Document Type : Research Paper
Authors
1 Master of personality psychology, Islamic Azad University, South Tehran Branch,Tehran,Iran
2 Assistant Professor, Department of Psychology, Women Research Center, Alzahra University, Tehran, Iran
3 : Master of personality Family Counseling, faculty of literature and humanities, kharazmi university, ,Tehran,Iran
Abstract
Keywords
در ۳۰ ژانویه ۲۰۱۹، با پیدایش ویروس کرونا که برای نخستینبار در ووهان چین شناسایی شد، زندگی و سلامت میلیونها انسان در معرض تهدید قرار گرفت. این بیماری همهگیر نهتنها میزان بالای مرگومیر ناشی از عفونت ویروس را به همراه داشته، باعث فاجعه روانی در کل نقاط جهان شده است (World Health Organization, 2020). در زمان همهگیری یک بیماری پاندمی (بیماری واگیرداری که به میزان درخور توجهی از فردی به فرد دیگر منتقل میشود) (World Health Organization, 2020)، مانند کرونا، ترس از مرگ، در کنار آشفتگی فعالیتهای روزمره و معضلات اقتصادی موجب میشود تا افراد سالم نیز با اضطراب بیماری درگیر شوند (Fischhof, 2020). ازجمله عوامل ایجادکنندۀ این اضطراب، ترس از بیماری و مرگ (Shigemura et al., 2009؛ Tong et al., 2020)، انتشار اخبار غلط و شایعات، تداخل در فعالیتهای روزمره، مقررات منع یا محدودیت سفر و عبور و مرور، تنهایی و انزوا و کاهش روابط اجتماعی با همکاران، دوستان و خانواده (Alipour et al., 2020)، کنار هم ماندن در یک فضای کوچک برای طولانیمدت (Gu, et al., 2020)، خستگی روانی، از دست دادن آزادی، مشکلات معیشتی (Borox , 2020 as cited in Mirzaie, 2021)، از دست دادن شغل (Shigemura et al., 2009)، اطلاعات کم علمی (Bajema et al., 2020)، نگرانی گروههای خاص ازجمله مسنترها و افراد دارای بیماری زمینهای (Schoch-Spana, 2020)، نبود مراسم سوگواری، خداحافظینکردن با عزیز ازدسترفته و ندیدن جسم او در آخرین لحظات و تصور درد و رنجی که ممکن است تحمل کرده باشد (Komins, 2020 as cited in sheivandi & Hasanvand, 2020) هستند.
اضطراب بهمنزلۀ بخشی از زندگی هر انسان در همه افراد در حدی اعتدالآمیزی وجود دارد و در این حد، پاسخی سازشیافته تلقی میشود؛ اما زمانی که این حالت جنبه مزمن و مداوم پیدا کند، نهتنها نمیتوان پاسخ را سازشیافته تلقی کرد، باید آن را بهمنزلۀ منبع شکست، سازشنایافتگی و درماندگی تلقی کرد که فرد را با طیف گستردهای از اختلالهای اضطرابی شناختی و بدنی تا ترسهای غیرموجه و وحشتزدگیها مواجه میکند (Morris, 2002). در این شرایط، مداخله در بحران روانشناختی ضروری است (Zhu, 2020). در سال 2020 به گفته محققان، مهمترین عامل آسیبزننده به سلامت روانی افراد، بیماری کرونا بوده و این ویروس، با بروز مشکلات جدی جسمانی و روانی و کاهش کیفیت زندگی بیماران باعث بروز اضطراب شده است (Wu & McGoogan, 2020). این اضطراب بر شیوه واکنش هر فرد به شیوع ویروس کرونا تأثیر میگذارد (Taylor, 2019) که شامل مؤلفههای، نشانههای جسمانی، اختلال در کارکرد اجتماعی و افسردگی است (Alipour et al., 2020).
انسان در طول حیاتش و از زمانی که خود را شناخته و ادراکی از پیرامون خود به دست آورده، همواره در پی یافتن پاسخی برای این پرسش بوده است که معنا، فلسفه و هدف از زندگی چیست و فرجام زندگی پس از مرگ چگونه است؛ از این رو، میتوان اینگونه بیان کرد که پرسش از هدف و فلسفه زندگی، ازنظر تاریخی، مساوی با تاریخ هشیاری انسان است (Frankl, 2000). هدف و معنایی در زندگی وجود دارد و این هدف به گونهای است که حتی سختترین لحظات، زندگی را معنادار میکند. مرگ، رنج، بیماری و بلایای طبیعی با در نظر گرفتن معنا در زندگی تحملپذیر میشود. فرانکل بر معناجویی افراد در زندگی تأکید میکند و معتقد است اگر فردی نتواند معنایی در زندگی خویش بیابد، احساس پوچی به او دست میدهد و از زندگی ناامید میشود و ملالت و خستگی تمام وجودش را فرا میگیرد (Frankl, 1995 as cited in Abolmaali & Alyasien, 2016). عوامل روانشناختی مانند افسردگی و دو بُعد از معنای زندگی شامل تجربه معنا و جستوجوی معنا با سلامت روان ادراکشده مرتبطاند؛ افسردگی در جهت منفی و معنای زندگی در جهت مثبت (Steger et al., 2009).
.
معنای زندگی معنایی کلی و مفهوم آن، انتزاعی نیست؛ بلکه معنایی خاص و نتیجه شرایطی است که فرد در آن قرار میگیرد و از فردی به فرد دیگر و از لحظهای به لحظه دیگر متفاوت است؛ بنابراین، هر فردی باید معنای خاص لحظه را کشف کند و فقط کسی معنای درست را در مییابد که خاصبودن آن را در لحظه درک کند (Steger, 2010). فرانکل بر این باور بود که زندگی انسان هیچگاه عاری از معنا نیست و معنای بیپایانِ زندگی، انسان را در راه رسیدن به معنای غایی، که همانا خداوند است، هدایت میکند. بعد دیگر معنا، معنای زمینی آن است؛ به این معنی که اگر شخص در موقعیت سخت اجتنابناپذیری قرار بگیرد که توانایی تغییر شرایط را نداشته باشد، میتواند نگرش خود را نسبت به وضعیت موجود تغییر دهد؛ یعنی از او انتظار میرود خود را تغییر دهد، رشد کند، بالغ شود و از خود فراتر رود (Frankl, 2006). اینجاست که آزادی و اراده خود را نشان میدهد؛ این امر نوعی متعالیکردن خود از رهگذر معنایابی است؛ بهویژه هنگامی که رنجکشیدن اجتنابناپذیر است (Pattakos, 2008). از جلوههای مهم زندگی معنادار، موجهدیدن سختیها است. معنای زنـدگی را در چیزهای گوناگون و بسا متضاد میتوان یافت؛ گاهی ارزش زندگی در رنجها و بلاها و گاه نیز در خوشیها نهفتـه است. رنج، شأن بسیار بالا و شریفی دارد و یک بحث عالی تربیتی و عرفانی است (Panahian, 2014). رنج، یکی از عوامل معنابخش ازنظر فرانکل است که باعث نمایانشدن ارزشها، رشد و پختگی انسان میشود. او بر این باور بود که همه نابسامانیهای روانی انسان به این بر میگردد که انسان معنایی برای زندگی خود نمییابد و هدفی در زندگی ندارد.
خداوند در قرآن مجید میفرماید: «ما انسان را در رنج و سختی آفریدهایم؛ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِی کَبَدٍ» (HolyQuran, balad, 4)؛ یعنی ما انسان را در رنج آفریدیم. معنای رنج چیست؟ رنج یعنی اتفاقی که مطابق دوستداشتنیهای انسان نیست. این آیه میگوید در این دنیا اتفاقهایی میافتد که مطابق میل شما نیست. درمقابل، رنجهایی که در دنیا وجود دارد، فقط یک کار میتوانیم انجام دهیم و آن هم اینکه نوع رنج را خودمان انتخاب کنیم و با این انتخاب، رنج را بپذیریم و از آن استقبال کنیم. از رنج نمیتوان فرار کرد؛ بنابراین، بهتر این است که خودمان به استقبال رنج و سختیها برویم و با انجام تکالیف و طاعتها این سختی را به جان بخریم. اگر خوب رنج ببریم و رنجهای خوب را انتخاب کنیم، به شکوفایی نزدیک میشویم (Panahian, 2014).
از دیدگاه امام علی(ع) مشکلات و سختیها جزء جدایینشدنی زندگی هستند. ایشان میفرمایند مرگ یکی دیگر از مسائلی است که به زندگی معنا میبخشد و علت ترس از مرگ را عشق به زندگی و دستنیافتن به آرزوها و اهداف، نگرانی از چگونه مردن و شرایط مرگ میداند (Nahj al-Balagha, 123). افرادی که سطوح بالایی از معنا را در زندگی خود دارند در دستیابی به رویارویی موفق با مشکلات، افزایش رضایت شخصی، احساس کامیابی (Park et al., 2010; Frankl, 1972)، زندگی بدون یأس و پوچی، آرامش و اطمینانی که بر باوری محکم استوار است (Holy Quran, Ankabot, 41) و نداشتن ترس از مرگ (Frankl, 1972) توانمندند.
براساس پژوهشها در زمینه معنا در زندگی ادعا میشود معنای زندگی بر کاهش اضطراب افراد تأثیر میگذارد (Mozaffari et al., 2017; Kazeminejad et al., 2011; Azimi et al., 2019; Azarakhsh et al., 2020). شناخت جهان و انسان و هدف آفرینش آنها و نیز شناخت زندگی ارزشمند و راه رسیدن بـه آن باعث جهتیابی میل به سوی زندگی معنادار است که دین و مذهب در جهت این شناخت آمدهاند (Bussing et al., 2005) و باورهای مذهبی کاهنده اضطراب مرگاند (Gonen et al., 2012). دین ازنظر فرانکل تکاپویی برای یافتن معنای غایی یا نهایی است که در تاریکترین و سختترین لحظات زندگی، وقتی همه او را فراموش کردهاند، احساس میکند خداوند آنجاست و شاهد بر اوست و در کنارش حضور دارد؛ بنابراین، خدا نیز از عوامل معنادهنده به زندگی از دیدگاه فرانکل است (Frankl, 1972). دین به افراد در درککردن و کنارآمدن با وقایع زندگی کمک میکند (Pargament & Mahoney, 2005/2003) و یک شبکه معنادار را برای فرد با ایمان تأمین میکند که در بطن آن، همه زندگی فهمیده میشود (Herek, 1987). همچنین، بهعنوان یک عامل برای آرامش روانی در نظر گرفته میشود. نداشتن دین و مذهب با سطح بالای اضطراب، افسردگی و افکار خودکشی مرتبط است (Olver, 2013) و درمقابل، انجام رفتارهای مذهبی مانند دعا با سلامت روان ارتباط دارد و نگرش مثبت به دعا و سایر فعالیتهای مذهبی - معنوی مرتبط با دعا میتواند سلامت روان افراد را ارتقا دهد (Khalili et al., 2010) و به کاهش اضطراب نیز منجر شود (Akbari, 2009). دین با راهنماییها و قواعد خاص خود فرد را مجهز میکند که بتواند رفتار مناسبی داشته باشد. دینداری، همان ایمان و اعتقاد قلبی همراه با اعمال شایسته و نیکوست و لازمۀ ایمان، علم و آگاهی است. دین میتواند بهعنوان یک اصل وحدتبخش و یک نیروی عظیم برای سلامت روان، مفید و کمککننده باشد (Bahrami Ehsan, 2000). مرکز ذاتی دینداری خداوندی است که منبعی برای معنایابی و هدفمندی در زندگی است و انگیزه زندگی مطابق با خواست خداوند از او نشئت میگیرد. درکل، زندگی جریان مییابد و چارچوبی معین و خدایی تهیه میکند. دین در قالب نگرش و جهانبینیاش، هدف نهایی و معنای زندگی را در مقابل چشمان انسانهای جویای معنا ترسیم میکند. علامه طباطبائی تعاریف ماهیت دین و ایمان را چنین تصویر میکند: ایمان به هر چیز عبارت است از علم به آن بهاضافۀ التزام به آن؛ به طوری که آثار علمش در عملش ظاهر شود. ایمان نام تصدیق جزمی توأم با التزام است (Tabatabaie, 1995/1989). مطالعات مختلفی بر رابطه بین مذهبیبودن و اضطراب پایین تأکید کردهاند (Amini & Malekshahi., 2001). غباری بناب و حدادی کوهسار (2010) در مطالعهای میزان افسردگی و اضطراب دانشجویان را از روی مفهوم خدا پیشبینی کردند. نتایج مطالعه آنها نشان دادند دانشجویانی که مفهوم منفی از خدا داشتند، از افسردگی و اضطراب بیشتری برخوردار بودند (Ghobari bonab,& HaddadiKoohsar, 2010).
پروندی و همکاران (2018) بیان داشتند امیدواری و جهتگیری مذهبی درونی فاکتورهای مهمی در مقابله مثبت با مشکلات زندگی و حفظ سلامت روانیاند. بحرانها و هیجانات منفی بهعنوان یک متغیر زمینهساز و تهدیدکننده سلامت روانی و ایجاد اختلالات اضطرابی (اضطراب فراگیر، وسواس، هراس، تنیدگی) عمل میکنند (Dong et al., 2017; Bajema et al., 2020; Willgoss et al., 2013; Khodayari Fard et al., 2015). اعتقادات دینی به افراد در مقابله با فشار روانی کمک میکند. اعتقادات و رفتارهایی مانند توکل به خدا، صبر و انجام رفتارهای مذهبی همچون دعا، نماز و روزه میتوانند ازطریق ایجاد امید و تشویق به نگرشهای مثبت موجب آرامش درونی فرد شود؛ بنابراین، به استفاده از مراسم معنوی در کنار درمانهای طبی، برای کنترل و درمان بیماریها در فرایند مراقبتهای پزشکی تأکید شده است (Rafiei, 2011؛ Harris et al., 1999).
مطالعات متعددی نشان دادهاند درگیرشدن با فعالیتهای مذهبی و معنویت با بهبودی بهتر از بیماری، طول عمر بیشتر، مهارتهای مقابلهای، کیفیت زندگی، کاهش اضطراب و افسردگی کمتر مرتبط است (Bussing etal., 2005)؛ برای مثال، اضطراب مرگ بیشتر از ارتباط با بیماری سرطان، به عقاید و دیدگاههای فرد نسبت به مرگ و دنیای پس از مرگ مربوط است؛ به این معنی که هر حادثهای میتواند در کسانی که اعتقادات منفی نسبت به جهان پس از مرگ دارند، ایجاد اضطراب مرگ کند و این مسئله دقیقاً به آموزهها و اعتقادات دینی و معنوی هر فردی ارتباط دارد (Anvari et al., 2012). همچنین، گلهدار و ماسوری (2002) به ارزیابی اثر تلاوت قرآن بر کاهش اضطراب پرداختند و نتایج گویای آن بود که اضطراب با تلاوت قرآن رابطه منفی دارد. بهطور کلی، پژوهشها نشان میدهند جهتگیری مذهبی با اضطراب رابطه منفی دارد (Olver, 2013; Bussing et al., 2005; Abbasi, 2015; Saeedinejad et al., 2010; Birshak et al., 2002 ). شناخت عوامل پیشبینیکننده اضطراب کرونا نقش مهمی در طراحی مداخلات و برنامههای ارتقای سلامت روان دارد. براساس پیشینه ادبیات پژوهشیِ متغیرهای بررسیشده، معنای زندگی، با احساس تعلق داشتن به منجی والا، امیدواری به کمک و یاری خداوند در شرایط مشکلزای زندگی، برخورداری از حمایتهای اجتماعی و حمایت روحانی ارتباط مستقیم دارد. این عوامل، همگی ازجمله منابعی هستند که افراد مذهبی با برخورداری از آنها میتوانند در مواجهه با حوادث، فشار کمتری را تحمل کنند. این افراد مشکلات و شرایط استرسزا را امتحان و آزمایشی از جانب خداوند متعال میدانند و آگاهاند که باید بر آن صبر کنند تا به مراتب بالاتری از رشد دست پیدا کنند. در عصر حاضر، ضرورت دین و ایمان و وجود تکیهگاه و مأمن آرامشی که در همۀ حوادث بتوان به آن پناه برد (Holy Quran, raad, 28)، بیش از هر عصر دیگری احساس میشود. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش پیشبین معنای زندگی و جهتگیری مذهبی در ارتباط با اضطراب کرونا بود. فرضیههای پژوهش عبارت بودند از:
روش پژوهش، جامعۀ آماری و نمونه: روش این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر نوع پژوهش، توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را زنان و مردان گروه سنی ۲۰ تا ۴۰ سال ساکن شهر تهران تشکیل دادند که بیشترین درصد متعلق به فاصله سنی 40-35 سال (35 درصد) بود. با توجه به اینکه حجم جامعه آماری این تحقیق به درستی محاسبهشدنی نبود و در معادلات رگرسیونی از نظریه تابنیک و فیدل (2007) استفاده میشود و همچنین، حجم نمونه براساس این نظریه در تحلیلهای رگرسیونی، کمتر ا ز106 نفر نمیتواند باشد، 300 نفر بهصورت نمونهگیری دردسترس در شرایط پاندمی کرونا انتخاب شدند تا تعمیمپذیری بهتری صورت پذیرد. 243 نفر از آزمودنیها شرکتکننده زن (81%) و تعداد 57 نفر مرد (19%) بودند. در این میان، تعداد 231 نفر از آزمودنیها متأهل (77%)، تعداد 59 نفر مجرد (7/19%) و تعداد 10 نفر مطلقه (3/3%) در این پژوهش حضور داشتهاند. تعداد 15 نفر (5%) از آزمودنیها دارای مدرک تحصیلی زیر دیپلم، 70 نفر دیپلم (3/23%)(23.3%)، 25 نفر کاردانی (3/8%)، 100 نفر کارشناسی (3/33%)، 80 نفر کارشناسی ارشد (7/26%) و 10 نفر در مقطع دکتری (3/3%) در این پژوهش شرکت داشتند.
ابزار سنجش: پرسشنامۀ اضطراب کرونا: احمد علیپور و همکاران (2020) این پرسشنامه را با هدف تعیین میزان اضطراب کرونا در نمونه بالینی ساختند. این پرسشنامه دارای 18 گویه و دو عامل روانی و جسمانی و یک نمره کل است و نمرهگذاری سؤالات در یک مقیاس ازطریق طیف لیکرت بین 0تا 3 است. علیپور و همکاران (2020) مقدار ضریب آلفای کرونباخ را برای کل پرسشنامه، 91/0 به دست آوردهاند که حاکی از روایی مطلوب پرسشنامه است. در پژوهش حاضر، آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه 92/0 به دست آمد. بیشترین و کمترین نمرهای که پاسخدهندگان در این پرسشنامه کسب میکنند، بین 0تا 54 است. نمرات بالا در این پرسشنامه نشاندهنده سطح بالاتری از اضطراب است. با استفاده از روش آلفای کرونباخ پایایی محاسبهشده این مقیاس برای کل پرسشنامه برابر (919/0a=)، برای عامل اول (879/0a=) و برای عامل دوم (861/0a=) به دست آمد. روایی همگرای این پرسشنامه با مقیاس GHQ-28 انجام شد که نتایج نشان دادند همبستگی پرسشنامه اضطراب کرونا با نمره کل پرسشنامه GHQ-28 و مؤلفه اضطراب، اختلال در عملکرد اجتماعی، علایم جسمی و افسردگی بهترتیب 483/0، 507/0، 333/0، 418/0، 269/0 است و کلیه این ضرایب در سطح 01/0 معنادار بود (Alipour et al., 2020).
پرسشنامۀ معنای زندگی[1](MLQ): برای سنجش معنا در زندگی در پژوهش حاضر از پرسشنامه معنا در زندگی (MLQ) استفاده شد که یکی از عمدهترین و پراستفاده ترین پرسشنامهها در این حوزه است (Steger, & Oishi, 2004). پرسشنامه MLQ دارای 10 گویه است که این گویهها دو حالت را در ارتباط با معناداری زندگی میسنجند: الف) وجود معنا، ب) جستوجوی معنا. کلیۀ گویهها روی یک مقیاس لیکرت 7 درجهای از «کاملاً نادرست» (نمره یک) تا «کاملاً درست» (نمره 7)، وجود یا جستوجوی معنا را اندازه میگیرند. براساس گزارشهای استگر و اویشی (2004)، MLQ از پایایی و روایی بالایی برخوردار است. همسانی درونی هر دو خردهمقیاس با استفاده از فرمول آلفای کرنباخ بالا و خوب گزارش شده است؛ برای وجود معنا ضریب آلفا 81/0 و برای جستوجوی معنا این ضریب 84/0 بوده است. همبستگی بین دو خردهمقیاس هم کم بوده است که نشاندهندۀ برازش خوب این دو مقیاس برای سنجش خردهمقیاسهاست. ضریب باز آزمایی آزمون در فاصله یک ماهه 70/0 برای وجود معنا و 73/0 برای جستوجوی معنا گزارش شده است (PoorEbrahimi, 2008). در پژوهش حاضر، ضریب آلفای کرونباخ برای وجود معنا 83/0 و برای جستوجوی معنا برابر 81/0 به دست آمد.
پرسشنامۀ جهتگیری مذهبی: بهرامی احسان (2000) پرسشنامه جهتگیری مذهبی را ساختند که شامل 64 ماده در 4 زیرمقیاس مذهبیگرایی، سازماننایافتگی، ارزندهسازی و کامجویی است. مذهبیگرایی و ارزندهسازی مذهبی از عوامل مثبت این مقیاس و مبتنی بر سازمانیافتگی مذهبیاند که منعکسکننده استقرار نسبی رابطه فرد با مذهب است. اعتقاد به خدا و روز جزا، باور به لزوم رسیدگی به نیازمندان از ویژگیهای مربوط به این دو عامل است. دو عامل دیگر شامل سازماننایافتگی و کامجویی در معنای منفی به کار رفته و نمره بالا در آنها نشانه فقدان مهار خود در مواجهه با گناه، تمایل به کسب لذت و نتیجه فوری، خودخواهی، بیتوجهی به حقوق دیگران، مراقبتنکردن از افکار و اعمال، عدم وظیفهشناسی و یاری مردم و نارضایتی از زندگی است. پاسخها در طیف 5 درجهای لیکرت از کاملاً موافق تا کاملاً مخالف نمرهگذاری میشوند. نتایج تحلیل آماری با استفاده از روشهای گاتمن، اسپیرمن-براون و آلفای کرونباخ نشان میدهند آزمون از ثبات و هماهنگی درونی شایان توجهی برخوردار است. ضریب قابلیت اعتماد محاسبهشده از روشهای دونیمهسازی و اسپیرمن براون برابر با 91/0 و با استفاده از روش آلفای کرونباخ 85/0 به دست آمده است. بهمنظور بررسی ساختار هماهنگی درونی پرسشها از روش اسپیرمن براون استفاده شد. ضرایب قابلیت اعتماد محاسبهشده از روش اسپیرمن براون برابر 91% به دست آمده است. بهرامی احسان (2000) بهمنظور بررسی ساختار هماهنگی درونی پرسشها و بررسی اعتبار و قابلیت اعتماد و اعتبار مقیاس از روش تحلیل عاملی، استفاده کرده است (Bahrami Ehsan, 2000). در پژوهش حاضر، آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه 83/0 به دست آمد.
روش اجرا و تحلیل: با توجه به اینکه پژوهش حاضر در شرایط پاندمی کرونا انجام شد، نمونهگیری در فضای مجازی و ازطریق انتشار اطلاعیه در پلتفرمهای واتساپ، بله و ایتا بود. شرایط سنی (20 تا 40 سال) و سکونت در تهران از ملاکهای اعلامشده برای شرکت در پژوهش بود. آزمودنیها با استفاده از لینک پرسشنامه در سایت پرس لاین[2] پس از تکمیل مشخصات دموگرافیک خود، به سؤالات پاسخ دادند و پس از تکمیل نمونهها، نتایج با استفاده از نرمافزار spss22 بررسی آماری شدند. بهمنظور ملاحظات اخلاقی، شرکتکنندگانِ در پژوهش، ابتدای امر از جنبههای مختلف پژوهش آگاه شدند. همچنین، به آنان اطمینان داده شد که اطلاعات شخصی آنان درنهایت رازداری باقی خواهد ماند. برای بررسی فرضیههای پژوهش از روشهای سنجش ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون خطی چندگانه (به روش enter) استفاده شد.
در این پژوهش، 300 نفر شامل 243 زن (81%) و 57 مرد (19%) شرکت داشتند که میانگین سنی آنها 33/33 سال و بازه سنی 20 تا 40 سال بود. از بین شرکتکنندگان 77% متأهل، 7/19% مجرد و 3/3% مطلقه بودند. برای آزمون فرضیههای 1 و 2 از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. فرض اول این بود که معناداشتن در زندگی با اضطراب کرونا رابطه منفی دارد و فرضیه دوم پژوهش نیز این بود که بین ابعاد مختلف جهتگیری مذهبی با اضطراب کرونا رابطه منفی وجود دارد. جدول 1 شاخصهای توصیفی و ماتریس همبستگی معنای زندگی و اضطراب کرونا را نشان میدهد. با توجه به نتایج جدول 1 و 2، فرضیههای اول و دوم تأیید شدند. فرضیه اول: معناداشتن در زندگی با اضطراب کرونا رابطه منفی دارد. فرضیه دوم: بین ابعاد مختلف جهتگیری مذهبی با اضطراب کرونا رابطه منفی وجود دارد. جدول 1 نشاندهنده ارتباط منفی معنادار معنای زندگی با اضطراب کروناست (01/0>p ،35/0-r= ). همچنین، بین نمره کلی جهتگیری مذهبی و اضطراب کرونا رابطه منفی معناداری وجود دارد (05/0>p ،38/0-r= ). براساس جدول 1، همبستگی زیرمقیاسهای معنای زندگی شامل حضور معنا و جستوجوی معنا با نمره کلی اضطراب کرونا بهترتیب 31/0- و 35/0- است (01/0>p). میزان این همبستگی با زیرمقیاسهای اضطراب کرونا به تفکیک در جدول مشخص است. براساس جدول 2 نیز همبستگی مذهبیگرایی، سازماننایافتگی، ارزندهسازی و کامجویی با اضطراب کرونا بهترتیب 32/0-، 29/0، 28/0-، 32/0 است. با توجه به اینکه سازماننایافتگی و کامجویی از زیرمقیاسهای منفی مربوط به جهتگیری مذهبیاند، با اضطراب کرونا رابطه مثبت و معناداری برقرار کردهاند.
جدول 1. شاخصهای توصیفی و ماتریس همبستگی معنای زندگی و زیرمقیاسهای آن با اضطراب کرونا
Table1. Descriptive indices and correlation matrix of the meaning of life and its subscales with Corona anxiety
ترتیب |
متغیرها |
میانگین |
انحراف معیار |
1 |
2 |
3 |
4 |
5 |
6 |
1 |
معنای زندگی |
68/42 |
101/12 |
1 |
|
|
|
|
|
2 |
حضور معنا |
23/20 |
654/9 |
**37/0 |
1 |
|
|
|
|
3 |
جستوجوی معنا |
45/21 |
895/9 |
**24/0 |
**33/0 |
1 |
|
|
|
4 |
علائم جسمانی |
39/13 |
568/6 |
**33/0- |
**34/0- |
**28/0 - |
1 |
|
|
5 |
علائم روانی |
29/15 |
657/7 |
32/0- |
32/0- |
**38/0 - |
**24/0 |
1 |
|
6 |
نمره کلی اضطراب |
27/24 |
104/11 |
**35/0- |
**31/0- |
**35/0- |
36/0 |
**31/0 |
1 |
05/0> P* , 01/0> P** |
جدول 2. شاخصهای توصیفی و ماتریس همبستگی جهتگیری مذهبی و زیرمقیاسهای آن با اضطراب کرونا
Table2. Descriptive indices and correlation matrix of religious orientation and its subscales with Corona anxiety
متغیر |
میانگین |
انحراف استاندارد |
1 |
2 |
3 |
4 |
5 |
6 |
7 |
1. مذهبیگرایی |
21/49 |
98/12 |
1 |
|
|
|
|
|
|
2.سازماننایافتگی مذهبی |
54/23 |
98/10 |
**45/0- |
1 |
|
|
|
|
|
3. ارزندهسازی مذهبی |
65/29 |
85/11 |
**42/0 |
**35/0- |
1 |
|
|
|
|
4. کامجویی |
59/20 |
65/9 |
**27/0- |
*26/0 |
**32/0- |
1 |
|
|
|
5. علائم جسمانی |
39/13 |
56/6 |
*36/0- |
**54/0 |
**32/0- |
**46/0 |
1 |
|
|
6. علائم روانی |
29/15 |
65/7 |
**47/0- |
*36/0 |
**29/0- |
**31/0 |
**38/0 |
1 |
|
7. نمره کلی اضطراب کرونا |
27/24 |
10/11 |
**32/0- |
**29/0 |
**28/0- |
**32/0 |
**34/0 |
**27/0 |
1 |
05/0> P* , 01/0> P** |
به منظور پیشبینی اضطراب کرونا براساس مؤلفههای معنای زندگی و جهتگیری مذهبی، از تحلیل رگرسیون رگرسیون خطی چندگانه همزمان استفاده شد. مفروضههای تحلیل رگرسیون، پیش از اجرا، بررسی و تأیید شدند. پس از بررسی معناداری رابطه بین متغیرها ازطریق شاخص همبستگی پیرسون، برای انجام تحلیل رگرسیون، سایر پیشفرضهای آن نیز بررسی و تأیید شدند. بهمنظور ارزیابی نرمالبودن توزیع دادههای تکمتغیری، کشیدگی و چولگی تکتک متغیرها بررسی شد. نتایج نشان دادند مقادیر کشیدگی و چولگی همه متغیرها در محدوده 2+ و 2- قرار دارد. همچنین بهمنظور بررسی نرمالبودن دادهها از آزمون کالموگروف-اسمیرنف استفاده شد که برای هیچیک از متغیرها کمتر از 05/0 نبود. بهمنظور ارزیابی همگنی واریانسها نمودار پراکندگی واریانسهای استانداردشده خطاها بررسی و بر این اساس، پیشفرض نرمالبودن باقیماندههای رگرسیونی تأیید شد. همچنین، برای بررسی همخطی بین متغیرهای مستقل، از شاخصهای عامل تورم واریانس (VIF) و شاخص تولرانس (Tolerance) بهره گرفته شد که با توجه به اینکه مقدار شاخص VIF کوچکتر از عدد 10 و شاخص تولرانس بیشتر از 1/0 بود، مشکلی برای همخطی بین متغیرهای مستقل وجود نداشت. به این ترتیب، شروط استفاده از رگرسیون در دادهها برقرار بود. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه همزمان در جدول 3 ارائه شدهاند.
براساس جدول 3، هر یک از متغیرهای مربوط به معنای زندگی و جهتگیری مذهبی در پیشبینی اضطراب کرونا نقش معناداری دارند. حضور معنا و جستوجوی معنا بهترتیب 11% و 16% از واریانس اضطراب کرونا را تبیین میکنند. همچنین، مذهبیگرایی و ارزندهسازی مذهبی بهترتیب 7% و 17% واریانس اضطراب کرونا را تبیین میکنند. دو زیرمقیاس سازماننایافتگی و کامجویی نیز به اندازه 10% و 9% در جهت منفی، قدرت تبیین اضطراب کرونا را دارا هستند. بیشترین میزان تبیین در بین متغیرها متعلق به جستوجوی معنا و ارزندهسازی مذهبی بوده است.
جدول 3. رگرسیون چندگانه اضطراب کرونا براساس متغیرهای معنای زندگی و جهتگیری مذهبی و متغیرهای آنها
Table3. Multiple regression of Corona anxiety based on variables of meaning of life and religious orientation and their variables
متغیرهای پیشبین |
ضریب غیراستاندارد B |
ضریب استاندارد Beta |
t
|
R2 |
ΔR2 |
توان آزمونF |
سطح معنیداری(P) |
مقدار ثابت |
037/14 |
---- |
157/11 |
----- |
----- |
---- |
0005/0 |
حضور معنا |
346/ 0- |
370/0- |
971/ 4 |
11/0 |
106/0 |
706/24 |
001/۰ |
جستوجوی معنا |
427/. - |
240/. - |
963/ 4 |
16/0 |
121/0 |
033/17 |
017/۰ |
مذهبیگرایی |
376/0- |
240/. - |
295/ 2 |
07/0 |
089/0 |
036/18 |
002/0 |
سازماننایافتگی مذهبی |
242/0 |
450/. |
993/ 4 |
10/0 |
104/0 |
928/24 |
001/0 |
ارزندهسازی مذهبی |
273/0- |
420/. - |
834/ 4 |
17/0 |
119/0 |
365/23 |
005/0 |
کامجویی |
331/0 |
270/. |
136/ 3 |
09/0 |
086/0 |
562/14 |
004/0 |
متغیر ملاک: اضطراب کرونا |
هدف اصلی این پژوهش، بررسی نقش پیشبین ابعاد جهتگیری مذهبی و معنای زندگی بر اضطراب کرونا بود. نتایج نشان دادند دو متغیر معنای زندگی و جهتگیری مذهبی با اضطراب کرونا رابطه منفی معنادار دارد و متغیرهای آنها پیشبینیکنندههای خوبی برای اضطراب کرونا هستند. به این ترتیب، هر اندازه نمره معنای زندگی و جهتگیری مذهبی در افراد بالاتر باشد، میزان اضطراب کرونا در آنها پایینتر است. حضور معنا و جستوجوی معنا بهعنوان متغیرهای معنای زندگی و مذهبیگرایی، سازماننایافتگی، ارزندهسازی و کامجویی بهعنوان متغیرهای جهتگیری مذهبی توانستند اضطراب کرونا را پیشبینی کنند. در این میان، قدرت پیشبینیکنندگی جستجی معنا و ارزندهسازی مذهبی از سایر متغیرها بالاتر بود.
بحرانها و هیجانات منفی بهعنوان یک متغیر زمینهساز و تهدیدکننده سلامت روانی عمل میکنند (Bajema et al., 2020)؛ همچنین، میتوانند مجموعهای از نشانهها تا اختلالات بالینی جدی مانند افسردگی، اضطراب، افزایش احساس تنهایی، کاهش حمایت اجتماعی، کاهش امید به زندگی را به وجود آورند (Shigemuraet al., 2020). در این بحران جهان شمولی که 93 درصد از مبتلایان کرونا علائم اضطراب را تجربه کردهاند (Shigemura et al., 2020)، بیش از پیش دغدغه روانشناسان معطوف به عوامل همبسته و مؤثر بر اضطراب شده است. روانشناسی مثبت به دنبال سلامت روانی افراد و در نتیجهاش، نسلی سالم است. پارگامنت و ماهونی (2003) در نظریه خود به این امر اشاره کردند که مذهب و معنویت با سلامت جسمی و روانی در ارتباطاند. همچنین، نقش مذهب در بهداشت روانی و کاربرد راهبردهای معنوی حائز اهمیت است. مذهب یک «نظام با معنی» تصور میشود که افراد از آن برای کمک به فهم مسائل جهان، پیشبینی و مهار وقایع، حفظ عزت نفس استفاده میکنند. تعلیمات دینی علاوه بر مسائل فردی، حول محور توجهات اجتماعی و اخلاقی نیز میگردد و درنهایت، تلاش میکند تا دیدگاهی جهانی به انسانها بدهد. دیدگاه و سبک زندگیای که در کمترین زمان نتیجهبخشی، آرامش و تسکین در زندگی دنیا و درنهایت، آرامش ابدی در آخرت را به دنبال خواهد داشت.
طبق پژوهشهای بیرشک و دیگران (2002)، امینی و ملکشاهی (2001)، گله دار و ساکی (2002)، پارگامنت و دیگران (1990)، غباری بناب و حدادی (2010)، ارتباط جهتگیری مذهبی با اضطراب همسو با پژوهش حاضر است؛ یعنی مذهب به افراد در درککردن و کنارآمدن با وقایع زندگی کمک میکند. همچنین، در ایجاد احساس امید، صمیمیت با دیگران، آرامش هیجانی، خودشکوفایی، احساس راحتی، مهار تکانه، نزدیکی با خدا و کمک به حل مشکلات نقش بسزایی دارد. همچنین، شیوههای مقابله، تواناییهای شناختی و رفتاریاند که در کنترل فشار روانی بسیار مؤثرند (Pargament & Mahoney, 2005/2003). در دیدگاه مذهبی، اعتقاد به خدایی که همواره جزئی از زندگی انسان است، اولویت دارد؛ به طوری که فرد معتقد، حضور و وجود خدا را همواره در زندگی خود احساس میکند، در تمامی لحظات، حتی در لحظههای سختی و ناراحتی و در حوادث ناگوار، خود را تنها نمیبیند و او را شاهد و ناظر رفتار خود میداند. نخستین راهى که اسلام براى مسئله اضطراب و دلهرهها پیشنهاد مىکند، ایمان و توکل به خداست. تکیه بر خالقى که قادر، آگاهترین و مهربانترین نسبت به بندگانش است. تکیهگاهى همیشگى که همه مىمیرند، ولى او باقى است (Holy Quran., taha, 73). همه دچار مشکل میشوند، ولى او همیشه قهار و مسلط و حاکم بر همهچیز است. دومین راهى که قرآن کریم به ما نشان مىدهد، یاد خدا است که ترس از مرگ را به آرامش تبدیل مىکند و ترس از هجوم مشکلات و گرفتاریها را از بین مىبرد. یاد خدا دلهرهها و ترسهاى گوناگون را از میان میبرد. انجام آداب و مناسک مذهبی و نیز تلاوت قرآن - که تنها بخشی از به یاد خدا بودن است - اضطراب را میکاهد و آرامش را نصیب قلب انسان میکند (Amini & Malekshahi, 2001; Geleh Dar & Sacki, 2002).
خداوند در قرآن دربارۀ تأثیر یاد خدا در آرامش و رهایى از اضطراب مىفرماید «الَّذِینَ آمَنُواْ وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکْرِ اللّهِ أَلاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ (Holy Quran., Raad, 28)؛ همان کسانى که ایمان آوردهاند و دلهایشان به یاد خدا آرام مىگیرد، آگاه باش که با یاد خدا دلها آرامش مییابد». اینگونه اعتقاد به خداوند به زندگی فرد معنا میبخشد. رابطه معنای زندگی و احساس آرامش و امنیت روانی را بیشتر دانشمندان بهصراحت یا بهصورت ضمنی پذیرفتهاند. افزایش واکنش و هیجانهای مثبت ازجمله امیدواری، خوشبینی، آرامش و کاهش واکنش و هیجانهای منفی مانند اضطراب، غمگینی و ناامیدی نیز از پیامدهای روانشناختی دعا به حساب میآید. ذهنیت مثبت از خداوند با سطوح اضطراب و افسردگی پایین و سلامت روانی بالا مرتبط است (Ghobari bonab,& HaddadiKoohsar, 2010).
در ارتباط با تبیین ارتباط معناجویی با اضطراب، نتایج پژوهش استگر و دیگران (2009) با یافتههای این پژوهش همسو است. مرکز ذاتی دینداری، خداوندی است که منبعی برای معنایابی و هدفمندی در زندگی است و انگیزه زندگی مطابق با خواست خداوند از او نشئت میگیرد، در کل زندگی جریان مییابد و چارچوبی معین و خدایی تهیه میکند. دین در قالب نگرش و جهانبینیاش هدف نهایی و معنای زندگی را در مقابل چشمان انسانهای جویای معنا ترسیم میکند. دین، از گذشته میگوید، از سرگذشت انسان تا عبرت گرفته شود، از آینده میگویند تا بفهماند زندگی بیهدف نیست، دنیا پس از آفرینش رها نشده است، از انسانهای بزرگ میگوید و اهداف متعالیشان؛ دین از آفرینش میگوید، از حال و انتخابهایمان؛ دین تمام معانی را به زبان قابل فهم انسانها را ترجمه میکند. بهطور کلی، رفتارهای مرتبط با معنویت، مذهب و سلامت روان با یکدیگر ارتباط معناداری نشان میدهند (Khalili et al., 2010) و دعا با اضطراب رابطه معکوس دارد (Akbari, 2009).
در پژوهشی با موضوع تعیین ارتباط اضطراب مرگ با شدت بیماری، افسردگی و باورهای مذهبی در 100 بیمار مبتلا به بیماری شدید طبی، به این نتایج دست یافتند که باورهای مذهبی ارتباط منفی با اضطراب مرگ دارد و این قویترین عامل حفاظتی اضطراب مرگ در بیماران بود (Gonen et al., 2012)؛ بنابراین، افراد در مواجهه با عوامل استرسزا از راهکارهای مختلفی برای مقابله با آن استفاده میکنند. در کنار سایر منابع مقابله با استرس، توجه به مذهب و مناسک، اهمیت زیادی در افزایش آرامش و رویارویی بهتر با عوامل تهدیدکننده و استرسزا (مانند بحران شیوع بیماریهای واگیردار مانند کووید-19) دارد (Olver, 2013). درنهایت، دین هدف متعالی زندگی را به انسانها نشان میدهد و هدفدارشدن زندگی، آرامش و تسکین را به همراه خواهد داشت؛ بنابراین، بهطور کلی، معناجویی و جهتگیری مذهبی پیشبینیکننده اضطراب کرونا هستند.
از محدودیتهای پژوهش حاضر، جمعآوری اطلاعات بهصورت مجازی به دلیل شرایط پاندمی کرونا بود. همچنین، از پیشنهادهای این مطالعه، بررسی مجدد فرضیهها در شرایط غیرمجازی و همراه با ارائه پرسشنامه مداد و کاغذی و نیز استفاده از نمونههای مساوی زن و مرد است. همچنین، در نظر داشتن جنسیت بهعنوان یک متغیر تعدیلکننده در این پژوهش میتواند نتایج جالب توجهی را دربارۀ سطح معناگرایی و مذهبیبودن زنان و مردان و اثر آن بر وضعیت سلامت روان مشخص کند.
[1] MLQ: Meaning of Life Questionnaire
[2] Porsline