی یعنی میل به دانستن حقیقت، درک زندگی و معنای عمیقتر پدیدهها، بعد بازتابی شامل توانایی درک پدیدهها و رویدادها از منظرهای مختلف، کاهش خودمحوری و درنهایت بعد عاطفی خرد شامل دلسوزی و عشق دلسوزانه به دیگران است که فرد را قادر میسازد با مردم به شیوهای دلسوزانه و سازندهتر تعامل کند (Ardelt, 2020). همچنین، تلاشهای گسترده در زمینه کشف پیشآیندهای خردمندی نیاز مبرم جهان امروز است و افزایش میزان خردمندی، برای بقا، شکوفایی افراد و سازمانها حیاتی است (Vasconcelos, 2021). چهار جنبه شناختی مورد نیاز برای استدلال مبتنی بر خرد در اوایل و اواسط کودکی بهعنوان عناصر سازنده رشد شناختی ایجاد میشوند (Demetriou et al., 2021).
ازجمله عوامل مؤثر بر خردمندی ساختار شخصیت فرد است که از اجزای سرشت و منش تشکیل شده است (Cloninger, 2004). کلونینجر شخصیت را اجزای جدا از هم در نظر نمیگیرد؛ بلکه به تعاملات پیچیده بین ژن، روان، محیط اجتماعی و سازههای فرهنگی اشاره میکند که در قالب سه بعد منش[3] و چهار بعد سرشت[4] توصیف شده است. چهار بعد سرشت شامل آسیبپرهیزی[5]، نوجویی[6]، وابستگی به پاداش[7] و پشتکار[8]، اساس وراثتی دارند و در طول زندگی باوجود تأثیرات فرهنگی و اجتماعی نسبتاً پایدارند و سه بعد منش شامل خودراهبری، خودفراروی و همکاری محصول یادگیری و محیط هستند (Švrakić et al., 1996). سرشت دارای زمینه ژنتیکی است؛ در حالی که منش در پاسخ به محرکها و شرایط محیطی دوران کودکی ایجاد میشود (Garcia et al., 2022). به عبارت دیگر، نظریه زیستی / روانی، شخصیت را بهعنوان ترکیبی از ویژگیهای موروثی مبتنی بر ساختار عصب بیولوژیکی (سرشت) و ویژگیهای منعکسکننده یادگیری اجتماعی/فرهنگی(منش) مفهومسازی میکند (Cloninger & Cloninger, 2011). سرشت پاسخهایی خودکار به محرکهای محیطی است که تا حد زیادی ارثی هستند؛ در حالی که منش خودپندارهها، اهداف و ارزشهایی است که تا حد زیادی تحت تأثیر محیط اجتماعی / فرهنگی قرار دارند (Garcia et al., 2020).
خرد با سایر ابعاد شخصیت همبستگی دارد (Ardelt et al., 2019). خودراهبری بهعنوان یکی از ابعاد منش با خردمندی رابطه مثبت معنیداری دارد. همچنین، آسیبپرهیزی و نوجویی یک عامل خطر و وابستگی به پاداش یک عامل محافظتی برای مشکلات رفتاری کلی و درونی و نوجویی یک عامل خطر برای مشکلات رفتاری بیرونی است (Kim, 2021). نوجویی بالا با رشد رفتار بزهکارانه و ضد اجتماعی رابطه دارد (Schmeck & Poustka, 2001). بهطور کلی ابعاد شخصیت کلونینجر که مؤلفههای اجتماعی / شناختی شخصیت را در بر میگیرند، مانند خودراهبری، همکاری و خودفراروی، با فضایل اخلاقی همبستگی دارند. افراد عاقل برای خودراهبری ارزش زیادی قائلاند. درواقع بین خرد و خوددراهبری رابطه مثبتی وجود دارد (Glück et al., 2020). خودراهبری که از ابعاد منش (شخصیت) در نظریه کلونینجر است، فضایلی مانند خردمندی و حساسیت اخلاقی را نمایان میسازد (Kolenda, 1990) و بین خرد و خودراهبری که از ابعاد منش هستند، با سه فضیلت اخلاقی خودکنترلی، مراقبت و کنجکاوی همپوشانی متوسطی وجود دارد (Cloninger, 2004).
بهطور کلی ابعاد سرشت و منش در نظریه کلونینجر ۳۸ درصد از کل مشکلات رفتاری را توضیح میدهند؛ به گونهای که مشکلات رفتاری کم نشاندهنده شخصیت انعطافپذیر است که با نوجویی، آسیبپرهیزی کم، وابستگی به پاداش کم، پشتکار، همکاری و خودراهبری بالا مشخص میشود (Lee et al., 2018). همچنین، بین ویژگیهای شخصیتی و مبانی اخلاقی فردی و بهزیستی روانشناختی رابطه معناداری وجود دارد. رشد شناختی پایین منعکسکننده سطوح پایین اعتماد به نفس، پذیرش خود و مسئولیت در قبال اعمال خود است که جنبه کلیدی خودراهبری هستند؛ بنابراین، خودراهبری پیشبینیکننده اصلی رشد شناختی است. همچنین، خودراهبری بیشتر با وظیفهشناسی مرتبط است و رابطه منفی با شخصیت روانرنجور دارد (Markett et al., 2020). سرشت و منش درمجموع میتوانند مشکلات رفتاری (که نشانههای نبود خردمندی هستند) را پیشبینی کنند؛ برای مثال، آسیبپرهیزی بهصورت مثبت و پشتکار، خودراهبری و همکاری بهصورت منفی پیشبینهای مشکلات رفتاری درونیسازی شده هستند و از سوی دیگر، نوجویی بهصورت مثبت و آسیبپرهیزی، پاداش / وابستگی، خودراهبری و همکاری بهصورت منفی پیشبینهای مشکلات رفتاری برونیسازی شده میباشند (Khosravi et al., 2020). با شناسایی پیشآیندها و متغیرهای مرتبط با خردمندی میتوان به طراحی برنامههایی در باب افزایش خردمندی در افراد پرداخت؛ زیرا در نظامات آموزشی جهان صرفاً بر هوش و مهارتهای تفکر تأکید میکنند (Azizisaeid et al., 2019)..(Khosravi et al., 2020)
از دیگر عوامل تأثیرگذار بر خردمندی مهارتهای تنظیم شناختی هیجان هستند. راهبردهای تنظیم شناختی هیجان دو بخش سازشیافته و سازشنایافته شامل سرزنش خود[9]، سرزنش دیگری[10]، فاجعهسازی[11]، تمرکز مجدد مثبت[12]، برنامهریزی[13]، ارزیابی مجدد مثبت[14]و پذیرش[15] است (Garnefski & Kraaij, 2006). سازماندهی هیجانات متناسب با شرایط معیار، سازنده خردمندی است همچنین، بین خرد و برخی عناصر تنظیم هیجان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (Glück & Bluck, 2013). از سویی دیگر، رشد خرد ناشی از یک تعامل دیالکتیکی بین هیجانات و شناخت است (Csikszentmihalyi & Nakamura, 2014). تسلط بر هیجانات و بازداری، بهطور مثبت مؤلفههای شناختی خرد و ارزیابی مجدد مثبت، خرد ترکیبی را پیشبینی میکنند (Sharma & Dewangan, 2017). میتوان استدلال کرد کسانی که رشد عقلی بیشتری دارند، قادرند پاسخ هیجانی به موقعیتهای پیچیده شخصی و اجتماعی را با موفقیت تنظیم کنند. درواقع تعادل عاطفی به تعامل بین تواناییهای شناختی و عاطفی نیاز دارد (Williams & Nusbaum, 2016). درواقع خرد یک ویژگی شخصیتی و عصبی / زیستی است که از اجزای خاصی ازجمله رفتار اجتماعی، تنظیم هیجان و معنویت تشکیل شده است. به بیانی دیگر، خرد مستلزم دیدن نقطه نظرات دیگران و استفاده از این دیدگاه در تفکر خود برای جستوجوی یک خیر مشترک است (Sternberg & Glück, 2019).
رشد خرد ناشی از یک تعامل دیالکتیکی بین هیجانات و شناخت است. افراد عاقل میتوانند تعادل عاطفی خود را در شرایط بسیار چالشبرانگیز حفظ کنند و در تنظیم هیجانات بر حسب شرایط و شناخت و درک عواطف خود و دیگران مهارت بالایی دارند (Glück & Weststrate, 2022). همچنین، حساسیت هیجانی و تنظیم هیجان از مهمترین منابعی هستند که فرد را قادر میسازند بینشهای مرتبط با خرد را درباره خود و زندگی به دست آورد (Weststrate et al., 2019). شخص خردمند توانایی تشخیص و پذیرش یک طیف کامل از احساسات متنوع انسان[16] را دارا است (Dean Webster, 2007). تسلط شخصی و ذهنآگاهی، خرد عاطفی و شناختی و از سویی دیگر، بازداری، خرد عاطفی و تأملی را پیشبینی میکنند (Sharma & Dewangan, 2017). مقابله با روشهای مسئلهمدار و ارزیابی مجدد مثبت، نقش میانجی را در رابطه مثبت بین خرد و هیجان دارد و بهزیستی عاطفی مرتبط با خرد را افزایش میدهد (John & Gross, 2004).
افراد عاقل میتوانند تعادل عاطفی خود را در شرایط بسیار چالشبرانگیز حفظ کنند و در تنظیم هیجانات بر حسب شرایط و شناخت و درک عواطف خود و دیگران مهارت بالایی دارند (Glück & Weststrate, 2022). از سوی دیگر، راهبردهای سازگارانه تنظیمهیجان همچون عامل پشتکار با ارزیابی مجدد و بازداری رابطه دارند .(Latfi & Amini, 2019) همچنین، بین ابعاد شخصیت و احساسات و هیجانات همبستگی معنیداری وجود دارد و هر دو به انتقالدهندههای مونوآمین ازجمله نوراپینفرین، سروتونین و دوپامین وابستهاند (Dong et al., 2022). ویژگیهای شخصیتی در بهکارگیری راهبردهای تنطیمشناختی هیجان و زمینهسازی برای ابتلا به مشکلات در بخش سلامت روان تأثیرگذارند (Khanzadeh et al., 2023). با توجه به این واقعیت که تنظیم موفق هیجان در رابطه با محرکهای استرسزا یک راهبرد سازگارانه و بالغ است، آنچه آن را مستعد میکند، خلقوخو یا تمایل به نشاندادن واکنشهای عاطفی سازگار است. عواطف آن چیزی است که فرد احساس میکند و شخصیت را میتوان بهعنوان ویژگی یک فرد توضیح داد که با توجه به درجه هیجانات مختلف شکل میگیرد (Purnamaningsih, 2017). از سوی دیگر، ابعاد شخصیت راهبردهای تنظیم هیجان را پیشبینی میکنند (abedini et al., 2021)؛ برای مثال، بین بعد نوجویی و پشتکار بهعنوان ابعاد سرشت و خودراهبری و همکاری و استفاده از راهبردهای سازگارانه تنظیم هیجان همبستگی وجود دارد. ابعاد شخصیت و احساسات ازطریق رفتارهای مقابلهای به هم مرتبطاند و منعکسکننده نوع و شدت هیجان در موقعیتهای خاصاند. درواقع ویژگیهای عاطفی را میتوان بهعنوان ویژگیهای بیانی شخصیت در نظر گرفت (Segerstrom & Smith, 2019). بهطور کلی خلقوخوی پایدار مستعد کننده تنظیم سازگارانه هیجان در موقعیتهای استرسزا است (Schindler & Querengässer, 2019).
ابعاد شخصیتی مانند نوجویی، برونگرایی و توافقپذیری راهبردهای مؤثر تنظیم هیجان را پیشبینی میکنند؛ به گونهای که سطح پایینتر روانرنجورخویی، سطوح بالاتر نوجویی و توافقپذیری با استفاده از راهبردهای تنظیم هیجان سازگارانه و استفاده کمتر از راهبردهای تنظیم هیجان ناسازگارانه مرتبطاند. بهعلاوه ابعاد مختلف شخصیت پیشبینی میکنند ما تا چه اندازه مستعد تجربه هیجانات منفی یا مثبت هستیم و هیجانات منفی میتوانند بهنوبۀخود یکی از دلایل برداشت منفی فرد از شخصیت خود باشند. درواقع تفاوتهایی در نحوه برخورد افراد با هیجانات منفی وجود دارد؛ بنابراین، به نظر میرسد برخی افراد بیشتر از دیگران از احساسات منفی رنج میبرند که این نشاندهنده ارتباط استراتژیهای تنظیم هیجان و شخصیت است (Schindler & Querengässer, 2019). با در نظر داشتن اینکه خردمندی بهعنوان نقطه ایدئال در رشد انسان در نظر گرفته میشود و با توجه به اینکه مؤلفههای شخصیت در رأس پیشآیندهای خردمندی قرار دارند (Qurbani & Khormai, 2016)...بنابراین، بررسی عوامل پیشبینیکننده خردمندی بهمنظور رسیدن به پیامدهای مثبت آن اساسی و مهم به نظر میرسد. براساس مدل مفهومی زیر، پژوهش حاضر به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که آیا سرشت و منش با خردمندی بهواسطه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان رابطه دارد.
شکل 1
مدل مفهومی خرد براساس سرشت و منش با میانجیگری راهبردهای تنظیم شناختی هیجان
Figure 1
Conceptual model of Wisdom Based on Temperament and Character with the Mediation of Cognitive Emotion Regulation Strategies
|
منش |
سرشت |
خودراهبری
|
خودفراروی |
همکاری |
پاداشخواهی
|
نوجویی |
آسیب پرهیزی |
پشتکار |
راهبردهای منفی تنظیم هیجان |
راهبردهای مثبت تنظیم هیجان |
خردمندی |
توجهمثبت ارزیابیمثبت پذیرش |
تاملی |
عاطفی |
شناختی |
فاجعهسازی سرزنشخود سرزنشدیگری نشخوار |
بر این اساس، فرضیهها عبارتاند از:
روش
روش پژوهش، جامعه آماری و نمونه: روش پژوهش از نوع مطالعات همبستگی با روش مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان در دوره کارشناسی و کارشناسی ارشد که در سال تحصیلی 1401-1402 مشغول به تحصیل بودند، تشکیل دادند که تعداد 400 نفر با استفاده از فرمول تعیین حجم نمونه در تحلیل رگرسیون ازطریق روش نمونهگیری دردسترس انتخاب شدند. در روششناسی مدلیابی معادلات ساختاری تعیین حجم نمونه میتواند بین 3 تا 15 مشاهده بهازای هر متغیر اندازهگیریشده تعیین شود که در آن Q تعداد متغیرهای مشاهدهشده یا تعداد سؤالات پرسشنامه و n حجم نمونه است (Haider Ali, 1390). در این پژوهش با توجه به در دسترس نبودن تعداد بالای حجم نمونه از تعداد 400 نمونه استفاده شد.
ابزار سنجش: پرسشنامه مقیاس سهبعدی خرد آردلت[17]: آردلت این ابزار را در سال 2003 ساخت. نسخه نهایی این ابزار دارای 39 گویه و 3 مؤلفه است که گویههای 1 تا 14 بعد شناختی، گویههای 15 تا 26 بعد تأملی و گویههای 27 تا 39 بعد عاطفی را میسنجند. این ابزار در طیف 5 درجهای لیکرت ( کاملاً مخالفم، مخالفم، نظری ندارم، موافقم و کاملاً موافقم) نمرهگذاری میشود. تمام مادهها به گونهای نمرهگذاری میشوند که نمرات بالاتر وجود ویژگیهای شناختی، ژرفنگری و عاطفی خردمندی را قبل از محاسبه میانگین نمرات هر بعد بهطور جداگانه نشان میدهد و میانگین سه بعد خردمندی نشاندهنده خردمندی فرد است. در پژوهش آردلت در ارزیابی روایی و پایایی این مقیاس آلفای کرونباخ ابعاد شناختی، تأملی و عاطفی در نمونه دانشجویی بهترتیب 71/0، 75/0، /066 به دست آمده است. برگسما و آردلت (2012) آزمون خرد را در بزرگسالان و بزرگسالان جوان با زمینههای فرهنگی متفاوت اجرا و اعتبار آزمون را تأیید کردند. پایایی مرکب و اعتبار درونی (روایی همگرا) بهترتیب 84/0 و 58/0 به دست آمده است (عزیزی سعید و همکاران، 1398). در این پژوهش پایایی 88/0 به دست آمده است که نشان میدهد مدل اندازه گیری از پایایی بالایی برخوردار است.
پرسشنامه سرشت و منش کلونینجر[18]: کلونینجر این پرسشنامه را در سال 1994 ساخته و دارای 125 سؤال است که 61 سؤال بعد منش و 64 سؤال بعد سرشت را میسنجد. همچنین، دارای 25 خردهمقیاس که 12 خردهمقیاس مربوط به سرشت ( اکتشافی - هیجانپذیری در برابر انعطافپذیری محافظهکارانه، تکانشگری در برابر تأملکردن، ولخرجی - دست و دلبازی در برابر خودداری، بینظمی در برابر نظم و ترتیب، نگرانی - بدبینی در برابر خوشبینی نا محدود، ترس از عدم موفقیت در برابر اعتماد به نفس، کمرویی در حضور غریبهها در برابر عدم کمرویی، خستگیناپذیری در برابر خستگیپذیری، احساساتیبودن در برابر عدم حساسیت، دلبستگی در برابر گسستگی، وابستگی در برابر استقلال، پشتکار) و 13 خردهمقیاس مربوط به منش (مسئولیتپذیری در برابر سرزنشکردن، هدفمندی در برابر بیهدفی، استعداد در برابر بیتدبیری، خودپذیری در برابر جدال با خود، روشننگر ذاتی در برابر عادات بد، پذیرش اجتماعی در برابر عدم تحمل اجتماعی، همدلی در برابر بیعلاقگی اجتماعی، یاریرسانیدن در برابر یارینرساندن، رحم در برابر انتقام، هوشیاری یکپارچه در برابر مزیت خدمت به خود، خودفراموشی خلاق در برابر مزیت خدمت به خود، فراشخصی در برابر خودانزوایی، پذیرش روحانی در برابر مادیگرایی منطقی) است. این مقیاس بهصورت صحیح=1 و غلط=0 نمرهگزاری میشود. همچنین، با توجه به اینکه در شاخص پایایی مرکب مقادیر بالای 7/0 نشاندهنده سازگاری درونی مدل اندازه گیری تأملی است، در این پژوهش این شاخص برای سرشت و منش 70/0، خرد 88/0 و تنظیم هیجان 89/0 به دست آمده است که نشان میدهد مدل اندازهگیری از پایایی بالایی برخوردار است. در شاخص پایایی از روش آلفای کرونباخ، مقادیر بالای 70/0 نشاندهنده سازگاری درونی مدل اندازهگیری تأملی است. این شاخص برای سرشت و منش 40/0، خرد 81/0 و تنظیم هیجان 85/0 به دست آمده است که نشان میدهد مدل اندازهگیری از پایایی بالایی برخوردار است.
پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسگی[19]: پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان ابزار خودگزارشی است که گارنفسکی و کرایج (2006) بهمنظور اندازهگیری راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در پاسخ به حوادث تهدیدکننده و استرسزای زندگی طراحی کردهاند. این پرسشنامه شامل 18 آیتم و 9 زیرمقیاس است که 5 زیرمقیاس راهبردهای تنظیم شناختی هیجان سازگار یا مثبت شامل پذیرش (سؤالات 3 و 4)، تمرکز مجدد مثبت (سؤالات 7 و 8)، برنامهریزی مجدد (9 و 10)، ارزیابی مجدد مثبت (11 و 12) و 4 زیرمقیاس نیز راهبردهای تنطیم شناختی ناسازگار شامل سرزنش خود (1 و 2)، نشخوار فکری (5 و 6)، فاجعهانگاری (15 و 16) و سرزنش دیگری (17 و 18) را اندازهگیری میکند. علاوه بر زیرمقیاسهای مطرحشده، دو مقیاس کلی شامل راهبردهای تنظیم شناختی هیجان انطباقی و غیر انطباقی نیز برای پرسشنامه محاسبه میشود. نحوه نمرهگذاری این پرسشنامه بهصورت طیف لیکرت 5 درجهای از تقریباً هرگز (1) تا تقریباً همیشه (5) است. نمرات هر زیرمقیاس در دامنهای از 2 تا 10 و نمره کل راهبردهای سازشیافته در دامنهای از 10 تا 50 و نمره کل راهبردهای منفی در دامنهای از 8 تا 40 محاسبه میشوند. روایی و پایایی این مقیاس در فرهنگ ایرانی با استفاده از تحلیل عاملی تأیید شد و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای هر کدام از زیرمقیاسها بین 64/0 تا 89/0 محاسبه شد. بشارت و بزازیان (2014) پایایی بازآزمایی برای خردهمقیاسهای این پرسشنامه را در دو نوبت با فاصله زمانی دو تا چهار هفته 70/0 و 83/0 گزارش و روایی محتوایی آن را براساس داوری هشت نفر از متخصصان روانشناسی بررسی و ضرایب توافق کندال برای خردهمقیاسها را از 86/0 تا 87/0 گزارش کردند. در این پژوهش، این شاخص برای سرشت و منش 70/0، خرد 88/0 و تنظیم هیجان 89/0 به دست آمده است که نشان میدهد مدل اندازه گیری از پایایی بالایی برخوردار است. در شاخص پایایی از روش آلفای کرونباخ، مقادیر بالای 7/0 نشاندهنده سازگاری درونی مدل اندازه گیری تأملی است.
روش اجرا و تحلیل: در این پژوهش پرسشنامهها ازطریق پیامرسان آیگپ و واتساپ بهصورت لینک در گروههای درسی بهصورت اشتراک گذاشته شد. معیار ورود برای شرکتکنندگان شامل: دانشجویان همه مقاطع، تحصیل در دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان و اعلام رضایت آگاهانه برای شرکت در مطالعه بود. برای رعایت ملاحظات اخلاقی، عنوان پژوهش به شرکتکنندگان توضیح و به محرمانهبودن اطلاعات اطمینان داده شد. برای این منظور، اسامی شرکتکنندگان خواسته نشد. درنهایت دادهها با استفاده از نرمافزارهای مدلسازی معادلات ساختاری با روش حداقل مربعات جزئی[20]، تحلیل آماری در علوم اجتمایی[21] و روش تحلیل همبستگی پیرسون تحلیل شد.
یافتهها
متغیرهای موجود در این پژوهش مشتمل بر خردمندی بهعنوان متغیر درونزا یا وابسته، راهبردهای مثبت و منفی تنظیم شناختی هیجان بهعنوان متغیر واسطهای و سرشت و منش بهعنوان متغیر برونزا یا مستقل بودند.
شاخص توصیفی متغیرها: بالاترین نمره در بین راهبردهای تنظیم شناختی هیجان مربوط تمرکز مجدد مثبت (29) است و سرزنش دیگران کمترین نمره (8.80) را به خود اختصاص داد. میانگین نمرات در تنظیم هیجان مثبت با (50.35) و تنظیم هیجان منفی با (61.01) مشخص شد. در مقیاسهای سرشت بیشترین میانگین در بعد آسیبپرهیزی (9.38) و کمترین نمره در بعد پشتکار (5) به دست آمده است. در مقیاسهای منش بیشترین میانگین در بعد همکاری (15.69) و کمترین نمره در بعد خودفراروی (13) به دست آمده است.
شکل 2
مدل ترسیمشده پژوهش همراه با مقادیر Z معناداری ضرایب مسیر
Figure 2
|
سرشت و منش |
خودراهبری
|
خودفراروی |
همکاری |
پاداشخواهی
|
نوجویی |
آسیب پرهیزی |
پشتکار |
راهبردهای شناختی تنظیم هیجان |
خردمندی |
توجهمثبت ارزیابیمثبت پذیرش |
تاملی |
عاطفی |
شناختی |
فاجعهسازی سرزنشخود سرزنشدیگری نشخوار |
0.879 |
0.530 |
|
17.065 |
|
|
22.664 |
0.286 |
0.096 |
0.159 |
0.086 |
0.000 |
0.000 |
0.000 |
0.000 |
0.156 |
0.000 |
0.000 |
0.000 |
0.015 |
0.000 |
0.000 |
0.000 |
0.000 |
0.000 |
The Drawn Model of the Research along with the Significant Z Values of the Path Coefficients
در شکل (2)، مسیر غیر مستقیم سرشت و منش ازطریق تنظیم هیجان با خرد دارای ضریب متوسط است. مقدار ضریب T-values برای مسیر سرشت و منش با خردمندی 286/0 است که در سطح اطمینان 95 درصد معنیدار است. همچنین، این مقدار برای مسیر میان تنظیم هیجان با خرد برابر با 664/22 است که معنیداری خود را نشان میدهند. میان مسیر مستقیم سرشت و منش و خرد سطوح معنیداری وجود ندارد و نشان میدهد این مؤلفه نتوانستهاند رابطهی خود را با سازۀ خرد بهخوبی نشان دهد.
جدول 1
بررسی اثرات مستقیم و غیرمستقیم متغیرهای مدل
Table 1
Examining the Direct and Indirect Effects of Model Variables
|
مسیر |
اثر مستقیم |
خطا |
اثر غیرمستقیم |
معناداری |
1 |
سرشت و منش -> تنظیم هیجان -> خردمندی |
|
054/0 |
849/12 |
*00/0 |
2 |
تنظیم هیجان -> خردمندی |
664/22 |
042/0 |
|
*000/0 |
3 |
سرشت و منش -> تنظیم هیجان |
065/17 |
043/0 |
|
*000/0 |
4 |
سرشت و منش -> خردمندی |
253/13 |
051/0 |
|
*00/0 |
p<0/05 |
اندازه اثر برای متغیر سرشت و منش بر تنظیم هیجان (150/1) متوسط و برای متغیر سرشت و منش بر خردمندی (001/0) و تنظیم هیجان بر خردمندی (545/3) است.
جدول 2
اندازه اثر (f2) متغیرهای مدل ساختاری
Table 2
The Effect Size (f2) of Structural Model Variables
150/1 |
سرشت و منش -> تنظیم هیجان |
001/0 |
سرشت و منش -> خردمندی |
545/3 |
تنظیم هیجان -> خردمندی |
شکل 3
بررسی اثرات مستقیم و غیرمستقیم متغیرهای مدل
Figure 3
|
سرشت و منش |
خودراهبری
|
خودفراروی |
همکاری |
پاداشخواهی
|
نوجویی |
آسیب پرهیزی |
پشتکار |
راهبردهای شناختی تنظیم هیجان |
خردمندی |
توجهمثبت ارزیابیمثبت پذیرش |
تاملی |
عاطفی |
شناختی |
فاجعهسازی سرزنشخود سرزنشدیگری نشخوار |
0.879 |
0.530 |
|
1.150 |
|
|
3.545 |
0.001 |
0.202 |
0.159 |
0.086 |
0.842 |
0.807 |
0.572- |
-0.609 |
0.163 |
0.652 |
0.735 |
0.476- |
0.379-
|
0.708 |
0.755 |
0.711 |
0.808 |
0.741 |
Examining the Direct and Indirect Effects of Model Variables
|
شاخص ارتباط پیشبین یا Q² قابلیت پیشبینی متغیرهای درونزای مدل را دارد؛ بدین معنی که در این مدل، روابط بین سازهها بهدرستی تعریف شده است، سازهها تأثیر کافی بر یکدیگر گذاشته و از این راه فرضیهها بهدرستی تأیید شدهاند. مقدار مثبت شاخص Q² نشان میدهد برازش مدل مطلوب است و مدل از قدرت پیشبینیکنندگی مناسبی برخوردار است.
جدول 3
شاخص برازش مدل ساختاری
Table 3
Structural Model Fit Index
Q² (=1-SSE/SSO) |
متغیرها |
115/0 |
Srmr |
030/2 |
Du-ls |
783/0 |
d-g |
612/358 |
Ch-square |
بحث
با توجه به نقش سرشت و منش بر خردمندی و به سبب خلأ پژوهشی بارز در این زمینه در داخل کشور، پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط سرشت و منش با خردمندی با نقش واسطهای راهبردهای تنظیم شناختی هیجان انجام شد. فرضیه اصلی پژوهش مبنی بر اینکه سرشت و منش بهواسطه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان با خردمندی رابطه دارد، تأیید شد و مدل تدوینشده از برازش خوبی برخوردار است. 87/0 درصد از واریانس خرد توسط مدل تبیین شده است. این یافته با یافتههای برخی پژوهشهای (Cloninger, 2004; Glück et al., 2020) همخوانی دارد.
در تبیین و تفسیر این نتایج میتوان گفت بر مبنای نظریه کلونینجر شخصیت ترکیبی از سرشت و منش در نظر گرفته شده است (Garcia et al., 2022). نتایج پژوهش نشان داد تأثیر سرشت و منش بر خرد ازطریق منش بیشتر است. اگر خرد یک مؤلفه اکتسابی در نظر گرفته شود، منش نیز بهعنوان زمینه برای کسب خرد در طول زندگی و در بافت رشد میکند که با نتایج پژوهشهای اخیر همخوانی دارد (Asadi et al., 2013; Azizisaeid et al., 2019; moradi et al., 2018). از سوی دیگر، براساس نظریه خرد آردلت، خردمندی اکتسابی است و با افزایش سن تا جایی که فرد اجازه یادگیری به خود بدهد، افزایش پیدا میکند؛ بنابراین، خرد و منش رابطه مثبت دارند؛ یعنی با افزایش منش خرد نیز در نمونه پژوهش افزایش پیدا کرده و میزان بالاتر سرشت نسبت به منش ارتباطی با خرد نداشته است. همچنین، خرد بهعنوان یک ویژگی شخصیتی و عصبی / زیستی که در وجوهی مشترک با منش است، با تجارب غنیتر در زندگی رشد میکند و منش نیز با مشارکت بیشتر و کسب تجارب اجتماعی قویتر میشود و میتوان اینگونه تبیین کرد که هر دو مؤلفه خرد و منش با توجه به مشارکت اجتماعی، محیط غنی و تجارب زندگی مفید رشد میکنند.
همچنین، اثرپذیری تنظیم هیجان از منش بیشتر از سرشت بوده و این اثر در راهبردهای مثبت تنظیم هیجان آشکار شده است؛ بنابراین، تنظیم هیجان مثبت توانست واریانس بیشتری از خرد را تبیین کند. استفاده راهبردهای شناختی تنظیم هیجان مستلزم رشد عقلانی و غلبه بر هیجانات است. ویژگیهای منش همچون خودراهبری، رشد فردی آگاه از نگرش دیگران و خودمتکی را سبب میشود که میتواند ارتباط زیادی با تنظیم و تجربه هیجانات مثبت داشته باشد. افرادی که نمره بالایی در منش میآورند، دارای ویژگیهایی مانند دلسوز و حمایتکننده (بعد همکاری منش) و دارای مفهومی از خویش بهعنوان بخشی از جهان و منابع اطراف آن (بعد خودفراروی منش)، در کنترل و تنظیم هیجانات خود بهتر عمل میکنند (Compas et al., 2017). به عبارت دیگر، افراد خردمند در مواقع چالش انگیز بهتر عمل میکنند و هیجانات خود را خیلی بهتر تنظیم میکنند (Glück & Weststrate, 2022). بعد شناختی و عاطفی در افراد خردمند سبب میشود قبل از بروز هیجانات با استفاده از راهبردهای برنامهریزی مجدد مثبت، ارزیابی مجدد مثبت و پذیرش بتواند با نگاه به آینده (بعد تأملی خرد) انتخاب مناسبی برای ابرازات هیجانی خود برگزیند با در نظر گرفتن اینکه دیگران کمترین آسیب را ببینند.
از سویی دیگر، ارتباط مستقیم و غیر مستقیم سرشت و منش با خردمندی تأیید شد که این نتیجه با یافتههای پژوهش گلوک و همکاران (2020) و کیم (2021) همخوانی دارد؛ بنابراین، در تبیین این نتیجه میتوان گفت خودراهبری بهعنوان یکی از ابعاد منش با خردمندی رابطه مثبت معنیداری دارد. نوجویی بهعنوان یک عامل خطر برای مشکلات رفتاری بیرونی است. این ویژگی با افزایش سن و رشد ویژگیهای خِرد، بهخصوص به دلیل توسعههای نهایی ساختار مغز در جوانی و بزرگسالی، کاهش مییابد (Kim, 2021). نوجویی در ارتباط معکوس با تعالی بهعنوان مؤلفه خرد است. نوجویی بالا ارتکاب رفتارهای غیر قانونی ارتباط دارد (Schmeck & Poustka, 2001). هرچه بعد آسیب پرهیزی در فرد کمتر باشد و به عواقب و خطرات احتمالی کاری که انجام میدهد، کمتر اهمیت دهد، گرایش او به رفتارهای پرخطر بیشتر خواهد بود و این ویژگی با بعد تأملی خرد و عاقبتاندیشی در امور در تعارض است. بهطور کلی، ابعاد شخصیت کلونینجر که مؤلفههای اجتماعی / شناختی شخصیت را در بر میگیرند؛ مانند خودراهبری، همکاری و خودفراروی با فضایل اخلاقی همبستگی دارند. افراد خردمند در بعد خودراهبری نمرات بالایی را دارند (Glück et al., 2020). ازنظر نوروسایکولوژی جایگاه مغزی «منش» لوب گیجگاهی (تمپورال) و هیپوکامپ است. پس «منش» (هسته مفهومی) ادراکی شخصیت، کارکردهای شناختی بالاتری همچون انگاره (آبستره، انتزاعهای ذهنی)، تفسیر نمادی (سمبلیک) و برهان (استدلال) را در بر دارد که زیربنایی شکل گیری خردمندی از نوجوانی تا بزرگسالی بر اثر تجارب زندگی است؛ بنابراین، همسو با سایر تحقیقات، سرشت و منش درمجموع توانسته است مشکلات رفتاری (که نشانههای فقدان خردمندی هستند) را پیشبینی کنند(ترک و همکاران، 1395). (ترک et al., 2016).. (ترک et al., 2016درنهایت ارتباط مستقیم سرشت و منش با تنظیم شناختی هیجان تأیید شد و این یافته با یافتههای پژوهش وستتریت و همکاران (2019) و جان و گروس (2004) همخوانی دارد. در تبیین این یافته میتوان گفت افرادی که بیشتر سرشتی عمل میکنند، بر اثر افزایش میزان اضطراب و خطرات اختلالات روانی و رفتاری به میزان کمتری از راهبردهای مثبت تنظیم هیجان بهره میبرند و بیشتر تمایل به کاربرد راهبردهای منفی تنظیم هیجان دارند و این چرخه سبب درگیری بیشتر آنان با هیجان پذیری منفی میشود. درمقابل ویژگیهای منش با استفاده از راهبردهای شناختی تنظیم هیجان رابطه مثبتی داشت. دانشجویانی که بر اثر تجارب بهتر در مواجهه با چالشها (Aghayousefi et al., 2017) از راهبرهای مثبت تنظیم هیجان استفاده میکردند، این چرخه مثبت درنهایت منجر به رشد شناختی بیشتر و افزایش احساس تسلط بر خود در آنها میشد (Moradi et al., 2018). رابطه تنظیم شناختی هیجان با خردمندی تأیید شد و این یافته با یافتههای پژوهش لطفی و امینی (2020)، بشارت و همکاران (2017) کریمی و همکاران (2021)، چی و همکاران (2019) همخوانی دارد و در تببین این نتیجه میتوان گفت هیجانات یک ویژگی جهانشمول طبیعت انسانی ما است. پس به سختی میتوان باور داشت احساسات صرفاً ازطریق تکامل پدید آمدهاند تا قضاوت و تصمیمگیری را مختل کنند. اکنون استدلالهای نظری و یافتههای تجربی هر دو همسو بر این اعتقادند که احساسات اغلب برای کمک به تصمیم گیری اجتماعی هستند نه اینکه مانع آن شوند اگر شخص بتواند ابهام و تعارض در هیجانات خود هنگام تعامل با محیط اجتماعی را بهدرستی حل کند، جنبههای فردی و بینفردی هیجان را تنظیم میکند؛ بنابراین، افراد خردمند بهتر میتوانند هیجاناتشان را مدیریت کنند (Abedini et al., 2021).
با توجه به نتایج پژوهش، قرارگرفتن در محیط غنی و تجارب پربار زندگی رشد منش بهعنوان بخشی از ساختار شخصیت در طی دوران زندگی شکل میگیرد که ویژگیهای منش همچون خودفراروی، خود راهبری و همکاری به شکل موازی در رشد خرد اثرگذار است و افراد دارای منش بالا تلاش میکنند از راهبردهای مثبت تنظیم هیجان در حفظ وضعیت متعادل خود استفاده کنند و تقویت مثبت در بازخوردگیری از این چرخه سبب استفاده مجدد از این فرایند میشود و این چرخه بهعنوان بخشی از سبک زندگی خردمندان جای میگیرد؛ بنابراین، پیشنهاد میشود با فراهمآوردن محیطهای آموزشی غنی همهجانبه در جهت کسب خرد همۀ مدارس و پرورش دانشآموزان خردمند در آینده، کیفیت زندگی انسانها را افزایش داد. همچنین، براساس تأثیرات اساسی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در کسب خردمندی، از دوران کودکی برنامه آموزشی با موضوع تنظیم هیجان در دروس مدارس افزوده شود. پیشنهاد میشود کارگاههای تنظیم هیجان برای دانشچویان برگزار شود. شایان ذکر است با توجه به ماهیت پیچیده متغیرهای علوم انسانی و وجود متغیرهای میانجی دیگری که در این پژوهش بررسی نشدهاند، دلیلی است بر اینکه ما نتوانیم رابطه واقعی بین متغیرهای این پژوهش را آنگونه که هست شناسایی کنیم؛ به همین سبب، توصیه میشود در پژوهشهای دیگر متغیرهای مؤثر احتمالی بررسی شود. در پایان از آنجا که پژوهش حاضر فقط روی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان انجام شده است، نتایج آن تعمیمپذیر به دانشجویان دانشگاههای دیگر نیست. پیشنهاد میشود در پژوهشهای بعدی گروه نمونه از میان دانشجویان دانشگاههای دیگر انتخاب شود تا امکان بررسی این متغیرها در دانشجویان دیگر فراهم شود. با توجه به اینکه این پژوهش در دانشگاه آزاد واحد همدان انجام شد، تعمیم نتایج آن به افراد و سازمانهای دیگر باید با احتیاط انجام شود. در این راستا پیشنهاد میشود پژوهشهای دیگری در مراکز و دانشگاههای مختلف انجام گیرد.
سپاسگزاری
پژوهشگران از تمامی دانشجویان دانشگاه آزاد همدان به دلیل شرکت در این پژوهش کمال تشکر و قدردانی را دارند.
[1] . Cognition
[2]. Reflexive
[3]. Character
[4]. temperament
[5]. Avoid injury
[6]. experiential
[7]. Dependence on reward
[8]. perseverance
[9]. Blame yourself
[10]. Blame another
[11]. catastrophe
[12]. Positive refocusing
[13]. planning
[14]. Positive reassessment
[15]. the reception
[17]. Ardlet Three-Dimensional Wisdom Scale (3D-WS) Questionnaire
[18]. Temperament and Character Inventory
[19]. Garnevsky Cognitive Emotion Regulation Questionnaire
[20] . Pls
[21] . Spss