Document Type : Research Paper
Authors
1 PhD in Educational Psychology, Faculty of Education and Psychology, Shahid Beheshti University, Tehran, Iran
2 Associate Professor of Social Medicine, Department of Family Health, Family Institute, Shahid Beheshti University, Tehran, Iran.
3 Master of Clinical Family Psychology, Family Institute, Shahid Beheshti University, Tehran, Iran.
Abstract
Keywords
نوجوانی دورانی است که با تغییرات گسترده در چندین سطح شناختی، اجتماعی و عاطفی همراه است. همزمان خانواده نوجوان نیز نیاز دارند با تغییرات نوجوانی برای استقلال و خودمختاری او سازگاری پیدا کنند. علاوه بر این، خانواده بیشترین تأثیر را بر نوجوانان دارد (Mastrotheodoros et al., 2020). عوامل خانوادگی مانند تعاملات، چگونگی روابط و حمایتهای والدین از نوجوان بر رضایت از زندگی او نقش بسزایی دارد. چانک و باهاراداین[1] (2017) نشان دادند خوشبینی[2] به بهزیستی و رضایت از زندگی نوجوانان کمک میکند. فواید خوشبینی در بسیاری از پژوهشهای سلامتی و روانشناختی نشان داده شده است؛ برای مثال، باورهای خوشبینانه با موفقیت تحصیلی بالاتر، سلامتی عمومی بهتر، پذیرش بهتر همسالان و رضایت بهتر از زندگی همراه است. خوشبینی از افسردگی و غمگینی نوجوان محافظت میکند؛ چنین احساسهایی بهطور معمول در دوران نوجوانی وجود دارد؛ از این رو، خوشبینی عامل محافظتی مهمی در دوران نوجوانی برای بهبودی آنان به شمار میرود (Thomson et al., 2014).
خوشبینی سازه شناختی است که با فرایندهای هیجانی، انگیزشی و رفتاری درهم آمیخته است ( (Carver, & Scheier, 2014. بدبینی[3] نگرش یا چشمانداز فردی است که با عدم اطمینان و سرخوردگی توصیف میشود. چنین فردی نمیتواند فرصتها را ببیند؛ زیرا آنها باورهای منفی دارند که اقداماتشان بر پیامدها و نتایج منفی اثرگذار است. خوشبینی و بدبینی نگرشی است که بر دیدگاه فرد نسبت به آینده تأثیر میگذارد و میتواند چشمانداز فرد را نسبت به مشکلات تغییر دهد (Kusmaryono et al., 2020). بلاسکو – بیلد و همکاران (2022) مطرح میکنند خوشبینی و بدبینی را میتوان بهعنوان دو ویژگی مجزا و در عین حال همبسته در نظر گرفت و برای توضیح تفاوتهای فردی شناختی و عاطفی افراد به کار برد. خوشبینی و بدبینی سازهی تکبعدی هستند که در انتهای مثبت و منفی یک پیوستار قرار دارند. هر دو مفهوم به مجموعهای از ویژگیهای نسبتاً پایداری پاسخ میدهند که میتوانند در برابر تغییرات شرایط محیطی مقاومت نشان دهند (Supervía et al., 2020). سلیگمن (2011) خوشبینی را تفسیر واقعبینانه از رویدادها میداند که چگونگی تفسیر آنها بر خوشبین و بدبین بودن آنها تأثیر میگذارد.
خوشبینی و بدبینی به تابآوری و ارزیابی افراد از شرایط بستگی دارد. پیامدها و شرایط را میتوان از چشمانداز مبتنی بر ادراک خوشبینانه و بدبینانه بررسی کرد (Supervía et al., 2020). بیش از سه دهه از پژوهشهای مبتنی بر فواید خوشبینی در تقویت و ارتقای بهزیستی گذشته است. خوشبینی با هیجانات و رفتارهای مثبت، بهزیستی جسمی، پایداری و رفتارهای مقابلهای، عملکردهای علمی و حرفهای برجسته، تابآوری و رفتارهای اجتماعی سازشی مرتبط است (Liu, 2015). پیترسون (2000)، سلیگمن و چیکسنتمیهالی (2000) و سلیگمن و شولمن (1986) محققان حوزه روانشناسی مثبت فواید بسیاری از خوشبینی در روابط اجتماعی، سلامتی و شادی مشخص کردند. افراد با چنین رویکردی در روابط و اهداف فردی و اجتماعی احساس توانمندی میکنند. دیدگاه خوشبینانه به افراد کمک میکند بهجای اجتناب از موقعیتها در جهت هدف تلاش کنند و فعالیتهای مورد نیاز را انجام دهند (Tenney et at., 2015). خوشبینی در ارزیابی مثبت، خودتنظیمی هیجانی و فعالیتهای جسمی نقش بسزایی دارد (Wang et al., 2018).
در فرهنگنامه آکسفورد دربارۀ خوشبینی دو تعریف ارائه شده است؛ تعریف اول، امید و اعتماد به آینده است که شییر و کارور آن را خوشبینی گرایشی[4] نامیدند و اشاره به انتظارات مثبت به یک موقعیت دارد. در تعریف دوم، خوشبینی روش تفسیر افراد برای حوادث زندگی است و اشاره به سبک تبینی[5] یا سبک اسنادی[6] دارد. هیدر در سال 1985 بین پیامدهای درونی و بیرونی تمایز قائل شد. بعد درونی دربرگیرنده تبیینی است که فرد خود را در ایجاد مشکل سرزنش میکند. در بعد بیرونی، فرد علت رویدادها را به عوامل محیطی نسبت میدهد و عوامل بیرون از خود را سرزنش میکند. واینر در سال 1974 ثبات را بهعنوان مؤلفه دوم سبک اسنادی اضافه کرد. ثبات اشاره به علتهای ثابت دارد. آبرهامسون و همکاران در سال 1978 سبک اسنادی را گسترش دادند و آن را بهصورت یک مدل سه بعدی درونی – بیرونی، پایدار – ناپایدار و کلیت - خاص ارائه دادند. کلیت به چگونگی احتمال یک علت در دامنه وسیعی از موقعیتها یا خاص اشاره دارد. این سه بعد درونی در مقابل بیرونی، پایدار در مقابل ناپدار و کلی در مقابل خاص، مدل سبک اسنادی هستند. سبک اسنادی یکی از شیوههای سنجش خوشبینی است و بسیاری از پژوهشها از این سه بعد الهام گرفتند (Lie, 2015). سبک اسنادی خوشبینانه یا بدبینانه یکی از عوامل اثرگذار در تعاملات والدین و نوجوان است.
پیترسون (Peterson 2002 as cited in Ellsworth, 2012) مطرح کرد والدین در اکتساب فرزندان به خوشبینی به دلیل الگودهی آنان نقش مهمی دارند. خوشبینی و بدبینی در انتهای یک پیوستار قرار دارد که با یکدیگر ارتباط منفی دارند. چگونگی گفتگوی والدین و جهتگیری مثبت یا منفی، تفسیر و چشمانداز آنان بر الگودهی خوشبینی نوجوانان مؤثر است. زمانی که افراد حوادث منفی را به علتهای ناپایدار، خاص و بیرونی نسبت میدهند، سبک اسنادی خوشبینانه را به کار میبرند. زمانی که حوادث منفی را به علتهای پایدار، کلی و درونی نسبت میدهند، سبک بدبینانه را استفاده میکنند. این نوع سبک بر رفتار و خلق تأثیرگذارند. هنگامی که افراد خوشبین با چالشها مواجهه میشوند، حتی اگر پیشرفت آنها به کندی و دشواری صورت گیرد، مطمئن و مصمم هستند؛ ولی بدبینها مردد و نامنطماند و مشقتها را بیش از اندازه بزرگ جلوه میدهند. در مواجه با چالشها، مشکلات پیشروی افراد احساسهای مختلفی را در آنها به وجود میآورند. تعادل میان احساسها تفاوت بین خوشبینی و بدبینی را ایجاد میکند (Boden, 2014).
اسنادهای خوشبینانه والدین با مشکلات درونیسازی و بیرونیسازی کمتر نوجوانان ارتباط دارد. نظریه سلیگمن مطرح میکند بدبینی، افسردگی و سایر مشکلات روانی را افزایش میدهد و انعکاسدهنده این باور شناختی در افراد است که محیط خود را نمیتوانند کنترل کنند؛ درنتیجه، با افسردگی، ناامیدی، کاهش عزت نفس و خودکارآمدی همراه است. علاوه بر این، سبکهای اسنادی خوشبینانه و بدبینانه والدین بر سبکهای اسنادی فرزندان مؤثر است که نشاندهندۀ نقش مهم والدین بر رشد ویژگیها و اسنادهای فرزندان دارد(Guion, & Mrug, 2012). بهعبارتی رفتارهای والدین در سازگاری و ناسازگاری نوجوانان مؤثر است (Lorence et al, 2019). در همین راستا فررر و ریکو[7] (2010 به نقل از سوپرویا و همکاران، 2020) مطرح میکنند خوشبینی با سطح بالایی از خودپنداره، عزتنفس، خودکارآمدی و ابراز وجود نوجوان ارتباط دارد. خوشبینی رضایتمندی فرد را از روابط دوستانه و صمیمانه افزایش میدهد (Alibake et al., 2012). جعفریباغ خیراتی و همکاران (1393) بیان میکنند خوشبینی به فرد در فعالیتهای مختلف انگیزه بیشتری میدهد.
تحول خوشبینی در دوران نوجوانی اتفاق میافتد و از بهزیستی روانشناختی و جسمی نوجوان حمایت میکند و یک پتانسیل پویا و فعال برای بهزیستی و عامل محافظتی برای سلامت روانی نوجوان است (Uribe et al., 2020). با توجه به اینکه نوجوان با چالشهای مختلفی مواجهه میشود، تمرکز بر خوشبینی به او کمک میکند تا در جهت شکوفایی سوق داده شود (Thomson et al., 2014). علاوه بر این، تفکرات و باورهای خوشبینانه چهارچوب روشنی را پیش روی نوجوان قرار میدهد (Hamidi et al., 2020). در این میان، تعاملات و چگونگی روابط والدین بر رضایت از زندگی و خوشبینی نوجوان اثرگذار است (Chong, & Baharudin, 2017) و اسنادهای بدیبنانه و خوشبینانه والدین، اسنادهای نوجوان را تحتتأثیر قرار میدهد (Guion, & Mrug, 2012)؛ زیرا الگودهی والدین نقش مهمی در اکتساب اسنادهای نوجوان دارد (Ellsworth,2012)؛ بنابراین، هدف پژوهش، شناسایی اسنادهای بدبینانه و خوشبینانه مادر در ارتباط با نوجوان است. توجه به اسنادهای خوشبینانه و بدبینانه به بهبود روابط والد - نوجوان کمک میکند؛ از این رو، چنین پژوهشهایی نیازمند تحقیق کیفی است؛ به دلیل اینکه چنین تحقیقی به آشکارسازی جنبههای مختلف زندگی اجتماعی و فردی توجه دارد که میتواند دربارۀ موضوعات واقعی زندگی از دیدگاه و منظر افراد دست به پژوهش و بررسی زند (Hooman, 2015). همچنین، چنین گفتمانی در روابط والدین و نوجوان نادیده گرفته شده است؛ بنابراین، ضروری است با پژوهش کیفی به بررسی آن پرداخته شود و به خلأ شواهد پژوهشی و تجربی در چگونگی تعاملات مادر و نوجوان مبتنی بر اسنادهای خوشبینانه و بدبینانه به روش کیفی توجه بیشتری شود. در مصاحبه با مادران به تجارب خوشبینانه و بدبینانه آنان در تعامل با فرزند نوجوان و اثرات آن بر روابط خود با نوجوان و تأثیرگذاری آن بر نوجوان پرداخته شده است تا بتواند در جهت آگاهسازی خانواده برای بهبود روابط خود با نوجوانان گام بردارند؛ از این رو، پژوهش حاضر به دنبال شناسایی اسنادهای خوشبینانه و بدبینانه مادر در ارتباط با نوجوان است و سؤال این است که اسنادهای خوشبینانه و بدبینانه مادر در تعاملات نوجوان چه تفاوتهایی را برای نوجوان به وجود میآورد.
روش
روش، قلمرو پژوهش و شرکتکنندگان: روش، مطالعه به روش کیفی با تحلیل تماتیک[8] انجام شد. هدف محقق از انجام این تحقیق، تمرکز بر معنای دادههایی است که شرکتکنندگان بهصراحت مطرح میکنند. روشی متفکرانه دربارۀ مفهومی که بیانکنندۀ معنایی است که شرکتکنندگان در ارتباط با پژوهش، ایده و مفاهیم بدیهی دربارۀ فرایند پژوهش بیان میکنند. سپس محقق سعی میکند معنای شرکتکنندگان را در کدگذاری، تجزیهوتحلیل معنایی و تفسیر آن حفظ کند (Smith, 2015).
قلمرو پژوهش کلیه مادران دارای نوجوان ساکن شهر تهران بودند. براساس نمونهگیری هدفمند و با توجه به معیارهای ورود به پژوهش و رسیدن به اشباع با 10 نفر از مادران دارای فرزند نوجوان مصاحبه شد. در این پژوهش بعد از مصاحبه با 10 نفر از مادران مضمونی جدیدی یافته نشد. ابتدا اطلاعیه درخواست شرکت در پژوهش در شبکههای مجازی قرار داده شد. بعد از اعلام آمادگی مادران و بررسی ملاکهای ورود به پژوهش، مصاحبه بهصورت حضوری انجام شد. ملاکهای ورود به پژوهش عبارتاند از: 1) نوجوان به اظهار والدین دارای اختلالات روانشناختی نباشد؛ 2) مادر و پدر با هم زندگی کنند؛ 3) نوجوانان در بازده سنی 12 تا 18 سالگی قرار داشته باشد؛ 4) والدین هم اختلال خاصی نداشته باشند و 5) رضایت و حضور داوطلبانه برای شرکت در پژوهش. مصاحبه نیمهساختاریافته بود. مشخصات مصاحبهشوندهها به شرح زیر است:
مصاحبهشونده اول دارای دو نوجوان 12 و 16 ساله، مصاحبهشونده دوم دارای نوجوان 17 ساله، مصاحبهشونده سوم دارای دو نوجوان 5/12 و 16 ساله، مصاحبهشونده چهارم دارای نوجوان 13 ساله، مصاحبهشونده پنجم دارای دو نوجوان 12 و 16 ساله، مصاحبهشونده ششم دارای نوجوان 16 ساله، مصاحبهشونده هفتم دارای نوجوان 16 ساله، مصاحبهشونده هشتم دارای نوجوان 15 ساله، مصاحبهشونده نهم دارای نوجوان 14 ساله و مصاحبهشونده دهم دارای نوجوان 16 ساله بود.
روند انجام مصاحبه و جمعآوری اطلاعات تا جایی ادامه پیدا کرد که اطلاعات جدیدی از دو فرد جدید به دست نیامد. بهعبارتی مصاحبه با شرکتکنندگان مزبور تا جایی ادامه یافت که اشباع حاصل شد. پروتکل مصاحبه از نوع سؤال محور بود. مراحل طراحی سؤالات مصاحبه (سؤالات نهایی در پیوست) طی چند گام انجام شد. در ابتدا حوزه مدنظر انتخاب و سپس سؤالات در حیطه اسنادهای خوشبینانه و بدبینانه آماده شد. بعد از آمادگی اولیه سؤالات، یک مصاحبه، انجام و سؤالات بررسی مقدماتی شد. سپس تغییراتی در سؤالات ایجاد شد. مجدداً با یک مصاحبه سؤالات بررسی مقدماتی شد. مجدداً سؤالات، بررسی و دو داستان دربارۀ خوشبینی و بدبینی به آن اضافه شد و درنهایت، کلیه مصاحبهها انجام شدند.
روش اجرا و تحلیل: ابزار گردآوری اطلاعات در این مطالعه، مصاحبه نیمهساختاریافته چهره به چهره بود. بیش از اجرای مصاحبه، توضیحاتی دربارۀ هدف تحقیق برای مصاحبهشوندگان ارائه شد. سپس رضایتنامه از آنان گرفته شد. رضایت آنان از شرکت در پژوهش مبتنی بر محرمانگی اطلاعات، مجوز ضبط صدا و استفاده از محتوای آن برای هدف پژوهشی کسب شد. مصاحبه با شرکتکنندگان در بازده زمانی 60 تا 90 دقیقه بود. میانگین مدت صرفشده برای کلیه مصاحبهها 80 دقیقه بود. برای کدگذاری مصاحبهها، علاوه بر آشنایی با مبانی نظری تحقیق و محتوای مصاحبهها، ابتدا کدگذاری و واحدها معنایی و سپس نامگذاری و تعریف آنها و درنهایت، نوشتن گزارش انجام شد. سپس، پس از ضبط هر یک از مصاحبههای صورتگرفته، یکی از محققان، محتوای آنها را با تمام جزئیات آن پیادهسازی کردند. سپس محقق دیگری نسخه پیادهسازیشده را کدگذاری کرد. در فرایند کدگذاری ابتدا متن مصاحبهها به واحدهای معنایی تقسیم شد. در مرحله بعدی، پس از خلاصهشدن، به کدهای دردسترس تبدیل شدند. کدهای مختلف براساس شباهت و تفاوتها در طبقههای مختلف دستهبندی شدند. برای اطمینان از روایی و پایایی پژوهش از همسوسازی تحلیلگران[9] استفاده شده است؛ یعنی دو یا بیش از دو نفر دادههای کیفی یکسانی را تحلیل و یافتهها را با هم مقایسه میکنند. همسوسازی راهبردی قوی برای افزایش مقبولیت یا روایی درونی است (Merriam and Tisdell, 2015).
روش تجزیهوتحلیل دادهها به روش تحلیل تماتیک است که براون و کلارک (2006) طراحی کردند که عبارتاند از: آشنایی[10]: تجزیهوتحلیل دادهها با دانش عمیق و تعامل با دادهها تسهیل میشود. آشنایی شامل خواندن و بازخوانی نوشتهها، گوشدادن مکرر به ضبط صدا، یادداشتبرداری از هر مشاهده تحلیلی اولیه است که به محقق کمک میکند تحلیل را فراتر از تمرکز بر مشاهده معنای بدیهی انجام دهد. کدگذاری[11]: یک فرایند سیستماتیک برای شناسایی و برچسبزدن به ویژگیهای مربوط به دادهها (در ارتباط با سؤالات پژوهشی) است. کدگذاری اولین گام در فرایند شناسایی الگوها در دادههاست؛ زیرا کدگذاری بخشهای دادههای مشابه را با هم گروهبندی میکند. جستجوی مضامین[12]: در جستجوی مضامین، محقق کدهایی را با یکدیگر دستهبندی میکند تا یک بازنمایی پذیرفتنی از الگوهای کلیدی در دادهها به وجود آورد. مرور مضامین[13]: محقق روند تولید مضامین را متوقف میکند تا بررسی کند آیا نمایش مضامین منتخب با دادههای کدگذاریشده و با کل مجموعه دادهها متناسب است و هرکدام دارای ماهیت مشخص و مجزا یا مفهوم سازماندهی مرکزی هستند. بازبینی و بررسی ممکن است به تغییر کمی یا عدم تغییر منجر شود یا مضامین منتخب را کنار گذارد و مرحله قبلی را مجدداً شروع کند. تعریف و نامگذاری مضامین[14]: با نوشتن تعاریف مضامین (خلاصه مؤثر مختصری از هر مضامین) و انتخاب نام مضامین از شفافیت مفهومی هر موضوع اطمینان حاصل میشود و نقشه راهی را برای نوشتن نهایی فراهم میشود. نوشتن گزارش[15]: محقق روایت تحلیلی و پویا را با یکدیگر درهم میآویزد و دادههای بسیار جذابی را استخراج میکند. مضامین چهارچوب سازماندهی را برای تجزیهوتحلیل فراهم میآورد و نتیجهگیری تحلیلی درون مضامین نیز انجام میشود (Smith, 2015).
به دلیل کسب اطمینان از اعتبار دادهها در این پژوهش، محقق با صرف زمان کافی برای جمعآوری دادهها و با آمد و شدهای مکرر در دادهها در جهت افزایش مقبولیت و اعتمادپذیری دادهها گام برداشت. علاوه بر این، بازبینی اعضا[16] یکی از مهمترین فن اعتمادپذیری در روش کیفی است (Creswell, 2016) . در این پژوهش، محقق نسخهای از مصاحبه و کدهای تخصیصیافته به واحدهای معنایی مندرج در آن را در اختیار یک محقق آشنا به روش کیفی قرار داده بود تا دربارۀ اختلافهای محتمل دربارۀ کدگذاری تبادلنظر شود تا توافق لازم منتهی شود.
یافتهها
در این قسمت، مقولات مضامین براساس شش مرحله براون و کلارک (2006) شامل آشنایی، کدکذاری، جستجوی مضامین، مرور مضامین، تعریف و نامگذاری مضامین و گزارش ارائه شده است. بعد از مرحله آشنایی شامل خواندن و بازخوانی نوشتهها، گوشدادن مکرر به ضبط صدا و ...، در قسمت کدگذاری اطلاعات مشابه در کنار یکدیگر قرار گرفتند. در مرحله بعدی جستجوی مضامین، اطلاعات مشابه کدگذاریشده از جهت مضامین بررسی شد و در یک دسته قرار گرفت. در مرور مضامین دستهبندی اطلاعات و کدگذاری، انجام و اطلاعات از جهت تناسب، مضامین مشترک و غیره بررسی شد؛ حتی برخی از مضامین کنار گذاشته شدند. بعد از اطمینان دربارۀ کدگذاری و مضامینها نامگذاری و تعریف مضامین انجام شد و درنهایت، دادههای کیفی و نتیجهگیری تحلیلی آماده گزارش شد. بهمنظور مستندکردن هرچه بیشتر این مضامین، تا حد ممکن از نقلقولهای مستقیم استفاده شده است. از تعریف خوشبینی و بدبینی تا اسنادهای آنها و تسهیلگرهای خوشبینی و بدبینی و اثرگذاری آن بر روابط بین نوجوانان ارائه شده است که دربرگیرندۀ مضامین و زیرمضامین است. در جدول 2 مضامین اصلی و فرعی اسنادهای خوشبینانه و بدبینانه مادر در ارتباط با نوجوان ارائه شده است.
1-خوشبینی دیدن نکات مثبت از دریچه یک ذهن مثبتگرا: در ارتباط با نوجوان داشتن دیدگاه خوشبینانه از اهمیت بسزایی برخوردار است. دیدگاه خوشبینانه شامل نگاه مثبت به ویژگیهای نوجوانی و فعالیتهای مختلف اوست یا اینکه والد برداشت منطقی از فعالیتهای مختلف نوجوان را سرلوحه خود قرار میدهد. نگاه مثبت دربرگیرنده خوشبینی گرایشی است؛ در حالی که برداشت منطقی مستلزم خوشبینی اسنادی است؛ برای مثال، در خوشبینی گرایشی، مصاحبهشونده، راهدادن احتمالات مثبت به ذهن، نگاه مثبت داشتن، استفاده بهتر از لحظهها را خوشبینی میداند. گفتۀ یکی از مادران: «خب خوشبینی یعنی همه چیو خوب ببین دیگه. فکر خوب کنی دربارۀ همه چیز بد فکر نکنی ...»؛ در حالی که در خوشبینی اسنادی، مصاحبهشونده خوشبینی را واقعبین بودن، تعادل در دیدن نکات مثبت و منفی و تفسیر مناسب در رویدادها میداند. گفته یکی از مادران «به نظرم واقعبینی خیلی مهمه، آدم نه باید بدبین باشه نه زیادی خوشبین؛ چون هردوش آسیبزنندست؛ هم به خود آدم هم به اطرافیان ...» یا «من سعیم اینه که واقعبین باشم؛ چون وقتی زیاد خوشبینم، همون موقع راحتترم و خوشحالتر، ولی خب بعداً که میفهمم الکی خوشبین بودم، از خودم عصبانی میشم ...». در عین حال، برای خوشبینی نباید از حد تعادل خارج شد و افراطی عمل کرد؛ برای مثال، مادری مطرح میکند: «البته خوشبینی زیادم، خب خیلی بده، چون مثل اینه که سرتو بکنی زیربرف مثل کبک و الکی فکر کنی همه چی گل و بلبله ...».
2- بدبینی دیدن نکات منفی از دریچه یک ذهن منفیگراست: یکی از مشکلات والدین در ارتباط با نوجوان رویکردی بدبینی یا اعتمادنداشتن به نوجوان است. تعاریف مادران در بدبینی عبارت است از: بدبینی داشتن پیشفرضهای منفی، اولین فکری که به ذهن خطور میکند منفی باشد، بدبینی فکرکردن به بدترین اتفاقهاست و یا سوءظنداشتن به رفتار، حرکت و عمل دیگران است؛ بنابراین، تفکرات و پیشفرضهای منفی و بدبینانه در تعاملات مادر با نوجوان اثرگذار است؛ برای مثال، مادری بیان میکند: «بدبینی اینه که به همه چیز دید بد داشته باشی و اولین نگاهت به هرچیزی، منفی باشه و احتمال اتفاق بد رو بدی. آدم بدبین دربارۀ همهچیز میتونه دید بد و منفی داشته باشه ...» یا مادر دیگری مطرح میکند: «آدم بدبین هم خودشو عذاب میده، هم دور و بریا را، خیلیها، خب خوششون نمیاد با آدم بدبین معاشرت کنند. کلاً آدمای خوشبین دوستداشتنیترن به نظرم ...» یا «بیشتر، بدیا رو ببینی و دیگه نتونی خوب فکر کنی و همهچیو منفی ببینی، اینجوریه ...».
3- خوشبینی تسهیلگر رابطه خوب و مؤثر والدین با نوجوان: یکی از مهمترین عوامل در بهبود روابط والد - نوجوان خوشبینی است که تسهیلگر ارتباط خوب و سازندۀ را با نوجوان فراهم میآورد. زیر مضامین تسهیلگرهای ارتباط خوب شامل قراردادن خود به جای فرزند، ارتباط سازنده به جای لجبازی و جبههگیری با نوجوان، تحلیل درست از رفتار نوجوان، برخورد مناسب بستگی به شخصیت و برداشت درست از فرزندپروری، شناخت درست از نوجوان، سازگاری با چالشهای نوجوانی و احترام به او، استفاده از تجربیات و ارتباط همدلانه است؛ برای مثال، والدی در همین ارتباط مطرح میکرد: «مادر میتونه تحلیل درستتر و رفتار درستتری داشته باشه و چشمشو رو همه خوبیای بچش نبنده و این باعث شده رابطشون بهتر بشه ...».
در حالی که در روابط ناسالم و نامناسب والد و نوجوان، تسهیلگرهای بدبینانه مؤثرند. مضامین تسهیلگرهای بدبینانه دربرگیرندۀ تعمیم ضعفهای نوجوان به ابعاد مختلف زندگی، ارتباط پرتنش و بدبینانه، پایدارنبودن آرامش و امنیت، تعارض در برداشتها، عدم رضایت از روابط، ترس از پنهانکاری نوجوان، مقایسهکردن و وجود عواطف و هیجانات منفی است؛ بنابراین، عواملی در روابط بین والد و نوجوان دست به دست هم میدهند تا والد و نوجوان نتواند در یک رابطه سالم و مناسب قرار گیرند. در همین رابطه، مادری بیان میکند: «بدبینی من موجب بدترشدن حالم و جبههگیری، لجبازی و کلافگی فرزندم میشود ...» یا «وقتی مثلاً من خودم ناامید و بدبین میشم، شروع میکنم بدجوری باهاش صحبتکردن ...»؛ بنابراین، رویکرد بدبینانه موجب بدترشدن روابط و حال والد و نوجوان میشود.
4- اسنادهای خوشبینی (تداوم، علت و شخصیسازی): تبیین و چرایی رویدادهای خوب و بد متأثر از اسنادهای خوشبینانه و بدبینانه دارد. در اسنادهای خوشبینانه فرد در رویدادهای خوشایند از اصلاح همیشه و درمقابل، در رویدادهای ناخوشایند از اصلاح گاهی استفاده میکند. چنین تبیین و اسنادهایی در روابط والد - نوجوان به شکلهای مختلفی اثرگذار است؛ برای مثال، در والد خوشبین، مشکلاتی که در ارتباط با نوجوان به وجود میآید، بر موقتیبودن مشکل اذعان میکند؛ چنین تبیین و برداشتی میتواند در کاهش مشکل نقش بسزایی داشته باشد: «دخترم یه وقتایی یه رفتارایی میکنه که مورد پسند من نیست، حس میکنم اینا هم میگذره و یکم بزرگتر که بشه اینا هم درست میشه و اینجوری نمیمونه ...» یا «رفتارای منفیشو موقت میبینم و فکر میکنم زودگذر باشه، مال بچگی و مال نادونی و جهالت جوونی و این چیزا باشه؛ یعنی من خیلی بیشتر خوشبینم بهشون تا بدبین، واسه اینکه وقتی به خودم نگاه میکنم، میبینم منم که الان با این سن مادر ۳ تا بچم، منم تو زندگیم اشتباه و نقاط ضعف خیلی داشتم، ولی وقتی بزرگ شدم و اون تربیت بچگیم توم اثرشو نشون داد، میبینم اشتباهامو جبران کردم و تلاشمو کردم و بچهها هم ایشالا همینطور خواهند بود، توکل بر خدا ...»؛ در حالی که در رویدادهای خوشایند، وجود چنین رفتارهای دلالت بر همیشگیبودن آن دارد؛ «مثلاً دختر من همیشه دلسوز و مهربونه؛ خب مهربونی که میکنه من میدونم همیشگیه و تو هر شرایطی همینه ...»؛ بنابراین، چنین تبیینی در بهبود روابط والد – نوجوان با وجود مشکلات اثرگذار است.
در تبیین علت، بر فراگیر و خاص بودن اشاره دارد. فرد خوشبین بر فراگیربودن رویدادهای خوشایند و اختصاصیبودن رویدادهای ناخوشانید استفاده میکند؛ برای مثال، مادری میگفت: «یه وقتا که من حرصشو در میارم، با یه حرفی یا یه رفتاری اونم از قصد یه کاری میکنه که تلافی کنه؛ چون یکمم لجبازه؛ این هم دلیل میشه؛ ولی خب یه چیزاییشم ناخواسته باعث میشه یهو بینمون شکرآب بشه. اکثر اوقات از قصد ناراحتم نمیکنه، خودشم ناراحت میشه و این ناراحتی یعنی دلش نمیخواسته منو ناراحت کنه ...».
در شخصیسازی، درونی در برابر بیرونیبودن به کار میرود. فرد خوشبین، مشکلات را به عوامل بیرونی و رفتار خوب را به عوامل درونی نسبت میدهد. در روابط بین والد و نوجوان، والد خوشبین بسیاری از مشکلات را به عوامل بیرونی نسبت میدهد؛ برای مثال، مادری میگوید: «خب به نظرم دربارۀ رفتارای بدش، محیط و بهخصوص رفتار مادر و پدر خیلی مؤثره، من به چشم خودم دیدم که چقدر تأثیر داره، وگرنه خیلی پیش نمیاد، بیدلیل بچه رفتار بد داشته باشه ...» یا «رفتارای خوبشون به نظرم ربطی به موقعیت نداره؛ ولی رفتارای بدشون و ناامیدیاشون و بد برخورد کردناشون دقیقاً ارتباط داره ...»؛ بنابراین، تفسیر درست مشکلات نوجوانی از دیدگاه مادر در کاهش تنش، اثرات سازنده در روابط والد و نوجوان دارد.
اسنادهای بدبینانه فرد در رویدادهای ناخوشایند در تداوم، بر همیشگیبودن اشاره دارد؛ در حالی که در رویدادهای خوشایند بر گاهی و موقتی بودن آن دلالت دارد. چنین تفسیرهایی روابط والدین و نوجوانان را تحتتأثیر قرار میدهد؛ برای مثال، مادری میگفت: «من باورم نمیشه، وقتی کار خوب انجام میده، به شوخی بهش میگم اوه آفتاب از کدوم طرف دراومده یا از اینجور حرفا. انگار یه چیزی تو سرم میگه این استثنا بود، از دستش دررفته یا یه کاری داره، یه چیزی میخواد، از این فکرا ...». چنین تفسیری از سوی مادر، تمایل و انگیزهای برای بهبود روابط از سوی نوجوان را به وجود نمیآورد و حتی او را از ارتباط بهتر با والد خود دلسرد و ناامید میکند که در ایجاد مشکلات نقش بسزایی دارد.
در تبیین علت، والد بدبین بر فراگیربودن رویدادهای ناخوشایند و خاصبودن رویدادهای خوشایند اشاره دارد. «آهان دقیقاً همینه که میگم تیکه میندازم، یه وقتا دقت میکنم میبینم دربارۀ خوبیاش هم بد حرف میزنم و تیکه میندازم؛ مثلاً میگم استثنائاً این خصوصیت خوب رو داری یا مثلاً به اخلاق بدت کار ندارم، ولی مهربونی؛ اما دربارۀ بدیهاش همش بهش میگم و یادآوری میکنم ...» یا «دختر من از لجش با دوستش که میرفت بیرون جواب تلفن منو نمیداد یا خیلی دیر میومد خونه و میگفت دیگه میخوای چکار کنی ...». چنین برخوردی از سوی مادر موجب بدبینی و عصبانیت نوجوان میشود که به ارتباط نادرست بین والد و نوجوان منجر میشود.
در تبیین شخصیسازی، فرد بدبین مشکلات را به عوامل درونی و رفتار خوب را به عوامل بیرونی نسبت میدهد؛ برای مثال، مادری میگفت: «ولی از قصد هم زیاد سعی میکنه حرص منو در بیاره یا یه سری چیزا رو به من مثلاً ثابت کنه ...» یا مادر دیگری میگفت: «خب من واقعاً مخصوصاً جدیداً به این دید رسیدم که من خیلی مقصرم. قبلاً همش میگفتم دوستاش اینجورین، این یاد گرفته یا این بچه خیلی پررو شده خیلی بیادب شده؛ ولی الان واقعاً بیشتر نقش خودمو میبینم تو این قضیه. خودش هم بالاخره بیتقصیر نیست؛ نمیتونم بگم همش هم مقصر منم؛ ولی بلاخره جوّ خونه و رفتار پدر مادر مهمترین تأثیر رو داره ...». توجه به جنبههای منفی رفتار نوجوان در تشدید مشکلات و چالشهای فرزندپروری اثر مضاعفی دارد.
5- چالشهای فرزندپروری: در دیدگاه والد خوشبین و بدبین چالشهای فرزندپروری متفاوتاند. والد بدبین بر سرزنش و نگرانیهای بیش از حد، انتقال منفی رفتارهای نوجوان به دیگران و غیرطبیعی بودن رفتارها، بیان نقاط ضعف نوجوان و تکرار مداوم مشکلات تأکید دارد و بین والدین دربارۀ تربیت نوجوان اختلافنظر شدیدی وجود دارد؛ در حالی که والد خوشبین رفتارهای مثبت نوجوان را به دیگران انتقال میدهد و چالشهای نوجوانی را رفتار طبیعی او میداند. هر کدام از این چالشها براساس خوشبینی یا بدبینانه، پیامد متفاوتی را برای نوجوان به وجود میآورد؛ برای مثال، زمانی که والد بر طبیعیبودن رفتار او تأکید میکند، از سرزنش و نگرانی بیش از حد دربارۀ نوجوان خودداری میکند. مادری میگفت: «بعد یه مدت که یکم فهمیدم که این خاصیت سنشه و قصد بدی نداره و من باید درک کنم و یکم گیرامو کم کردم ...». یا مادر دیگری میگفت: «چون تو سن بلوغ هست، سعی میکنم اگه یه تذکری میخوام بهش بدم یا تنشی ممکنه باشه، به یاد بیارم که خب من تو این سن چه شرایطی داشتم؛ چون ما همه این سنها رو گذروندیم. من سعی میکنم خودمو جاش بذارم؛ مثلاً فکر کنم من چقدر دوست داشتم تو اون سن با دوستام باشم یا چه احساسی داشتم ...»؛ اما زمانی که والد بر غیرطبیعی بودن رفتارهای او اصرار دارد، به بیان نقاط ضعف، سرزنشکردن و مقایسهکردن نوجوان با همسالانش میپردازد؛ برای مثال، مادری میگفت: «من واقعاً سعی میکنم بدبین نباشم؛ البته نمیشه همیشه. اون نگرانی مادرانه گاهی به شکل بدبینی خودشو نشون میده. مخصوصاً اول دورۀ نوجوانی که یهو کارای عجیب میکنه و میخواد تنها باشه و از جمع فرار میکنه؛ خب مادر ناخواسته شوکه میشه و فکرای منفی میکنه؛ همش نگران نوجوونشه و این تبدیل میشه به کنترلگری و چککردن و سلب اعتماد و خلاصه، بدبینی ...».
جدول 2. تحلیل تماتیک اسنادهای خوشبینانه و بدبینانه مادر در ارتباط با نوجوان
Table 2: Thematic analysis of optimistic and pessimistic attributions of the mother in relation to the adolescent
مضامین اصلی |
مضامین فرعی |
خوشبینی دیدن نکات مثبت از دریچه یک ذهن مثبتگراست |
اسنادی |
گرایشی |
|
بدبینی دیدن نکات منفی از دریچه ذهن منفیگراست
|
پیشفرض منفی |
تفکر به بدترین حالت |
|
سوءظن داشتن |
|
خوشبینی تسهیلگر روابط |
خوشبینانه: قراردادن خود به جای فرزند، ارتباط سازنده به جای لجبازی و جبههگیری با نوجوان، تحلیل درست از رفتار نوجوان، برخورد مناسب بستگی به شخصیت و برداشت درست از فرزندپروری، شناخت درست از نوجوان، سازگاری با چالشهای نوجوانی و احترام به او، استفاده از تجربیات و ارتباط همدلانه است. |
بدبینانه: تعمیم ضعفهای نوجوان به ابعاد مختلف زندگی، ارتباط پرتنش و بدبینانه، پایدارنبودن آرامش و امنیت، تعارض در برداشتها، رضایتنداشتن از روابط، ترس از پنهانکاری نوجوان، مقایسهکردن و وجود عواطف و هیجانات منفی است. |
|
اسنادهای خوشبینانه |
تداوم |
علت |
|
شخصیسازی |
|
چالشهای فرزندپروری |
سرزنش و نگرانی بیش از حد |
انتقال مثبت یا منفی رفتار نوجوان |
|
طبیعی یا غیرطبیعی بودن رفتار |
|
اختلاف والدین |
بحث
هدف مطالعه حاضر، شناسایی اسنادهای خوشبینانه و بدبینانه مادر در ارتباط با نوجوان بود. نتایج پژوهش نشان دادند خوشبینی دیدن نکات مثبت از دریچه یک ذهن مثبتگرا، بدبینی دیدن نکات منفی از دریچه یک ذهن منفیگراست، خوشبینی تسهیلگر رابطه خوب و مؤثر والدین با نوجوان، اسنادهای خوشبینی (تداوم، علت و شخصیسازی) و چالشهای فرزندپروری است. همانطور که الثورت (2012) مطرح کرد خوشبینی و بدبینی در انتهایی یک پیوستار قرار دارد که با یکدیگر ارتباط منفی دارند که در چگونگی گفتگو و جهتگیری والدین در روابط با نوجوان نقش بسزایی دارد. بودن (2014) مطرح میکند استفاده از سبکهای خوشبینانه و بدبینانه بر رفتار و خلقوخوی آنان اثرگذار است. فرد خوشبین در مواجهه با چالشها مصمم و مطمئن است؛ ولی فرد بدبین، مردد است و مشکلات را بیش از اندازه بزرگ میکند. بهعبارتی، همانگونه که سلیگمن (2011) بیان میکند خوشبینی تفسیر درست از واقعیت است که در اعتماد و اطمینان فرد مؤثر است. در تبیین نتایج میتوان گفت بدبینی و خوشبینی مادر در توجه بیش از اندازه به رفتارهای مثبت و منفی نوجوان نقش بسزایی دارد و به ارتباط بهتر و سازنده یا پرتنش منجر میشود.
خوشبینی تسهیلگر روابط خوب و مؤثر والدین با نوجوان از نتایج پژوهش است. همانطور که پیترسون (Peterson 2002 as cited in Ellsworth, 2012) بیان کرد والدین در الگودهی خوشبینی به نوجوانان نقش مهمی دارند. اسنادهای خوشبینانه والدین موجب مشکلات کمتری در نوجوانان میشود (گیون و مارک، 2012) و رفتارهای آنها یکی از عوامل مؤثر بر سازگاری و ناسازگاری نوجوانان است (Lorence et al, 2019). خوشبینی میتواند رضایتمندی افراد را از روابط دوستانه و صمیمانه بهصورت مثبت پیشبینی کند (Alibake et al, 2012). در تبیین نتایج میتوان گفت رفتارها و دیدگاه خوشبینانه مادر در ارتباط خوب و سازنده با نوجوان مؤثر است. نوجوانان در این دوران، نیاز به یک تکیهگاه امن و مطمئن دارند که رفتارهای اطمینانبخش مادر میتواند چنین فرایندی را برای نوجوان فراهم آورد؛ بنابراین، نوجوان دچار مشکلات کمتری میشود و میتواند با اطمینان خاطر بیشتری به فعالیتهای خود بپردازد. علاوه بر این، نوجوان با چالشهایی که مختص شرایط اوست، مواجه میشود و برداشتها و شناخت درست مادر از رفتار نوجوان، او را با مشکلات کمتری مواجهه میسازد. درمقابل، رفتارها و دیدگاههای بدبینانه مادر موجب مشکلات و چالشهای بیشتری برای نوجوان میشود. تعارض در برداشتها، سوءظن و انتظارات منفی در روابط والد – نوجوان در ارتباط نامناسب نقش مهمی دارد. رویکردهای بدبینانه مادر میتواند در افزایش مشکلات نوجوان نیز اثرگذار باشد؛ زیرا تعمیم نقاط ضعف نوجوان به مسائل مختلف و بیان نقاط ضعف او میتواند چرخه مشکلات نوجوان را تداوم بخشد.
اسنادهای خوشبینی و بدبینی (تدوام، علت و شخصیسازی) از مضامین دیگر این پژوهش است. بودن (2014) مطرح کرد زمانی که فرد حوادث منفی را به علتهای ناپایدار، خاص و بیرونی نسبت میدهد، سبکهای خوشبینانه به کار میبرد و هنگامی که حوادث منفی را به علتهای پایدار، کلی و درونی نسبت میدهد، از سبک بدبینانه استفاده میکند. این در حالی است که تفکرات مثبت و باورهای خوشبینانه رویکردی برای مقابله با مشکلات و چهارچوب روشنی برای زندگی است (Hamidi et al., 2020). جعفریباغ خیراتی و همکاران (1393) مطرح کردند خوشبینی به فرد انگیزه میدهد و رفتارهای انطباقی را پاداش میدهد. در تبیین نتایج میتوان گفت رفتارهای خوشبینانه و بدبینانه مادر در تعاملات سازنده یا تخریبکننده نوجوان نقش دارد؛ به دلیل اینکه تصورات، افکار و باورهای مادر مبتنی بر این است که رفتارهای مثبت یا منفی نوجوانان همیشگی یا موقتی، عمدی یا غیرعمدی است. همین مسئله واکنشها و نگرانیهای مادر را نسبت به نوجوان تحت تأثیر قرار میدهد و میتواند چرخهای از همدلی و درک متقابل را به وجود آورد یا اینکه مشکلات بین مادر و نوجوان را تشدید کند. علاوه بر این، داشتن دیدگاه خوشبینانه و بدبینانه در رضایتداشتن یا نداشتن، آرامش و امنیت و اعتماد و بیاعتمادی طرفین نقش بسزایی دارد که میتواند چالشهای فرزندپروری را دوچندان کند.
چالشهای فرزندپروری از دیگر مضامین این پژوهش است. همانطور که مستروداودرس و همکاران (2020) مطرح کردند نوجوانی دورانی است که با تغییرات گسترده همراه است که علاوه بر نوجوان، خانواده هم نیاز دارد با این تغییرات سازگار شود. تعاملات خانوادگی و چگونگی روابط و حمایتهای والدین از نوجوان بر رضایت از زندگی او نقش بسزایی دارد (Chong, & Baharudin, 2017)؛ بنابراین، در تبیین نتایج میتوان گفت دیدگاه بدبینانه در تصورات و باور مادر بر این اساس است که بسیاری از رفتارهای نوجوانان غیرطبیعی است و مرتبط با چالشهای نوجوانی نیست و در انتقال رفتارهای منفی یا مثبت نوجوان به دیگران، ممکن است زیادهروی و گاهی بزرگنمایی کند؛ درنتیجه، سرزنش و نگرانی بیش از حد نشان دهد در تشدید مشکلات دوران نوجوانی نقش بسزایی دارد؛ در حالی که با دیدگاه خوشبینانه، رفتارهای همدلانه و اطمینانبخش را با نوجوان فراهم میآورد که کاهش مشکلات و همراهی نوجوان را موجب میشود.
از محدودیتهای پژوهش این است که مصاحبه با مادران انجام شده است؛ بنابراین، پیشنهاد میشود در پژوهشهای آتی به نقش پدر هم توجه شود. علاوه بر این، در پژوهشهای آتی میتوان در جهت شناسایی و مقایسه اسنادهای مادر و پدر در ارتباط با نوجوان اقدام کرد؛ زیرا هماهنگی در اسنادهای خوشبینانه در بهبود روابط والدین با نوجوان نقش سازندهای دارد. همچنین، برنامهها و آموزشهای خوشبینانه در الگودهی مناسب به نوجوانان و کاهش مشکلات تعاملی نوجوانان و والدین اثر بسزایی دارد که درمانگران، مربیان و والدین میتوانند به آن توجه داشته باشند.
[1]. Chong, & Baharudin
[2] .optimism
[3] .pessimism
[4]. dispositional optimism
[5]. explanatory style
[6]. attributional style
[7]. Ferrero and Rico
[8]. thematic analysis
[9] . triangulating analysis
[10] Familiarization
[11] .Coding
[12] themes
[13] Reviewing themes
[14]. Defining and naming themes
[15] Writing the report
[16] .Member checking
پیوست
سؤالات مصاحبه
خوشبینی را چگونه تعریف می کنید؟
بدبینی را چطور؟
در ارتباط با فرزندتان بیشتر سعی میکنید خوشبین یا بدبین باشید؟ و در چه مواقعی؟ و به کدامیک (خوشبینانه یا بدبینانه) بیشتر باور دارید؟
چطور به خودتان در داشتن دیده خوشبینانه کمک می کنید؟
میخواهم قبل از اینکه به سؤالات بعدی پاسخ دهید یک داستان تخیلی مرتبط با خوشبینی و بدبینی برایتان تعریف کنم که منظور خوشبینی و بدبینی در روابط با فرزندتان را بهتر متوجه شوید.
داستان اول براساس خوشبینی
صبح با خوشحالی از خواب بیدار شدم و در حال کارهای خانه بودم. ناگهان تلفن خانه زنگ زد و دیدم که معاون مدرسه است و به من گفت: «فرزندتان نمره بدی در درس ریاضی آورده است و تاکنون چندین مرتبه به او تذکر دادهایم.» بسیار غافلگیر شدم و گفتم: «اصلاً خبر نداشتم ولی مسئله را با فرزندم بررسی میکنم که چنین اتفاقی نیافت.» بعد از اتمام مدرسه با فرزندم دربارۀ موضوع پیش آمده صحبت کردم.
گفتم: «معاونت زنگ زده و گفت: «نمره ریاضی شما ضعیف بوده است و چندین مرتبه هم تذکر گرفتهای.»
نوجوانم دستپاچ شد و هیچی نگفت.
گفتم: «نگران نباش باید به من مشکلات را بگویی تا بتوانیم با کمک یکدیگر این مشکل را حل کنیم. این مسئله موقتی است و علت آن هم در عدم باوری به خودت است و گرنه در درسهای دیگرت خوب عمل میکنی و نیاز نیست خودت و دیگران را سرزنش کنی و بهتر است بر تلاش و حل کردن این مشکل متمرکز شویم.»
داستان دوم براساس بدبینی
صبح با خوشحالی از خواب بیدار شدم و در حال کارهای خانه بودم. ناگهان تلفن خانه زنگ زد و دیدم معاون مدرسه است و به من گفت: «فرزندتان نمره بدی در درس ریاضی آورده است و تاکنون چندین مرتبه به او تذکر دادهایم.» بسیار غافلگیر شدم و گفتم: «اصلاً خبر نداشتم ولی مسئله را با فرزندم بررسی میکنم که چنین اتفاقی نیافت.» بسیاری عصبانی شدم و با خودم شروع کردم به صحبت و ناراحتی که چرا این اتفاق افتاده است. بعد از اتمام مدرسه با فرزندم دربارۀ موضوع پیش آمده با حالت عصبانی و نگرانی صحبت کردم.
گفتم: معاونت زنگ زده و گفت: «نمره ریاضی شما ضعیف بوده است و چندین مرتبه هم تذکر گرفتهای.»
نوجوانم دستپاچ شد و خواست که پنهانکاری کند و اون هم شروع به ناراحتی کرد و گفت: «همه مشکلات به خاطر معلم ریاضی است و او با من دشمن است.»
گفتم: «من نمیدانم. همیشه به تو میگویم درس بخوان و تو اصلاً حواست نیست و فقط سرت توگوشی است. اصلاً حواست به درست نیست. به پسر یا دختر همسایه نگاه کن که چه نمرات خوبی میگیرند. نمیدونم چطور باید به پدرت بگوییم.»
نوجوان گفت: «من فقط در درس ریاضی نمره خوبی نگرفتم چرا نمرات دیگرم را نمیبینی.»
مادر: از نظر من این مشکل تو، یه مشکل همیشگی و علت آن هم کمکاری و تنبلی توست. بهتر است خودت را اصلاح کنی تا نمره خوبی بگیری.»
مادر و دختر یا پسر همین جوری همدیگر را مقصر میدانستند تا اینکه دختر یا پسر عصبانی و ناراحت شد و رفت به اتاقش و مادر هم با خودش غرغر میکرد.
نظرتان در این مورد این داستانها چیست؟
فکر میکنید خوشبینی چه اثراتی بر فرزند شما دارد و چطور فکر خوشبینانه را به فرزندتان منتقل میکنید؟ ممکن است مثالی در این زمینه بزنید؟ خوشبینی شما در احساس و رفتار نوجوان چه نمودی داشته است؟
بدبینی شما چه اثراتی بر فرزند شما داشته است؟ و این بدبینی را چطور به او منتقل کردهاید؟ ممکن است مثالی بزنید؟ آیا بدبینیتان موجب تنش و ارتباط نامناسب با نوجوان شده است؟ و یا دیده شما را نسبت به نوجوانتان تحت تأثیر قرار داده است؟ بدبینی شما در رفتار نوجوان چه نمودی پیدا میکند؟
وقتی بدبین یا خوشبین بودهاید رفتار و احساس شما نسبت به نوجوانتان چطور بوده است. ممکن است مثالی بزنید.
خودتان را در ارتباط با نوجوان خوشبین یا بدبین میدانید و دلیل تمایل به استفاده بیشتر از آن (موردی که را مصاحبه شونده ذکر کرد) را در چه چیزی میدانید؟
نوجوان خود را خوشبین یا بدبین میدانید از چه رفتار یا احساس و یا حتی کلماتی از او به این نتیجه رسیدهاید که او بدبین یا خوشبین است؟
در ارتباط با فرزندتان رفتارهای مثبت او را همیشگی یا موقتی میدانید؟
در ارتباط با فرزندتان چقدر فکر میکنید رفتارهای منفی او همیشگی یا موقتی است؟
در ارتباط با فرزندتان فکر میکنید علت رفتارهای مثبت یا منفی او به دلیل موقعیت خاصی است یا فکر میکنید علتهای زیادی دارد؟ لطفاً مثالی بزنید؟
در ارتباط با فرزندتان فکر میکنید رفتارهای او به دلیل مشکلات شخصی اوست و یا اینکه میتواند عواملی غیر از مشکلات شخصی او باشد؟ و چقدر مشکلات او را به دلیل مشکلات شخصی خودتان میدانید و یا برعکس به دلیل عواملی غیر از مشکلات شخصی میدانید؟
وقتی با نوجوانتان دچار مشکل میشوید، به نظرتان نوجوانتان این مشکل را عمدی یا غیرعمدی انجام میدهد؟ لطفاً مثالی بزنید؟
نسبت به مشکلاتی که با نوجوان دارید بیشتر خودتان یا نوجوان را سرزنش میکنید یا اینکه دیگران یا موقعیتهای دیگر را؟
وقتی با نوجوان گفتگو میکنید بر نکات مثبت او تاکید دارید و یا مداوم نکات منفی او را یادآوری میکنید؟
وقتی ارتباط خوبی با هم دارید به چه چیزهایی فکر میکنید؟ در آن موقعیت احساس امنیت و آرامش دارید؟ و فکر میکنید این ارتباط خوب دوام دارد؟ یا موقتی است؟ آیا فکر میکنید این ارتباط به خاطر تلاش خودتان یا نوجوان یا به خاطر شرایطی است که ممکن است فعلاً خوب است؟
نوجوان، از ارتباط با شما بیشتر احساس رضایت یا نارضایتی دارد؟ و چه چیزی دربارۀ شما میگوید؟ آیا او نیز مانند شما خوشبین یا بدبین (نسبت به گفتگوی که با مراجع داشتهاید کلمه خوشبینی یا بدبینی را بکار برید) است؟ ممکن است مثال بزنید؟
مشکلاتی که با فرزندتان دارید چگونه به همسرتان منتقل میکنید؟ منظورم خوشبینی و بدبینی در انتقال مشکلات به همسرتان چه نقشی دارد؟ دربارۀ نکات مثبت چطور؟
با نوجوان دربارۀ نکات مثبت یا منفی او چگونه گفتگو میکنید؟