The Mediating Role of Flourishing Motivation, Self-management, and Flourishing Facilitators in the Relationship between Finalism and Flourishing

Document Type : Research Paper

Authors

1 phd student, semnan university

2 Associate Professor, Department of Educational Psychology, Faculty of Psychology and Educational Sciences, Semnan University

3 Associate Professor, Department of َََََEducational Sciences, Psychology and Education Faculty, Semnan University, Semnan, Iran

4 Assistant Professor of Psychology, Faculty of Psychology and Educational Sciences, Semnan University, Semnan, Iran

Abstract

The current study aimed to investigate the mediating role of flourishing motivation, self-management, and flourishing facilitators in the relationship between finalism and flourishing. For this purpose, 643 male high school students in Tehran were selected as the multi-stage clustering method and were then divided within each cluster by simple random sampling. After that, the participants responded to the related subscales from Ryff's Scales of Psychological Well-Being short-term, Soleimani et al. Flourishing Questionnaire, Mini-International Personality Item Pool, Private Self-Consciousness Scale, Researchers-Made Questionnaire of Flourishing Motivation & Contextual Conditions, Psychological Capital Questionnaire, The PERMA-Profiler, Duckworth Short Grit Scale, and Hojbarian et al. Human Psychological Flourishing Scale. Structural equation model analysis results showed that finalism had a significant positive effect on motivation for flourishing. Flourishing motivation and flourishing facilitators directly had a significant positive effect on self-management, directly and indirectly, and had a significant positive effect on flourishing (mediated by self-management). Self-management also directly had a significant positive effect on flourishing. The direct effect of contextual conditions on self-management and its indirect effect on flourishing were not significant. According to this study, methods to increase finalism, flourishing motivation, self-management, and flourishing facilitators for the students further flourishing are suggested.
 

Keywords


روانشناسی مثبت‌گرا طی 20 سال گذشته، در تحقیقات و عمل، پیشرفت چشم‌گیری داشته است (کلی، 2019). روانشناسی مثبت‌گرا با شروع قرن 21 شروع به جوانه‌زدن کرد. مطالب علمی منتشرشده همراه با شواهد روشن، سال به سال افزایش یافت. از سال 2009 به بعد، همکاری‌های تجربی به همراه یافته‌های علمی، افزایش روز‌افزونی پیدا کرد (فردیکسون و جوینر، 2017). درحقیقت روانشناسی مثبت‌گرا علم شادکامی و شکوفایی انسان است. سلیگمن بهزیستی را شامل پنج مؤلفۀ هیجان‌های مثبت، مجذوبیت، روابط، معنا و دست‌آورد که به‌اختصار پرما نامیده می‌شود، می‌داند (سلیگمن، 2018). این در حالی است که تمام مؤلفه‌های نظریۀ شادکامی اصیل سلیگمن (هیجان مثبت، مجذوبیت و معنا) با رضایت کلی از زندگی مرتبط‌اند (پترسون، پارک و سلیگمن، 2013). شکوفایی و بهزیستی مفاهیمی‌اند که ارتباط نزدیکی با هم دارند و مشخصاً اولی محاسبه‌پذیر‌تر از دومی است؛ بنابراین، شکوفایی به دیدگاهی عمومی دربارۀ بهزیستی اشاره دارد که نه‌تنها رضایت از زندگی را پوشش می‌دهد، پذیرش خود، رشد شخصی و احساس هدفمندی را نیز شامل می‌شود (فونسکا، ناسیمنتو، مادسا باربوسا، وینه و ولوسو گوویا، 2015). در سال‌های اخیر، تمرکز غافلگیرکننده‌ای در پژوهش‌های بهزیستی به‌منظور فهم دلیل احساس شادی افراد و تحقیق دربارۀ دلایل اساسی رضایت عمومی انجام شده است (ویلیکس، سووت، یونگ و گیلبرت، 2016).
موضوع بهزیستی شامل ترکیبی از تجربیات سطح بالا در زمینة آثار مثبت و رضایت از زندگی و نیز تجربیات سطح پایین آثار منفی در زندگی است (سو، جنیلکا و رایس، 2017). بهزیستی ذهنی نوعاً به سه بخش تقسیم می‌شود: آثار مثبت، نبود آثار منفی و رضایت کلی از زندگی (مور و داینر، 2019).
تحقیقات نشان داده‌اند آموزش روانشناسی مثبت‌گرا می‌تواند به بهبود شرایط تحصیلی و اجتماعی - عاطفی بیانجامد (شوشانی، شینمتز و کانات - مایمون، 2016، فونسکا و همکاران، 2015، وایت و کرن، 2018، هژبریان، رضایی، بیگدلی، نجفی و محمدی‌فر، 1396)، درضمن، آموزش شکوفایی می‌‌تواند به بهبود هیجان‌های مثبت، روابط، احساس معنی، پیشرفت و مجذوبیت (میرزاخانی، رضایی، امین‌بیدختی، نجفی و رحیمیان‌بوگر، 1396) و افزایش سطح بهزیستی و کاهش سطح شکنندگی در زندگی (لامبرت، پیسمور و جوشانلو، 2018) منجر شود. آموزش شکوفایی در بهبود تصمیم‌گیری اقتصادی نیز مؤثر است (بارانوف، هاوشوفر و یانگ، 2020). شکوفایی انسان با سایر ویژگی‌های روانشناختی نظیر هوش اجتماعی و ویژگی‌های شخصیتی مرتبط است (شیوت و لویی، 2014 و ویلیکس و همکاران، 2016). در پژوهش سلیمانی، رضایی و کیان‌ارثی (2015) مشخص شد میزان شکوفایی در دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد به گونه‌ای است که حدود 5% در شرایط پژمردگی، 30% در حالت سلامت روان و 65% در حالت شکوفایی قرار دارند. همچنین، در سال‌های اخیر، مطالعه روی گردشگری و روانشناسی مثبت، یک مطالعۀ انسانی الهام‌گرفته از شکوفایی فردی در جهان‌گردی توسعه‌یافته است (فیلپ و لینگ، 2018).
فرهنگ، عامل تأثیرگذار اصلی بر ایجاد توانمندی‌های انسانی، تحول و نحوۀ بروز آنها و عملکرد بهینۀ آدمی است. پس نمی‌توان تعریف واحدی از شادی، بهباشی یا عناصر و اجزای تشکیل‌دهندۀ توانمندی منشی ارائه داد که برای همگان به شیوۀ واحد مصداق داشته باشد (لوپز و همکاران، 2006)؛ بنابراین، با توجه به نبود توافق و اجماع دربارۀ تعریف شکوفایی و متفاوت‌بودن مؤلفه‌های تشکیل‌دهنده و اثرگذار بر آن در بافت فرهنگی - اجتماعی مختلف و نیز فقدان این پژوهش در کشور، هژبریان، رضایی، بیگدلی و نجفی (1393) در مطالعه‌ای با هدف استنباط متغیرهای معتبر شکوفایی انسان در بافت بومی، کشف روابط بین این متغیرها و ارائۀ الگوی روانشناختی شکوفایی انسان ، مؤلفه‌های شکوفایی را با استفاده از روش نظریۀ زمینه‌ای از دیدگاه متخصصان روانشناسی، بررسی و الگوی روانشناختی شکوفایی انسان (شکل 1) را ارائه کردند؛ در ادامه، متغیرهای این مدل تعریف شده‌اند.
یکی از مؤلفه‌های الگوی شکوفایی مذکور، غایت‌نگری است. غایت‌نگری به معنی آگاهی فرد از نحوۀ جهت‌گیری به سوی یک هدف تعریف‌شده است (بکمیر فیرهاون، 2009) که در این مدل از دو خرده‌مقیاس هدفمندی و معناگرایی تشکیل شده است. هدفمندی لازمۀ داشتن یک زندگی است؛ زیرا بی‌هدف‌بودن، انسان را دچار روزمرگی می‌کند؛ اما داشتن هدف، برنامه‌ریزی را در پی دارد و داشتن برنامه، هدف‌ها را محقق می‌سازد و درنهایت، برنامه‌ریزی درست، موفقیت را می‌آفریند (ریف و سینگر، 2006). معناگرایی یعنی در خدمت چیزی فراتر از خود بودن. برخورداری از زندگی با معنا یعنی به چیزی معتقدید که از خود بزرگ‌تر و مهم‌تر است. انسان تمام نهادهای اجتماعی مثبت را خلق می‌کند تا این امر را امکان‌پذیر سازد: مذهب، حزب سیاسی، سبزبودن، عضویت در گروه پیشاهنگی یا خانواده (سلیگمن، 1388/ 2002). نکتۀ مهم این است که در الهیات وجود خدا و حضور وجود را فرض می‌شود؛ اما روانشناسی مثبت به شواهد تجربی متکی است (سین، 2020). بر طبق پژوهش کنراد، برومبیچر، گاربرز و اوته (2019)، هدفمندی می‌تواند باعث افزایش انگیزش و استفاده از الگوهای سازنده شود و به خودراهبری و افزایش خودتنظیمی منجر شود. بر طبق پژوهش ووز (2016) نیز معنا در زندگی می‌تواند به انگیزه، ارزشمندی، ادراک، خودتنظیمی و اهداف عملکردی منجر شود. معنا در زندگی می‌تواند بر عملکرد مطلوب در کنار بهزیستی اثر بگذارد (استگر، 2012). هرچه یک شخص بیشتر بر کار خود کنترل داشته باشد و معنای بیشتری در آن پیدا کند، به نتایج مثبت‌تری دست خواهد یافت و شایستگی‌اش افزایش می‌یابد (بیکر، 2005). یافتن معنی آن چیزی است که زندگی از ما انتظار دارد و ما سعی در برآروده‌کردن آن داریم، نه آنکه ما از زندگی‌مان چه انتظاری داریم (فرانکل، 1959). سلیگمن (2002) نیز معتقد است انسان می‌تواند از توانمندی‌های خود در راستای تأثیرگذاری بر انتشار و تولید آگاهی، ارتقای توانایی یا افزایش نیکی در جهان بهره ببرد و درنتیجه، معنای بزرگ‌تری برای هدف از وجودش در هستی خلق کند.
انگیزۀ شکوفایی مؤلفۀ دیگر الگوی شکوفایی انسان است. انگیزۀ شکوفایی اشتیاق به تحقق پتانسیل فردی و تمایل به توسعۀ بهزیستی خود و دیگران است. انگیزۀ شکوفایی بدین معنی است که فرد، هم به انتظار و خواستۀ خود از زندگی دست یابد و هم انتظار و خواستۀ زندگی از خود را محقق سازد (هژبریان، 1396). تمرکز بر یافتن ویژگی‌های مثبت خود و دیگران به اشخاص در تمام عمر یاری می‌رساند تا عزت نفس بیشتری داشته باشند و روابط اجتماعی خود را بهبود بخشند (نریش، ویلیامز، اوکانر، و رابینسون، 2013). هر شخص توانمندی‌ها و ظرفیت‌های به خصوصی دارد که برای رسیدن به عملکرد بهتر و شکوفایی بیشتر می‌تواند از آن بهره گیرد (وود، لینلی، مالتبی، کاشدان، و هارلینگ، 2011).
شرایط زمینه‌ای (محیطی – اجتماعی - فرهنگی) نیز در الگوی شکوفایی انسان به‌عنوان یک عامل مؤثر شناخته می‌شود. یکی از زمینه‌ها برای تبیین شکوفایی فرد، شرایط محیطی، اجتماعی و فرهنگی است. اجزای تشکیل‌دهندۀ این مقوله عبارت از وجود سرمشق مناسب، غنی‌بودن محیط و مشوق‌های بیرونی است (هژبریان، 1396). رفتارهای انسانی تا حد زیادی از عوامل انگیزشی شخصی و زمینه‌ای تأثیر می‌گیرد (رایان و دسی، 2017). همچنین، براساس پژوهش هوپرت و سو (2011)، متغیر شرایط محیطی - اجتماعی نیز بر شکوفایی اثرگذار است.
مؤلفۀ دیگر در الگوی شکوفایی انسان، تسهیل‌گرهای شکوفایی است. براساس الگوی شکوفایی روانشناختی (هژبریان و همکاران، 1393)، مجموعه‌ای از متغیرهای مثبت روانشناختی شامل خودکارآمدی، امیدواری، خوش‌بینی و تاب‌آوری، برون‌گرایی، تجربه‌پذیری و مسئولیت‌پذیری، هیجان مثبت، روابط مثبت و پذیرش خود به‌عنوان یک سازۀ کلی باعث تسهیل خودمدیریتی و به تبع آن، شکوفایی می‌شوند که این سازه در پژوهش حاضر، تسهیل‌گرهای شکوفایی نام‌گذاری شد. براساس پیشینۀ پژوهشی می‌توان گفت متغیرهای ذکرشده شامل 4 دسته متغیر مختلف‌اند که عبارت‌اند از سرمایه‌های روانشناختی شامل خودکارآمدی، امیدواری، خوش‌بینی و تاب‌آوری (لوتانز، اوی، اولیو، و پترسون، 2010)؛ سه ویژگی شخصیتی شامل برون‌گرایی، تجربه‌پذیری و مسئولیت‌پذیری (گلدبرگ، 2001)؛ دو مؤلفۀ شکوفایی شامل هیجان مثبت و روابط مثبت مطابق با نظریۀ شکوفایی سلیگمن (2011) و پذیرش خود.
منظور از سرمایه‌های روانشناختی، یک حالت توسعه‌ای مثبت روانشناختی است که مشخصه‌هایی مانند اعتماد به نفس (خودکارآمدی)، رشد و پیشرفت در زمان مواجه با مشکلات و سختی‌ها (تاب‌آوری یا انعطاف‌پذیری) تعهد و کوشش در انجام وظایف، تکالیف چالش‌برانگیز، داشتن اسناد مثبت نسبت به خود (خوش‌بینی) دربارۀ موفقیت‌های حال و آینده، پایداری در راه هدف و در صورت لزوم، تغییر مسیر در جهت رسیدن به اهداف (امیدواری) برای دست‌یابی به موفقیت، استواری و پایداری لازم موقع بروز مشکلات و سختی‌ها برای حفظ بازیابی خویش و حتی فراتر از آن است (لوتانز و همکاران، 2010). دست‌کم برخی از مؤلفه‌های سرمایه‌های روانشناختی (شامل خودکارآمدی و خوش‌بینی) پیش‌بینی‌کنندۀ بهزیستی روانشناختی‌اند (وحیدی و جعفری هرندی، 1396). سرمایۀ روانشناختی بر عملکرد سازمانی افراد در بافت روانشناسی مثبت‌گرا نیز تأثیر معناداری دارد (سونی و رستوگی، 2017). خودکارآمدی به میزان اعتماد‌ به نفس فرد در انتخاب‌های شخصی برای دستیابی به اهداف خود یا به عبارتی، ارزیابی شخص از توانایی خود در سازمان‌دهی و انجام رفتارهای متوالی برای رسیدن به اهداف اشاره دارد (ون عثمان، یاسوپ، نازلی عمر محمد، یحیی و مامات، 2019). امید شامل ادراکات شخص دربارۀ توانایی‌هایش برای تعیین اهداف روشن، تدوین طرح‌هایی برای رسیدن به این اهداف (مسیرهای تفکر)، یافتن و حفظ انرژی انگیزش مورد نیاز برای رفتن به دنبال آن اهداف و پیگیری آنها (عامل تفکر) است (مگیار موئی، 1397/ 2009). خوش‌بینی انتظار اینکه اتفاقات خوب رخ دهد، دارویی برای سلامت است؛ زیرا به نظر می‌رسد با رفتارهای سالم‌تر و کاهش خطر بیماری همراه است. تحقیقات زیادی نشان می‌دهند خوش‌بینی بیشتر با مرگ‌ومیر پایین همراه است (جیمز و همکاران، 2019). تاب‌آوری به ظرفیت افراد برای سازگاری پیدا کردن با شرایط دشوار زندگی گفته می‌شود (اسکندری، جلالی، موسوی، و اکرمی، 1398) و مسلماً تاب‌آوری فضیلت اصلی است که به ما اجازه رشد مداوم را می‌‌دهد (کولمن، گانگ و ون‌در‌ویلیگن، 2020).
پذیرش خود یعنی نگرش مثبت و پذیرش جنبه‌های گوناگون خود مثل ویژگی‌های خوب و بد و نیز احساس مثبت دربارۀ زندگی گذشتۀ فرد (ریف، کیز و هوقز، 2003). تحقیقات نشان می‌دهند هیجان‌های مثبت از آسیب‌پذبری جدی جلوگیری می‌کند و نیز به انگیزۀ بالا و رضایت شغلی می‌انجامد (هو، میک، چینگ و لو، 2017). هیجان‌های مثبت با گشودن قلب و ذهن، این امکان را می‌دهند که مهارت‌های جدید، روابط جدید، دانش جدید و راه و رسم نوین زیستن کشف شوند (فردیکسون، 1395/2 201). روابط مثبت ، بنیاد بهزیستی هستند. آنها می‌توانند شادی را افزایش و عملکرد را بهبود بخشند (داینر و بیسواس - دینر، 2008). احساس خوشبختی نیازمند روابط سالم، دوست‌داشتن و دوست داشته شدن است. عناصر مثبت‌نگری به‌شدت به نحوۀ روابط فرد با دیگران وابسته است (سلیگمن و ادلر، 2018). روابط عمیق‌تر با اعتماد به نفس بدون قید و شرط و اصالت بیشتر نیز همراه است (کیم، جوزف و پرایس، 2020). حتی در شرایط کنونی گسترش ویروس کرونا، در پژوهشی مشخص شد در شرایط قرنطینه، سطح پایین سرمایۀ اجتماعی با افزایش سطح اضطراب و استرس همراه بود؛ اما افزایش سطح سرمایۀ اجتماعی با افزایش کیفیت خواب همراه بود (شئو، ژانگ، کونگ، لی و یانگ، 2020).
سه ویژگی برون‌گرایی، تجربه‌پذیری و مسئولیت‌پذیری، در پژوهش گلدبرگ (2001) به‌عنوان عوامل شخصیتی مطرح شده‌اند. در پژوهش هژبریان و همکاران (1393)، ویژگی‌های ذکرشده ازسوی صاحب‌نظران، عوامل زیرمجموعۀ تسهیل‌گرهای شکوفایی در نظر گرفته شدند؛ با این استدلال که ویژگی‌های مثبت شخصیتی‌اند و همبستگی بالایی با مؤلفه‌های تسهیل‌گرهای شکوفایی دارند. شناخت و استفاده از توانایی‌های اصلی شخصیتی می‌تواند به زندگی با شور و شوق یا مجذوبیت کمک کند؛ بنابراین، با بهره‌بردن از توانایی‌های ذاتی، شور و شوق افزایش می‌یابد که به احساس شایستگی و شادکامی منجر می‌شود (سلیگمن، 2019).
خودمدیریتی مولفۀ دیگری‌ از الگوی شکوفایی انسان است که شامل چهار خرده‌مقیاس خودآگاهی، خودمختاری، مجذوبیت و سخت‌کوشی است. خودآگاهی ادراک واقع‌بینانه و درست از رجحان‌های زندگی فرد، علایق، محدودیت‌ها، ارزش‌ها و مهارت‌ها است. خودآگاهی در تنظیم عملکرد فرد و کسب برتری مدیرانه نقش بسزایی دارد (ریلو و الیک، 1998). داشتن احساس توانایی زیستن مطابق ارزش‌ها و اعتقادات فرد، حتی اگر مغایر با عقاید دیگران باشد، خودمختاری گویند. افرادی ویژگی‌های خودمختاری را دارند که می‌توانند براساس احساس و افکار و باورهای شخصی خود تصمیم بگیرند (ریف و سینگر، 2006). مجذوبیت در روانشناسی با غرقه‌گی شناخته می‌شود. تجربۀ غرقه‌گی در فرد و جامعه تأثیرگذار است؛ زیرا این تجربه نیازمند تعادل مداوم بین مهارت‌ها و چالش‌ها، بازخوردگرفتن از خود، داشتن اهداف مشخص و نزدیک است و در خدمت رشد شخصیِ فزاینده و پیچیده‌ای قرار می‌گیرد که می‌تواند طیف کاملی از پتانسیل‌های فردی را به کار گیرد (چیکسن‌میهالی، مونتیجو و موتون، 2019). پشتکار و سخت‌کوشی نیز به‌عنوان ویژگی و صفتی برای استقامت و صبر تا رسیدن به اهداف بلندمدت تعریف می‌شود (داک ورث و کواین، 2009).
شکوفایی در الگوی شکوفایی هژبریان و همکاران، به‌عنوان یکی از سازه‌های مطرح در روانشناسی مثبت‌گرا، به این اشاره دارد که تجربۀ زندگی تا چه حد خوب پیش می‌رود؛ بدین مضمون، شکوفایی ترکیبی است از احساس خوب و کارکرد مؤثر در زندگی که با سطح بالای بهزیستی روانی مترادف است و سلامت روان را به‌طور خلاصه نشان می‌دهد. در این الگو شکوفایی دارای سه خرده‌مقیاس شایستگی/پیشرفت فردی، مشارکت اجتماعی و احساس رضایت/شادکامی است (هژبریان، 1396).
با توجه به اینکه هژبریان و همکاران (1396) پس از تهیۀ الگوی شکوفایی به‌وسیلۀ پژوهش کیفی و براساس نظریۀ زمینه‌ای، تنها قسمت شکوفایی (به شکل 1 نگاه کنید) را ارزیابی کمّی کرده‌اند، لزوم بررسی کل الگوی شکوفایی به‌صورت کمّی، ضروری به نظر می‌رسید. مسئلۀ پژوهش حاضر این بود که آیا نقش میانجی‌گری انگیزۀ شکوفایی، شرایط زمینه‌ای، خودمدیریتی و تسهیل‌گرهای شکوفایی در ارتباط با غایت‌نگری و شکوفایی برقرار است. همان‌گونه که مشاهده می‌شود این مدل از دو قسمت مدل اندازه‌گیری و مدل ساختاری تشکیل شده است.
در مدل اندازه‌گیری، غایت‌نگری از دو عامل هدفمندی و معنی‌گرایی؛ انگیزۀ شکوفایی از دو عامل اشتیاق به تحقق پتانسیل فردی و تمایل به توسعۀ بهزیستی خود و دیگران؛ شرایط زمینه‌ای (اجتماعی – محیطی - فرهنگی) از سه عامل غنی‌‌بودن محیط، مشوق‌های بیرونی و سرمشق مناسب؛ تسهیل‌گرهای شکوفایی از 9 عامل هیجان مثبت، روابط مثبت، خودکارآمدی، امیدواری، خوش‌بینی، تاب‌آوری، پذیرش خود، برونگرایی، تجربه‌پذیری و مسئولیت‌پذیری؛ خودمدیریتی از 4 عامل خودآگاهی، خود‌مختاری، مجذوبیت و سخت‌کوشی و شکوفایی از 3 عامل شایستگی (پیشرفت/دست‌آورد)، مشارکت اجتماعی و احساس شادکامی تشکیل شده‌اند.
در مدل ساختاری فرض شده است غایت‌نگری به‌صورت غیرمستقیم و با میانجی‌گری انگیزۀ شکوفایی و خودمدیریتی بر شکوفایی مؤثر است. علاوه بر آن، در این مدل فرض شده است شرایط محیطی - اجتماعی، تسهیل‌گرهای شکوفایی و نیز انگیزۀ شکوفایی به‌صورت غیرمستقیم و با میانجی‌گری خودمدیریتی بر شکوفایی مؤثرند؛ بنابراین، هدف از پژوهش حاضر، بررسی برازش مدل اندازه‌گیری و مدل ساختاری ذکرشده در بین دانش‌آموزان است.
جدول 1.
خلا

شکل 1. الگوی روانشناختی شکوفایی براساس نظریۀ زمینه‌ای (هژبریان و همکاران، 1393)




روش
روش پژوهش، جامعۀ آماری و نمونه: طرح پژوهش حاضر، همبستگی است. جامعۀ آماری دانش‌آموزان پسر مقطع دوم متوسطه شهر تهران بودند. نمونۀ آماری شامل 643 نفر از دانش‌آموزان پسر مقطع دوم متوسطه شهر تهران بود که به روش خوشه‌ای چندمرحله‌ای انتخاب شدند. در تحلیل عاملی تأییدی و مدل ساختاری، حداقل حجم نمونه براساس متغیرهای پنهان تعیین می‌شود، نه متغیرهای مشاهده‌پذیر. در اینجا 20 نمونه برای هر عامل (متغیر پنهان) لازم است. به‌طورکلی، دست‌کم 200 نمونه توصیه شده است (حبیبی و عدن‌ور، 1396). با توجه به اینکه تعداد متغیرهای پنهان در الگوی شکوفایی بومی 24 متغیر است، حداقل حجم نمونه 480 نفر می‌شود که برای افزایش اعتبار و احتمال وجود داده‌های پرت و با توجه به منابع مالی حجم نمونۀ بزرگ‌تری (650 نفر) در نظر گرفته شد. تعداد 7 پرسشنامه عودت داده نشد و بنابراین، مجموع داده‌های گردآوری‌شده 643 پرسشنامه بود.
ابزار سنجش: با توجه به اینکه الگوی روانشناختی شکوفایی (هژبریان و همکاران، 1393) درمجموع شامل 24 متغیر بود، برای سنجش این متغیرها به‌ویژه تسهیل‌گرهای شکوفایی تلاش شد تا حد ممکن از ابزارهای معتبر موجود یا زیرمقیاس‌های مرتبط با این متغیر استفاده شود و در مواردی که چنین ابزار‌هایی پیدا نشد، از ابزارهای محقق‌ساخته استفاده شد. در ادامه، به توضیح کلیۀ ابزارهای به‌کاررفته در این پژوهش پرداخته می‌شود.
مقیاس کوتاه بهزیستی روانشناختی ریف (1989): از سه خرده‌مقیاس هدفمندی، پذیرش خود و خودمختاری این مقیاس استفاده شد. هر کدام از خرده‌مقیاس‌ها دارای 3 سؤال با طیف لیکرت است. نمره‌گذاری هر سؤال از 1 تا 6 و نمره‌گذاری هر خرده‌مقیاس از 3 تا 18 است. در هر یک از خرده‌مقیاس‌ها یکی از سؤال‌ها دارای نمره‌گذاری معکوس است. نمره بالاتر نشان‌دهندۀ هدفمندی، پذیرش خود و خودمختاری بیشتر است. در پژوهش خانجانی، شهیدی، فتح‌آبادی، مظاهری و شکری (1393) پایایی خرده‌مقیاس‌های هدفمندی، پذیرش خود و خودمختاری با روش آلفای کرونباخ به‌ترتیب 73/0، 76/0 و 71/0 و پایایی کل مقیاس 71/0 به دست آمد. درضمن، آنها روایی عاملی این مقیاس را ازطریق تحلیل عاملی تأییدی آزمون کردند و همچنین، با بررسی پژوهش‌های مختلف، روایی و همسانی دورنی بالایی را برای این پرسشنامه گزارش دادند. نتایج تحلیل عاملی در پژوهش حاضر نیز نشان دادند خرده‌مقیاس‌های هدفمندی، پذیرش خود و خودمختاری به‌ترتیب دارای بار عاملی 83/0، 63/0 و 84/0 است.
پرسشنامۀ شکوفایی سلیمانی، رضایی، کیان‌ارثی، هژبریان، و خلیلی‌پاچی (2014): در این پرسشنامه از خرده‌مقیاس‌های معناگرایی، هیجان مثبت و روابط مثبت استفاده شده است. هر خرده‌مقیاس دارای 7 سؤال با طیف لیکرت است. نمره‌گذاری هر سؤال از 1 تا 6 و نمره‌گذاری هر خرده‌مقیاس از 7 تا 42 است. هیچ سؤالی دارای نمره معکوس نیست. نمره بالاتر نشان‌دهندۀ معناگرایی، هیجان مثبت و روابط مثبت بهتر است. پایایی خرده‌مقیاس‌های معناگرایی، هیجان مثبت و روابط مثبت در پژوهش سلیمانی و همکاران (2014) به روش آلفای کرونباخ به‌ترتیب 88/0، 91/0 و 83/0 به دست آمد، همچنین، روایی همگرای این پرسشنامه با اجرای هم‌زمان آن با پرسشنامه‌های خودشکوفایی اهواز (82/0= r) و شکوفایی داینر (90/0= r) و اعتبار واگرای آن با پرسشنامۀ افسردگی بک (66/0-= r)، بررسی و تأیید شد. نتایج تحلیل عاملی در پژوهش حاضر نیز نشان دادند خرده‌مقیاس‌های معناگرایی، هیجان مثبت و روابط مثبت به‌ترتیب دارای بار عاملی 95/0، 74/0 و 71/0 است.
مقیاس انگیزۀ شکوفایی : با توجه به اینکه برای سنجش انگیزۀ شکوفایی مقیاس مناسبی پیدا نشد، از مقیاس محقق‌ساخته در این پژوهش استفاده شد؛ بدین منظور، براساس الگوی شکوفایی هژبریان و همکاران (1393)، این متغیر دارای دو خرده‌مقیاس تحقق پتانسیل فردی و تمایل به توسعۀ بهزیستی خود و دیگران در نظر گرفته شد. پژوهشگران برای هر خرده‌مقیاس 10 سؤال و درمجموع، 20 سؤال طراحی کردند. سپس روایی محتوایی پرسشنامه‌ با استفاده از نظر 5 نفر از صاحبنظران بررسی شد. در این خصوص، سؤال‌هایی که ازنظر دست‌کم 4 نفر (80 درصد) تأیید شدند، برای ابزار نهایی باقی ماندند. سؤال‌های ضعیف حذف یا با نظر صاحبنظران اصلاح شدند. شایان توجه است ضریب توافقی لاوشه (CVR ) 95/0 به دست آمد که مناسب و رضایت‌بخش است. درنهایت برای هر خرده‌مقیاس 7 سؤال و درمجموع، 14 سؤال برای این مقیاس باقی ماند. سپس پرسشنامه‌ها روی یک گروه کوچک 30 نفره اجرا شدند تا ازنظر مفهوم‌بودن سؤالات اطمینان حاصل شود (در پیوست 1 این پرسشنامه آمده است) و درنهایت پرسشنامه‌ها روی نمونۀ اصلی اجرا شد. سؤالات شماره 3، 5، 7، 10، 11، 12 و 14 برای سنجش خرده‌مقیاس تحقق پتانسیل فردی و سؤالات شماره 1، 2، 4، 6، 8، 9، 14 دربارۀ خرده‌مقیاس تمایل به توسعۀ بهزیستی خود و دیگران است. سؤالات طیف لیکرت با نمره‌گذاری 1 تا 6 است. تنها سؤال شماره 6 دارای نمره‌گذاری معکوس است؛ بنابراین، هر خرده‌مقیاس دارای نمره‌گذاری 7 تا 42 است. نمره بالاتر نشان‌دهندۀ تحقق پتانسیل فردی و تمایل به توسعۀ بهزیستی خود و دیگران است. ضریب پایایی خرده‌مقیاس‌های اشتیاق به تحقق پتانسیل فردی و تمایل به توسعۀ خود و دیگران در نمونه نهایی به روش آلفای کرونباخ به‌ترتیب در پژوهش حاضر 83/0 و 78/0 به دست آمد. همچنین، نتایج تحلیل عاملی در پژوهش حاضر نشان دادند خرده‌مقیاس‌های اشتیاق به تحقق پتانسیل فردی و تمایل به توسعۀ خود و دیگران به‌ترتیب دارای بار عاملی 94/0 و 96/0 هستند.
مقیاس شرایط زمینه‌ای شکوفایی : همچنین، با توجه به اینکه برای سنجش شرایط زمینه‌ای (محیطی – اجتماعی -فرهنگی) نیز مقیاس مناسبی پیدا نشد، از مقیاس محقق‌ساخته در این پژوهش استفاده شد؛ بدین منظور، براساس الگوی شکوفایی هژبریان و همکاران، این متغیر دارای سه خرده‌مقیاس غنی‌بودن محیط، مشوق‌های بیرونی و سرمشق مناسب در نظر گرفته شد و پژوهشگران برای هر خرده‌مقیاس 7 سؤال و درمجموع، 21 سؤال طراحی کردند. سپس روایی محتوایی پرسشنامه‌ با استفاده از نظر 5 نفر از صاحبنظران بررسی شد. در این خصوص، سؤال‌هایی که ازنظر دست‌کم 4 نفر (80 درصد) تأیید شدند، برای ابزار نهایی باقی ماندند. سؤال‌های ضعیف حذف یا با نظر صاحبنظران اصلاح شدند. شایان توجه است ضریب توافقی لاوشه (CVR) 90/0 به دست آمد که مناسب و رضایت‌بخش است. درنهایت برای هر خرده‌مقیاس 5 سؤال و درمجموع، 15 سؤال برای این مقیاس باقی ماند. سپس پرسشنامه‌ها روی یک گروه کوچک 30 نفره اجرا شدند تا ازنظر مفهوم‌بودن سؤالات اطمینان حاصل شود (سؤالات این مقیاس در پیوست 2 آمده‌اند) و درنهایت پرسشنامه‌ها روی نمونه اصلی اجرا شدند. سؤالات شماره 4، 7، 8، 9 و 16 برای سنجش خرده‌مقیاس غنی‌بودن محیط، سؤالات شماره 1، 2، 5، 12 و 13 برای سنجش خرده‌مقیاس مشوق‌های بیرونی و سؤالات شماره 3، 6، 10، 11 و 14 برای سنجش خرده‌مقیاس سرمشق ‌مناسب تنظیم شده‌اند. سؤالات طیف لیکرت با نمره‌گذاری 1 تا 6 هستند. تنها سؤالات 1 و 14 دارای نمره‌گذاری معکوس‌اند؛ بنابراین، هر خرده‌مقیاس دارای نمره‌گذاری 5 تا 30 بوده که نمره بالاتر نشان‌دهندۀ غنی‌بودن محیط، مشوق‌های بیرونی و سرمشق مناسب بیشتر است. ضریب پایایی خرده‌مقیاس‌های غنی‌بودن محیط، مشوق‌های بیرونی و سرمشق مناسب به روش آلفای کرونباخ در نمونه نهایی به‌ترتیب در پژوهش حاضر 73/0 و 74/0 و 82/0 به دست آمد. همچنین، نتایج تحلیل عاملی در پژوهش حاضر نشان دادند خرده‌مقیاس‌های غنی‌بودن محیط، مشوق‌های بیرونی و سرمشق مناسب به‌ترتیب دارای بار عاملی 78/0، 83/0 و 78/0 هستند.
مقیاس سرمایۀ روانشناختی لوتانز (2007): از سرمایۀ روانشناختی لوتانز استفاده شد؛ ولی با توجه به نتایج تحلیل عاملی، مبنی بر قرارگرفتن زیرمقیاس‌های سرمایۀ روانشناختی در تسهیل‌گرهای شکوفایی در زیر یک عامل، به نظر می‌رسد همۀ آنها وجه‌مشترکی را می‌سنجند که در یک عامل قرار گرفته‌اند؛ به همین دلیل، از واژۀ تسهیل‌گرهای شکوفایی استفاده شده است که سرمایه‌های روانشناختی را در دل خود دارد. در پژوهش حاضر از خرده‌مقیاس‌های خودکارآمدی، امیدواری، خوش‌بینی و تاب‌آوری این مقیاس استفاده شده است که صرامی فروشانی، آخوندی، علیپور و اعراب‌شیبانی (1393)، ترجمه و ویژگی‌های روانسنجی آن را بررسی کرده‌اند. برای هر کدام از این خرده‌مقیاس‌ها، 6 سؤال طیف لیکرت با نمرات 1تا 6 وجود داشت. تنها یکی از سؤالات خرده‌مقیاس خوش‌بینی دارای نمره‌گذاری معکوس بود و بقیۀ سؤالات نمره‌گذاری مستقیم داشتند. نمرات هر خرده‌مقیاس بین 6 تا 36 متغیر بود که نمرات بالاتر نشانۀ خودکارآمدی، امیدواری، خوش‌بینی و تاب‌آوری بیشتر بود. صرامی فروشانی و همکاران (1393) پایایی خرده‌مقیاس‌های خودکارآمدی، امیدواری، خوش‌بینی، تاب‌آوری و کل آزمون را به روش آلفای کرونباخ به‌ترتیب 88/0، 89/0، 88/0، 87/0 و 85/0 و روایی آزمون را مناسب و بالا گزارش داده‌اند. نتایج تحلیل عاملی در پژوهش حاضر نیز نشان دادند خرده‌مقیاس‌های خودکارآمدی، امیدواری، خوش‌بینی و تاب‌آوری به‌ترتیب دارای بار عاملی 78/0، 79/0، 81/0 و 71/0 هستند. تسهیل‌گرهای شکوفایی در الگوی شکوفایی هژبریان و همکاران شامل خرده‌مقیاس‌های هیجان مثبت، روابط مثبت، خودکارآمدی، امیدواری، خوش‌بینی، تاب‌آوری، پذیرش خود، برون‌گرایی، تجربه‌پذیری و مسئولیت‌پذیری هستند؛ بنابراین، برای سنجش سایر خرده‌مقیاس‌ها از پرسشنامه‌های دیگری استفاده شد که در این بخش توضیح داده شده‌اند.
پرسشنامۀ فرم کوتاه شخصیت جهانی (2006): در پژوهش حاضر، برای سنجش برون‌گرایی، تجربه‌پذیری و مسئولیت‌پذیری از خرده‌‌مقیاس‌های این پرسشنامه استفاده شد که جنابادی، راستگو، حرفه‌دوست و خیرجو (1396)، ترجمه و ویژگی‌های روانسنجی آن را بررسی کرده‌اند. در این پرسشنامه هر خرده‌مقیاس دارای 4 سؤال طیف لیکرت با نمره‌گذاری 1تا 5 و درمجموع، هر خرده‌مقیاس دارای نمره‌گذاری بین 4 تا 20 بود که نمرات بالاتر نشان‌دهندۀ برون‌گرایی، تجربه‌پذیری و مسئولیت‌پذیری بیشتر است. خرده‌مقیاس‌های برون‌گرایی و مسئولیت‌پذیری هر کدام دارای 2 سؤال با نمره‌گذاری منفی و خرده‌مقیاس تجربه‌پذیری دارای 3 سؤال با نمره‌گذاری معکوس است. جنابادی و همکاران (1396) پایایی مقیاس‌های برون‌گرایی، تجربه‌پذیری و مسئولیت‌پذیری با روش آلفای کرونباخ را به‌ترتیب 76/0، 78/0 و 85/0 و نیز دارای روایی همگرا و واگرای خوبی گزارش کرده‌اند. نتایج تحلیل عاملی در پژوهش حاضر نیز نشان دادند خرده‌مقیاس‌های برون‌گرایی، تجربه‌پذیری و مسئولیت‌پذیری به‌ترتیب دارای بار عاملی 39/0، 40/0 و 80/0 هستند.
پرسشنامۀ خودآگاهی خصوصی (1998): برای سنجش خودآگاهی از این پرسشنامه استفاده شد که دارای 7 سؤال طیف لیکرت با نمره‌گذاری 1 تا 4 برای هر سؤال و نمره‌گذاری 7 تا 28 برای کل خرده‌مقیاس است. هیچ‌کدام از سؤالات دارای نمره‌گذاری معکوس نیستند. نمره بالاتر نشانۀ خودآگاهی بیشتر است. ریلو و الیک (1998) پایایی این پرسشنامه را به روش آلفای کرونباخ 78/0 و روایی آن را مطلوب گزارش کرده‌اند. نتایج تحلیل عاملی در پژوهش حاضر نیز نشان دادند خرده‌مقیاس‌ خودآگاهی دارای بار عاملی 78/0 است.
پرسشنامۀ نیمرخ شکوفایی پرما باتلر و کرن (2016): برای سنجش مجذوبیت از خرده‌مقیاس مجذوبیت این پرسشنامه استفاده شد که دارای 3 سؤال طیف لیکرت است. نمره‌گذاری هر سؤال از 1 تا 5 و نمره‌گذاری کل از 3 تا 15 است. نمره بالاتر نشانۀ مجذوبیت بیشتر است. در پژوهش باتلر و کرن (2016) پایایی این مقیاس به روش آلفای کرونباخ در حدود 70/0و روایی آن مطلوب گزارش شده است. نتایج تحلیل عاملی در پژوهش حاضر نیز نشان دادند خرده‌مقیاس‌ مجذوبیت دارای بار عاملی 56/0 است.
مقیاس پشتکار و سخت‌کوشی در پرسشنامۀ استقامت و پایداری داک‌ورث و همکاران (2007): برای اندازه‌گیری سخت‌کوشی از خرده‌مقیاس سخت‌کوشی در این مقیاس استفاده شد که دارای 4 سؤال طیف لیکرت است. نمره‌گذاری هر سؤال از 1 تا 5 و نمره‌گذاری کل از 4 تا 20 است. هیچ‌کدام از سؤالات دارای نمره‌گذاری معکوس نیستند. نمره بالاتر نشانۀ سخت‌کوشی بیشتر است. در پژوهش داک ورث و کواین (2009) پایایی مقیاس سخت‌کوشی به روش آلفای کرونباخ 73/0 و روایی آن مطلوب گزارش شد. نتایج تحلیل عاملی در پژوهش حاضر نیز نشان دادند خرده‌مقیاس‌ سخت‌کوشی دارای بار عاملی 74/0 است.
پرسشنامۀ شکوفایی هژبریان، رضایی، بیگدلی، نجفی و محمدی‌فر (2017): این پرسشنامه دارای خرده‌مقیاس‌های احساس رضایت و شادکامی، شایستگی/پیشرفت فردی و مشارکت اجتماعی است. برای هر خرده‌مقیاس 4 سؤال طیف لیکرت با نمره‌گذاری 1 تا 6 وجود دارد؛ بنابراین، نمره‌گذاری هر خرده‌‌مقیاس بین 4 تا 24 است. هیچ‌کدام از سؤالات دارای نمره‌گذاری معکوس نیستند. نمره بالاتر نشانۀ احساس رضایت و شادکامی، شایستگی/پیشرفت فردی و مشارکت اجتماعی بیشتر است. هژبریان، رضایی، بیگدلی، نجفی و محمدی‌فر (2017) پایایی مقیاس‌های احساس رضایت و شادکامی، شایستگی/پیشرفت فردی و مشارکت اجتماعی به روش آلفای کرونباخ را به‌ترتیب 83/0، 77/0 و 79/0 و این مقدار را برای کل مقیاس 87/0 گزارش کرده‌اند. همچنین، اعتبار همگرای این پرسشنامه را با پنج پرسشنامه شامل پرسشنامه‌های شکوفایی سلیمانی و همکاران، شکوفایی داینر، نیمرخ شکوفایی پرما و خودشکوفایی اهواز و اعتبار واگرای آن را با پرسشنامۀ افسردگی بک سنجیدند. ضریب همبستگی‌ها به‌ترتیب 71/0، 76/0، 81/0، 70/0 و 47/0- بود که نشان‌دهندۀ اعتبار بالای پرسشنامۀ مذکور است. نتایج تحلیل عاملی در پژوهش حاضر نیز نشان دادند خرده‌مقیاس‌‌های احساس رضایت و شادکامی، شایستگی/پیشرفت فردی و مشارکت اجتماعی به‌ترتیب دارای بار عاملی 84/0، 80/ و 82/0 هستند.
روش اجرا و تحلیل: برای انتخاب شرکت‌کنندگان، شهر تهران به 4 حوزه (شمال، جنوب، شرق و غرب) تقسیم شد و از هر حوزه، یک منطقه و از هر منطقه، 2 دبیرستان پسرانه و از هر دبیرستان 3 کلاس از مقطع دوم متوسطه به‌صورت تصادفی، انتخاب و پرسشنامه‌ها روی آنان اجرا شدند. به‌منظور تحلیل داده‌ها (بررسی مدل اندازه‌گیری و مدل ساختاری) از نرم‌افزار PLS و روش مدل معادلات ساختاری استفاده شد.
سه معیار برای آزمون پایایی مدل اندازه‌گیری بررسی شدند: بارهای عاملی، آلفای کرونباخ و پایایی مرکب. بارهای عاملی با محاسبۀ مقدار همبستگی شاخص‌های یک سازه با آن سازه محاسبه می‌شوند؛ اگر این مقدار، برابر یا بیشتر از مقدار 4/0 شود (کلاین، 1994)، مؤید این مطلب است که واریانس بین سازه و شاخص‌های آن از واریانس خطای اندازه‌گیری آن سازه بیشتر بوده و پایایی دربارۀ آن مدل اندازه‌گیری پذیرفتنی است. در این پژوهش، تمام بارهای عاملی مقادیر پذیرفتنی را دارا بودند که پایایی مدل از منظر این معیار تأیید شد. همچنین، در این مطالعه، مقدار آلفای کرونباخ برای تمامی متغیرها نزدیک 7/0 یا بالاتر بود. علاوه بر این، از پایایی مرکب نیز برای اطمینان از انسجام درونی استفاده شد. اطلاعات مربوط به پایایی مرکب همۀ متغیرها در جدول 1 آمده که برای تمامی متغیرها از 7/0 بالاتر است؛ بنابراین، از این نظر تأیید شد.
تمامی مقادیر میانگین واریانس استخراج‌شده برای این مطالعه از حداقل مقدار لازم، یعنی 40/0 (فورنل و لارکر، 1981) بیشتر بود که نشان از درجه روایی همگرای رضایت‌بخشی دارد (جدول 2). همچنین، مقادیر آزمون فورنل و لارکر برای بررسی روایی افتراقی محاسبه شدند که بر اساس آن، مقدار همبستگی میان شاخص‌ها با سازه‌های مربوط به خود (جذر میانگین واریانس استخراج‌شده) از همبستگی میان آنها و سایر سازه‌ها بیشتر بود که این مطلب گواه روایی واگرای مناسب در این مدل بود.

 

جدول 1.آزمون پایایی مرکب
متغیر شاخص‌ها پایایی مرکب شاخص متغیر شاخص‌ها پایایی مرکب شاخص
شرایط علی:
غایت‌نگری (CC)
پایایی مرکب متغیر = 876/0 هدفمندی (Pur) 0/833 مقوله اصلی:
انگیزۀ شکوفایی (FM)
پایایی مرکب متغیر = 911/0 اشتیاق به تحقق فردی‌(En) 0/876
معناگرایی (Sem) 0/856 تمایل به بهزیستی (Wel) 0/842
مقوله‌های واسطه‌ای:
تسهیل‌گرهای شکوفایی (MC)
پایایی مرکب متغیر = 938/0 هیجان مثبت (PE) 0/879 شرایط محیطی/اجتماعی:
(SEC)
پایایی مرکب متغیر = 880/0 غنی بودن محیط (RE) 0/826
روابط مثبت (PR) 0/788 مشوق‌های بیرونی (EI) 0/832
برون‌گرایی (EX) 0/866 سرمشق مناسب (Pat) 0/886
تجربه‌پذیری (Exp) 0/818 راهبردها:
خود‌مدیریتی (SM)
پایایی مرکب متغیر = 854/0 خودمختاری (Auto) 0/874
مسئولیت‌پذیری‌(Respon) 0/818 مجذوبیت (Fas) 0/863
خودکارآمدی (Effi) 0/866 خود آگاهی (SA) 0/801
امید (Hope) 0/848 سخت‌کوشی (D) 0/834
تاب‌آوری (Res) 0/847 پیامدها:
شکوفایی(Con)
پایایی مرکب متغیر = 896/0 احساس شادکامی (Happ) 0/884
خوش‌بینی (O) 0/838 شایستگی (Com) 0/844
پذیرش خود (AY) 0/838 مشارکت اجتماعی (SP) 0/871

 

 

 

جدول 2.آزمون روایی همگرا
متغیر شاخص‌ها میانگین واریانس استخراج شده متغیر شاخص‌ها میانگین واریانس استخراج شده
شرایط علی:
غایت‌نگری (CC)
پایایی مرکب متغیر = 876/0 هدفمندی (Pur) 671/0 مقوله اصلی:
انگیزۀ شکوفایی (FM)
پایایی مرکب متغیر = 911/0 اشتیاق به تحقق فردی‌(En) 0/506
معناگرایی (Sem) 464/0 تمایل به بهزیستی‌(Wel) 0/475
مقوله‌های واسطه‌ای:
تسهیل‌گرهای شکوفایی (MC)
پایایی مرکب متغیر = 938/0 هیجان مثبت (PE) 511/0 شرایط محیطی/اجتماعی:
(SEC)
پایایی مرکب متغیر = 880/0 غنی بودن محیط (RE) 0/493
روابط مثبت (PR) 452/0 مشوق‌های بیرونی (EI) 0/502
برون‌گرایی (EX) 701/0 سرمشق مناسب (Pat) 0/63
تجربه‌پذیری (Exp) 546/0 راهبردها:
خود مدیریتی (SM)
پایایی مرکب متغیر = 854/0 خودمختاری (Auto) 0/702
مسئولیت‌پذیری‌(Respon) 530/0 مجذوبیت (Fas) 0/678
خودکارآمدی (Effi) 521/0 خود آگاهی (SA) 0/483
امید (Hope) 488/0 سخت‌کوشی (D) 0/56
تاب‌آوری (Res) 487/0 پیامدها:
شکوفایی(Con)
پایایی مرکب متغیر = 896/0 احساس شادکامی (Happ) 0/656
خوش‌بینی (O) 476/0 شایستگی (Com) 0/575
پذیرش خود (AY) 658/0 مشارکت اجتماعی (SP) 0/629

 

 

 

 


یافته‌ها
از میان 643 مشارکت‌کننده، درمجموع، 623 داده پذیرفتنی گرد‌آوری شدند. تعداد 88 نفر معادل 14% از پاسخ‌دهندگان 15 ساله، 257 نفر معادل 41% از پاسخ‌دهندگان 16 ساله، 179 نفر معادل 17% از پاسخ‌دهندگان 17 ساله، 77 نفر معادل 12% از پاسخ‌دهندگان 18 ساله، 1 نفر از پاسخ‌دهندگان 19 ساله بودند و تنها 21 نفر معادل 3% پاسخ‌دهندگان سن خود را مشخص نکردند. به عبارتی، میانگین سنی پاسخ‌دهندگان 41/16 سال با انحراف معیار 895/0 سال بود. همچنین، 138 نفر از پاسخ‌دهندگان رشتۀ تجربی بودند که 22% از مجموع پاسخ‌دهندگان را تشکیل دادند. 188 نفر معادل 30% در رشتۀ انسانی، 186 نفر (30%) در رشته ریاضی، 102 نفر (16%) در رشتۀ فنی حرفه‌ای و 9 نفر دیگر از پاسخ‌دهندگان رشتۀ تحصیلی خود را مشخص نکردند. همچنین، 120 نفر از پاسخ‌دهندگان که 19% از کل پاسخ‌دهندگان را تشکیل می‌دادند، در غرب تهران (منطقه 5)، 202 نفر معادل 33% در جنوب (منطقه 18)، 23% در شرق (منطقه 8) و 25% نیز در شمال تهران (منطقه 2) حضور داشتند.
ابتدا همبستگی بین متغیرها اندازه‌گیری شد. برای مشاهدۀ ضرایب همبستگی بین متغیرها به جدول 3 مراجعه کنید.

 

 

 


جدول 3. ضرایب همبستگی بین متغیرها (بخش اول)
نماد متغیرها*** Pur Sem En Wel Re El Pat PE Effi Hope O Res Ay PR
Pur 1
Sem 0/611** 1
En 0/398** 0/630** 1
Wel 0/418** 0/631** 0/779** 1
Re 0/321** 0/422** 0/331** 0/360** 1
El 0/351** 0/456** 0/350** 0/403** 0/594** 1
Pat 0/348** 0/415** 0/372** 0/426** 0/478** 0/471** 1
PE 0/541** 0/686** 0/492** 0/553** 0/497** 0/589** 0/461** 1
Effi 0/492** 0/635** 0/602** 0/607** 0/338** 0/335** 0/356** 0/558** 1
Hope 0/518** 0/636** 0/521** 0/530** 0/465** 0/445** 0/385** 0/603** 0/616** 1
O 0/545** 0/661** 0/607** 0/632** 0/435** 0/448** 0/402** 0/602** 0/593** 0/716** 1
Res 0/330** 0/433** 0/408** 0/401** 0/276** 0/242** 0/271** 0/387** 0/533** 0/530** 0/482** 1
Ay 0/427** 0/497** 0/385** 0/405** 0/313** 0/372** 0/238** 0/534** 0/443** 0/419** 0/450** 0/304** 1
PR 0/293** 0/475** 0/447** 0/483** 0/452** 0/481** 0/420** 0/586** 0/499** 0/423** 0/439** 0/420** 0/406** 1
EX 0/001 0/113** 0/129** 0/145** 0/002 0/090* 0/168** 0/154** 0/229** 0/067 0/071 0/106* 0/147** 0/314**
Exp 0/195** 0/217** 0/266** 0/281** 0/014 0/073 0/039 0/136** 0/261** 0/152** 0/258** 0/125** 0/165** 0/073
Respon 0/295** 0/321** 0/346** 0/330** 0/270** 0/267** 0/373** 0/371** 0/415** 0/399** 0/411** 0/245** 0/290** 0/323**
SA 0/257** 0/407** 0/370** 0/335** 0/126** 0/159** 0/151** 0/243** 0/368** 0/280** 0/334** 0/278** 0/248** 0/214**
Auto 0/420** 0/558** 0/480** 0/530** 0/267** 0/309** 0/274** 0/442** 0/458** 0/418** 0/482** 0/270** 0/419** 0/267**
Fas 0/158** 0/359** 0/385** 0/327** 0/160** 0/140** 0/101* 0/234** 0/343** 0/273** 0/278** 0/279** 0/190** 0/248**
D 0/426** 0/532** 0/457** 0/457** 0/266** 0/289** 0/318** 0/459** 0/542** 0/466** 0/489** 0/371** 0/352** 0/369**
Happ 0/482** 0/613** 0/489** 0/554** 0/494** 0/615** 0/466** 0/809** 0/525** 0/569** 0/614** 0/396** 0/511** 0/569**
Com 0/396** 0/597** 0/671** 0/638** 0/364** 0/362** 0/362** 0/511** 0/634** 0/522** 0/568** 0/464** 0/398** 0/476**
SP 0/406** 0/588** 0/469** 0/520** 0/397** 0/353** 0/403** 0/491** 0/520** 0/537** 0/512** 0/420** 0/323** 0/437**
P<0/05* **p<0/01 *** نماد متغیرها در جدول 1 آمده است.

 

جدول 3. ضرایب همبستگی بین متغیرها (بخش دوم)
نماد متغیرها*** EX Exp Respon SA Auto Fas D Happ Com SP
EX 1
Exp 0/100* 1
Respon 0/070 0/108** 1
SA 0/017 0/237** 0/161** 1
Auto 0/038 0/178** 0/271** 0/313** 1
Fas 0/131** 0/170** 0/064 0/291** 0/224** 1
D 0/075 0/147** 0/396** 0/339** 0/355** 0/192** 1
Happ 0/173** 0/135** 0/367** 0/201** 0/381** 0/238** 0/392** 1
Com 0/132** 0/267** 0/399** 0/324** 0/433** 0/431** 0/503** 0/540** 1
SP 0/146** 0/073 0/276** 0/241** 0/350** 0/213** 0/374** 0/534** 0/526** 1
P<0/05* **p<0/01 *** نماد متغیرها در جدول 1 آمده است



مدل‌های اندازه‌گیری: در مدل پژوهش، فرض شده است سازۀ غایت‌نگری از دو مؤلفۀ معنا‌گرایی و هدفمندی تشکیل شده است. هر دو دارای بارهای عاملی معنی‌دار به‌ترتیب برابر با 83/0 و 95/0 روی عامل غایت‌نگری بودند. همچنین، در این مدل فرض شده است عامل شرایط زمینه‌ای از سه مؤلفۀ غنی‌بودن محیط، مشوق‌های بیرونی و سرمشق مناسب تشکیل شده است. هر سه دارای بارهای عاملی معنی‌دار به‌ترتیب برابر با 78/0، 76/0 و 83/0 روی عامل شرایط محیطی بودند. عامل تسهیل‌گرهای شکوفایی از 9 مؤلفه تشکیل شده است. این مؤلفه‌ها و بارهای عاملی مربوطه به‌ترتیب عبارت‌اند از هیجان مثبت (86/0)، روابط مثبت (71/0)، امید (79/0)، خودکارآمدی (78/0)، خوش‌بینی (81/0)، تاب‌آوری (71/0)، تجربه‌پذیری (40/0)، مسئولیت‌پذیری (80/0) و برون‌گرایی (39/0) که همگی معنی‌دارند.
انگیزۀ شکوفایی از دو مؤلفۀ اشتیاق به تحقق پتانسیل فردی با بار عاملی 92/0 و تمایل به توسعۀ بهزیستی خود و دیگران با بار عاملی 88/0 اشباع شده است. همچنین، در این مدل فرض شده است راهبردهای خودمدیریتی از چهار مؤلفه تشکیل شده‌اند. این مؤلفه‌ها و بارهای عاملی مربوطه به‌ترتیب عبارت‌اند از: خودآگاهی (63/0)، مجذوبیت (80/0)، خودمختاری (49/0) و سخت‌کوشی (90/0). درنهایت اینکه فرض شده است عامل شکوفایی از سه مؤلفه اشباع شده است. عامل شکوفایی و بارهای عاملی محاسبه‌شده عبارت‌اند از: احساس شادکامی با بار عاملی 89/0، مشارکت اجتماعی با بار عاملی 92/0 و شایستگی با بار عاملی 93/0. همان‌گونه که مشاهده می‌شود همۀ بارهای عاملی از مقدار پذیرفتنی 30/0 بالاترند. کمترین بار عاملی مربوط به مؤلفۀ برونگرایی با بار عاملی 39/0 و بیشترین بار عاملی مربوط مؤلفۀ اشتیاق به تحقق پتانسیل فردی با بار عاملی 96/0 است که همگی مطلوب و رضایت‌بخش‌اند؛ بنابراین، براساس نتایج حاصله، همۀ مدل‌های اندازه‌گیری تأیید شدند (شکل 2).



شکل 2. مدل پژوهش و ضرایب مربوطه برای بررسی فرضیه‌های پژوهش



در مدل فوق، اعداد داخل پرانتز نشان‌دهندۀ بارهای عاملی هر مؤلفه روی سازه مربوطه، اعداد روی محورها نشان‌دهندۀ ضرایب مسیر و اعداد کناری متغیرهای درونزاد مدل شامل انگیزۀ شکوفایی: 42/0، خودمدیریتی: 52/0 و شکوفایی: 35/0 نشان‌دهندۀ واریانس تبیین‌شدۀ متغیر توسط سایر متغیرهای موجود در مدل است. مسیر شرایط زمینه‌ای به خودمدیریتی که با رنگ قرمز مشخص شده است، معنی‌دار نیست.
نتایج مدل ساختاری در شکل 2 (و جدول 5) ارائه شده‌اند. معنی‌داری اثرات غیرمستقیم با استفاده از آزمون سوبل بررسی شد. نتایج اثرات ساختاری مستقیم و غیرمستقیم به همراه ضرایب معنی‌داری در جدول 5 آمده‌اند. همان‌گونه که مشاهده می‌شود متغیر خودمدیریتی با ضریب مسیر 59/0 به‌صورت مستقیم بر شکوفایی تأثیر مثبت دارد (58/19 =t). متغیرهای تسهیل‌گرهای شکوفایی و انگیزۀ شکوفایی به‌ترتیب با ضرایب مسیر 45/0 و 31/0 بر خودمدیریتی تأثیر مثبت دارند (مقادیر t به‌ترتیب برابر با 6/9 و 9/6 هستند). متغیر غایت‌نگری با ضریب مسیر 65/0 به‌صورت مستقیم بر انگیزۀ شکوفایی تأثیر مثبت دارد (3/26 =t). تسهیل‌گرهای شکوفایی و انگیزۀ شکوفایی به‌صورت غیر‌مستقیم با میانجی‌گری خودمدیریتی بر شکوفایی تأثیر مثبت دارند. ضرایب مسیر غیر‌مستقیم این دو متغیر به‌ترتیب برابر با 26/0 و 18/0 هستند. علاوه بر آن، اثر غایت‌نگری بر خودمدیریتی با میانجی‌گری انگیزۀ شکوفایی (غایت‌نگری← انگیزۀ شکوفایی← خودمدیریتی) و همچنین، اثر غایت‌نگری بر شکوفایی با میانجی‌گری انگیزۀ شکوفایی و خودمدیریتی (غایت‌نگری ← انگیزۀ شکوفایی← خودمدیریتی ← شکوفایی) به‌ترتیب با ضرایب مسیر 20/0 و 118/0 معنی‌دار بود. علاوه بر آن، اثر مستقیم شرایط زمینه‌ای (شرایط محیطی – اجتماعی - فرهنگی) بر خودمدیریتی و همچنین، اثر غیرمستقیم شرایط زمینه‌ای بر شکوفایی با میانجی‌گری خودمدیریتی (شرایط محیطی اجتماعی← خودمدیریتی ← شکوفایی) معنی‌دار نشد (ضرایب مسیر و مقادیر t مربوطه در جدول 5 آمده‌اند).
شایان توجه است براساس نتایج مدل، 42% از واریانس انگیزۀ شکوفایی به‌وسیلۀ غایت‌نگری، 52% از واریانس خودمدیریتی به‌وسیلۀ اثر مستقیم انگیزۀ شکوفایی و تسهیل‌گرهای شکوفایی و نیز اثر غیرمستقیم غایت‌نگری با میانجی‌گری انگیزۀ شکوفایی تبیین می‌شوند. درنهایت 35% از واریانس شکوفایی به‌وسیلۀ مجموع اثرات مستقیم و غیرمستقیم متغیرهای موجود در مدل تبیین می‌شود.
از شاخص استون گایسر برای ارزیابی پیش‌بینی مدل برای متغیرهای پنهان خارجی استفاده شد. نظریۀ اساسی برای این معیار این است که این مدل باید قادر باشد آیتم‌های متغیرهای پنهان را به‌خوبی پیش‌بینی کند. این سنجه یک معرف تناسب پیش‌بین مدل است. در مدل ساختاری، مقدار Q2 بیشتر از صفر برای یک متغیر مکنون درون‌زای انعکاسی معین نشان‌دهندۀ تناسب پیش‌بین مدل مسیری برای آن سازۀ خاص است. در‌ صورتی ‌که مقادیر Q2 کمتر از صفر باشند، به معنای نبود قدرت پیش‌بینی مدل است. در جدول 4 مجموع توان دوم مشاهدات و مجموع توان دوم خطاهای پیش‌بین ارائه شده‌اند. همان‌طور که در این جدول آمده است تمامی مقادیر Q2 بیشتر از صفر است که نشان از قدرت پیش‌بینی‌کنندگی مدل دارد.


جدول 4. شاخص استیون گایسر
متغیر (سازه) Q2 SSE SSO متغیر (سازه) Q2 SSE SSO
پذیرش خود(AY) 0/253157 1395/85 1869 خوش‌بینی(O) 0/303861 2602/168 3738
خودمختاری(Auto) 00000/0 1869 1869 هیجان مثبت(PE) 0/373566 2731/879 4361
شایستگی(Com) 00000/0 2492 2492 روابط مثبت(PR) 0/17152 3613/003 4361
شکوفایی(Con) 00000/0 7476 7476 سرمشق مناسب(Pat) 0/351418 2020/333 3115
سختکوشی(D) 00000/0 2492 2492 هدفمندی(Pur) 0/453237 1021/9 1869
خودکارآمدی(Effi) 0/312086 2571/424 3738 غنی‌بودن محیط(RE) 0/289222 2214/073 3115
مشوق‌های بیرونی(El) 0/336736 2066/068 3115 تاب‌آوری(Res) 0/234926 2859/847 3738
برون‌گرایی(Ex) 0/096888 1687/916 1869 مسئولیت‌پذیری(Respon) 0/331409 1666/128 2492
تجربه‌پذیری(Exp) 0/017843 2447/536 2492 خودآگاهی(SA) 00000/0 4361 4361
اشتیاق به تحقق فردی(En) 00000/0 4361 4361 خودمدیریتی(SM) 0/098005 9553/029 10591
مجذوبیت(Fas) 00000/0 1869 1869 مشارکت اجتماعی(SP) 00000/0 2492 2492
انگیزۀ شکوفایی(FM) 0/182643 6619/774 8099 معناگرایی(Sem) 0/412556 2561/844 4361
امید(Hope) 0/295799 2632/304 3738 تمایل به بهزیستی(Wel) 00000/0 3738 3738
احساس شادکامی(Happ) 00000/0 2492 2492



به‌منظور ارزیابی تناسب کلی مدل توسعه‌داده‌شده از آزمونی به نام تناسب کلی مدل (GOF) استفاده می‌شود؛ بدین منظور، مجذور میانگین مقادیر اشتراکی متغیرهای پنهان مرتبه اول، ضربدر میانگین ضرایب تعیین متغیرهای درون‌زا محاسبه می‌شود. چنانچه جواب به‌دست‌آمده از 36/0 بیشتر باشد، مدل از تناسب کلی خوبی برخوردار است. در این تحقیق، میزان تناسب کلی مدل برابر است با 475/0 که بالاتر از مقدار حداقل است.
به‌منظور ارزیابی معناداری ضرایب مسیر، مقدار t ازطریق بوت استرپینگ محاسبه شد. بوت استریپینگ روش مناسبی برای کنترل و بررسی پایداری نتایج است. علاوه بر آن، اگر توزیع داده‌ها نرمال نباشد، می‌توانیم از این روش برای استنباط و بررسی معناداری ضرایب آماری خود بهره ببریم (براین، 1982). مقادیر بحرانی برای آزمون دو دامنه 1.65 (سطح معناداری 10%)، 1.96 (سطح معناداری 5%) و 2.57 (سطح معناداری 1%) هستند (هیر، هالت، رینگل و سارستت، 2016).

جدول 5. نتایج آزمون فرضیه (مدل ساختاری)
فرضیه ضرایب مسیر مقدار t رد یا قبولی فرضیه
اثر مستقیم خودمدیریتی بر شکوفایی 590/0 576/19 تایید
اثر مستقیم شرایط محیطی اجتماعی بر خودمدیریتی 039/0 349/1 عدم تایید
اثر مستقیم تسهیل‌گرهای شکوفایی بر خودمدیریتی 449/0 643/9 تایید
اثر مستقیم انگیزۀ شکوفایی بر خودمدیریتی 307/0 935/6 تایید
اثر مستقیم غایت‌نگری بر انگیزۀ شکوفایی 650/0 266/26 تایید
اثر غیرمستقیم شرایط محیطی اجتماعی بر شکوفایی با میانجی‌گری خودمدیریتی 023/0 852/0 عدم تایید
اثر غیرمستقیم تسهیل‌گرهای شکوفایی بر شکوفایی با میانجی‌گری خودمدیریتی 265/0 571/7 تایید
اثر غیرمستقیم انگیزۀ شکوفایی بر شکوفایی با میانجی‌گری خودمدیریتی 181/0 464/6 تایید
اثر غیرمستقیم غایت‌نگری بر خودمدیریتی با میانجی‌گری انگیزۀ شکوفایی 200/0 897/6 تایید
اثر غیرمستقیم غایت‌نگری بر شکوفایی با میانجی‌گری انگیزۀ شکوفایی و خودمدیریتی 118/0 935/6 تایید



تحلیل داده‌های حاصله نشان داد تمامی روابط مستقیم و غیرمستقیم متغیرهای مدل (به‌جز تأثیر مستقیم شرایط زمینه‌ای بر خودمدیریتی و تأثیر غیرمستقیم آن بر شکوفایی) ازنظر آماری معنادارند. نتایح این آزمون‌ها در جدول 5 آمده‌‌اند.

بحث
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش میانجی‌گری انگیزۀ شکوفایی، شرایط زمینه‌ای، خودمدیریتی و تسهیل‌گرهای شکوفایی در ارتباط غایت‌نگری و شکوفایی در بین دانش‌آموزان پسر مقطع دوم متوسطه شهر تهران بود که بدین منظور، از الگوی شکوفایی روانشناختی استفاده شد. در این الگو، شکوفایی به‌وسیلۀ متغیرهای غایت‌نگری، انگیزۀ شکوفایی، شرایط محیطی، اجتماعی، فرهنگی، تسهیل‌گرهای شکوفایی و خودمدیریتی تبیین شده است. با توجه به اینکه این مدل به‌صورت کیفی و در بافت بومی تدوین شده است، روابط ترسیم‌شده در مدل تا کنون در سایر پژوهش‌ها بررسی نشده‌اند. در ادامه، روابط متغیرهای مدل با در نظر گرفتن نزدیک‌ترین پژوهش‌های پیشین بررسی و تبیین شده‌اند.
در الگوی شکوفایی روانشناختی (هژبریان و همکارن، 1393) که طبق نظریۀ زمینه‌ای تدوین شده، غایت‌نگری اصلی‌ترین عامل مؤثر در پیدایش انگیزۀ شکوفایی و به تبع، شکوفایی است. غایت‌نگری شامل دو مؤلفۀ هدفمندی و معناگرایی است. هدفمندی سبب می‌شود انسان اهدافی را برای آیندۀ خود در نظر بگیرد و مسیر حرکت و کوشش خود را به آن سمت هدایت کند. به عبارتی، شخص هدفمند، انتظار خویش از زندگی را به‌طور مشخص می‌داند و برای رسیدن به آن تلاش می‌کند. یافتن معنی آن چیزی است که زندگی از ما انتظار دارد و ما سعی در برآورده‌کردن آن داریم، نه آنکه ما از زندگی‌مان چه انتظاری داریم (فرانکل، 1959). سلیگمن (2002) نیز معتقد است انسان می‌تواند از توانمندی‌های خود در راستای تأثیرگذاری بر انتشار و تولید آگاهی، ارتقای توانایی یا افزایش نیکی در جهان بهره ببرد و درنتیجه، معنای بزرگ‌تری برای هدف از وجودش در هستی خلق کند. به‌طورکلی، مقولۀ غایت‌نگری شامل مؤلفه‌های هدفمندی (به این معنی که شخص از زندگی خود چه انتظاری دارد) و معناگرایی (به این معنی که انسان احساس می‌کند زندگی از او چه انتظاری دارد) سبب ایجاد انگیزۀ شکوفایی و در نتیجۀ آن، خودمدیریتی و دستیابی به شکوفایی در انسان می‌شود. نتایج پژوهش حاضر نیز نشان دادند غایت‌نگری از دو مؤلفۀ هدفمندی و معنی‌گرایی به‌ترتیب با بارهای عاملی 83/0 و 95/0 تشکیل شده است. علاوه بر آن، نتایج پژوهش حاضر نشان دادند غایت‌نگری بر انگیزۀ شکوفایی و به تبع آن، بر خودمدیریتی و درنهایت، بر شکوفایی اثرگذار است.
نتیجۀ پژوهش حاضر درخصوص رابطۀ غایت‌نگری (هدفمندی و احساس معنی) با انگیزۀ شکوفایی (و درنهایت با شکوفایی) با پژوهش ووز (2016) همخوان است. در تبیین این موضوع می‌توان این‌چنین بیان کرد که معنا در زندگی می‌تواند به انگیزه، ارزشمندی، ادراک، خودتنظیمی و اهداف عملکردی منجر شود (ووز، 2016). استگر (2012) نیز نشان داد داشتن معنی در زندگی بر عملکرد مطلوب و افزایش بهزیستی اثر می‌گذارد. علاوه بر آن، براساس پژوهش بیکر (2005)، هرچه یک شخص هدفمندتر زندگی کند، بر کار خود کنترل بیشتری دارد و معنای بیشتری در آن پیدا می‌کند، به نتایج مثبت‌تری دست خواهد یافت و شایستگی‌اش افزایش می‌یابد (بیکر، 2005). ریف و سینگر (2006) نیز در پژوهشی به این نتیجه رسیدند که داشتن هدف، برنامه‌ریزی را در پی دارد و داشتن برنامه، هدف‌ها را محقق می‌سازد و درنهایت، برنامه‌ریزی درست، موفقیت را می‌آفریند (ریف و سینگر، 2006).
یافتۀ به‌دست‌آمده در پژوهش حاضر درخصوص رابطۀ غایت‌نگری (هدفمندی و احساس معنی) با خودمدیریتی و میانجی‌گری انگیزۀ شکوفایی، با پژوهش‌های کنراد و همکاران (2019) و ریف و سینگر (2006) همخوان است. در تببین این موضوع می‌توان این‌چنین بیان کرد که احساس معنی و هدفمندی باعث افزایش انگیزش و استفاده از الگوهای سازنده می‌شود و به خودراهبری و افزایش خودتنظیمی منجر می‌شود (کنراد و همکاران، 2019).
براساس الگوی شکوفایی روانشناختی (هژبریان و همکاران، 1393)، انگیزۀ شکوفایی، متغیرهای اشتیاق به تحقق پتانسیل فردی و تمایل به توسعۀ بهزیستی خود و دیگران را در بر می‌گیرد. این مقوله «انگیزۀ شکوفایی» نام‌گذاری شده است؛ زیرا مؤلفه‌های زیرمجموعۀ آن به‌صورت گرایش‌های عاطفی اعم از تمایل، اشتیاق و رغبت به شکوفایی مطرح شده‌اند. انگیزۀ شکوفایی باعث می‌شود انسان در مسیر شکوفایی قدم بگذارد و به دنبال استفاده از مکانیزم‌ها یا راهبردهایی (خودمدیریتی) برای رسیدن به مقصود خود باشد. نتایج پژوهش حاضر این روابط را تأیید کردند. بارهای عاملی به‌دست‌آمده برای مؤلفه‌های انگیزۀ شکوفایی، اشتیاق به تحقق پتانسیل فردی (92/0) و تمایل به توسعۀ بهزیستی خود و دیگران (88/0) بودند.
علاوه بر آن، یافته‌های این پژوهش درخصوص رابطۀ انگیزۀ شکوفایی با خودمدیریتی با یافته‌های رایان و دسی (2017) و سلیگمن (2019) همخوانی دارد. در تبیین این موضوع می‌توان چنین بیان کرد که رفتارهای انسانی تا حد زیادی از عوامل انگیزشی تأثیر می‌گیرد (رایان و دسی، 2017).
همچنین، یافته‌های پژوهش حاضر درخصوص تأثیر انگیزۀ شکوفایی بر شکوفایی (با میانجی‌گیری خودمدیریتی) با یافته‌های پژوهش نریش و همکاران (2013) و وود و همکاران (2011) همخوانی دارد. در تبیین این موضوع باید گفت یافتن ویژگی‌های مثبت خود و مدیریت آنها (خودمدیریتی) به اشخاص در تمام عمر یاری می‌رساند تا عزت نفس بیشتری داشته باشند و روابط اجتماعی خود را بهبود دهند (نریش و همکاران، 2013). هر شخص توانمندی‌ها و ظرفیت‌های به‌خصوصی دارد که برای رسیدن به عملکرد بهتر و شکوفایی بیشتر می‌تواند با مدیریت بهینه از آنها بهره بگیرد (وود و همکاران، 2011)؛ بنابراین، انگیزۀ شکوفایی با ایجاد انگیزۀ لازم در فرد باعث افزایش توانایی خودمدیریتی می‌شود که این افزایش خودمدیریتی شخص را برای شکوفایی استعدادها و توانمندی‌هایش آماده می‌کند.
براساس الگوی شکوفایی روانشناختی (هژبریان و همکاران، 1393)، مجموعه‌ای از متغیرهای مثبت روانشناختی شامل خودکارآمدی، امیدواری، خوش‌بینی و تاب‌آوری، برون‌گرایی، تجربه‌پذیری و مسئولیت‌پذیری، هیجان مثبت، روابط مثبت و پذیرش خود باعث تسهیل خودمدیریتی و به تبع آن، شکوفایی می‌شوند. براساس پیشینۀ پژوهشی می‌توان گفت متغیرهای ذکرشده شامل 4 دسته متغیر مختلف‌اند که عبارت‌اند از: سرمایه‌های روانشناختی شامل خودکارآمدی، امیدواری، خوش‌بینی و تاب‌آوری مطابق با پرسشنامۀ سرمایۀ روانشناختی لوتانز، سه ویژگی‌های شخصیتی شامل برون‌گرایی، تجربه‌پذیری و مسئولیت‌پذیری مطابق با فرم کوتاه شخصیت جهانی، دو مؤلفۀ شکوفایی مطابق با نظریۀ شکوفایی سلیگمن (2011) و پذیرش خود (یکی از مؤلفه‌های بهزیستی روانشناختی براساس نظر ریف و سینگر-2006). هژبریان و همکاران (1393) اعتقاد داشتند وجه مشترک همۀ این متغیرها این است که بیان‌کنندۀ عواطف، هیجانات و روابط مثبت و نیز نوعی شایستگی مثبت‌اند و همۀ آنها را می‌توان زیرمجموعۀ یک سازۀ کلی به نام تسهیل‌گرهای شکوفایی در نظر گرفت.
در پژوهش حاضر، الگوی روانشناختی شکوفایی هژبریان و همکاران (1393) ازطریق تحلیل عاملی تأییدی بررسی شد. نتایج نشان دادند مجموعه متغیرهای ذکرشده براساس سازۀ واحد تسهیل‌گرهای شکوفایی تبیین‌پذیرند و بارهای عاملی مؤلفه‌های ذکرشده شامل خودکارآمدی (78/0)، امیدواری (79/0)، خوش‌بینی (81/0)، تاب‌آوری (71/0)، برون‌گرایی (39/0)، تجربه‌پذیری (40/0)، مسئولیت‌پذیری (80/0)، هیجان مثبت (74/0)، روابط مثبت (71/0) و پذیرش خود (63/0) روی عامل کلی تسهیل‌گرهای شکوفایی روانشناختی بین 39/0 تا 81/0 به دست آمدند که همگی مطلوب و رضایت‌بخش‌اند. علاوه بر آن، نتایج پژوهش حاضر دیدگاه صاحب‌نظران بومی، مبنی بر تأثیر تسهیل‌گرهای شکوفایی بر خودمدیریتی و به تبع آن، شکوفایی (هژبریان و همکاران، 1393) را تأیید کردند. به عبارت دیگر، نتایج نشان دادند تسهیل‌گرهای شکوفایی با تسهیل و تقویت خودمدیریتی به شکوفایی منجر می‌شود.
همچنین، نتایج پژوهش حاضر درخصوص رابطۀ سرمایه‌های روانشناختی با شکوفایی با پژوهش‌های وحیدی و جعفری هرندی (1396)، سونی و ستوگی (2017) و لوتانز و همکاران (2010) همخوان است. در تبیین این موضوع این‌چنین بیان می‌شود که تسهیل‌گرهای شکوفایی بر عملکرد افراد در بافت روانشناسی مثبت‌گرا تأثیر معناداری دارد (سونی و رستوگی، 2017). همان‌طور که پیش از این گفته شد در پژوهش حاضر، تسهیل‌گرهای شکوفایی شامل این خرده‌مقیاس‌ها هستند: هیجان مثبت، روابط مثبت، خودکارآمدی، امیدواری، خوش‌بینی، تاب‌آوری، پذیرش خود و عوامل شخصیتی مثبت (شامل برون‌گرایی، تجربه‌پذیری، مسئولیت‌پذیری)؛ در ادامه رابطۀ این مؤلفه‌ها با سایر مؤلفه‌های الگوی روانشناختی شکوفایی (هژبریان و همکاران، 1393) توضیح داده شده است.
در تبیین رابطۀ هیجان‌های مثبت و روابط مثبت با شکوفایی این‌چنین بیان می‌شود که هیجان‌های مثبت و روابط مثبت با گشودن قلب و ذهن، این امکان را می‌دهند که مهارت‌های جدید، روابط جدید، دانش جدید و راه و رسم نوین زیستن کشف شوند (فردیکسون، 1395/2012؛ هو و همکاران (2017). علاوه بر آن، داینر و بیسواس - دینر (2008)، سلیگمن و ادلر (2018)، کیم و همکاران (2020) و شئو و همکاران (2020) نشان دادند احساس خوشبختی نیازمند روابط سالم، دوست‌داشتن و دوست داشته شدن است و عناصر مثبت‌نگری به‌شدت به نحوۀ روابط فرد با دیگران وابسته است (سلیگمن و ادلر، 2018).
نتایج پژوهش حاضر درخصوص رابطۀ خودکارآمدی (یکی از مؤلفه‌های تسهیل‌گرهای شکوفایی در پژوهش حاضر) و شکوفایی (با میانجی‌گری خودمدیریتی) با پژوهش ون عثمان و همکاران (2019) همخوان است. در تبیین این موضوع این‌چنین بیان می‌شود که ارزیابی مناسب شخص از توانایی خود در سازمان‌دهی و انجام رفتارهای متوالی برای رسیدن به اهداف نقش مؤثری دارد (ون عثمان و همکاران، 2019). همچنین، نتایج پژوهش حاضر درخصوص رابطۀ امید (یکی از مؤلفه‌های تسهیل‌گرهای شکوفایی در پژوهش حاضر) با خودمدیریتی با یافته‌های (مگیار موئی، 1397/2009) همخوانی دارد. در تبیین این موضوع این‌چنین بیان می‌شود که امید در تدوین طرح‌هایی برای رسیدن به اهداف، یافتن و حفظ انرژی مورد نیاز برای رفتن به دنبال آن اهداف و پیگیری آنها مؤثر است (مگیار موئی، 1397/ 2009).
نتایج پژوهش حاضر درخصوص رابطۀ خوش‌بینی با شکوفایی نیز با پژوهش جیمز و همکاران (2019) همخوانی دارد. در تبین این موضوع این‌چنین بیان می‌شود که خوش‌بینی به‌عنوان دارویی برای سلامت ظاهر می‌شود؛ زیرا به نظر می‌رسد با رفتارهای سالم‌تر و کاهش خطر بیماری همراه است (جیمز و همکاران، 2019). نتایج پژوهش حاضر درخصوص رابطۀ تاب‌آوری و شکوفایی نیز با پژوهش‌های اسکندری و همکاران (1398) و کولمن و همکاران (2020) همخوان است. در تبیین این موضوع این‌چنین بیان می‌شود که تاب‌آوری فضلیت اصلی است که به ما اجازه رشد مداوم را می‌دهد (کولمن و همکاران، 2020). همچنین، یافته‌های به‌دست‌آمده از پژوهش حاضر درخصوص ارتباط پذیرش خود با شکوفایی با پژوهش ریف و همکاران (2003) همخوان است. در تبیین این موضوع این‌چنین بیان می‌شود که پذیرش خود به احساس مثبت نسبت به زندگی منجر می‌شود (ریف و همکاران، 2003). یافته‌های پژوهش حاضر درخصوص ارتباط ویژگی‌های شخصیتی (برون‌گرایی، تجربه‌پذیری و مسئولیت‌پذیری) با شکوفایی با میانجی‌گری خودمدیریتی با پژوهش سلیگمن (2019) همخوان است. برای تبیین این موضوع باید گفت شناخت و استفاده از توانایی‌های اصلی شخصیتی می‌تواند به زندگی با شور و شوق یا مجذوبیت کمک کند؛ بنابراین، با بهره‌بردن از توانایی‌های ذاتی، شور و شوق افزایش می‌یابد که به احساس شایستگی و شادکامی منجر می‌شود (سلیگمن، 2019).
براساس الگوی شکوفایی روانشناختی (هژبریان و همکاران، 1393)، شکوفایی یک مفهوم چندبعدی شامل شادکامی، مشارکت اجتماعی و پیشرفت (دستاورد) است که برای رسیدن به آن لازم است ترکیب بهینه‌ای از عوامل فردی و محیطی به کار گرفته شوند؛ بدین منظور، کسب مهارت‌ها و شایستگی‌های لازم برای استفادۀ بهینه از پتانسیل‌های فرد در بستر محیط ضروری است. به کار گرفتن این شایستگی‌ها در عمل به فرد کمک کند تا مسیر خود به سمت شکوفایی را هموار کند؛ به این منظور، مجموعه عوامل غایت‌نگری، انگیزۀ شکوفایی، شرایط زمینه‌ای و تسهیل‌گرهای شکوفایی با تأثیرگذاری بر توانمندی‌ها و شایستگی‌های خودمدیریتی به شکوفایی منجر می‌شوند. نتایج پژوهش حاضر دیدگاه صاحب‌نظران بومی درخصوص اشباع خودمدیریتی را از 4 عامل خودآگاهی، خودمختاری، مجذوبیت و سختکوشی به‌ترتیب با بارهای عاملی 78/0، 72/0، 56/0 و 74/0 تأیید کرد. علاوه بر آن، نتایج نشان دادند خودمدیریتی بر شکوفایی مؤثر است. در تبیین این نتایج براساس دیدگاه صاحب‌نظران بومی می‌توان گفت شایستگی خودمدیریتی و آشنایی با نقاط قوت و ضعف خود به انسان کمک می‌کند تا نقشه راه و برنامۀ شکوفایی خود را ترسیم کند و معیارهایی را برای ارزیابی برنامه فراهم سازد. همچنین، سختکوشی و توانایی ایستادگی در مقابل فشارهای محیطی موجب می‌شود فرد بتواند از فرصت‌های موجود در محیط بهره‌برداری لازم را به عمل آورد و در مقابل تهدیدات محیطی موجود به‌خوبی مقاومت یا آنها را مرتفع سازد و از این طریق، راه را برای نیل به شکوفایی هموار سازد (هژبریان و همکاران، 1393).
نتایج پژوهش (ریلو و ایک، 1998) نیز نشان دادند خودآگاهی (یکی از مؤلفه‌های خودمدیریتی در پژوهش حاضر) در تنظیم عملکرد فرد و کسب برتری در زمینه‌های مختلف نقش بسزایی دارد. همچنین، نتایج پژوهش حاضر درخصوص رابطۀ سخت‌کوشی (یکی دیگر از مؤلفه‌های خودمدیریتی در پژوهش حاضر) با شکوفایی با پژوهش داک‌ورث و همکاران (2009) همخوانی دارد. در تبیین این موضوع این‌چنین بیان می‌شود که داشتن پشتکار و سختکوشی صفتی است که نشان‌دهندۀ استقامت و صبر تا رسیدن به اهداف بلندمدت است (داک ورث و کواین، 2009).
در فرآیند شکوفایی انسان، عوامل مداخله‌گر متعددی وجود دارند که می‌باید با آنها مقابله کرد. برای تغییر این شرایط علاوه بر خودآگاهی، خودمختاری و سختکوشی، درگیرشدن یا مجذوبیت در فعالیت در حال انجام، لازم است. درگیری با میل به جریان داشتن مشخص می‌شود. جریان‌داشتن حالتی از غرق‌شدن کامل در یک فعالیتِ فی‌نفسه لذت‌بخش است. غالباً درگیری نوعی تمرکز بسیار عمیق است که فرد احساس گذشت زمان را از دست می‌دهد و تا بالاترین حد ظرفیتش کار می‌کند (چیکسن میهالی و ناکامورا، 2010). در تبیین این موضوع این‌چنین بیان می‌شود که تجربۀ مجذوبیت (غرقه‌گی) در فرد و جامعه تأثیرگذار است؛ زیرا این تجربه نیازمند تعادل مداوم بین مهارت‌ها و چالش‌ها، بازخوردگرفتن از خود و داشتن اهداف مشخص و نزدیک است و در خدمت رشد شخصیِ فزاینده و پیچیده‌ای قرار می‌گیرد که می‌تواند طیف کاملی از پتانسیل‌های فردی را به کار گیرد (چیکسن‌میهالی و همکاران، 2019)؛ بنابراین، برای تحقق شکوفایی، لازم است از هر یک از مهارت‌های خودمدیریتی به نحو مقتضی استفاده شود (هژبریان و همکاران، 1393).
براساس الگوی شکوفایی روانشناختی (هژبریان و همکاران، 1393)، یکی از زمینه‌ها برای تبیین شکوفایی انسان، شرایط زمینه‌ای است. اجزای تشکیل‌دهندۀ این مقوله عبارت از غنی‌بودن محیط، مشوق‌های بیرونی و وجود سرمشق مناسب است. نتایج پژوهش حاضر نشان دادند شرایط زمینه‌ای از سه مؤلفۀ غنی‌بودن محیط، مشوق‌های بیرونی و سرمشق مناسب تشکیل شده است. هر سه مؤلفه دارای بارهای عاملی معنی‌دار به‌ترتیب برابر با 78/0، 76/0 و 83/0 روی عامل شرایط زمینه‌ای بودند؛ اما رابطۀ شرایط زمینه‌ای با خودمدیریتی و به تبع آن، شکوفایی معنی‌دار نبود.
بنابراین، نتایج این پژوهش نشان‌دهندۀ معناداری تمامی روابط موجود در الگوی مذکور است. تنها مورد استثنا اثرگذاری شرایط زمینه‌ای است. با توجه به اینکه براساس مبانی نظری و نیز پژوهش‌های پیشین نظیر پژوهش هوپرت و سو (2011) که بر اساس آن، متغیر شرایط زمینه‌ای (محیطی - اجتماعی) نیز بر شکوفایی اثرگذار است، ممکن است علت اثرگذارنبودن این متغیر شباهت بسیار بالای شرایط زمینه‌ای (محیطی - اجتماعی) جامعۀ مطالعه‌شده و واریانس اندک آن در بافت بررسی‌شده باشد که نیازمند پژوهش‌های جداگانه است.
براساس الگوی شکوفایی روانشناختی (هژبریان و همکاران، 1393)، شکوفایی یک مفهوم چندبعدی شامل شادکامی، مشارکت اجتماعی و پیشرفت (دستاورد) است. از نتایج پژوهش حاضر در این خصوص حمایت می‌کند. براساس نتایج به‌دست‌آمده، شکوفایی با سه عامل پیشرفت (دستاورد)، مشارکت اجتماعی و شادکامی به‌ترتیب از بارهای عاملی 80/0، 82/0 و 84/0 تشکیل شده است؛ بنابراین، فرد شکوفا براساس دیدگاه صاحب‌نظران بومی، در زمینه‌های تحصیلی، اجتماعی/شغلی و اقتصادی به پیشرفت‌های خوبی نائل می‌شود. فرد شکوفا در حوزۀ عملکرد خود مولد است و در زمینه‌های تحصیلی، اجتماعی و... دارای تولیدات و نوآوری‌های مختص به خود است. به عبارت دیگر، انسان شکوفا باید همان‌گونه که فرانکل (1959) و سلیگمن (2002) معتقدند، از توانمندی‌هایش برای افزودن یک چیز منحصربه‌فرد به جهان یا اثرگذاری بر کشف دانش، افزایش قدرت یا ارتقای نیکی در جهان استفاده کند.
دومین مؤلفۀ تشکیل‌دهندۀ شکوفایی، مشارکت اجتماعی است. فرد شکوفا علاوه بر دستاوردهای فردی، مشارکت سازنده‌ای نیز با جامعه دارد و در راستای توسعۀ بهزیستی دیگران نیز تلاش و به گونه‌ای رفتار می‌کند که محبوبیت و پذیرش اجتماعی را به دنبال خواهد داشت. درواقع مشارکت اجتماعیِ سازنده، بخشی از انتظاری است که زندگی از انسان دارد و فرد شکوفا این انتظار را برآورده ساخته است. این عامل مهم‌ترین وجه تمایز انسان شکوفا از فرد موفق (در معنای عام و محاوره‌ای آن) است (هژبریان و همکاران، 1393).
سومین مؤلفه شکوفایی، احساس رضایت درونی و شادکامی است. فرد شکوفا از عملکرد و زندگی خود راضی است و احساس شادمانی دارد. این عامل نیز می‌تواند وجه تمایز انسان شکوفا از انسان موفق تلقی شود (هژبریان و همکاران، 1393).
بنابراین، براساس الگوی شکوفایی روانشناختی، شکوفایی از 3 عامل اساسی شادکامی، پیشرفت (دستاورد) و مشارکت اجتماعی تشکیل شده است. به عبارت دیگر، بر اساس این الگو، فرد شکوفا فردی است که ازنظر روانشناختی شاد و دارای رضایت درونی است، دارای پیشرفت (دستاورد) در زمینه‌های تحصیلی، اجتماعی، شغلی و اقتصادی است و علاوه بر موارد ذکرشده نسبت به جامعۀ اطراف خود بی‌تفاوت نیست و مشارکت اجتماعی سازنده‌ای با جامعه دارد.
درمجموع، براساس نتایج پژوهش حاضر، عوامل اثرگذار بر شکوفایی انسان عبارت از غایت‌نگری، انگیزۀ شکوفایی، تسهیل‌گرهای شکوفایی و مهارت‌های خودمدیریتی هستند که در صورت ترکیب و تعامل مناسب آنها وقوع پدیدۀ شکوفایی (شامل پیشرفت/دستاورد، مشارکت اجتماعی، رضایت درونی/شادکامی) قابل انتظار است.
ازجمله وجوه تمایز این پژوهش با پژوهش‌های گذشته این است که در پژوهش‌های گذشته عمدتاً به ارائۀ مؤلفه‌های شکوفایی پرداخته شده و به فرآیند یا تعاملات فی مابین این عوامل و تفکیک عوامل تشکیل‌دهنده از عوامل اثرگذار توجه چندانی نشده است؛ بنابراین، وجه امتیاز نتایج پژوهش حاضر در مقایسه با پژوهش‌های مشابه، آزمون مدلی برای شکوفایی است که روابط عوامل اثرگذار (بسترساز یا تسهیل‌کننده) و نیز عوامل تشکیل‌دهندۀ شکوفایی را بررسی کرده است.
همچنین، در این پژوهش، برای مفهوم جدید انگیزۀ شکوفایی که حاصل الگوی شکوفایی روانشناختی بود (هژبریان و همکاران، 1393) و نیز برای شرایط زمینه‌ای اثرگذار بر شکوفایی، ابزاری معتبر و پایا تدوین و رابطۀ آن در چارچوب مدل پیشنهادی با متغیرهای پژوهش بررسی شد.
اولین محدودیت پژوهش حاضر این است که طرح آن از نوع همبستگی است و روابط به‌دست‌آمده به‌صورت روابط علی تفسیر نمی‌شوند. با توجه به مقطعی‌بودن این پژوهش، متغیرها روابط ساختاری هم‌زمان دارند و امکان بررسی علیت وجود ندارد؛ بنابراین، پیشنهاد می‌شود پژوهشگران در مطالعات آتی از طرح‌های آینده‌نگر بهره گیرند که طی آن در زمان‌های متفاوت از متغیرها اندازه‌گیری شود. دومین محدودیت با ابزارهای اندازه‌گیری در ارتباط است. در پژوهش حاضر از ابزارهای خودگزارشی استفاده شده است. این ابزارها دارای محدودیت‌های متعددی (ازجمله خطاهای اندازه‌گیری، عدم خویشتن‌نگری آزمودنی‌ها و ...) هستند؛ بنابراین، پیشنهاد می‌شود در پژوهش‌های آتی از سایر روش‌های اندازه‌گیری مانند مصاحبه یا مشاهده استفاده شود. محدودیت دیگر مربوط به منبع گردآوری داده‌ها است. داده‌های مربوط به متغیرهای برون‌زاد و درون‌زاد هر دو از یک نمونه گرد‌آوری شده‌اند. این روش به بعضی از واریانس‌های نامرتبط به سازه (واریانس روش مشترک) منتهی می‌شود که ممکن است روابط به‌دست‌آمده را بیش‌برآورد کند. پیشنهاد می‌شود پژوهشگران در مطالعات آتی از طرح‌های طولی برای جمع‌آوری داده‌ها استفاده کنند تا بتوان شواهدی از روابط علی استخراج کرد. همچنین، پیشنهاد می‌شود از سایر روش‌های جمع‌آوری داده‌ها استفاده شود تا شواهدی از بسط یافته‌ها از یک روش به روش دیگر فراهم شود. درضمن، با توجه به اینکه جامعۀ آماری پژوهش حاضر، دانش‌آموزان پسر مقطع دوم متوسطه شهر تهران بودند، پیشنهاد می‌شود پژوهش‌های دیگری روی سایر جوامع مانند دانشجویان، کارمندان، دانش‌آموزان مقطع اول متوسطه، دختران، شهرها و روستاهای دیگر نیز انجام شود. درنهایت با توجه به اینکه براساس یافته‌های این پژوهش، غایت‌نگری، انگیزۀ شکوفایی، خودمدیریتی و تسهیل‌گرهای شکوفایی بر شکوفایی دانش‌آموزان مؤثر بودند، پیشنهاد می‌شود با استفاده از تدابیر لازم نظیر آموزش پروتکل‌های شکوفایی که در آنها به افزایش غایت‌نگری، انگیزۀ شکوفایی، خودمدیریتی و تسهیل‌گرهای شکوفایی شرکت‌کنندگان پرداخته می‌شود، در راستای افزایش شکوفایی اقدام کنند. با توجه به معنی‌دارنبودن شرایط زمینه‌ای با خودمدیریتی و به تبع آن، شکوفایی، در این خصوص به‌منظور بررسی دقیق‌تر این موضوع، انجام پژوهش‌های آزمایشی با ایجاد شرایط زمینه‌ای متنوع (محیط غنی - محیط معمولی) و بررسی تأثیر آن بر خودمدیریتی و شکوفایی راهگشا است. علاوه بر آن، بررسی اعتبار مدل در جوامع مختلف (کودکان، جوانان، میانسالان و سالمندان) و نیز در بین صاحبان مشاغل مختلف، راهگشای تدوین مدل جامع شکوفایی از کودکی تا سالمندی است و نقش مهمی در تدوین دانش بومی منسجم در این زمینه دارد.

اسکندری، ا.، جلالی، ا.، موسوی، م.، و اکرمی، ن. (1398). پیش‌بینی تاب‌آوری روانشناختی براساس حمایت اجتماعی و سبک دلبستگی با میانجی‌گری خودکارآمدی و معنا در زندگی. پژوهش‌نامۀ روانشناسی مثبت، 5(2)، 30-17.
جنابادی، ح.، راستگو، ن.، حرفه‌دوست، م.، و خیرجو، ا. (1396). ساختار عاملی و روایی پرسشنامۀ شخصیت Mini- IPIP. فصلنامۀ اندازه‌گیری تربیتی، 7(25)، 255-237.
حبیبی آ.، و عدن‌ور، م. (1396).  مدل‌یابی معادلات ساختاری. انتشارات جهاد دانشگاهی.
خانجانی، م.، شهیدی، ش.، فتح‌آبادی، ج.، مظاهری، م.، و شکری، ا. (1393). ساختار عاملی و ویژگی‌های روانسنجی فرم کوتاه (18 سؤالی) مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف در دانشجویان دختر و پسر. اندیشه و رفتار، 8(32)، 36-27.
سلیگمن، م. (1388). شادمانی درونی/روانشناسی مثبت‌گرا در خدمت خشنودی پایدار. ترجمۀ م تبریزی، ر کریمی و ع نیلوفری. نشر دانژه. (تاریخ انتشار به زبان اصلی، 2002)
صرامی فروشانی، غ.، آخوندی، ن.، علیپور، ا.، و اعراب شیبانی، خ. (1393). اعتباریابی و بررسی ساختار عاملی پرسشنامۀ سرمایۀ روانی در کارشناسان شرکت ایران خودرو دیزل. مطالعات روانشناختی، 3(10)، 109-95.
فردیکسون، ب. (1395). مثبت‌گرایی: چگونه به زندگی شور و نشاط بیشتری ببخشیم. ترجمۀ نسرین پارسا. تهران: رشد. (تاریخ انتشار به زبان اصلی، 2012)
مگیار - موئی، ج. (1397). فنون روانشناسی مثبت‌گرا. ترجمۀ فرید براتی سده. تهران: رشد. (تاریخ انتشار به زبان اصلی، 2009).
میرزاخانی، پ.، رضایی، ع.، امین بیدختی، ع.، نجفی، م.، و رحیمیان بوگر، ا. (1396). اثربخشی آموزشی شکوفایی بر هیجان‌های مثبت، روابط، احساس معنی، پیشرفت و مجذوبیت پژوهشگران جوان و نخبگان. پژوهشدرنظام‌هایآموزشی، 36، 230-209.
وحیدی، ز.، و جعفری هرندی، ر. (1396). پیش‌بینی بهزیستی روانشناختی براساس مؤلفه‌های سرمایۀ روانشناختی و مؤلفه‌های نگرش معنوی. پژوهش‌نامۀ روانشناسی مثبت، 3(10)، 64-51.
هژبریان، ه.، رضایی، ع.، بیگدلی، ا.، و نجفی، م. (1393). ارائۀ الگوی روانشناختی شکوفایی انسان براساس نظریۀ زمینه‌ای: یک پژوهش کیفی. فصلنامۀ روانشناسی تربیتی، 10(34). 232-207.
هژبریان، ه.، رضایی، ع.، و بیگدلی، ا.، نجفی، م.، و محمدی‌فر، م. (1396). شکوفایی معلمان شهر تهران و متغیرهای جمعیت‌شناختی اثرگذار بر آن. نشریۀ راهبردهای آموزش در علوم پزشکی،11(32).27-38
هژبریان، ه. (1396). ارائۀ الگوی روانشناختی شکوفایی و تدوین پروتکل تربیتی مداخله‌ای برای پرورش و ارتقای آن. ]پایان‌نامۀ چاپ‌نشده [دانشگاه سمنان.
Bakker, A. B. (2005). Flow among music teachers and their students: The crossover of peak experiences. Journal of Vocational Behavior, 66(1), 26-44. https://doi.org/10.1016/j.jvb.2003.11.001
Baranov, V., Haushofer, J., & Jang, C. (2020). Can positive psychology improve psychological well-being and economic decision making? experimental evidence from Kenya. Economic Development and Cultural Change, 68/(4), 1345-1376. https://doi.org/10,1086/702860
Bekmeier-Feuerhahn. S (2009). Mechanisms of teleological change. Management Revue, 20(2), 126-137. https://doi.org/10.1688/1861-9908
Beran, R. (1982). Estimated sampling distributions: The bootstrap and competitors. Annals of Statistics, 10(1), 212-225.
Butler, J., & Kern, M. L. (2016). The PERMA-profiler: A brief multidimensional measure of flourishing. International Journal of Wellbeing, 6(3), 1-48. https://doi.org/10.5502/ijw.v6i3.526
Coleman, K., Gong, M., & Van der Willigen, T. (2020). Resilience, Engagement, and Connection: Positive Psychology Tools for hot bread kitchen. University of Pennsylvania, POSITIVE PSYCHOLOGY CENTER, Master of Applied Positive Psychology (MAPP) Service Learning Projects. 31. https://repository.upenn.edu/mapp_slp/31/
Csikszentmihalyi, M., Montijo, M.N., & Mouton, A R. (2019). Flow theory: optimizing elite performance in the creative realm. In L. Dare APA handbooks in psychology.APA handbook of giftedness and talent (215-229). American Psychological Association.  https://doi.org/10.1037/0000038-014
Diener, E., & Biswas-Diener, R. (2008). Happiness: unlocking the mysteries of psychological wealth. Malden, MA: Blackwell Publishing. https://doi.org/10.1002/9781444305159
Duckworth, A.l, & Quinn, P.D. (2009). Development and validation of the Sport Grit Scale (Grit-S). Journal of Personality Assessment, 91(2), 166- 174.  https://doi.org/10.1080/00223890802634290
Filep, S., &  Laing, J. (2018). Trends and directions in tourism and positive psychology. Journal of Travel Research,58(3),343-355. https://doi.org/10.1177/0047287518759227
Fonseca, P., Nascimento, B., Madesa Barbosa, L. H. G., Vione, K. C., & Veloso Gouveia, V. (2015). Flourish scale; evidence of its suitability to the Brazilian contex. Social Inquiry into Well-Being, 1(2), 33-40. https://doi.org/10.13165/SIIW-15-1-2-2-07
Fornell, C., & Larcker, D. F. (1981). Structural equation models with unobservable variables and measurement error: Algebra and statistics. Journral of Marketing & Research, 18(3). https://doi.org/10.1177/002224378101800313
Frankl, V. E. (1959). Man’s Search for Meaning. Beacon Press.
Fredrickson, B. L., & Joiner, T. (2017). Reflections on Positive Emotions and Upward Spirals. Perspectives on psychological science, 13(2), 194-199. https://doi.org/10.1177/1745691617692106
Goldberg, L. R. (2001). Analyses of digman s child-personality data: derivation of big-five factor scores from each of six samples. Journal of Personality, 69(5), 709-743. https://doi.org/10.1111/1467-6494.695161
Hair J, J. F., Hult, G. T. M., Ringle, C., & Sarstedt, M. (2016). A primer on partial least squares structural equation modeling (PLS-SEM). Sage publications.
Ho, S. M. Y., Mak, C. W. Y., Ching, R., & Lo, E. T. T. (2017). an Approach to Motivation and Empowerment: The Application of Positive Psychology. In: Amzat I., Valdez N. (eds) Teacher Empowerment Toward Professional Development and Practices (167-182). Springer. https://doi.org/10.1007/978-981-10-4151-8_11
Hojabrian, H., Rezaei, A. M., Bigdeli, I., Najafi, M., & Mohammadifar, M. A. (2017). Construction and validation of the human psychological flourishing scale (HPFS) in Sociocultural Context of Iran. Jornal of Practic in Clinical psychology, 6(2), 129-139. https://doi.org/10.29252/NIRP.JPCP.6.2.129
Huppert, F. A., & So, T. T. C. (2011). Flourishing across Europe: Application of a new conceptual framework for defining well-being. Social Indicators Research.p, 110, 837-861. https://doi.org/10.1007/s11205-011-9966-7
James P., Kim, E., Kubzansky, L., Zevon E. S., TrudelFitzgerald, C., & Grodstein F. (2019). Optimism and healthy aging in women. American journal of Preventive Medicine, 56(1), 116-124. https://doi.org/10.1016/j.amepre.2018.07.037
Kelly, R. (2019). Positive Psychology and Gaming: Strength and Resilience +1. In: Kowert R. (eds) Video Games and Well-being. Palgrave Studies in Cyberpsychology (77-96). Palgrave Pivot. https://doi.org/10.1007/978-3-030-32770-5_6
Kim, J.,  Joseph, S., & Price, S. (2020). The positive psychology of relational depth and its association with unconditional positive self-regard and authenticity. Journal of Person-Centered & Experiential Psychotherapies, 19(1), 12-21. https://doi.org/10.1080/14779757.2020.1717983
Kline, P. (1994). An Easy Guide to Factor Analysis. Routledge
 Konradt, U., Brombacher, S., Garbers, Y., & Otte, K. P. (2019). Enhancing student’s self-leadership through a positive psychology intervention? a randomized controlled trial using an idiographic perspective. International Journal of Applied Positive Psychology,4, 149-167. https://doi.org/10.1007/s41042-019-00023-6
Lambert, L., Passmore, H. A., & Joshanloo, M. (2018). A positive psychology intervention program in a culturally-diverse university: boosting happiness and reducing fear. Journal of Happiness Studies, 20, 1141-1162.
Lopez, S. J., Magyar-Moe, J. L. Petersen, S. E., Rynder, J. A.,  Krieshok, T. S., O'Byrne,  K. K., Lichtenberg, J., W & Fry  Nancy A. (2006). Counseling Psychology's Focus on Positive Aspects of Human Functioning: a major contribution. Counsel Psychol, 34(2), 205-227. https://doi.org/10.1177/0011000005283393
Luthans, F., Avey, J.B., Avolio, B.J & Peterson, S.J. (2010). The development and resulting performance impact of positive psychological capital. Human ResourceDevelopment Quarterly, 21(1), 41-65. https://doi.org/10.1002/hrdq.20034
Moore, S., & Diener, E. (2019). Types of subjective well-being and their associations with relationship outcomes. Jornal of Positive Psychology & Wellbeing, 3(2), 112-118.
Norrish, J. M., Williams, P., O’Connor, M., & Robinson, J. (2013). An applied framework for positive education. International Journal of Wellbeing, 3(2), 147-161. doi:10.5502/ijw.v3i2.2
Peterson, C., Park, N., & Seligman, M. E. P. (2013). Orientations to happiness and life satisfaction: The full life versus the empty life. In A. Delle Fave (Ed.), The exploration of happiness: Present and future perspectives (161-173). Springer.
Ryan, R. M., & Deci, E. L. (2017). Self-determination theory: basic psychological needs in motivation, development, and wellness. Guilford Publishing
Realo, A., & Allik, J. (1998). The estonian self-consciousness scale and its relation to five-factor model of personality. Jourual of PersonalityAssessment. 70(1), 109-124. https://doi.org/10.1207/s15327752jpa7001_8
Ryff, C. D., Keyes, C. L. M., & Hughes, D. L. (2003). Status inequalities, perceived discrimination and eudaimonic well-being: Do the challenges of minority life hone purpose and growth?. Journal of Health and Social Behavior, 44(3), 275-291. https://doi.org/10.2307/1519779
Ryff. C. D., & Singer, B. H. (2006). Best news yet on the six-factor model of well-being. Social Science Research, 35, 4, 1103-1119. https://doi.org/10.1016/j.ssresearch.2006.01.002
Sain, B. (2020). What is this hope? insights from christian theology and positive psychology. Journal of Moral Theology, 9(1), 98-119.
Schutte, N. S., & Loi, N. M. (2014). Connections between emotional intelligence and workplace flourishing. Jornal of Personality and Individual Differences, 66, 134-139. https://doi.org/10.1016/j.paid.2014.03.031
Seligman, M. E. P. (2002). Authentic happiness: Using the new positive psychology to realize your potential or lasting fulfilment. Free Press.
Seligman, M. E.P. (2018). PERMA and the building blocks of wellbeing. The Jornal of Positive Psychology, 13, 333-335, https://doi.org/10.1080/17439760.2018.1437466
Seligman, M. E.P. (2019). Positive psychology: a personal history. Annual Review of Clinical Psychology, 15, 1-23. https://doi.org/10.1146/annurev-clinpsy-050718-095653
Seligman, M. E. P. & Adler, A. (2018). Positive Education. In Global Happiness Council (Eds.), Global Happiness Policy Report 2018. Sustainable Development Solutions Network.
Shoshani, A., Steinmetz, S., Kanat-Maymon, Y. (2016). Effects of the Maytiv positive psychology school program on early adolescents' well-being, engagement, and achievement. Jornal of School Psychology, 57, 73-92. https://doi.org/10.1016/j.jsp.2016.05.003
Soleimani, S., Rezaei, A. M., & Kianersi, F. (2015). Studying the flourishing of Iranian students based on Seligman model and its comparison based on demographic variables. Behaviaral Research Center of SBMU, 2(2), 21-28. https://doi.org/10.22037/ijabs.v2i2.8311
Soleimani, S., Rezaei, A. M., Kianersi, F., Hojabrian, H., & Khalili-Paji, K. (2014). Construction and validation of flourishing questionnaire based on seligman's model among Iranian University Students. Journal of Research & Health, 5(1), 3-12.
Soni, K., & Rastogi, R. (2017). Impact of psychological capital on organizational effectiveness: role of positive psychology. Journal of Organisation & Human Behaviour, 6(1), 1-9.
Steger, M. F. (2012). Experiencing meaning in life: Optimal functioning at the nexus of well-being, psychopathology, and spirituality. In P. T. P. Wong (Ed.), Personality and clinical psychology series. The human quest for meaning: Theories, research, and applications (p. 165–184). Routledge/Taylor & Francis Group.
Suh, H., Gnilka, P. B., & Rice, K. G. (2017). Perfectionism and well-being: A positive psychology framework. Personality and Individual Differences 111(1),25-30. https://doi.org/10.1016/j.paid.2017.01.041
Voz, J. (2016). Working with meaning in life in mental health care: A systematic literature Review of the practices and effectiveness of meaning-centred therapies. In: Russo-Netzer P., Schulenberg S., Batthyany A. (eds) Clinical Perspectives on Meaning (59-87). Springer, Cham. https://doi.org/10.1007/978-3-319-41397-6_4
Villieux, A., Sovet, L., Jung, S., & Guilbert, L. (2016). Psychological flourishing: validation of the French version of the flourishing scale and exploration of its relationships with personality traits. Personality and Individual Differences, 88, 1-5. https://doi.org/10.1016/j.paid.2015.08.027
Wan Othman, W. N. b., Yusup, Y. M., Nazli, O. M., Yahya, S. A., & Mamat, S. (2019). Self-efficacy, the relationship with the psychology well-being among private higher education students in Malacca. Internationa Jornal of Academic Research in Business & Social Sciences, 9(12), 169 – 176.
White, M., & Kern, M. L. (2018). Positive education: learning and teaching for wellbeing and academic mastery. International Journal of Wellbeing, 8(1). 1-17. https://doi.org/10.5502/ijw.v8i1.588
Wood, A. M., Linley, P. A., Maltby, J., Kashdan, T. B., & Hurling, R. (2011). Using personal and psychological strengths leads to increases in well-being over time: A longitudinal study and the development of the strengths use questionnaire. Personality and Individual Differences,50(1), 15-19.