Document Type : Research Paper
Authors
1 PhD Student, Department of Psychology, Faculty of Educational Sciences and Psychology, Isfahan (Khorasgan) Branch, Islamic Azad University, Isfahan, Iran.
2 Associate Professor, Department of Psychology, Faculty of Educational Sciences and Psychology, Isfahan (Khorasgan) Branch, Islamic Azad University, Isfahan, Iran.Isfahan (Khorasgan) Branch, Isfahan, Iran.
3 Associate Professor, Department of Psychology, Faculty of Educational Sciences and Psychology, Isfahan (Khorasgan) Branch, Islamic Azad University, Isfahan, Iran.
Abstract
Keywords
نوجوانی دوره انتقال از کودکی به بزرگسالی است و این انتقال با آسیبهای جسمی و روانی ازجمله افسردگی[1] (Mridha et al., 2021)، همراه و به از دست دادن علائق، خلقوخوی پایین و طیف وسیعی از علائم عاطفی، شناختی، جسمی و رفتاری منجر میشود (Daud & Zakar, 2021). افسردگی تأثیر مخربی بر تواناییها، عملکرد، روابط و سایر زمینههای زندگی نوجوانان دارد (Sarizadeh & Akbari, 2021). همچنین، شیوع افسردگی در نوجوانان بسیار بالا و در دختران دو برابر پسران است و این تفاوت جنسیتی از نوجوانی آغاز (Michelini et al., 2021) و بهویژه در مقطع متوسطه دوم افزایش مییابد (Moeini et al., 2019). شیوع افسردگی در ایران نیز بالا و در نوجوانان دختر 6/52 درصد برآورد شده است (Moeini et al., 2019). همچنین، افسردگی با فقدان منابع مثبت مرتبط است و شواهد محکمی وجود دارد که کاهش منابع مثبت در بیتوجهی، فقدان علاقه، فقدان اعتماد به خود و غمگینی دخیلاند و افزایش آنها نشانههای افسردگی را کاهش میدهد. ازجمله این منابع مثبت، سرمایه روانشناختی[2] از سازههای اصلی روانشناسی مثبت است (Song et al., 2019).
سرمایه روانشناختی، منبعی برای حفظ وضعیت روانشناختی مثبت فرد فراهم میکند (Luthans et al., 2006) و مشخصه آن داشتن اعتماد به خود (خودکارآمدی)، ایجاد اسناد مثبت در موفقیتهای حال و آینده (خوشبینی)، پشتکار و ثابتقدم بودن در رسیدن به هدف و تعیین مسیرها بهمنظور موفقیت (امیدواری) و به وضعیت عادی برگشتن پس از تحمل مشکلات (تابآوری) است (Avey et al., 2010). این مؤلفهها به زندگی فرد معنا میبخشند و فرد را برای عمل ازطریق یک فرآیند مشارکتی آماده میکنند (Mirsharifi et al., 2019). از دیگر متغیرهای مثبتی که سطوح پایین آن با نشانههای افسردگی، نشخوار فکری، شرم، انتقاد از خود و ترس از شکست همراه است، شفقت به خود[3] است (Barnard & Curry, 2011). نف (2003) شفقت به خود را اتخاذ رویکردی متعادل و حمایتگر از خود در موقعیتهای سخت و یادآوری تنهانبودن فرد در رنج خود میداند. درواقع شفقت به خود به افزایش توانایی خود برای شناخت و ایجاد انگیزه تغییر معنادار کمک میکند (Pauley & McPherson, 2010) و از سه خردهمقیاس مثبت (خودمهربانی، انسانیت مشترک و ذهنآگاهی) و سه خردهمقیاس منفی (خود قضاوتی، انزوا و همانندسازی افراطی) تشکیل و با کاهش علایم افسردگی مرتبط است (Egan et al., 2021).
درخور ذکر است اختلالات خلقی علاوه بر نرخ شیوع بالا میزان عود بالایی نیز دارند (Hallis et al., 2017) و در بهترین حالت دو سوم افراد افسرده در طول درمان با درمان شناختیرفتاری به درمان پاسخ نمیدهند و همچنین، نشانههای نیمی از افرادی که معیارهای تشخیصی افسردگی پس از درمان را ندارند، در طول دو سال بعد عود میکند. این نتایج برای مداخلات مشابه نیز صدق میکند (Dunn & Roberts, 2016). این موضوع موجب شده است تا ادغام درمانها در بحث اختلالات خلقی اهمیت ویژهای یابد (Hallis et al., 2017). یکی از ادغامهایی که بهتازگی بهطور نظری و بارها مطرح شده، ادغام درمان پذیرش و تعهد[4] با درمان وجودی[5] است (Hussein, 2020; Lee, 2017; Rainer & Gay, 2013; Ramsey-Wade, 2015; Wilms, 2016; Garcia & Alvarez, 2010). درمان پذیرش و تعهد، بهمنظور غلبه بر محدودیتهای درمان شناختیرفتاری در زمینه موضوعات وجودی (Hussein, 2020; Lee, 2017; Rainer & Gay, 2013; Wilms, 2016) و با هدف افزایش انعطافپذیری روانشناختی ایجاد شده است (Hayes et al., 2012)؛ اما با توجه به اهمیت مضامین وجودی در درمان اختلالات خلقی بهویژه فقدان معنا و اضطراب مرگ در افراد افسرده (Lybbert et al., 2019; Shumaker, 2012)، در این درمان درخصوص چگونگی خطاب قرار دادن معنا و اضطراب مرگ ابهام وجود دارد (Hussein, 2020; Lee, 2017; Rainer & Gay, 2013; Wilms, 2016)؛ بنابراین، با توجه به شباهتهای این درمان با درمان وجودی در زمینه موضع غیرآسیبشناسی به درد و پریشانی انسان، تأکید بر پذیرش رنج بهعنوان بخشی از وجود انسان، رابطه غیر سلسلهمراتبی بین مراجع و درمانگر، تمرکز بر آزادی و انتخاب و تمرکز بر ارزشها (Hussein, 2020; Lee, 2017; Ramsey-Wade, 2015; Wilms, 2016)، و این نکته که درمان پذیرش و تعهد ازنظر تئوری میتواند با درمانهای سازگار دیگر ادغام شود (Turrell & Bell, 2016)، در این پژوهش، بهمنظور غنیسازی متقابل، این دو درمان، ترکیب و درمان پذیرش و تعهد وجودنگر[6] ایجاد شد؛ سپس با درمان شفقتمحور[7] که بر کاهش خصومت خودجهتداده و درمان الگوهای فکری معطوف به افسردگی میپردازد (Gilbert, 2009) مقایسه شد تا شواهدی از اعتبار تطبیقی و بیرونی درمان نوین پذیرش و تعهد وجودنگر فراهم شود. با توجه به اینکه درمانهای وجودی و پذیرش و تعهد، بیشتر بر معنا و ارزش متمرکز بوده و درمان شفقتمحور بیشتر بر هیجان متمرکز است، به نظر میرسد انتخاب این درمان برای مقایسه با درمان تعهد و پذیرش وجودنگر مناسب باشد.
درمان شفقتمحور رویکردی پرکاربرد برای پریشانیهای هیجانی و آموزش ذهن شفقتورز است (Hughes et al., 2021) و نشان میدهد مغز تکاملیافتۀ ما به دلیل طراحی اولیهاش بهطور بالقوه مشکلساز است (Gilbert, 2014). با توجه به اینکه انتقاد از خود یک فرآیند مرکزی است که توسط مداخلات شفقتآمیز هدف قرار میگیرد (Gilbert, 2017)، شفقت به خود بهعنوان یک استراتژی خودتنظیمی مهم برای مقابله با رنج ازطریق اذعان به احساسات ناخوشایند همراه با مهربانی به خود، ایجاد ارتباط بین تجربیات شخصی و تجربیات انسانی و همراهی درد با ذهنآگاهی به جای انتقاد از خود، منزویکردن خود و همذاتپنداری بیش از حد با درد (Wu et al., 2018)، افراد را تشویق میکند که رفتارهای مشفقانه را برای دسترسی به سیستمهای آرامشبخش تمرین کنند (Leaviss & Uttley, 2015). ارزیابی اثربخشی این درمان نیز نشان میدهد درمان شفقتمحور بر افزایش حرمت خود، کاهش استرس، احساس آرامش، درمان افسردگی و بهبود انتقاد از خود مؤثر است و باعث کاهش نشانههای اضطراب، استرس و افسردگی و ترغیب هیجانات مثبت در دانشآموزان دختر میشود (Jorjorzadeh et al., 2021).
در بررسی پیشینۀ پژوهش، شواهد پژوهشی حاکی از مقایسه اثربخشی این درمانها در گروههای بالینی مختلف بر سرمایه روانشناختی یافت نشد؛ اما اثربخشی هر یک از درمانها بهطور مجزا بر سرمایه روانشناختی در داخل و خارج از ایران در نمونههای دیگر بررسی شده است؛ ازجمله، اثربخشی درمان شفقتمحور بر سرمایه روانشناختی دختران مبتلا به ازدواج دیرهنگام از جرجرزاده و همکاران (2021)؛ در دختران نوجوان مبتلا به دیابت نوع یک از حمیدی و همکاران (2021) و در دختران دارای شکست عاطفی از احمدپور دیزجی و همکاران (2017). تأثیر درمان پذیرش و تعهد بر سرمایه روانشناختی نیز در بیماران دارای سندروم رودهتحریکپذیر از میرشریفی و همکاران (2019)؛ در نوجوانان چینی از فانگ و دینگ (2020)؛ در زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروز از اسکندری و همکاران (2021) و در بیماران تالاسمی از خسروانی شایان و همکاران (2020) بررسی شده است. عینبیگی و همکاران (2020) هم اثربخشی درمان پذیرش و تعهد و درمان وجودی بر سرمایه روانشناختی در سالمندان و امینجعفری و صالحپور (2017) اثربخشی آموزش رویکرد وجودی بر افزایش سرمایه روانشناختی زنان خانوادههای نظامی را بررسی و نتایج همه پژوهشها به غیر از پژوهش احمدپور دیزجی و همکاران (2017) نشاندهندۀ تأثیر درمان پذیرش و تعهد، درمان شفقتمحور و درمان وجودی بر سرمایه روانشناختی است. درخصوص متغیر شفقت به خود نیز موسوی و همکاران (2021) مقایسۀ اثربخشی درمان شفقتمحور و درمان پذیرش و تعهد بر خودشفقتی زنان مبتلا به لوپوس اریتماتوزسیستمیک را بررسی کرده است و نتایج حاکی از آن بود که این دو درمان در بهبود خودشفقتی در مراحل پسآزمون و پیگیری مؤثر بودند.
در پایان با توجه به امکان ادغام درمان پذیرش و تعهد با درمانهای سازگار از لحاظ نظری و با در نظر گرفتن اینکه پژوهشهای جدید بهمنظور درمان افسردگی، این درمان را با درمانهای دیگری مانند درمان فعالسازی رفتاری ادغام کردهاند (Zettle et al., 2015) و همچنین، با وجود تأکیدهای مکرر بر ادغام درمان پذیرش و تعهد با درمان وجودی، تاکنون چنین بسته درمانی تهیه نشده است؛ بنابراین، پژوهش حاضر با توجه به عدم ادغام این دو درمان، عدم تدوین بسته درمانی پذیرش و تعهد وجودنگر، مشکلآفرین بودن افسردگی در دختران نوجوان و تأثیر آن بر بزرگسالی و زمینههای مختلف زندگی آنان (Auerbach et al., 2014; Sarizadeh & Akbari, 2021)، اهمیت منابع مثبت ازجمله سرمایه روانشناختی و شفقت به خود در کاهش علائم افسردگی (Barnard & Curry, 2011; Song et al., 2019) و همچنین، نبود پیشینه پژوهشی با هدف مقایسه اثربخشی این دو درمان بر سرمایه روانشناختی و شفقت به خود دختران نوجوان افسرده و در راستای برطرفکردن شکافهای موجود در زمینه درمانهای مؤثر برای نوجوانان افسرده و نیز آشکارکردن مسیر مطالعه و درمان و رفع خلأ دانش موجود صورت گرفت. نوآوری پژوهش حاضر بهصورت صریح، مقایسه اثربخشی بسته درمانی پذیرش و تعهد وجودنگر با تمرکز بر معناجویی و مواجهه با اضطراب مرگ در کنار پذیرش و اقدام متعهدانه با درمان شفقتمحور بر نوجوانان افسرده است. فرضیههای زیر در این مطالعه آزموده شدند:
روش
روش پژوهش، جامعۀ آماری و نمونه: روش پژوهش حاضر، نیمهآزمایشی با طرح سهگروهی، شامل گروههای درمان پذیرش و تعهد وجودنگر، درمان شفقتمحور و گروه کنترل و شامل سه مرحله پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری بود. جامعه آماری، دختران نوجوان با اختلال افسردگی در ناحیه سه آموزش و پرورش شهر اصفهان، در زمستان 1400-1399 بودند که طی فراخوان در مدارس دخترانه مقطع متوسطه دوم 254 نفر برای شرکت در پژوهش اعلام تمایل کردند. از این تعداد، پس از غربالگری اولیه، مطابق با پرسشنامه افسردگی نوجوانان کوتچر، 199 نفر با اختلال افسردگی تشخیص داده شدند. از این تعداد، 45 نفر با بررسی معیارهای ورود و خروج ازطریق مصاحبه ساختاریافته به شیوه نمونهگیری هدفمند، انتخاب و سپس بهطور تصادفی در سه گروه درمان پذیرش و تعهد وجودنگر، درمان شفقتمحور و کنترل (هر گروه 15 نفر) جایدهی شدند. معیارهای ورود علاوه بر کسب حداقل نمره شش در پرسشنامه افسردگی نوجوانان کوتچر، شامل دامنه سنی 19-15 سال، رضایت آگاهانه برای شرکت در پژوهش، دریافتنکردن درمانهای موازی و معیارهای خروج نیز تمایلنداشتن به ادامه درمان و غیبت دو جلسه یا بیشتر در جلسات درمان بود. ملاحظات اخلاقی مانند رعایت رازداری، اختیار برای کنارهگیری از پژوهش، اطلاعرسانی دربارۀ پژوهش، استفاده از دادهها فقط در راستای اهداف پژوهش و ارائه آموزش به گروه کنترل پس از اتمام دوره پیگیری مدنظر قرار گرفتند. کمیته اخلاق در پژوهشهای زیستپزشکی دانشگاه آزاد اسلامی پژوهش حاضر را با کد اخلاق IR.IAU.KHUISF.REC.1399.202 تصویب کرد.
ابزار سنجش: پرسشنامۀ افسردگی نوجوانان کوتچر[8]: برای غربالگری اولیه از پرسشنامه یازده سؤالی افسردگی نوجوانان کوتچر استفاده شد. کوتچر و همکاران این پرسشنامه را در سال 2002 بهصورت خودگزارشی ساختند (Brooks et al., 2003) که دارای دو خردهمقیاس افسردگی اساسی (سؤالات 1 تا 9) و خودکشی (سؤالات 10 و 11) است. آزمودنی به هر سؤال با توجه به همخوانی آن با حالات روحی خود در هفته گذشته پاسخ میدهد. پاسخها بهصورت مقیاس چهار لیکرتی (3-0) طراحی شدند و نمرهگذاری در تمامی عبارات بهصورت مستقیم و دامنه نمرات بین 0 تا 33 است. نمره هر آزمودنی عبارت است از مجموع نمرات او در تمامی عبارات و افزایش در نمرات به مفهوم افزایش در شدت افسردگی است. در تفسیر نمرات، نقطه برش شش با کارایی دقت تشخیص 92 درصد، نوجوانان افسرده را از غیرافسرده متمایز میسازد. علاوه بر این، پرسشنامه حاضر روایی بالایی با مقیاسهای مشابه خود دارد (5/0 تا 55/0) و پایایی آن 84/0 گزارش شده است (Brooks et al., 2003). پایایی این مقیاس در ایران با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 79/0 برآورد شده است (Habibi et al., 2016) و در پژوهش حاضر نیز آلفای کرونباخ 89/0 به دست آمد.
پرسشنامۀ سرمایۀ روانشناختی[9]: برای سنجش سرمایۀ روانشناختی از پرسشنامۀ سیزده سؤالی ناگیوئن و همکاران (2012) استفاده شد. این پرسشنامه دارای چهار خردهمقیاس خودکارآمدی (چهار سؤال)، خوشبینی (سه سؤال)، امیدواری (سه سؤال) و تابآوری (سه سؤال) است و از مجموع نمرات این چهار خردهمقیاس، سرمایه روانشناختی کلی به دست میآید. مقیاس پاسخگویی این پرسشنامه، ششدرجهای (کاملاً مخالفم=1 تا کاملاً موافقم=6) و دامنه نوسان امتیازات کلی آن از 13 تا 78 و در خردهمقیاس خودکارآمدی از 1 تا 24 و در خردهمقیاسهای خوشبینی، امید و تابآوری از 1 تا 18 متغیر است. افزایش امتیازات به معنای افزایش سرمایه روانشناختی است. ناگیوئن و همکاران (2012) با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی نشان دادند بارهای عاملی مؤلفههای سرمایه روانشناختی تأیید شده است. همچنین، نشان دادند ضرایب پایایی خودکارآمدی، خوشبینی، امیدواری و تابآوری بهترتیب برابر با 87/0، 72/0، 67/0 و 6/0 است. گلپرور (2016) پایایی این پرسشنامه را در دو مطالعه 92/0 و 94/0 به دست آورد. آلفای کرونباخ این پرسشنامه در پژوهش حاضر 92/0 به دست آمد.
مقیاس شفقت به خود[10]: رائیس و همکاران (2011)، فرم کوتاه مقیاس شفقت به خود را با هدف ایجاد ابزاری کوتاهتر با ساختار عاملی مشابه با فرم 26 سؤالی، تدوین و در جمعیت آلمانی بررسی کردند. این مقیاس شامل 12 گویه است که پاسخها در دامنه 5 درجهای لیکرت از تقریباً هرگز (1) تا تقریباً همیشه (5) قرار میگیرند. دامنه نوسان امتیازات بین 12 تا 60 و افزایش در نمرات به معنی افزایش در شفقت به خود است. این مقیاس سه مولفۀ دوقطبی را در شش خردهمقیاس مهربانی با خود/خودقضاوتی، ذهنآگاهی/همانندسازی افراطی و اشتراکات انسانی/انزوا اندازهگیری میکند. خردهمقیاسهای مهربانی با خود، ذهنآگاهی و اشتراکات انسانی بهصورت مستقیم و خردهمقیاسهای خودقضاوتی، همانندسازی افراطی و انزوا بهصورت معکوس نمرهگذاری میشوند. فرم کوتاه با فرم بلند همبستگی بالایی دارد (97/0= r). پایایی بازآزمایی این مقیاس 92/0 گزارش شده است (Raes et al., 2011). در ایران پرسشنامه شفقت به خود از همسانی درونی مناسبی برخوردار بوده و ضریب آلفای کرونباخ عامل اول 79/0، عامل دوم 71/0 و عامل سوم 68/0 به دست آمده است. کل پرسشنامه شفقت به خود دارای ضریب اعتبار 86/0 بوده که نشاندهندۀ پایایی مناسب آزمون است (Khanjani et al., 2016). در مطالعه حاضر، آلفای کرونباخ این پرسشنامه 92/0 به دست آمد.
روش اجرا و تحلیل: پس از جایدهی تصادفی شرکتکنندگان به دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل، گروههای آزمایش طی ده جلسه 90 دقیقهای بهصورت گروهی دو روز در هفته و به مدت حدود یک ماه و نیم تحت آموزش قرار گرفتند و گروه کنترل در این مدت، درمانی دریافت نکرد. شایان ذکر است درمان پذیرش و تعهد وجودنگر برای اولینبار و بهطور اختصاصی برای این پژوهش بر حسب متون درمان پذیرش و تعهد و درمان وجودنگر با استفاده از تحلیل شبکههای موضوعی (مضمونی) قیاسی نظریهمحور مبتنی بر رویکرد آتراید-استرلینگ (2001) طی یک فرآیند پیچیده و طولانی چندماهه بهصورت محققساخته تهیه و تدوین شد؛ بدینگونه که ابتدا ۱۰ مضمون سازماندهندۀ ارزشها، اقدام متعهد، پذیرش، معنا، گسلش، مسئولیتپذیری، ذهنآگاهی، اضطراب مرگ، انزوا و خود بهعنوان زمینه حول محور درمان پذیرش و تعهد و درمان وجودی بهعنوان مضامین فراگیر در نظر گرفته شدند و مضامین پایه و مصادیق توصیفی و تشریحی هر مضمون سازماندهنده از منابع مربوطه استخراج شدند. سپس مطابق با نظریات مبتنی بر ادغام درمان پذیرش و تعهد و درمان وجودی (رمزی-وید، ۲۰۱۵؛ ویلمز، ۲۰۱۶؛ لی، ۲۰۱۷)، مضامین فراگیر همخوان ادغام و هفت مؤلفه معنا و ارزشها، مسئولیتپذیری و اقدام متعهد، ذهنآگاهی، گسلش، خود بهعنوان زمینه، اضطراب مرگ و پذیرش و انزوا ایجاد شدند و در یک بررسی تخصصی متمرکز توسط دو داور مستقل، تناسب و ارتباط نظری و منطقی بین مضامین فراگیر، مضامین سازماندهنده و مضامین پایه ارزیابی شد و مواردی که توافق ۸/۰ و بالاتر برای آنها وجود داشت، به همان ترتیب حفظ و مقولاتی که توافق بر سر ارتباط بین مضامین فراگیر، مضامین سازماندهنده و مضامین پایه کمتر از ۸/۰ دهم بود، بر پایه پشنهادات دو داور، بازنگری نهایی شد و درنهایت، پایایی فرایند و محتوای کدگذاری انجامشده برای بسته درمانی پذیرش و تعهد وجودنگر با ضریب نسبت روایی محتوایی، ۹۸/۰ تأیید شد. پس از کسب اطمینان از روایی و پایایی تحلیل مضامین تا این مرحله، با تحلیل محتوای متعارف، فنون آموزشی مرتبط با هر یک از مضامین پایه و مصادیق توصیفی و تشریحی، هفت مضمون سازماندهنده (معنا و ارزشها، مسئولیتپذیری و اقدام متعهد، ذهنآگاهی، گسلش، خود بهعنوان زمینه، اضطراب مرگ و پذیرش و انزوا) استخراج شدند. سپس با توجه به محتوا و گستره مضامین پایه و مصادیق، درنهایت ۱۰ جلسه ۹۰ دقیقهای برای بسته درمانی پذیرش و تعهد وجودنگر در نظر گرفته و بسته آموزشی اولیه طراحی شد. پس از طراحی بسته درمانی اولیه، دو داور مسلط به درمان پذیرش و تعهد و درمان وجودی دارای درجه دکتری تخصصی روانشناسی، بسته را به دقت بررسی و اصلاحات اولیه در محتوای بسته درمانی را ارائه کردند. پس از انجام اصلاحات دو داور اولیه، بسته درمانی دوباره براساس نظر شش داور متخصص روانشناس فعال در حوزه درمانهای روانشناختی، ازنظر محتوای جلسات، ساختار درمان، کفایت درمان و مناسببودن طول زمان درمان ارزیابی شد و ضریب توافق 0.83 و مطلوب برای آن به دست آمد. این بسته درمانی نوین طی یک مطالعه مقدماتی روی 18 نفر از دختران نوجوان افسرده، بررسی و اعتبار و اثربخشی آن برای اجرای نهایی تأیید شد. درمان شفقتمحور نیز ازطریق بسته درمانی رنجبرکهن و نوری (2017) اجرا شد که در مطالعات قبلی در ایران اجرا و تعیین اعتبار شده است. خلاصه محتوای جلسات درمان پذیرش و تعهد وجودنگر و درمان شفقتمحور در جداول 1 و 2 ارائه شده است. در ابتدای شروع درمان، علاوه بر دریافت ویژگیهای جمعیتشناختی، سطح سرمایه روانشناختی و شفقت به خود هر گروه بهعنوان پیشآزمون و پس از اعمال مداخلات بهعنوان پسآزمون و یک ماه پس از مداخله بهعنوان پیگیری سنجش شدند.
جدول 1. خلاصه جلسات درمان شفقتمحور با اقتباس از رنجبرکهن و نوری
Table 1. Summary of compassion-focused therapy sessions (Ranjbar kohan and Nori)
جلسات |
محتوای جلسات درمان شفقتمحور |
اول |
آشنایی شرکتکنندگان و درمانگر با یکدیگر و ایجاد ارتباط درمانی، توضیح دربارۀ درمان شفقتمحور، هیجانات و ذهنآگاهی و سپس اجرای تمرین تنفس ذهنآگاهانه، با هدف آشنایی اولیه با درمان شفقتمحور انجام شد. تمرین تنفس ذهنآگاهانه دو دقیقه در روز بهعنوان تکلیف ارائه شد. |
دوم |
مدل سه سیستم تنظیم هیجان و نحوه تعامل آنها، شامل سیستم هیجانی تهدید، سیستم هیجانی انگیزه و جستوجوی منبع، سیستم هیجانی آرامش و رضایتمندی با هدف آشنایی مراجعان با سیستم سه حلقهای معرفی شد. تمرین رسم هیجانات شخصی بهعنوان تکلیف ارائه شد. |
سوم |
رویکرد ذهن شفقتورز (توجه، تفکر، استدلال، تصور، انگیزه، رفتار و هیجان) با رسم نمودار و با هدف ایجاد مقدمهای بر ذهن شفقتورز معرفی شد. تمرین خود مشفق دستکم دوبار در هفته بهعنوان تکلیف ارائه شد. |
چهارم |
مغز قدیم و جدید و هیجانات منفی و تهدیدکننده از منظر سیستم سهحلقهای با هدف شناخت مغز پر دردسر یا فریبکار معرفی شد. کار با مدل سهحلقهای و تنفس آرامبخش بهعنوان تکلیف ارائه شد. |
پنجم |
بررسی طیف هیجانات و برخی از هیجانات مثل افسردگی، اضطراب و خشم از دیدگاه ذهن مشفق و کشف بخشهای مختلف یک هیجان با هدف شناسایی طیف هیجانات انجام شد. تمرین ترسیم بخشهای مختلف یک هیجان دربارۀ یک تجربه هیجانی اخیر بهعنوان تکلیف ارائه شد. |
ششم |
معرفی مؤلفههای شفقت و بررسی الگوهای گذشته و واکنش مغز قدیم و جدید در مقابل موانع و مشکلات با هدف چگونگی تغییر الگوهای دردسرساز انجام شد. تمرین بررسی یک هیجان اخیر با توجه مؤلفههای شفقت بهعنوان تکلیف ارائه شد. |
هفتم |
ادامه کار با عادتهای هیجانی و معرفی مهارتهای شفقت، تفکر و رفتار مشفقانه با هدف توسعه ذهن شفقتورز انجام شد. تمرین ایجاد فضای امن بهعنوان تکلیف ارائه شد. |
هشتم |
یادآوری مهارتهای شفقت، توضیح دربارۀ نقش شفقت در هدایت نحوه تفکر و واکنشها و بررسی خودانتقادی و علل و پیامدهای آن انجام شد. سپس نوع واکنشها در مقابل شکستها و موانع (سبک انتقادگر و شفقتورز) با هدف شناسایی تفکر و رفتار سرزنشگر در مقابل تفکر و رفتار مشفق بررسی شد. تمرین گفتگوی خودانتقادگر با خودمشفق بهعنوان تکلیف ارائه شد. |
نهم |
تصویرسازی خود مشفق ایدئال و سپس ترس از شفقت با خود با شناسایی افکار ممانعتکننده از پرورش شفقت به خود با هدف خلق خود مشفق ایدئال و کاهش ترس از شفقت با خود انجام شد. تمرین نوشتن نامه مشفقانه بهعنوان کار در منزل ارائه شد. |
دهم |
توسعه شفقت نسبت به دیگران و تمرین همدلی و بخشش نسبت به دیگران با هدف رشد و کمک به دیگران و ادغام تغییرات در یک ساختار مشفقانه انجام شد. |
جدول 2. خلاصه جلسات درمان پذیرش و تعهد وجودنگر
Table 2. Summary of existentialism acceptance and commitment therapy sessions
جلسات |
محتوای جلسات درمان پذیرش و تعهد وجودنگر |
اول |
آشنایی شرکتکنندگان با یکدیگر و با درمانگر، آشنایی با ساختار مداخله، مشخصکردن نقشها و مسئولیتهای شرکتکنندگان و سپس آشنایی با مفهوم پوچی و بیمعنایی و اهمیت جستجو و یافتن معنا در زندگی با هدف آگاهی از اهمیت معنا و احساس پوچی در افسردگی انجام شد. تمرین بررسی ارزشها و باورهای خود بهعنوان تکلیف ارائه شد. |
دوم |
شناسایی ارزشها با مورد سؤال قرار دادن آنها و سپس استفاده از کارت ارزشها و آشنایی با پاسخهای نصیحتگر و لزوم شناسایی پاسخهای مشاهدهگر برای شناسایی ارزشهای واقعی با هدف درک اهمیت و شناسایی آن در حوزههای مختلف آموزش داده شد. تمرین شفافسازی ارزشها بهعنوان تکلیف ارائه شد. |
سوم |
گفتگو دربارۀ معناجویی، آشنایی با مفاهیم آزادی، انتخاب و مسئولیت و کار بر روی انتخاب و مسئولیت با هدف زیستن براساس ارزشها و شناسایی موارد انکار مسئولیتپذیری انجام شد. تمرین بررسی مسئولیتپذیری در گروه بهعنوان تکلیف ارائه شد. |
چهارم |
آموزش مسئولیتپذیری و توان پاسخگویی در مقابل مسئولیت بهمنظور مقابله با افسردگی، سپس شناسایی هدفها و گامهای لازم برای تحقق اهداف با هدف برداشتن گامهای عملی و پذیرفتن مسئولیت کامل آن عمل انجام شد. تمرین شناسایی موانع روانشناختی پیش رو در هنگام اقدام عملی بهعنوان تکلیف ارائه شد. |
پنجم |
موانع رسیدن به اهداف ازجمله نبودن در زمان حال، آمیختگی با افکار و اضطرابهای وجودی ازجمله اضطراب مرگ و تنهایی بحث شد. سپس گفتگو دربارۀ درک هیجانات و کشف حکمت احساسات با هدف بودن در زمان حال آموزش داده شد. برای کمک به نوجوانان برای توسعه مهارتهای مشاهدهگر و ذهنآگاهی، تمرین AND (آگاهی، نامگذاری و توصیف) بهعنوان تکلیف ارائه شد. |
ششم |
ادامه آموزش ذهنآگاهی و اهمیت بودن در زمان حال و سپس معرفی خود مفهومیشده، خود بهعنوان آگاهی و خود بهعنوان زمینه و اهمیت شناسایی خود مشاهدهگر با هدف بودن در زمان حال و آگاهی از سه حس خود آموزش داده شد. تمرین برچسب زدن به افکار بهعنوان تکلیف ارائه شد. |
هفتم |
آشنایی با مفهوم ذهن و آمیختگی و توضیح دربارۀ گسلش از افکار انجام شد و همچنین، ماهیت شرطی فکر و هذیان کنترل با هدف جداشدن از افکار و گیرنیفتادن در آنها و رسیدن به انعطافپذیری روانی بیشتر، آموزش داده شد. سپس تمرین دلیلآوری برای بررسی چگونگی تأثیر آن بر خلق، اعتماد به نفس و ... بهعنوان تکلیف ارائه شد. |
هشتم |
ادامه آموزش گسلش از افکار و هیجانات و سپس آموزش رویارویی با اضطراب مرگ و اهمیت مواجهه با آن بهعنوان یکی از نگرانیهای وجودی انسان با هدف تسهیل پذیرش و مواجهه با اضطراب مرگ بهعنوان پتانسیلی بالقوه برای رشد انجام شد. در آخر با بیان اینکه با یادآوری مرگ به مرتبه قدردانی از موهبتهای بیشمار زندگی گام بر میداریم، تمرین شمردن نعمتهای خود به شرکتکنندگان ارائه شد. |
نهم |
مفهوم پذیرش و اهمیت پذیرش هیجانات به جای سرکوب آنها در مسیر زندگی معنادار توضیح داده شد و جایگزینی پذیرش به جای کنترل و جنگ با احساسات با هدف گیرنیفتادن در اجتناب تجربهای و رهایی از کنترل افسردگی آموزش داده شد. |
دهم |
آشنایی و کاوش در انزوا و تنهایی، تشریح مفهوم تنهایی از دیدگاه وجودی، اهمیت پذیرش تنهایی بهعنوان نگرانی انکارناپذیر وجودی انسان و سپس مواجهه با تنهایی ازطریق مراقبه و گفتگو دربارۀ اهمیت ارتباط با دیگران با هدف پذیرش تنهایی و درنتیجه، توانایی برقراری روابط با دیگران در سطحی عمیقتر و صمیمیتر انجام شد. |
دادهها ازطریق تحلیل کواریانس چندمتغیره و آزمون تعقیبی بونفرونی و با استفاده از نسخه 22 نرمافزار SPSS در سطح معنیداری 05/0 تحلیل شدند.
یافتهها
بررسی ویژگیهای جمعیتشناختی نشان داد بین میانگین سنی سه گروه درمان پذیرش و تعهد وجودنگر، درمان شفقتمحور و کنترل (بهترتیب 5/16، 4/16، 53/16)، میانگین سنی مادران (بهترتیب، 67/41، 87/41، 73/41) و میانگین سنی پدران (بهترتیب 07/46، 67/46، 47/47) تفاوتی وجود نداشت. ازنظر رشته تحصیلی نیز در گروه درمان شفقتمحور 6 نفر (40%) در رشته علوم تجربی، 2 نفر (3/13%) در رشته ریاضی و 7 نفر (7/46%) در رشته علوم انسانی؛ در گروه درمان پذیرش و تعهد وجودنگر 7 نفر (7/46%) در رشته علوم تجربی، 2 نفر (3/13%) در رشته ریاضی و 6 نفر (40%) در رشته علوم انسانی و در گروه کنترل 7 نفر (7/46%) در رشته علوم تجربی، 1 نفر (7/6%) در رشته ریاضی و 7 نفر (7/46%) در رشته علوم انسانی؛ ازنظر تحصیلات مادر در گروه درمان شفقتمحور 3 نفر (20%) زیر دیپلم و دیپلم، 10 نفر (7/66%) فوق دیپلم و لیسانس، 1 نفر (7/6%) فوق لیسانس و 1 نفر (7/6%) دکتری؛ در گروه درمان پذیرش و تعهد وجودنگر 4 نفر (7/26%) زیر دیپلم و دیپلم، 10 نفر (7/66%) فوق دیپلم و لیسانس، 1 نفر (7/6%) فوق لیسانس؛ در گروه کنترل 4 نفر (7/26%) زیر دیپلم و دیپلم، 9 نفر (60%) فوق دیپلم و لیسانس، 1 نفر (7/6%) فوق لیسانس و 1 نفر (7/6%) دکتری؛ ازنظر تحصیلات پدر در گروه درمان شفقتمحور 1 نفر (7/6%) زیر دیپلم و دیپلم، 11 نفر (3/73%) فوق دیپلم و لیسانس، 1 نفر (7/6%) فوق لیسانس و 2 نفر (3/13%) دکتری؛ در گروه درمان پذیرش و تعهد وجودنگر 2 نفر (3/13%) زیر دیپلم و دیپلم، 11 نفر (3/73%) فوق دیپلم و لیسانس، 1 نفر (7/6%) فوق لیسانس و 1 نفر (7/6%) دکتری؛ در گروه کنترل 3 نفر (20%) زیر دیپلم و دیپلم، 9 نفر (60%) فوق دیپلم و لیسانس، 3 نفر (20%) فوق لیسانس بودند. شایان ذکر است آزمون کای اسکوئر نشان داد بین دو گروه آزمایش و کنترل در متغیرهای رشته تحصیلی، تحصیلات مادر و تحصیلات پدر شرکتکنندگان تفاوت معناداری وجود ندارد؛ بنابراین، گروهها ازنظر متغیرهای جمعیتشناختی با یکدیگر شباهت دارند. در جدول 3، میانگین و انحراف معیار سرمایه روانشناختی و شفقت به خود گروههای پژوهش در فرآیند اجرای پژوهش ارائه شده است.
جدول 3. میانگین و انحراف معیار سرمایه روانشناختی و شفقت به خود گروههای پژوهش در سه مرحله زمانی
Table 3. Mean and standard deviation of psychological Capital and self-compassion of research groups in three time stages
متغیر |
گروهها |
پیشآزمون |
پسآزمون |
پیگیری |
|
|||
میانگین |
انحراف استاندارد |
میانگین |
انحراف استاندارد |
میانگین |
انحراف استاندارد |
|||
سرمایه روانشناختی |
درمان شفقتمحور |
06/48 |
61/10 |
4/56 |
1/8 |
2/55 |
29/11 |
|
درمان پذیرش و تعهد وجودنگر |
53/48 |
99/10 |
13/57 |
83/6 |
46/57 |
76/5 |
||
کنترل |
26/48 |
63/8 |
2/50 |
74/7 |
66/50 |
36/8 |
||
شفقت به خود |
درمان شفقتمحور |
13/30 |
82/4 |
6/41 |
56/4 |
66/32 |
12/7 |
|
درمان پذیرش و تعهد وجودنگر |
2/32 |
37/5 |
37 |
09/6 |
8/33 |
89/7 |
||
کنترل |
66/32 |
12/7 |
4/30 |
56/4 |
73/25 |
71/5 |
||
با توجه به جدول 3، میانگین متغیرهای سرمایه روانشناختی و شفقت به خود در گروههای آزمایش (درمان شفقتمحور و درمان پذیرش و تعهدوجودنگر) نسبت به گروه کنترل، در دو مرحله پسآزمون و پیگیری افزایش یافته است.
نتایج آزمون شاپیرو - ویلک، نرمالبودن توزیع دادهها، نتایج آزمون لوین برابری واریانس خطا و تعامل پیشآزمون با گروه نیز برابری شیب خط رگرسیون را در راستای رعایت پیشفرضهای تحلیل کواریانس چندمتغیری نشان دادند. نتایج آزمون امباکس برای مرحله پسآزمون، نشان دادند پیشفرض همگنی ماتریس واریانس-کواریانس رعایت شده است (858/0=p، 43/0=F، 78/2=Box’M). برای تعیین معناداری اثر گروه بر متغیرهای سرمایه روانشناختی و شفقت به خود در پسآزمون، نتایج آزمون پیلای[11] (001/0=p، 91/7= (80و4)F)، لامبدای ویلکز[12] (001/0=p، 35/9= (78و4)F) و اثر هتلینگ[13] (001/0=p،
79/10= (76و4)F) نشان دادند دستکم بین دو گروه از سه گروه پژوهش و در یکی از متغیرها تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین، آزمون ام باکس برای مرحله پیگیری نشان داد همگنی ماتریس واریانس-کواریانس رعایت شده است (26/0=p، 28/1=F، 27/8=Box’M). برای تعیین معناداری اثر گروه بر متغیرهای سرمایه روانشناختی و شفقت به خود در پیگیری، نتایج آزمون پیلای (001/0=p، 37/6= (80و4)F)، لامبدای ویلکز (001/0=p، 02/7= (78و4)F) و اثر هتلینگ (001/0=p، 65/7= (76و4)F) نشان دادند دستکم بین دو گروه از سه گروه پژوهش و در یکی از متغیرها در مرحله پیگیری نیز تفاوت معناداری وجود دارد. در جدول 4، نتایج تحلیل کواریانس چندمتغیری برای متغیرهای سرمایه روانشناختی و شفقت به خود در مراحل پسآزمون و پیگیری ارائه شده است.
جدول 4. نتایج تحلیل کواریانس چندمتغیری برای سرمایه روانشناختی و شفقت به خود
Table 4. Results of multivariate analysis of covariance for psychological capital and self-compassion
متغیر |
منبع اثر |
زمان |
مجموع مجذورات |
درجه آزادی |
میانگین مجذورات |
آماره F |
معناداری |
اندازه اثر |
توان آزمون |
سرمایه روانشناختی |
گروه |
پسآزمون |
664/453 |
2 |
832/226 |
043/5 |
011/0 |
201/0 |
787/0 |
|
پیگیری |
931/345 |
2 |
965/172 |
6/4 |
016/0 |
187/0 |
747/0 |
|
شفقت به خود |
پسآزمون |
881/986 |
2 |
441/493 |
603/19 |
001/0 |
495/0 |
1 |
|
|
پیگیری |
26/1031 |
2 |
63/515 |
899/12 |
001/0 |
392/0 |
995/0 |
|
سرمایه روانشناختی |
خطا |
پسآزمون |
21/1799 |
40 |
98/44 |
|
|
|
|
|
پیگیری |
991/1503 |
40 |
6/37 |
|
|
|
|
|
شفقت به خود |
پسآزمون |
865/1006 |
40 |
172/25 |
|
|
|
|
|
|
پیگیری |
985/1598 |
40 |
974/39 |
|
|
|
|
با توجه به جدول 4، نتایج تحلیل کواریانس نشان دادند در مرحله پسآزمون پس از کنترل پیشآزمون، در عامل عضویت گروه در متغیر سرمایه روانشناختی (011/0=p، 043/5=F) و در متغیر شفقت به خود (001/0=p، 603/19=F) بین سه گروه تفاوت معناداری وجود دارد. علاوه بر آن، در مرحله پیگیری نیز بین سه گروه در متغیر سرمایه روانشناختی (016/0=p، 6/4=F) و در متغیر شفقت به خود (001/0=p، 899/12=F) تفاوت معناداری وجود دارد. بهمنظور بررسی مقایسه زوجی گروههای پژوهش در متغیرهای سرمایه روانشناختی و شفقت به خود در مرحله پسآزمون و پیگیری نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی در جدول 5 ارائه شدهاند.
جدول 5. مقایسه زوجی گروهها در سرمایه روانشناختی و شفقت به خود در مراحل پسآزمون و پیگیری
Table 5. Pairwise comparison of groups in psychological capital and self-compassion in post-test and follow-up stages
|
متغیر |
مرحله |
گروه مبنا |
گروه مقایسهشده |
تفاوت تعدیلشده میانگینها |
خطای استاندارد |
سطح معناداری |
|||||||
|
سرمایه روانشناختی |
پسآزمون |
درمان شفقتمحور |
درمان پذیرش و تعهد وجودنگر |
257/0- |
476/2 |
1 |
|||||||
|
درمان شفقتمحور |
کنترل |
*652/6 |
49/2 |
033/0 |
|||||||||
|
درمان پذیرش و تعهد وجودنگر |
کنترل |
*909/6 |
451/2 |
022/0 |
|||||||||
|
پیگیری |
درمان شفقتمحور |
درمان پذیرش و تعهد وجودنگر |
969/1- |
264/2 |
1 |
||||||||
|
درمان شفقتمحور |
کنترل |
663/4 |
277/2 |
141/0 |
|||||||||
|
درمان پذیرش و تعهد وجودنگر |
کنترل |
*632/6 |
241/2 |
015/0 |
|||||||||
شفقت به خود |
پسآزمون |
درمان شفقتمحور |
درمان پذیرش و تعهد وجودنگر |
*967/4 |
852/1 |
032/0 |
|
|||||||
درمان شفقتمحور |
کنترل |
*609/11 |
863/1 |
001/0 |
|
|||||||||
درمان پذیرش و تعهد وجودنگر |
کنترل |
*643/6 |
833/1 |
002/0 |
|
|||||||||
پیگیری |
درمان شفقتمحور |
درمان پذیرش و تعهد وجودنگر |
317/3 |
334/2 |
489/0 |
|
||||||||
درمان شفقتمحور |
کنترل |
*537/11 |
347/2 |
001/0 |
|
|||||||||
درمان پذیرش و تعهد وجودنگر |
کنترل |
*22/8 |
31/2 |
003/0 |
|
|||||||||
با توجه به جدول 5، در مرحله پسآزمون، در سرمایه روانشناختی بین گروه درمان شفقتمحور (033/0=p) و گروه درمان پذیرش و تعهد وجودنگر (022/0=p) با گروه کنترل تفاوت معناداری وجود دارد؛ اما این تفاوت در مرحله پیگیری، تنها برای درمان پذیرش و تعهد وجودنگر تداوم دارد (015/0=p). در متغیر شفقت به خود نیز در مرحله پسآزمون بین گروه درمان شفقتمحور (001/0=p) و درمان پذیرش و تعهد وجودنگر (002/0=p) با گروه کنترل تفاوت معناداری وجود دارد که این تفاوت معنادار در مرحله پیگیری، هم در درمان شفقتمحور (001/0=p) و هم در درمان پذیرش و تعهد وجودنگر (003/0=p) نسبت به گروه کنترل پایدار مانده است. همچنین، نتایج نشان دادند تنها در متغیر شفقت به خود در مرحله پسآزمون، تفاوت بین دو درمان معنادار است (032/0=p)؛ به این مفهوم که درمان شفقتمحور در مرحله پسآزمون نسبت به گروه درمان پذیرش و تعهد وجودنگر اثربخشی بیشتری بر شفقت به خود داشته است؛ اما این اثربخشی تا مرحله پیگیری ادامه نیافته است.
بحث
این مطالعه با هدف مقایسۀ اثربخشی درمان پذیرش و تعهد وجودنگر با درمان شفقتمحور بر سرمایه روانشناختی و شفقت به خود دختران نوجوان افسرده صورت گرفت. در این مطالعه مشخص شد هر دو درمان بر افزایش سرمایه روانشناختی تأثیر داشتهاند؛ البته این تأثیر در مرحله پیگیری تنها برای درمان پذیرش و تعهد وجودنگر تداوم داشت. این نتایج با پژوهشهای میرشریفی و همکاران (2019)، فانگ و دینگ (2020)، اسکندری و همکاران (2021)، خسروانی شایان و همکاران (2020) مبنی بر اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر سرمایه روانشناختی، پژوهش عینبیگی و همکاران (2020) مبنی بر مقایسۀ اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان وجودی و پژوهش امینجعفری و صالحپور (2017) مبنی بر اثربخشی آموزش رویکرد وجودی بر افزایش سرمایه روانشناختی، همچنین پژوهشهای جرجرزاده و همکاران (2021) و حمیدی و همکاران (2021) مبنی بر اثربخشی درمان شفقتمحور بر افزایش سرمایه روانشناختی همسو و فقط با یافتههای پژوهش احمدپور دیزجی و همکاران (2017) مبنی بر عدم تأثیر درمان شفقتمحور بر افزایش سرمایه روانشناختی ناهمسو است. به نظر میرسد این ناهمسویی علاوه بر متفاوتبودن نمونه مورد مطالعه، متفاوتبودن سنجش سرمایه روانشناختی و متفاوتبودن فنون درمانی دو پژوهش، میتواند ناشی از تعداد جلسات آموزشی کمتر پژوهش مذکور نیز باشد.
در تبیین نتایج حاصل میتوان گفت با توجه به اینکه مشخصههای متغیر سرمایه روانشناختی، باور فرد به تواناییهایش (خودکارآمدی)، داشتن پشتکار در دنبالکردن اهداف (امیدواری)، ایجاد اسنادهای مثبت دربارۀ خود (خوشبینی) و تحمل مشکلات (تابآوری) است (Avey et al., 2010)، درمان شفقتمحور نیز با تنظیم احساسات منفی، کاهش قضاوت دربارۀ خود و ادراک شایستگی در فرد (Jorjorzadeh et al., 2021) خوشبینی را نسبت به قابلیتها در فرد افزایش میدهد. همچنین، تمرینات شفقت به افراد کمک میکند تا بفهمند از دیدگاههای مختلف دارای پتانسیل بسیاری هستند که بخشی از وجود آنهاست و هویتی است که از جنبه انگیزشی یا هیجانی با آن شناخته میشوند (Gilbert, 2014)؛ از این رو، این تمرینات باعث افزایش حرمت خود و همچنین، خودکارآمدی میشود (Jorjorzadeh et al., 2021). بهعلاوه، این درمان با فعالسازی سیستم امنیت و خنثیسازی سیستم تهدید (Gilbert, 2014) به افراد میآموزد در مواجهه با سختیها و رنجها با خود مهربان باشند و استرسهای ناشی از مشکلات را بدون درگیرشدن با تجربیات و افکار منفی تحمل کنند و از این طریق تابآوری را افزایش دهند. درنهایت، این درمان با القای نگرشهای بهتر به افراد کمک میکند تا دربارۀ ارزیابیهای غیرمنطقی خود بیاموزند، بهطور واقعبینانه و سالم بر چالشها غلبه کنند، امیدوار باشند و با جریان زندگی شنا کنند (Pauley & McPherson, 2010). بدین ترتیب، درمان شفقتمحور با هدف قرار دادن مشخصههای سرمایه روانشناختی، این متغیر را افزایش میدهد. همچنین، به نظر میرسد اثربخشنبودن درمان شفقتمحور در دوره پیگیری به این نکته بر میگردد که این درمان هیجانمدار است (Gilbert, 2014) و تأثیر کوتاهمدتی دارد؛ بنابراین، توصیه شده است از این درمان در گروههای بالینی بهعنوان درمان مکمل و در کنار دیگر درمانها استفاده شود (Leaviss & Uttley, 2015).
همچنین، درمان پذیرش و تعهد وجودنگر با آگاهی از مرگ، عملکرد روانشناختی را بهبود میبخشد؛ به طوری که به افزایش دفاع از جهانبینی خود، دفاع از حرمت خود و افزایش سرمایهگذاری در روابط نزدیک منجر میشود. این دفاعها بهنوبۀخود موجب احساس معنا و ارزشمندی میشود و افزایش سطح معنا، تغییر در علایم افسردگی و امید را پیشبینی میکند (Wilms, 2016). همچنین، نیاز به معنا یا نیاز به باور اینکه فرد بر رویدادها کنترل دارد، نهتنها شامل جهتگیری ارزشها و اهداف میشود، شامل احساس کارآمدی برای تحقق آن اهداف میشود که این مورد در درمان پذیرش و تعهد وجودنگر ازطریق اقدام متعهدانه و درگیری مستقیم رفتاری در تعیین اهداف مهم فرد و مشغولیت در وظایف صورت میگیرد و به احساس خودکارآمدی در فرد منجر میشود (Lee, 2017). تابآوری نیز پیامد مطلوب درمان پذیرش و تعهد وجودنگر است؛ زیرا هدف هر دو بعد این درمان، افزایش انعطافپذیری است و یک فرد انعطافپذیر از مشکلات رویگردان نمیشود یا آن را انکار نمیکند. درعوض مشکلات را بهعنوان فرصتهایی برای تعریف معنا، ترسیم مجدد محدودیتها و ایجاد مکانیسمهای مقابلهای در نظر میگیرد. علاوه بر این، ظرفیت برنامهریزی واقعبینانه و اجرای آنها، نگاه مثبت به خود و اعتماد به خود در تواناییها و حفظ انعطاف در حضور شرایط تنشآور را شامل میشود (García et al., 2010). همچنین، تشخیص محتوای روانشناختی مراجعان و کاهش تلاش برای تغییر و پذیرش توانایی حرکت در مسیر ارزشها و درنتیجه، اتخاذ یک چشمانداز جدید به سمت زندگی، خوشبینی را افزایش میدهد (Eskandari et al., 2021)؛ درنتیجه، این درمان نیز با تحت تأثیر قرار دادن امید، خودکارآمدی، تابآوری و خوشبینی، سرمایه روانشناختی را افزایش میدهد.
همچنین، نتایج پژوهش نشان دادند هر دو درمان در افزایش شفقت به خود در هر دو مرحله پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل تفاوت معناداری داشتند و بین دو درمان بر متغیر شفقت به خود در مرحله پسآزمون تفاوت معنادار وجود داشت. این نتایج با یافتههای پژوهش موسوی و همکاران (2021) مبنی بر مقایسه اثربخشی درمان شفقتمحور و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خودشفقتی زنان مبتلا به لوپوس اریتماتوز سیستمیک همسو بود.
در تبیین این نتایج میتوان بیان کرد درمان شفقتمحور شامل توانمندسازی افراد برای ایجاد شفقت نسبت به خود، شفقت نسبت به دیگران و گشودگی نسبت به شفقت دیگران بهویژه در پاسخ به شرایط سخت یا تهدیدکننده است (Leaviss & Uttley, 2015)؛ بنابراین، درمان شفقتمحور با افزایش یک رابطه شفقتورز درونی به جای خودانتقادی و با ایجاد ظرفیت افراد برای دسترسی ذهنآگاهانه، تحمل و هدایت انگیزهها و هیجانات عاطفی برای خودشان و دیگران، شفقت درونی را پرورش میدهد (Gilbert, 2014).
همچنین، درمان پذیرش و تعهد وجودنگر از مراجع برای افزایش انعطافپذیری روانشناختی که توانایی ذهنآگاهانه به انواع تجربیات درونی و بیرونی موجود در لحظه اکنون و رفتارکردن در خدمت اهداف تعریف میشود، حمایت میکند. در این درمان، درمانگر و مراجع با یکدیگر همکاری میکنند تا تجربیات مراجع بیان شوند و آگاهی مراجع از موقعیتهای زندگی خود افزایش یابد (Ramsey-Wade, 2015)؛ بنابراین، از این طریق، بر شفقت تأثیر میگذارند که مطابق با نظر گیلبرت (2017)، شجاعت درگیرشدن در رنج و خرد و چگونگی انجام بهترین عمل است. بهعلاوه، این درمان به آسیبشناسی رنج یا پریشانی انسان نمیپردازد؛ بلکه رنج را بخشی از وجود انسان در نظر میگیرد که نیاز به حلشدن ندارد و آگاهی و پذیرش آن تنها گزینه است. همچنین، به مراجع کمک میکند تا محدودیتها، پتانسیلها و شرایط زندگی را بپذیرد و مالک آن شود (Ramsey-Wade, 2015)؛ از این رو، این درمان، بر شفقت به خود تأثیر میگذارند که نف (2003) اتخاذ رویکردی متعادل و حمایتگر از خود در موقعیتهای سخت و یادآور تنهانبودن فرد در رنج خود میداند.
همچنین، درخصوص تفاوت دو درمان بر متغیر شفقت به خود در پسآزمون، میتوان بیان کرد چون تمرکز درمان پذیرش و تعهد وجودنگر بر انعطافپذیری روانشناختی و پرداختن به مضامین وجودی است (Ramsey-Wade, 2015) و تمرکز درمان شفقتمحور، آموزش ذهن شفقتورز است (Gilbert, 2014)، این تفاوت دور از انتظار نیست که البته با توجه به هیجانمدار بودن درمان شفقتمحور (Leaviss & Uttley, 2015) این تفاوت در پیگیری پایدار نبود.
در این پژوهش، محدودیتهایی بدین شرح وجود داشت: محدودبودن نمونه به دختران نوجوان ناحیه سه آموزش و پرورش اصفهان و اجرای بسته درمانی پیشنهادی این پژوهش صرفاً بر دختران نوجوان افسرده و همچنین، استفاده از پرسشنامههای خودگزارشی برای سنجش سرمایه روانشناختی و شفقت به خود که اطلاعات سطحی ایجاد میکنند و ممکن است با مطلوبنمایی اجتماعی همراه باشند. در سطح پژوهشی با توجه به محدودیتها پیشنهاد میشود این پژوهش دربارۀ پسران، گروههای سنی دیگر و در مناطق مختلف شهر اصفهان و شهرهای دیگر، گروههای غیربالینی و بالینی دیگر، اجرا و نیز از مصاحبه در کنار پرسشنامه برای سنجش متغیرهای وابسته استفاده شود تا از این طریق امکان تعمیم بیشتر نتایج فراهم شود. در سطح کاربردی، با توجه به یافتههای بحثشده دربارۀ اثربخشی هر دو درمان بر سرمایه روانشناختی و شفقت به خود، پیشنهاد میشود زمینه و بستر اجرای این دورههای آموزشی در مدارس فراهم شود. همچنین، پیشنهاد میشود برای پایداری اثربخشی این آموزشها، تدابیری در راستای ادامۀ انجام تمرینات آموزش داده شده پس از مرحله پسآزمون، اندیشیده و استفاده شود.
[1] . depression
[2] . psychological capital
[3]. self-compassion
[4]. acceptance and commitment therapy
[5]. existential therapy
[6]. existentialism acceptance and commitment therapy
[7]. compassion-focoused therapy
[8] . Kutcher adolescent depression scale (KADS)
[9]. psychological capital questionnaire
[10] . self-compassion scale
[11]. Pillais trace
[12]. Wilks lambda
[13]. Hotelling's trace