Document Type : Research Paper
Authors
1 Associate Professor, Department of Psychology, Faculty of Economics and Social Sciences, Bo Ali Sina University, Hamadan, Iran.
2 M.Sc in Educational Psychology, Faculty of Economics and Social Sciences, Boali Sina University, Hamedan, Hamedan, Iran.
Abstract
Keywords
خردمندی[1] یک ویژگی چند وجهی است است که شامل بینش[2]، مدیریت هیجان[3]، رفتار جامعه پسند[4]، قاطعیت من[5]، مشاوره اجتماعی[6]، نسبیگرایی ارزشها[7] (تحمل یا پذیرش دیدگاهها و نظرات متفاوت) است (Leeman et al., 2022؛ Bangen et al., 2013؛ Thomas et al., 2019)؛ به این صورت که خردمندی بهعنوان بینش، توانایی درک خود، سنجیدن اعمال خود در سطحی عمیقتر، رفتار جامعه پسند، همدلی، شفقت، نوعدوستی و احساس انصاف، مدیریت هیجانات، پذیرش سایر نظامهای ارزشی و علاقه به یادگیری دیدگاههای دیگران، توانایی تصمیمگیری بهموقع و توانایی توصیه و راهنمایی خوب به دیگران تعریف شده است (Thomas et al., 2022). همچنین، علاوه بر بینش، مدیریت هیجان، رفتار جامعهپسند، قاطعیت من، مشاوره اجتماعی و نسبیگرایی ارزشها بهعنوان ابعاد مهم خردمندی، تحقیقات از معنویت[8] بهعنوان یکی از مؤلفههای مهم خردمندی نام بردهاند؛ به این صورت که معنویت جزء جدانشدنی خردمندی در متون مقدس دینی بوده است که گاهی از آن بهعنوان اصلاح در تصویر خدا یاد میکردند؛ با این حال، معنویت با دینداری متفاوت است که معمولاً به سیستمهای اعتقادی سازمان یافته یا فرهنگی مربوط میشود. تعاریف مدرن معنویت را یک ساختار ذهنی یا روانشناختی مرتبط با اعتقاد به ماوراء طبیعی یا جستجوی معنا در زندگی در نظر گرفتهاند و آن را تلاش و تجربه ارتباط با خود، ارتباط با دیگران و طبیعت و ارتباط با امر متعالی تعریف کردهاند (Jeste et al., 2021) همچنین، در نظریه تعادل خردمندی[9] که رابرت استرنبرگ[10] مطرح کرد، معتقد است خردمندی زاییده هوش موفق[11] و دانش ضمنی[12] است (Sternberg, 2019).
هوش موفق ترکیبی از تواناییهای تحلیلی[13]، آفریننده[14] و عملی[15] در افراد است (Sternberg et al., 2021) که به افراد برای سازگاری، انتخاب و تغییر محیط برای رسیدن به اهداف با توجه به بافت فرهنگی - اجتماعی کمک میکند (Sternberg, 2015). افراد باهوش موفّق، با استفاده از تعادلی که میان تواناییهای تفکر تحلیلی، آفریننده و عملی برقرار میکنند به انطباق با محیط، تغییر و انتخاب آن دست میزنند (Sternberg, 2018). هوش تحلیلی به توانایی افراد در برخورد با مسائل اطراف گفته میشود و زمانی استفاده میشود که فرد قدرت تحلیل، ارزشیابی و مقایسه را داشته باشد (Sternberg, 2015). هوش آفریننده شامل فرآیندهای کشف و تجسم کردن، تولید اندیشههای تازه، ترکیب اطلاعات به روشی جدید، برخورد متفاوت با مسائل است (Sternberg et al., 2009). هوش عملی به فرد کمک میکند آنچه را که آموخته است استفاده کند (Sternberg, 2021 a). این نوع هوش را میتوان با سؤالات گوناگون سنجید و از افراد پرسیده میشود تا مسئلهای را حل کنند، بدون اینکه بهطور مستقیم به آنها نشان داده شود تا چگونه مسئله را حل کنند (Grigorenko et al., 2002).
در مفهوم جدیدی که استرنبرگ و همکاران (2021) به نام فراهوش[16] مطرح کردهاند معتقدند فراهوش راهی را در اختیار دانشآموزان قرار میدهد که ازطریق آن میتوانند محدوده و عملکرد تواناییهای ذهنی بالاتر[17] خود را درک کنند و توانمندیهای مربوط به هوش موفق و خردمندی خود را باهم به کار گیرند و به حل مسائل مختلف بپردازند. یک مشکل خاص ممکن است به هوش موفق، آفرینندگی[18] و خردمندی نیاز داشته باشد و فراهوش ما را قادر میسازد بدانیم چه زمانی، چه کاری انجام دهیم و سپس آن را انجام دهیم (Sternberg et al., 2021). این توانمندی باعث میشود افراد به دلایل توانمندی در حل مسائل با کمک فراهوش، بهزیستی روانشناختی[19] بیشتری را در زندگی خود تجربه کنند؛ به طوری که تحقیقات نشان داده است خردمندی میتواند داشتن هدف در زندگی و تسلط و بهزیستی ذهنی و روانشناختی افراد را پیشبینی کند (Ardelt, 2019).
براساس نظریه ریف، بهزیستی روانشناختی بهعنوان نگرش مثبت به خود و زندگی گذشته (پذیرش خود[20])، داشتن روابط رضایت بخش و با کیفیت بالا (رابطه مثبت با دیگران[21])، استقلال و تعیین سرنوشت (استقلال[22])، توانایی مدیریت زندگی و استفاده مؤثر از فرصتها، ایجاد زمینههای متناسب با نیازها و ارزشهای شخصی (تسلط محیطی[23])، بازبودن در برابر تجربیات جدید (رشد فردی[24]) و اعتقاد به اینکه زندگی شخصی معنادار است (داشتن هدف در زندگی[25]) تعریف شده است (Ryff et al., 2019) و یک عامل محافظتی کلیدی در برابر مشکلات روانشناختی، اختلالات جسمانی و بیماریهای مزمن در افراد است (Blasco‐Belled & Alsinet, 2022). همچنین، بهزیستی در زندگی دانشآموزی بهعنوان اشتیاق به وظایف و فعالیتهای مدرسه، خوشبینی به انتظارات مثبت از موفقیت تحصیلی آینده و تجربیات آینده در مدرسه و داشتن ارتباط مناسب آنان چه با همسالان و چه با معلمان، و داشتن خلق مثبت در مدرسه و رضایت از زندگی مدرسه تعریف شده است(Buerger et al., 2023). همچنین، خردمندی و بهزیستی روابط دوسویهای باهم دارند؛ به طوری که خردمندی در زندگی واقعی بیشتر افرادی یافت میشود که مشکلات زندگی واقعیشان را با موفقیت حلوفصل میکنند و دید عمیق و وسیعی زندگی دارند و همین امر باعث تجربه یک بهزیستی روانشناختی و هدفمند زندگی کردن در آنان است (Ardelt, 2011).
همچنین، وقتی افراد در شرایط نامطلوبی قرار دارند و شرایط استرسزایی را تجربه میکنند، خردمندی میتواند اثرات منفی رویدادهای ناخوشایند زندگی را کم کند و این بهنوبۀخود باعث تجربه بهزیستی روانشناختی در افراد میشود؛ بنابراین، به نظر میرسد خردمندی توانایی افراد را برای مقابله با آسیبهای ناشی از شرایط نامطلوب زندگی تقویت میکند و بنابراین، منبع روانشناختی ارزشمندی در سنین مختف زندگی است (Ardelt & Jeste, 2018). براساس آنچه گفته شد هم هوش موفق (Sternberg, 2019؛ Sternberg et al., 2021) و هم بهزیستی روانشناختی (Ardelt & Jeste, 2018, Ardelt, 2011, Ardelt, 2019) با خردمندی در ارتباط است؛ اما آنچه میتواند هدف مهم پژوهشی تلقی شود، بررسی مکانسیمهای میانجی دخیل در ارتباط بین هوش موفق و بهزیستی روانشناختی با خردمندی است که در این پژوهش به نقش آفرینندگی بهعنوان یک عامل میانجی پرداخته شده است. آفرینندگی بهعنوان توانایی تولید ایدههای نو، جدید و مفید یا خلق راهحلهای تازه که بهعنوان یک مزیت در زندگی روزمره توصیف شده است. به عبارت دیگر، آفرینندگی بهعنوان سیّالی[26] (تعداد ایدههای مربوط)، ابتکار[27] (تعداد ایدههای نادر ازنظر تعداد)، بسط[28] (تعداد ایدههای اضافه شده) و انعطافپذیری[29] تعریف شده است ( Hahm et al., 2019).
در تحقیقات جدیدتری که استرنبرگ و همکاران (2023) نشان دادهاند آنان به دنبال روشنکردن روابط متقابل بین هوش موفق، آفرینندگی و خردمندی هستند و پیشنهاد کردهاند این سازهها موجودیتهای روانشناختی مجزا نیستند؛ بلکه مقولههای عملکردی[30] هستند که انواع مختلفی از تعاملات بین افراد[31]، وظایف[32] و موقعیتها[33] را نشان میدهند. همه آنها با تمایلاتی شروع میشوند که تواناییهایی هستند که تأثیرات آنها توسط شخصیت، انگیزهها و احساسات تعدیل میشود. تمایلات به وظایف ارائهشده در انواع مختلف موقعیتها اعمال میشود. اینکه آیا تمایلات و اعمال ناشی از آنها هوشمندانه، خلاقانه و/یا خردمندانه هستند، به تعامل خاص فرد با کار و موقعیت بستگی دارد. سپس فراهوش تعاملات بین هوش موفق، آفرینندگی و خردمندی را کنترل، نظارت و ارزیابی میکند تا رفتاری را که به خواستههای محیط پاسخ میدهد، بهینه کند (Sternberg et al., 2023). بنابراین، براساس آنچه گفته شد هوش موفق، بهزیستی روانشناختی، آفرینندگی و خردمندی میتوانند با هم در ارتباط باشند و در حل مسائل زندگی در تعامل هستند؛ بنابراین، انجام یک پژوهش در جهت شناخت عوامل مؤثر بر خردمندی دانشآموزان با در نظر گرفتن نقش میانجی آفرینندگی در روابط بین هوش موفق و بهزیستی روانشناختی با خردمندی دارای اهمیت و ضرورت است؛ از این رو، با توجه به موارد گفتهشده این پژوهش بر آن است که به این سؤال پاسخ دهد که آیا آفرینندگی میتواند در رابطه بین هوش موفق و بهزیستی روانشناختی با خردمندی در دانشآموزان نقش میانجی داشته باشد.
روش پژوهش، جامعه آماری و نمونه: پژوهش حاضر از نوع توصیفی همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشآموزان پسر دوره دوم متوسطه شهر اراک در سال تحصیلی 1403-1402 بود. با وجود آنکه دربارۀ حجم نمونه لازم برای تحلیل عاملی و ارزیابی مدل توافق کلی وجود ندارد، به گمان بسیاری از پژوهشگران حداقل حجم نمونه لازم 200 است. کلاین[34] (2023) نیز معتقد است برای هر متغیر 20 نمونه لازم است؛ بنابراین، در پژوهش حاضر بر مبنای پیشنهاد کلاین و با احتساب احتمال ریزش برخی پاسخنامهها حجم نمونه 260 نفر انتخاب شد. از آنجایی که احتمال ریزش برخی پاسخنامهها وجود داشت، و در جهت تعمیمپذیری بیشتر نتایج تعداد 240 نفر بیشتر وارد پژوهش شدند؛ بنابراین، حجم نمونه نهایی در این پژوهش 500 نفر بودند که به شیوه آنلاین به سؤالات پرسشنامهها پاسخ دادند. رضایت آگاهانه برای پاسخگویی بهعنوان شرط پاسخگویی به سؤالات به پژوهش بود و نقص در پرکردن پاسخنامه از ملاکهای خروج از پژوهش بود. در زیر ابزارهای پژوهش آمده است.
ابزار سنجش: مقیاس کوتاهشده خردمندی سن دیگو[35] (SD-WISE-7): توماس و همکاران (2022) را این مقیاس تهیه کرده که شامل 7 سؤال است. نمرهگذاری مقیاس در طیف لیکرت 5 درجهای انجام میشود بهصورت که کاملاً مخالفم 1 نمره، موافقم نیستم 2 نمره، خنثی 3 نمره، موافقم 4 نمره و کاملاً موافقم 5 نمره تعلق میگیرد. سؤالات 2، 4، 5 و 7 بهطور معکوس نمرهگذاری میشوند. دامنه نمرات بین 7 تا 35 است. در این مقیاس نمرات بالاتر نشاندهنده سطح خردمندی بیشتر در فرد پاسخ دهنده است. توماس و همکاران (2022) ضریب آلفای کرونباخ آن را بررسی و ضریب 74/0 به دست آوردهاند و همچنین، روایی همگرایی این مقیاس بررسی ضریب همبستگی آن را با مقیاس 27 سؤالی خردمندی سن دیگو از توماس و همکاران (2019) محاسبه و ضریب همبستگی 92/0 و معنادار در سطح 01/0 به دست آوردند که نشاندهنده روایی همگرایی است (Thomas et al., 2022). این مقیاس ترجمه و هنجاریابی شده است و با تحلیل عاملی تأییدی مقادیر نسبت کای اسکوئر به درجه آزادی X2/d، شاخص نیکویی برازش تعدیلشده یا انطباقی، شاخص برازش مقایسهای و خطای ریشۀ مجذور میانگین تقریب[36] بهترتیب 510/2، 962/0، 913/0 و 072/0 به دست آمده و همچنین، برای بررسی پایایی مقیاس از آلفای کرونباخ استفاده شده که ضریب 94/0 و همچنین ضرایب پایایی ترکیبی و ضریب امگا بهترتیب 83/0 و 91/0 به دست آمده است (Veisi et al., 2024). در پژوهش حاضر برای بررسی پایایی از آلفای کرونباخ استفاده شده که ضریب آلفای کل سؤالات 82/0 به دست آمده است.
پرسشنامه هوش موفق[37] (SIQ): Grigorenko & Sternberg (2002) این مقیاس را تهیه کرده و شامل 36 سؤال است. این پرسشنامه سه مؤلفه هوش تحلیلی، هوش خلاق و هوش عملی را اندازهگیری میکند. سؤالات 5 و 18 در هیچکدام از مؤلفهها نمرهگذاری نمیشوند (Negahban Salami et al., 2014). نمرهگذاری پرسشنامه در طیف لیکرت 5 درجهای صورت میگیرد؛ به این صورت که ضعیف 1 نمره، کم 2 نمره، نظری ندارم 3 نمره، خوب 4 نمره و عالی 5 نمره تعلق میگیرد. در این مقیاس نمرات بالاتر نشاندهنده سطح هوش موفق بیشتر در فرد پاسخدهنده است. سازندگان پرسشنامه ویژگیهای روانسنجی آن را بررسی و برای روایی آن از روایی ملاکی (همزمان) استفاده کردهاند که ضرایب همبستگی پیرسون با مقیاس افسردگی بِک (1961) 9/0- تا 23/0- و معنادار در سطح 01/0 به دست آمده و برای بررسی پایایی پرسشنامه از آلفای کرونباخ استفاده شده که ضرایب برای هوش تحلیلی 71/0، آفریننده 68/0، عملی 82/0 و کل سؤالات 74/0 محاسبه و به دست آمده است (Grigorenko & Sternberg, 2002). برای بررسی روایی مقیاس از روش تحلیل عاملی استفاده و مقادیر نسبت کای اسکوئر به درجه آزادی X2/d، شاخص نیکویی برازش (GFI) و خطای ریشۀ مجذور میانگین تقریب (RMSEA) بهترتیب 4/2، 910/0 و 054/0 به دست آوردهاند و ضرایب آلفای کرونباخ برای بررسی پایایی استفاده شده و ضرایب برای خردهمقیاس تحلیلی 74/0، آفریننده 70/0، عملی 81/0 و کل سؤالات 76/0 به دست آمده است (Negahban Salami et al., 2014). در یک پژوهش دیگر آلفای کرونباخ 82/0 به دست آمده است (Veisi et al., 2020). در پژوهش حاضر برای بررسی پایایی از آلفای کرونباخ استفاده شده که ضریب آلفای کل سؤالات 85/0 به دست آمده است.
مقیاس بهزیستی روانشناختی[38] (PWBS): ریف (1989) این مقیاس را تهیه کرده و شامل 18 سؤال است. این مقیاس 6 مؤلفه تسلط محیطی، پذیرش خود، رابطه مثبت با دیگران، داشتن هدف در زندگی، رشد فردی با سؤالات و استقلال را اندازهگیری میکند. سؤالات بهصورت طیف 6 درجهای از کاملاً مخالفم از تا کاملاً موافقم است؛ به این صورت که کاملاً مخالفم نمره 1، تا حدودی مخالفم نمره 2، خیلی کم مخالفم نمره 3، خیلی کم موافقم نمره 4، تا حدودی موافقم نمره 5 و کاملاً موافقم نمره 6 تعلق میگیرد. در این مقیاس نمرات بالاتر نشاندهنده سطح بهزیستی روانشناختی بیشتر در فرد پاسخدهنده است. سازنده مقیاس برای بررسی روایی مقیاس از روایی ملاکی (همزمان) استفاده کرده است و ضریب همبستگی بین خردهمقیاسها با مقیاس عزت نفس (RSEs) روزنبرگ (1989) بررسی و ضرایب در دامنه 29/0 تا 62/0 و معنادار در سطح 01/0 گزارش شده است. همچنین، برای بررسی پایایی از آلفای کرونباخ استفاده شده که ضریب کل سؤالات را 72/0 محاسبه کرده است (Ryff, 1989). این مقیاس در ایران، ترجمه و هنجاریابی شده است و برای بررسی روایی مقیاس از روش تحلیل عاملی، استفاده و مقادیر نسبت کای اسکوئر به درجه آزادی X2/d، شاخص نیکویی برازش (GFI) و خطای ریشۀ مجذور میانگین تقریب (RMSEA) در دختران بهترتیب 68/1، 96/0 و 014/0 و برای پسران بهترتیب 94/1، 92/0 و 045/0 به دست آوردهاند و ضرایب آلفای کرونباخ برای بررسی پایایی استفاده شده و ضرایب آلفای کرونباخ برای تسلط محیطی (برای دختران 77/0 و پسران 76/0)، پذیرش خود (برای دختران 48/0 و پسران 56/0)، رابطه مثبت با دیگران (برای دختران 73/0 و پسران 78/0)، داشتن هدف در زندگی (برای دختران 46/0 و پسران 56/0)، رشد فردی (برای دختران 68/0 و پسران 77/0) و استقلال (برای دختران 71/0 و پسران 74/0) به دست آمده است (Khanjani et al., 2014). در پژوهش حاضر برای بررسی پایایی از آلفای کرونباخ استفاده شده که ضریب آلفای کل سؤالات 71/0 به دست آمده است.
پرسشنامه آفرینندگی[39] (CQ): عابدی (1993) این پرسشنامه را تهیه کرده و شامل 60 سؤال است. همچنین، این پرسشنامه چهار مؤلفه سیالی، بسط، ابتکار و انعطافپذیری را اندازهگیری میکند. در برخی پژوهشها ازجمله Zare-Moghaddam et al (2019) روی بزرگسالان نیز استفاده شده است. گزینهها نشاندهنده میزان آفرینندگی پایین، متوسط و بالا هستند که بهترتیب برای هر کدام نمره 1، 2 و 3 تعلق میگیرد و در این مقیاس نمرات بالاتر نشاندهنده سطح آفرینندگی بیشتر در فرد پاسخدهنده است (Veisi et al., 2014). پایایی آزمون آفرینندگی عابدی ازطریق آزمون مجدد در چهار بخش آزمون سیالی 85/0، ابتکار 82/0، انعطافپذیری 84/0 و بسط 80/0 به دست آمد (Abedi, 1993). روایی این مقیاس نیز بررسی و ضریب همبستگی آزمون خلاقیت عابدی (1993) با خلاقیت تورنس، محاسبه و ضریب 46/0 و معنادار در سطح 01/0 به دست آمده است که نشاندهنده روایی ملاکی (همزمان) است (Mohammadi Mirzaei & Behbodhi, 2017). همچنین، در یک پژوهش دیگر ضریب آلفای کرونباخ 90/0 به دست آمده است (Veisi et al., 2022). در پژوهش حاضر برای بررسی پایایی از آلفای کرونباخ استفاده شده که ضریب آلفای کل سؤالات 90/0 محاسبه و به دست آمده است.
روش اجرا و تحلیل: پس از دادن آگاهی دربارۀ هدف پژوهش، نحوه اجرا، اصل رازداری (حفظ اطلاعات فردی و عدم انجام تحلیل فردی)، حق انتخاب برای همکاری و حق انصراف در حین پاسخ به سؤالات، پرسشنامهها روی دانشآموزان اجرا شد. همچنین، توضیح هدف پژوهش، دادن اطمینان از اینکه پاسخنامه آنها بهصورت گروهی تحلیل میشود، از اصول اخلاقی رعایتشده در این پژوهش بود. برای بررسی روابط بین متغیرها از ضریب همبستگی پیرسون و مدلیابی معادلات ساختاری (SEM) بود. نرمافزار تحلیل دادهها برنامه SPSS نسخه 28 و AMOS نسخه 23 بود.
یافتهها
تمامی افراد شرکتکننده در این پژوهش در دوره دوم متوسطه مشغول به تحصیل بودند. 182 نفر (4/36 درصد) پایه دهم، 146 نفر (2/29 درصد) پایه یازدهم و 172 نفر (4/34 درصد) پایه دوازدهم بودند. میانگین سن افراد شرکتکننده 01/17 و انحراف معیار سن 875/0 بود. همچنین، برای انجام ارزیابی مدل به شیوه پارامتریک، پیشفرض نرمالبودن دادهها و متغیرها لازم است. برای سنجش نرمالبودن تکمتغیره دادهها از مقادیر «چولگی» و «کشیدگی» استفاده میشود که مقادیر آن باید در بازه 2- تا 2+ باشد که نشاندهنده نرمالبودن تکمتغیره توزیع نمرات باشد (Kline, 2023). برای بررسی استقلال خطاها از آزمون دوربین واتسون استفاده شد که نتایج نشان داد آمارههای دوربین واتسون بین 5/1 الی 5/2 است که نشاندهندۀ استقلال خطاها است (آماره دوربین واتسون برای هوش موفق=56/1، بهزیستی روانشناختی=76/1 و آفرینندگی=25/2). برای بررسی همخطی چندگانه از ضریب تحمل و تورم واریانس استفاده شد که نتایج نشان داد هیچکدام از مقادیر آماره تحمل کوچکتر از حد مجاز 1/0 و هیچکدام از مقادیر عامل تورم واریانس بزرگتر از حد مجاز 10 نیستند. برای بررسی نرمالبودن چندمتغیره دادهها از ضریب کشیدگی استاندارد شده «مردیا» و نسبت بحرانی استفاده میشود که مقادیر بهدستآمده برای ضریب مردیا و نسبت بحرانی باید کمتر از 5 باشد و نشاندهنده نرمالبودن چندمتغیره توزیع نمرات است؛ نتایج در جدول 1 آمده است که براساس نتایج مقدار چولگی و کشیدگی متغیرهای پژوهش در بازه (۲- تا 2) قرار دارد؛ بنابراین، توزیع تمامی متغیرهای پژوهش نرمال است. مقدار ضریب مردیا و نسبت بحرانی باید کمتر از 5 باشد که در این پژوهش «ضریب مردیا» 78/0 و مقدار نسبت بحرانی 52/0 به دست آمد که نشاندهنده برقراری فرض نرمالبودن چندمتغیره توزیع نمرات در این پژوهش است.
میانگین، انحراف معیار و ماتریس همبستگی بین متغیرهای پژوهش
Table 1
Mean and Standard Deviation and Correlation Matrix between Research Variables
متغیرهای پژوهش |
1 |
2 |
3 |
4 |
5 |
6 |
7 |
8 |
9 |
10 |
11 |
12 |
13 |
14 |
15 |
16 |
17 |
1- خردمندی |
1 |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
2- هوش تحلیلی |
**65/0 |
1 |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
3- هوش آفریننده |
**64/0 |
**63/0 |
1 |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
4- هوش عملی |
**68/0 |
**73/0 |
**80/0 |
1 |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
5- نمره کل هوش |
**69/0 |
**67/0 |
**66/0 |
**71/0 |
1 |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
6- تسلط محیطی |
**73/0 |
**66/0 |
**69/0 |
**67/0 |
**71/0 |
1 |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
7- پذیرش خود |
**43/0 |
**51/0 |
**52/0 |
*30/0 |
**47/0 |
**69/0 |
1 |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
8- رابطه مثبت |
**48/0 |
**60/0 |
**53/0 |
**43/0 |
**55/0 |
**61/0 |
**76/0 |
1 |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
9- داشتن هدف |
**72/0 |
**67/0 |
**69/0 |
**68/0 |
**71/0 |
**78/0 |
**69/0 |
**65/0 |
1 |
|
|
|
|
|
|
|
|
10- رشد فردی |
**44/0 |
**40/0 |
**40/0 |
*32/0 |
**40/0 |
**69/0 |
**72/0 |
**65/0 |
**69/0 |
1 |
|
|
|
|
|
|
|
11- استقلال |
**55/0 |
**62/0 |
**55/0 |
**43/0 |
**57/0 |
**64/0 |
**77/0 |
**78/0 |
**65/0 |
**67/0 |
1 |
|
|
|
|
|
|
12- نمره کل بهزیستی |
**64/0 |
**67/0 |
**65/0 |
*56/0 |
**66/0 |
**79/0 |
**70/0 |
**77/0 |
**78/0 |
**76/0 |
**78/0 |
1 |
|
|
|
|
|
13- سیالی |
**42/0 |
**49/0 |
**41/0 |
**34/0 |
**44/0 |
*30/0 |
**58/0 |
**65/0 |
*32/0 |
**47/0 |
**64/0 |
**55/0 |
1 |
|
|
|
|
14- بسط |
**52/0 |
**55/0 |
**48/0 |
**61/0 |
**57/0 |
*35/0 |
**43/0 |
**43/0 |
*38/0 |
**44/0 |
**42/0 |
**46/0 |
**67/0 |
1 |
|
|
|
15- ابتکار |
**46/0 |
**76/0 |
**68/0 |
**66/0 |
**74/0 |
**43/0 |
**48/0 |
**48/0 |
**46/0 |
*38/0 |
**47/0 |
**51/0 |
**64/0 |
**68/0 |
1 |
|
|
16- انعطافپذیری |
**48/0 |
**74/0 |
**76/0 |
**78/0 |
**73/0 |
**42/0 |
**38/0 |
**61/0 |
**46/0 |
*27/0 |
**57/0 |
**52/0 |
**58/0 |
**67/0 |
**78/0 |
1 |
|
17- نمره کل آفرینندگی |
**54/0 |
**77/0 |
**78/0 |
**69/0 |
**75/0 |
**43/0 |
**54/0 |
**61/0 |
**47/0 |
**45/0 |
**59/0 |
**58/0 |
**72/0 |
**66/0 |
**71/0 |
**77/0 |
1 |
میانگین |
30/9 |
63/25 |
33/25 |
35/25 |
32/76 |
49/8 |
54/9 |
02/6 |
44/8 |
18/9 |
08/6 |
75/47 |
93/29 |
19/18 |
96/24 |
61/18 |
69/91 |
انحراف معیار |
96/2 |
91/10 |
47/10 |
75/8 |
71/28 |
98/2 |
06/2 |
44/2 |
80/2 |
09/2 |
56/2 |
11/13 |
86/5 |
18/6 |
41/8 |
68/5 |
78/22 |
چولگی |
95/1 |
15/0 |
23/0 |
17/0 |
14/0 |
22/0 |
24/0 |
15/0- |
18/0 |
32/0 |
08/0 |
22/0 |
32/0- |
26/0- |
23/0- |
09/0- |
36/0- |
کشیدگی |
54/1 |
47/1- |
59/1- |
51/1- |
60/1- |
34/1- |
69/0- |
47/1- |
41/1- |
81/0- |
03/1- |
03/1- |
86/1- |
86/1- |
83/1- |
74/1- |
59/1- |
** معنادار در سطح 01/ 0 * معنادار در سطح 05/0
جدول 1 ماتریس همبستگی بین متغیرهای پژوهش را نشان میدهد. بین هوش موفق، بهزیستی روانشناختی و آفرینندگی با خردمندی همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد (01/0>P)؛ به این صورت که با افزایش نمره هوش موفق، بهزیستی روانشناختی و آفرینندگی میتوان شاهد افزایش در نمره خردمندی بود و برعکس. در ادامه، در جدول 2 ضرایب مستقیم مدل پژوهش گزارش شده است.
ضرایب استاندارد و مستقیم در مدل برازششده پژوهش
Table 2
Standard and Direct Coefficients in the Fitted Research Model
مسیرهای مستقیم |
ضریب بتا |
انحراف معیار |
نسبت بحرانی |
معناداری |
هوش موفق ←خردمندی |
72/0 |
03/0 |
23/8 |
001/0 |
بهزیستی روانشناختی ←خردمندی |
18/0 |
07/0 |
02/4 |
001/0 |
آفرینندگی ← خردمندی |
20/0 |
07/0 |
16/2 |
030/0 |
براساس جدول 2، ضریب استاندارد و مستقیم هوش موفق، بهزیستی روانشناختی و آفرینندگی بر خردمندی اثر مستقیم و معنادار دارد (01/0>P). در ادامه، برای بررسی رابطه غیرمستقیم مدل پیشنهادی از روش بوت استروپ استفاده شده است. نتایج روش بوت استروپ برای بررسی مسیرهای میانجی یا غیرمستقیم در جدول 3 ارائه شده است.
نتایج بوت استروپ هوش موفق و بهزیستی روانشناختی با میانجیگری آفرینندگی بر خردمندی
Table 3
Bootstrap Results of Successful Intelligence and Psychological Well-Being with the Mediation of Creativity on Wisdom
مسیرهای غیرمستقیم |
اثرغیرمستقیم |
حدود اطمینان |
معناداری |
|
حد پایین |
حد بالا |
|||
هوش موفق← آفرینندگی ← خردمندی |
52/0 |
32/0 |
79/0 |
028/0 |
بهزیستی روانشناختی← آفرینندگی ← خردمندی |
61/0 |
06/0 |
20/0 |
025/0 |
یک فرض زیربنایی الگوی پیشنهادی پژوهش حاضر وجود مسیر غیرمستقیم است. زمانی که تعداد نمونه چندان زیاد نباشد، بوت استرپ قدرتمندترین و منطقیترین روش برای دستیابی به اثرات غیرمستقیم را فراهم میآورد. سطح اطمینان 95/0 و تعداد نمونهگیری مجدد بوت استروپ، 2000 است. برای تعیین معنیداری هوش موفق و بهزیستی روانشناختی بر خردمندی ازطریق نقش میانجی آفرینندگی از روش بوت استروپ استفاده شد. براساس جدول 3، نتایج بوت استروپ آمده است. در این روش چنانچه حد بالا و پایین این آزمون هر دو مثبت یا هر دو منفی باشند و صفر مابین این دو حد قرار نگیرد؛ در آن صورت، مسیر علّی غیرمستقیم معنیدار خواهد بود. مطابق نتایج جدول 4- این قاعده دربارۀ هوش موفق و بهزیستی روانشناختی بر خردمندی با نقش میانجی آفرینندگی صدق میکند. شاخصهای برازندگی مدل پژوهش در جدول 4 آمده است.
شاخصهای برازندگی مدل پیشنهادی پژوهش
Table 4
Appropriateness Indices of the Proposed Research Model
نوع شاخص |
شاخصها |
مقدار بهدستآمده |
مقدار پذیرفتنی |
شاخصهای مطلق |
کای اسکوئر هنجارشده (CMIN) |
901/180 |
- |
درجه آزادی |
72 |
|
|
CMIN/DF |
512/2 |
کمتر از 3 |
|
سطح معناداری |
001/0 |
- |
|
شاخصهای نسبی |
خطای ریشۀ مجذور میانگین تقریب (RMSEA) |
058/0 |
کمتر از 08/0 |
ریشه میانگین مجذور باقیمانده (SRMR) |
021/0 |
کمتر از 08/0 |
|
شاخص تقریب برازندگی (PCLOSE) |
001/0 |
- |
|
شاخص برازش مقایسهای (CFI) |
961/0 |
بیشتر از 90/0 |
|
شاخص نیکویی برازش تعدیلشده یا انطباقی (AGFI) |
972/0 |
بیشتر از 90/0 |
|
شاخص برازش مقتصد (PCFI) |
741/0 |
بیشتر از 60/0 |
|
شاخص برازش هنجارشده مقتصد (PNFI) |
716/0 |
بیشتر از 60/0 |
|
شاخص برازندگی افزایشی (IFI) |
965/0 |
بیشتر از 90/0 |
|
شاخص نیکویی برازش (GFI) |
940/0 |
بیشتر از 90/0 |
|
شاخص برازش هنجارشده (NFI) |
935/0 |
بیشتر از 90/0 |
در این پژوهش، روش برآورد پارامتر، روش حداکثر درستنمایی[1] (MLE) بوده است. براساس نتایج شاخصهای برازش همگی مطلوب بودند و براساس منابع شاخص ریشه میانگین مجذور تقریب (RMSEA) باید زیر 08/0 باشد (Veisi et al., 2024; Shermehheh-Engel et al., 2023; Aldhmadi et al., 2025; Ringle et al., 2020). همچنین، ریشه میانگین مجذور باقیمانده[2] (SRMR) بهعنوان تفاوت بین همبستگی، مشاهده و ماتریس همبستگی ضمنی مدل تعریف میشود. این شاخص امکان ارزیابی میانگین بزرگی اختلافات بین همبستگیهای مشاهدهشده و مورد انتظار را بهعنوان معیار مطلق معیار برازش (مدل) فراهم میکند (Henseler et al., 2014). مقدار شاخص SRMR باید کمتر از 08/0 باشد (Kabul et al., 2025) یا براساس منابعی دیگر ازجمله الدهمادی و همکاران (2025) که ذکر کردهاند، برای شاخص SRMRمقادیر کمتر از 05/0 نشاندهنده تناسب خود و مقادیر کمتر یا مساوی 10 نشاندهنده تناسب پذیرفتنی است. مطابق نتایج میزان شاخص RMSEA معادل 058/0 و ریشه میانگین مجذور باقیمانده[3] (SRMR) به میزان 021/0 به دست آمده است؛ بنابراین، میتوان نتیجه گرفت مدل با دادهها برازش بسیار خوبی داشته و متناسب است. همچنین، فاصله اطمینان 95 درصد اطراف شاخص RMSEA بین 048/0 و 057/0 قرار دارد که حاکی از وضعیت مطلوب برازش مدل است. در شکل 1- مدل نهایی و برازششدۀ پژوهش آمده است.
شکل 1
مدل ساختاری پژوهش
Figure 1
Structural Model of Research
در شکل 1، مجموع مجذور همبستگیهای چندگانه برای متغیر خردمندی برابر با 46/0 به دست آمده است. این یافته نشان داد هوش موفق و بهزیستی روانشناختی با میانجی آفرینندگی درمجموع 46 درصد از واریانس خردمندی دانشآموزان را تبیین میکنند.
بحث
هدف از پژوهش حاضر، بررسی ارزیابی مدل خردمندی براساس هوش موفق و بهزیستی روانشناختی با نقش میانجی آفرینندگی در دانشآموزان بود. نتایج نشان داد بهزیستی روانشناختی با خردمندی رابطه مستقیم دارد که این نتیجه میتواند با نتایج تحقیقات آردلت (2019)، آردلت و جسته (2018) و آردلت (2011) همسویی داشته باشد. در تبیین این نتیجه میتوان گفت خردمندی بهعنوان میل و توانایی درک خود و اعمال خود در سطحی عمیقتر، همچنین همدلی، شفقت، نوعدوستی و حس توانایی فرد در حفظ ارتباطات اجتماعی مثبت است (Cambaz & Ünal, 2023). افزون بر این، خردمندی شامل مدیریت هیجان، پذیرش سایر نظامهای ارزشی و علاقه به یادگیری دیدگاههای دیگران (Jeste et al., 2021)، توانایی تصمیمگیری بهموقع (Thomas et al., 2019) و توانایی توصیه و راهنمایی خوب به دیگران است (Thomas et al., 2022). چنین ویژگیهایی که با عنوان خردمندی از آن نام برده شد، میتوانند تحت تأثیر بهزیستی روانشناختی فرد باشند؛ به طوری که تا زمانی که فرد از بهزیستی روانشناختی مطلوبی برخوردار باشد، از قدرت سازگاری (Can et al., 2021) و رضایت زندگی بیشتری نیز برخوردار خواهد بود (Özmen et al., 2021). این شرایط به دانشآموزان کمک میکند کارکردهای مثبت و سازندهای در خود شکل دهند که نسبت به دیگران همدلی کند، شفقت به خود و سایرین داشته باشد و با نوعدوستی و حس توانایی فرد حفظ ارتباطات اجتماعی مثبت میتواند تصمیمات به موقع اتخاذ کند که خیر مشترک به همراه داشته باشد؛ بنابراین، منطقی است گفته شود بهزیستی روانشناختی با خردمندی رابطه مستقیم داشته باشد.
نتایج نشان داد هوش موفق با خردمندی رابطه مستقیم دارد که این نتیجه میتواند با نتایج تحقیقات استرنبرگ و همکاران (2021)، استرنبرگ و همکاران (2023)، استرنبرگ (2019)، استرنبرگ (2018) و استرنبرگ (2015) همسویی داشته باشد. در تبیین این نتیجه میتوان گفت در نظریه تعادل خردمندی که رابرت استرنبرگ مطرح کرده، اعتقاد بر این است که خردمندی را میتوان قدرت قضاوت درست و پیروی از صحیحترین روش عمل، مبتنی بر دانش، تجربه و درک توصیف کرد (Sternberg, 2009) که این ویژگیها (خردمندبودن) زاییده هوش موفق و دانش ضمنی است (Sternberg, 2019). استرنبرگ معتقد است هوش موفق مجموعهای از تواناییهای تحلیلی، آفریننده و عملی است که برای احراز موفقیت در زندگی ضروری است و به افراد برای سازگاری، انتخاب و تغییر محیط برای رسیدن به اهداف با توجه به بافت فرهنگی - اجتماعیشان کمک میکند. افرادی که نقاط قوت خود را تشخیص میدهند و از آنها بیشتر استفاده میکنند، همزمان با اینکه نقاط ضعفشان را تشخیص میدهند و روشهای تصحیح یا جبران آنها را پیدا میکنند، افرادی با هوش موفق هستند. برای رسیدن به چنین وضعیتی، یعنی سازگاری، انتخاب و تغییر محیط برای رسیدن به اهدافمان، باید در استفاده از تواناییهای تحلیلی، آفریننده و عملی تعادل برقرار شود. داشتن این تعادل در زندگی از ویژگیهای افراد خردمند است. استرنبرگ، این توانایی در برقراری تعادل را کاربرد هوش موفق (یعنی استفاده از تواناییهای تحلیلی، آفریننده و عملی) برای دستیابی به خیر مشترک (منافع عمومی و همگانی) تعریف میکند؛ بنابراین، فرد دارای هوش موفق با ایجاد تعادل بین علائق درونفردی[4]، بینفردی[5] و فرافردی[6]، در کوتاهمدت و بلندمدت، به تعادلی بین انتخاب، شکلدادن و سازگاری با محیطهای موجود دست مییابد؛ بنابراین، فردی که به این سطح از سازگاری رسیده باشد، فردی خردمند است که با کمک تواناییهای تحلیلی، آفریننده و عملی خود به این میزان از خردمندی رسیده است که در تصمیمات خود علاوه بر خیر و منفعت خود، خیر و منفعت عمومی را نیز در نظر میگیرد؛ بنابراین، منطقی است گفته شود هوش موفق با خردمندی رابطه مستقیم داشته باشد.
نتایج نشان داد آفرینندگی با خردمندی رابطه مستقیم دارد که این نتیجه میتواند با نتایج تحقیقات استرنبرگ و همکاران (2021)، استرنبرگ و همکاران (2023)، استرنبرگ (2019)، استرنبرگ (2018) و استرنبرگ (2015) همسویی داشته باشد. در تبیین این نتیجه میتوان گفت کسب تجربه جزئی از خردمندی است؛ اما براساس دیدگاه وبستر[7] (2007) هر گونه تجربهایی در خردمندی جای ندارد و تجارب عادی که تمامی افراد در مسیر زندگی با آنها روبهرو میشوند، به خردمندشدن افراد کمک نمیکند؛ بلکه تنها آن دسته از تجارب چالشبرانگیز که در شرایط بحران و حساس زندگی رخ میدهد و نیاز به تفکر و کنکاش دارند، باعث رشد و شکوفایی خردمندی میشود؛ بنابراین، به نظر میرسد با رشد و شکوفایی آفرینندگی، تجارب چالشبرانگیز نیز فرصت بروز بیشتری پیدا میکنند و ویژگی انعطافپذیری و ابتکار در حل مسئله افراد آفریننده میتواند بذر اولیه خردمندی را بپاشد؛ تا جایی که افراد خردمند خود به استقبال دستیابی به تجارب غنی و پربار در جهت رفاه خود و دیگران بروند. بر این اساس، رابطه مستقیم آفرینندگی و تجربه بحران در زندگی تبیینپذیر است؛ بنابراین، منطقی است گفته شود آفرینندگی با خردمندی رابطه مستقیم داشته باشد.
نتایج نشان داد آفرینندگی میتواند در رابطه بین بهزیستی روانشناختی با خردمندی نقش میانجی داشته باشد. اگرچه تاکنون تحقیقات مشخصی وجود ندارد که همسو با این نتیجه باشد، این نتیجه میتواند با نتایج تحقیقات آردلت (2019)، آردلت و جسته (2018) و آردلت (2011) همسویی داشته باشد. در تبیین این نتیجه میتوان گفت افراد دارای سطح بهزیستی روانشناختی بالا، رفتارهای انعطافپذیرتر بیشتری از خود بروز میدهند و روابط مثبت و بهتری را با دیگران ایجاد میکنند. افراد دارای سطح بهزیستی روانشناختی بالا، برای حل مسائل زندگی پافشاری بیشتری میکنند و استقامت بیشتری دارند؛ درنتیجه، میتوانند سطوح بالاتری از آفرینندگی از بروز دهند. همچنین، این آفرینندگی که در اثر وجود سطوح بالاتر بهزیستی روانشناختی به وجود آمده است، به دانشآموزان کمک میکند میزان بیشتری از خردمندی را تجربه کنند. بر این اساس، یک دانشآموز خردمند دارای دانش شناختی سطح بالا است و میتوان از آفرینندگی بهعنوان زیربنای خردمندی نام برد؛ به طوری که زمانی که استدلال سطح بالا و دانش غنی مرتبط با زندگی، عملاً در بافت زندگی واقعی به کار رود و این به کار رفتن در ارتقای زندگی خوب برای فرد و دیگران اثرات مثبتی داشته باشد، خردمندی ظهور مییابد؛ بنابراین، تبیین بخشی از تغییرات خردمندی بهوسیله بهزیستی روانشناختی با نقش میانجی آفرینندگی، یافتهای دور از انتظار نیست؛ بنابراین، منطقی است گفته شود آفرینندگی بتواند در رابطه بین بهزیستی روانشناختی با خردمندی دانشآموزان نقش میانجی داشته باشد.
نتایج نشان داد آفرینندگی میتواند در رابطه بین هوش موفق با خردمندی نقش میانجی داشته باشد. اگرچه تاکنون تحقیقات مشخصی وجود ندارد که همسو با این نتیجه باشد، این نتیجه میتواند با نتایج تحقیقات استرنبرگ و همکاران (2021)، استرنبرگ و همکاران (2023)، استرنبرگ (2019)، استرنبرگ (2018) و استرنبرگ (2015) همسویی داشته باشد. در تبیین این نتیجه میتوان گفت تواناییهای تحلیلی، آفریننده و عملی (بهعنوان مؤلفههای هوش موفق) در دانشآموزان میتواند منجر به بهبود آفرینندگی در دانشآموزان شود. هوش موفق مهارتهای آفریننده در تولید جدید، مهارتهای تحلیلی در ارزیابی ایدهها و مهارت عملی در به عمل در آوردن ایدهها نقش بسزایی دارد و منجر به موفقیت در آنان میشود. همچنین، افراد باهوش موفق به مسائل از دیدگاههای مختلف و جدید مینگرند و در حل مسائل خود را به یک راهحل یا روش محدود نمیکنند و ایدهها و پاسخهای فراوانی را در ارتباط با مسائل مطرح میکنند که درنتیجه، سیالی ذهن آنها بالاتر از سایرین است. این سیالی ذهن از ویژگیهای دانشآموزان آفریننده است و به آنان کمک میکند افرادی خردمند نیز باشند. در اینجا باید بین دو نوع آفرینندگی تحول آفرین[8] و آفرینندگی مبادلهای (بده بستانی)[9] تمایز قائل شد (Sternberg, 2021 a). آفرینندگی تحولآفرین، نوعی از آفرینندگی است که برای ایجاد تفاوت مثبت، معنادار و بالقوه پایدار در جهان به کار میرود؛ اما آفرینندگی مبادلهای نوعی از آفرینندگی است که در جستجوی یک پاداش درونی (پاداش به خود) یا بیرونی (پاداش دیگران به فرد) به کار گرفته میشود. از دیدگاه استرنبرگ، آفرینندگی تحولآفرین، پیونددهنده بین آفرینندگی و خردمندی است. از آنجایی که خردمندی بهعنوان کاربرد دانش ضمنی ازطریق تعادل میان علائق چندگانه درونفردی، میان فردی و فرافردی بهمنظور رسیدن به تعادل میان انطباق با بافتهای محیطی موجود، شکلدهی بافتهای محیطی موجود و انتخاب بافتهای محیطی جدید که تحت تأثیر ارزشها، برای رسیدن به یک خیر مشترک است، تمرکز دارد، آفرینندگی تحولآفرین میتواند به فرد در دستیابی به این تعادل کمک کند؛ به این دلیل که آفرینندگی تحولآفرین میتواند به سمت درون (منافع خود)، بیرون (خیر مشترک و منفعت همگانی) یا هر دو طرف هدایت شود که این به خردمندی فرد کمک فراوانی میکند؛ بنابراین، منطقی است گفته شود آفرینندگی بتواند در رابطه بین هوش موفق با خردمندی نقش میانجی داشته باشد.
این پژوهش با محدودیتهایی همراه بود؛ اینکه شامل یک نمونه از دانشآموزان دوره متوسطه بود که تعیممپذیر به افراد با سنین بالاتر مانند دانشجویان نیست. شاید جالب باشد که ببینیم آیا یافتهها در نمونههای غیر دانشآموزی تکرار میشوند یا خیر. مطالعه حاضر فقط آفرینندگی را بهعنوان یک مکانیسم میانجی در رابطه بین بهزیستی روانشناختی و هوش موفق با خردمندی بررسی کرد؛ با این حال، برخی متغیرهای میانجی دیگر مانند تفکر انتقادی، هوش شناختی و غیره را نیز میتوان در نظر گرفت. پیشنهاد میشود این مطالعه بر دانشآموزان دیگر شهرها هم انجام شود؛ زیرا خردمندی بهعنوان یک عامل شناختی فارغ از مسائل فرهنگی و تفاوتهای قومیتی و نژادی میتواند در تمامی فرهنگها متفاوت داشته باشد و شناسایی عوامل مؤثر بر خردمندی در قالب تحقیقات مدلیابی اهمیت دارد. به روانشناسان و مشاوران تربیتی در مدارس پیشنهاد میشود در در راستای بهبود خردمندی دانشآموزان به نقش بهزیستی روانشناختی، هوش موفق و آفرینندگی توجه کنند؛ زیرا بهزیستی روانشناختی، هوش موفق (Hashemi et al., 2020) و آفرینندگی قابل آموزش است (Firouzi et al., 2022). بر این اساس، روانشناسان تربیتی که در زمینه خردمندی فعالیت میکنند، در مراکز مشاوره تحصیلی و مدارس با در نظر کارگاههای آموزشی مانند آموزش بهزیستی روانشناختی، آموزش هوش موفق و آموزش آفرینندگی (از نوع تحول آفرین) در مدارس زیر نظر سازمان آموزش و پرورش به بهبود فرآیندهای شناختی سطح بالاتر همچون خردمندی دانشآموزان کمک کنند.
سپاسگزاری
بدینوسیله از تمامی افرادی که در این پژوهش شرکت کردند و به سؤالات پرسشنامههای پژوهش پاسخ دادند، کمال تقدیر و تشکر به عمل میآید.
[1]. Maximum Likelihood Estimation (MLE)
[2]. standardized root mean square residual (SRMR)
[3]. standardized root mean square residual (SRMR)
[4]. intrapersonal
[5]. interpersonal
[6]. extrapersonal
[7]. Webster
[8]. transformational creativity
[9]. transactional creativity
[1]. wisdom
[2]. insight
[3]. emotional regulation
[4]. pro-social behaviors
[5]. decisiveness
[6]. social advising
[7]. tolerance or acceptance for divergent values
[8]. spirituality
[9]. balance theory of wisdom
[10]. Sternberg
[11] . successful intelligence
[12]. tacit knowledge
[13]. practical intelligence
[14]. creative intelligence
[15]. analytical intelligence
[16]. meta-intelligence
[17] . higher mental abilities
[18]. creativity
[19]. psychological well-being
[20]. self-acceptance
[21]. positive relationships
[22]. autonomy
[23]. mastery
[24]. personal growth
[25]. purpose in life
[26]. fluency
[27]. originality
[28]. elaboration
[29]. flexibility
[30]. functional categories
[31]. persons
[32]. tasks
[33]. situations
[34]. Kline
[35]. San Diego Wisdom Scale (SD-WISE-7)
[36]. root mean square error of approximation (RMSEA)
[37]. Successful Intelligence Questionnaire (SIQ)
[38]. Psychological Well-being Scale (PWBS)
[39]. Creativity Questionnaire (CQ)