The role of Career Optimism and Adaptability in Academic Achievement of Students

Document Type : Research Paper

Authors

1 PhD Student Counseling, Department of counseling, faculty of Education and Psychology.

2 2. Assistant Professor of Counseling, Department of Counseling, faculty of Education and Psychology. University of Isfahan, Isfahan, Iran.

Abstract

This research aims to investigate the role of career optimism and adaptability in the academic achievement of students. The research method was descriptive and correlational. A total of 445 (288 female & 157 males) of the bachelor students of the university of Isfahan were randomly selected through proportional ratio sampling, and the participants completed the Academic Achievement Questionnaire, Career Adaptability Scale, Career Optimism Scale. Correlation analysis showed that career adaptability and career optimism predict 0.21 and 0.27 of variance in academic achievement of girl students and career adaptability predict 0.21 of variance in academic achievement of boy students. Based on the findings of this study, it can be said that because the career optimism and adaptability were predictors of academic achievement, they can be considered as the most important factors that should be considered in the academic counseling process. Therefore, it is suggested to develop and reinforce four dimensions of career adaptability as well as increase their career optimism in the students.
 

Keywords

Main Subjects


مقدمه:

دانشجویان، قشر کارآمد و آینده‌ساز جامعه، هر ساله بخش زیادی از برنامه‌ریزی و بودجه هر کشور را به خود اختصاص می‌دهند. همچنین پیشرفت تحصیلی[1] دانشجویان برای کسب موفقیت‌های آتی آنان، اهمیت بسیاری دارد (یداللهی، میرزاده و فتی، 1393). تحصیل به‌منزلۀ عامل فردی ارزشمند، فرصتی را فراهم می‌کند تا شخص توانایی‌های خود را نشان دهد و به بهسازی آن بپردازد و زمانی ‌که تحصیل را خوشایند و لذت‌بخش بداند، این امر دوچندان می‌‌شود (سلیگمن و سیگزنت میهالی، 2000)؛ به همین دلیل، موفقیت تحصیلی[2] یکی از مسائل شایان توجه در بسیاری از مطالعات است (برای مثال، باکر، نورآدین، سیمون‌زیمر، اشنایدر و لومان، 2018؛ بوند، چیکینا و جونز، 2017؛ حسینی، دزکام و میرلاشاری، 1386؛ حسینی، فتح‌آبادی، شکری و پاکدامن، 1395؛ رئیسون، محمدی، عبدالرزاق‌نژاد و شریف‌زاده، 1393؛ لی، هان، وانگ، سان و چنگ، 2018؛ مینز، باکس، کلیمسترا و دنیسن، 2018؛ نانز‌پنا، سوآرز‌‌پلیسینی و بونو، 2017).

مطالعۀ این مفهوم نشان می‌دهد موفقیت تحصیلی با مفاهیمی همچون پیشرفت تحصیلی و عملکرد تحصیلی[3] یکسان در نظر گرفته شده است و میانگین معدل، معمولاً استاندارد طلایی برای سنجش دستاوردهای علمی در نظر گرفته می‌شود؛ بنابراین، بیشتر فراتحلیل‌ها معدل را شاخص اندازه‌گیری پیشرفت تحصیلی گزارش می‌دهند (پوروپات، 2009؛ تر‌اپ‌من، هل، هرن و اسکولر، 2007؛ ریچاردسون، آبراهام و بوند، 2012؛ کانسل، هزلت و اونس، 2001؛ هل، تراپ‌من و اسکولر، 2007). موفقیت تحصیلی از عوامل مختلفی تأثیر می‌گیرد؛ ازجمله انگیزۀ پیشرفت[4] (لی، 2012)، سن، جنس، قومیت و ویژگی‌های شخصیتی (آیت، 1395)، وجدان و وظیفه‌شناسی (تراپمن و همکاران، 2007)، توانایی ذهنی عمومی[5] (پاشا شریفی، 1390؛ کارباچ، گاتشلینگ، اسپنگلر، هگوالد و اسپیناس، 2013)، خودپنداره [6](آقاجانی، نریمانی و آسیائی، 1387)، خانواده، خودکارآمدی تحصیلی[7]، خودپنداره تحصیلی[8]، اهمال‌کاری تحصیلی[9]، مهارت تحصیلی[10]، اشتیاق تحصیلی[11] و انطباق‌پذیری مسیر شغلی[12] (صالحی، 1393).

تعاریف مختلفی در رابطه با موفقیت تحصیلی وجود دارد. آرتینو (2009) موفقیت تحصیلی را شامل پیشرفت[13]، رضایت[14] و تداوم انگیزش[15] می‌داند و سه عامل محیط یادگیری، عوامل فردی و رفتارهای فردی را در آن سهیم می‌داند. یورک و لانگدن[16] (2004) علاوه بر معدل، توانایی مؤثربودن در کارکردن با دیگران و حل‌کردن مسائل درهم و برهم زندگی را ملاک موفقیت تحصیلی می‌دانند. گراردی[17] (2005) خودپندارۀ توانایی را به ملاک معدل اضافه می‌کند. تراپمن و همکاران (2007) موفقیت تحصیلی را معدل، ابقا و رضایت تحصیلی می‌دانند. در این میان، ولز[18] (2010) معتقد است مفهوم موفقیت تحصیلی، پیچیده است و تنها با معدل و نمرات تبیین‌پذیر نیست. او در مدل مفهومی خود به ده عامل اشاره کرد که شامل مهارت‌ها )مطالعه، سازماندهی و مدیریت خود(، کیفیت آموزش )میزان کارایی معلم و نحوۀ ارتباط با دانشجو(، تصمیم‌گیری و حل مشکلات مسیر شغلی، انگیزش بیرونی و داشتن مشوق بیرونی برای انجام وظایف تحصیلی، انگیزش درونی/رغبت به انجام وظایف تحصیلی، اعتماد به نفس، تمرکز و خودتنظیمی، ارتباط اجتماعی با دیگران و دریافت حمایت آنها، سازگاری و کنارآمدن با محرک‌های تنش‌زا و نداشتن اضطراب عملکرد است.

کوبال و میوسک (2001) موفقیت تحصیلی را ادراک و ارزشیابی فرد از خود دربارۀ عملکرد تحصیلی خویش تعریف می‌کنند. آنها با مرور پیشینۀ تحقیق اظهار می‌کنند دو گروه بزرگ از تعاریف برای موفقیت تحصیلی وجود دارد؛ تعاریف عینی و تعاریف ذهنی یا روانشناختی. تعاریف عینی به همان نمرات عینی که به نمرات دانشجو و نیز درجۀ سازگاری دانشجو با کارهای دانشگاه و سیستم آموزشی اشاره دارد و تعاریف ذهنی یا روانشناختی به نگرش فرد نسبت به موفقیت تحصیلی خود، به همان اندازۀ نگرش والدین و دیگران دربارۀ موفقیت فرد اطلاق می‌شود.

صالحی (1393) با الهام از کوبال و میوسک (2001)، گامی فراتر از تعاریف سنتی موفقیت تحصیلی برداشته و موفقیت تحصیلی را شامل دو بعد عینی و ذهنی دانسته است. بعد عینی شامل معدل، نظر دانشجو دربارۀ وضعیت تحصیلی خود است و بعد ذهنی شامل رضایتمندی تحصیلی، پایستگی تحصیلی و احساس موفقیت در تحصیل است. رضایتمندی تحصیلی رضایت دانشجو از همۀ برنامه‌های موجود در رشتۀ انتخابی خود و نیز رضایت از رابطه با استاد را در بر می‌گیرد (پیروت، 1992). احساس موفقیت برای نخستین‌بار در پژوهش صالحی (1393) مطرح شد. احساس موفقیت به معنای احساسی است که دانشجو از میزان موفقیتش در مدرسه و وظایف تحصیلی‌اش دارد. پایستگی تحصیلی[19] نیز به توانایی دانشجو برای برخورد موفقیت‌آمیز با چالش‌ها و یا استرس‌های روزمرۀ تحصیلی گفته می‌شود که جزو عادی زندگی تحصیلی دانشجو است؛ مانند عملکرد ضعیف در دروس، فشار امتحان و تکالیف دشوار (مارتین و مارش، 2008). این مقاله قصد دارد بعد ذهنی موفقیت تحصلی دانشجویان را بررسی کند که در برگیرندۀ رضایتمندی تحصیلی، پایستگی تحصیلی و احساس موفقیت در تحصیل است. به نظر می‌رسد موفقیت تحصیلی دانشجویان خوش‌بین بیشتر است (اسپارک، کااوفیلد، بارتااو و هینمان، 2015).

     خوش‌بینی[20] یا تفکر مثبت، شاخۀ اصلی رویکرد روانشناسی مثبت[21] و یکی از خصوصیات مثبت انسان است که در طی یک دهه اخیر جایگاه ویژه‌ای در حوزۀ روانشناسی تحولی و بهداشت روان داشته است (سلیگمن، 2000). مطابق با نظریۀ سازه‌گرایی مسیر شغلی، خوش‌بینی مسیر شغلی[22]، عامل انگیزشی عقلانی است که منعکس‌کنندۀ انتظار بهترین نتیجۀ ممکن یا تأکید بر بهترین جنبه‌های رشد مسیر شغلی آینده شخص و آرامش در انجام مهارت‌های طرح‌ریزی مسیر شغلی است (روتینگهاوس، دی و بورگن، 2005). مطابق با این تعریف، افراد خوش‌بین به آیندۀ مسیر شغلی خود علاقه‌مند، مشتاقانه درگیر یادگیری‌ و مستقیماً با آیندۀ مسیر شغلی‌شان در ارتباط‌اند. همچنین از اینکه در راه مناسب رسیدن به موفقیت مسیر شغلی‌اند، احساس آرامش می‌کنند (مک ایلون، بکاریا و بورتون، 2013).

خوش‌بینی مسیر شغلی بر نتایج مختلف مسیر شغلی مانند آرزوهای مسیر شغلی، انتخاب، اکتشاف (روتینگهاوس و همکاران، 2005، و روتینگهاوس، بیلو، متیجا و اشنایدر، 2012) و رضایت تحصیلی به‌طور مثبت اثر می‌گذارد (مک ایلون و همکاران، 2013). افراد خوش‌بین تلاش می‌کنند به تحصیلات بالاتری دست یابند، آرامش بیشتری با آموزش و برنامه‌های مسیر شغلی خود داشته باشند و همچنین در فعالیت‌هایی درگیر شوند که بینش مسیر شغلی‌شان را بالا می‌برد (روتینگهاوس، دی و بورگن، 2005). به‌طورکلی، ادبیات پژوهشی خوش‌بینی مسیر شغلی نشان می‌دهد ادراک‌های مثبت آینده[23] نشان‌دهندۀ بلوغ مسیر شغلی و انطباق‌پذیری است (اسپین‌وال و تیلور، 1992، روتینگهاوس و همکاران، 2005، و روتینگهاوس، بیلو و همکاران، 2012، تولینتینو، گارسیا، لو، رستوبوگ، بوردیا و پلیو، 2014).

         انطباق‌پذیری مسیر شغلی[24] از مؤلفه‌های مهم در نظریۀ ساویکاس (2012) و یک سازۀ روانی اجتماعی است؛ این سازه نشان‌دهندۀ آمادگی منابع فرد برای مقابله با وظایف، تغییرات و شوک‌های پیش‌بینی‌شده در نقش‌های مختلف ازجمله نقش‌های شغلی است. به‌ عبارتی ‌دیگر، به معنای کسب نگرش‌ها، صلاحیت‌ها و رفتارهایی است که افراد برای هماهنگ‌سازی خود با شغل متناسب به کار می‌برند (ساویکاس و پورفیلی، 2012). طبق تعاریف ارائه‌شده، این سازه، مهم‌ترین بعد در رشد و تکامل مسیر شغلی افراد است (ساویکاس، 2013). انطباق‌پذیری در نظریۀ سازه‌گرایی مسیر شغلی، چهار بعد دارد: دغدغه، کنترل، کنجکاوی و اعتماد.

ازنظر ساویکاس (2012)، فرد انطباق‌‌پذیر دربارۀ آیندۀ کاری خود دغدغه دارد، کنترل خود را برای آینده شغلی افزایش می‌دهد، در مسیر شغلی خود کنجکاوی نشان می‌دهد و اعتماد خود را برای رسیدن به آینده نیز تقویت می‌کند (ساویکاس و پورفیلی، 2012). ساویکاس معتقد است مفهوم اساسی در آمادگی و رشد مسیر شغلی نوجوانان انطباق‌پذیری مسیر شغلی است (هیرسچی، 2009). تمرکز بر این چهار منبع انطباق‌پذیری، هدف اصلی آموزش و مشاوره در دنیای فرامدرن است.                                                                                                                            

    شناخت عوامل مؤثر بر موفقیت تحصیلی دانشجویان، گامی اساسی و مهم است. همچنین براساس پیشینۀ ادبیات پژوهشیِ متغیرهای پژوهش، به نظر می‌رسد با افزایش فعالیت خوش‌بین‌بودن، دغدغه‌مندبودن دربارۀ مسیر شغلی خود، کنترل‌داشتن بر این مسیر و داشتن کنجکاوی و اعتماد به توانایی خود در طی این مسیر با داشتن موفقیت تحصیلی رابطه داشته باشد. درنهایت، با شناخت نحوۀ عملکرد این متغیرها، پژوهش در پی بررسی رابطۀ میان متغیرهای خوش‌بینی و انطباق‌پذیری مسیر شغلی با موفقیت تحصیلی است؛ تا با نتایج به‌دست‌آمده از این پژوهش برنامه‌ریزی مؤثری برای ارتقای سطح موفقیت و بهزیستی تحصیلی دانشجویان انجام شود. با توجه به بی‌سابقه بودن این پژوهش در ایران، نتایج آن در سطح بنیادی باعث گسترش پیشینۀ نظری در زمینۀ روابط بین متغیرها و سهم هرکدام می‌شود. همچنین برای افزایش آگاهی متخصصان، مشاوران تحصیلی، مدرسه و شغلی استفاده شود.

بنابراین فرضیۀ اصلی این پژوهش عبارت ‌است از:

تعیین رابطۀ خوش‌بینی و انطباق‌پذیری مسیر شغلی با موفقیت تحصیلی دانشجویان.

 

روش

روش پژوهش، جامعۀ آماری و نمونه:روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعۀ آماری تمامی دانشجویان کارشناسی دانشگاه اصفهان به تعداد 7772 نفر بودند. براساس جدول مورگان و کرجسی (کرجسی و مورگان، 1970؛ به نقل از بیابانگرد، 1389)، 390 نفر و با توجه به احتمال ریزش (10%) 450 نفر، با استفاده از روش نمونه‌گیری تصادفی طبقه‌ای نسبی متناسب با حجم انتخاب شدند؛ بدین شکل که از هر دانشکده به تفکیک رشته و جنسیت، تعداد مشخصی انتخاب شدند و بعد به‌طور تصادفی، براساس تعداد، پرسشنامه‌‌ها بین دانشجویان توزیع شد. به دانشجویان دربارۀ محرمانه‌بودن اطلاعات و انتشارنیافتن مشخصات آنها اطمینان لازم داده شد. پس از جمع‌آوری، تعداد 5 پرسشنامه به دلایلی ازقبیل پاسخ‌‌ندادن از روند کار خارج شد و درنهایت، 445 پرسشنامه تجزیه‌وتحلیل شدند. نمونه‌های این پژوهش، دانشجویان کارشناسی دانشگاه اصفهان بودند که 7/64 درصد آنان زن و 3/35 درصد از آنان مرد بودند. به‌منظور ایجاد انگیزه و جلب همکاری دانشجویان در پاسخگویی دقیق به سؤالات به شرکت‌کنندگان گفته شد در صورت تمایل، نتایج فردی ازطریق آدرس پست الکترونیک (به‌صورت محرمانه) برای آنها ارسال می‌شود.

ابزارسنجش: پرسشنامۀ موفقیت تحصیلی[25]: برای اندازه‌گیری متغیر موفقیت تحصیلی از پرسشنامۀ موفقیت تحصیلی صالحی (1393) استفاده شد که دارای 30 گویه و دو بعد و هفت خرده‌مقیاس بود. چهار خرده‌مقیاس برای بعد عینی موفقیت تحصیلی معدل (1)، نظر دانش‌آموز (2-4)، نظر معلمان (5) و نظر والدین دربارۀ وضعیت تحصیلی دانش‌آموز (6) و سه خرده‌مقیاس برای بعد ذهنی (رضایت‌مندی تحصیلی (7-11)، پایستگی تحصیلی (14-20) و احساس موفقیت تحصیلی (12-13) است. افراد با توجه به طیف لیکرت از (1 خیلی کم) تا (5 خیلی زیاد) برای هر سؤال، به سؤالات جواب می‌دهند. با جمع نمره فرد، نمره کل موفقیت تحصیلی فرد به دست می‌آید. نمره پایین نشان‌دهندۀ موفقیت تحصیلی کم و نمره بالا نشان‌دهندۀ موفقیت تحصیلی بالا است. در این پژوهش، گویه‌های پرسشنامۀ موفقیت تحصیلی بازنگری شد و چهار نفر از متخصصان مشاورۀ مدرسه، روایی محتوایی آن را تأیید کردند. علاوه بر آن، همسانی درونی این ابزار، یعنی همبستگی هر گویه با کل ابزار، مناسب گزارش شد. ضریب آلفای کرونباخ برای نظر دانش‌آموز 79/0، نظر والدین 72/0، نظر معلمان 74/0، رضایت‌مندی 76/0، پایستگی تحصیلی 70/0 و احساس موفقیت 84/0 است. همچنین برای بعد عینی 82/0 و بعد ذهنی 85/0 برآورد شده است. با توجه به اینکه این پرسشنامه برای دانش‌آموزان ساخته شده بود، پایایی پرسشنامۀ موفقیت تحصیلی در این پژوهش با استفاده از آلفای کرونباخ 87/0 است.

مقیاس انطباق‌پذیری مسیر شغلی ساویکاس و پورفلی (2012)[26]: این پرسشنامه در سال 2012 با همکاری 13 کشور دنیا به سرپرستی مارک ال ساویکاس ساخته شد. این پرسشنامه دربردارندۀ 24 گویه است. نمره کلی به‌دست‌آمده از پرسشنامه، بیان‌کنندۀ میزان انطباق‌پذیری فرد است. افراد با توجه به طیف لیکرت از (1 خیلی کم) تا (5 خیلی زیاد) برای هر سؤال، به سؤالات جواب می‌دهند. پرسشنامۀ انطباق‌پذیری مسیر شغلی دارای 4 زیرمقیاس است که میزان دغدغه، کنترل، کنجکاوی و اعتماد را می‌سنجد. برای هرکدام از این خرده‌مقیاس‌ها 6 گویه در نظر گرفته‌ شد. نمره کل با جمع نمرات فرد به دست می‌آید. نمره کم نشان‌دهندۀ انطباق‌پذیری پایین و نمره بالا نشان‌دهندۀ انطباق‌پذیری بالای فرد است. ساویکاس و پورفلی (2012) همسانی درونی این پرسشنامه را با استفاده از آلفای کرونباخ 94/0 و برای خرده‌مقیاس‌های دغدغه، کنترل، کنجکاوی و اعتماد به‌ترتیب 83/0، 74/0، 79/0 و 85/0 گزارش کردند. نیلفروشان و سلیمی (2016) در پژوهش خود همسانی درونی این پرسشنامه را با روش آلفای کرونباخ 92/0 گزارش کردند و پایایی این پرسشنامه را به تفکیک خرده‌مقیاس‌های دغدغۀ شغلی، کنترل شغلی، کنجکاوی شغلی و اعتماد شغلی به‌ترتیب 71/0، 79/0، 84/0 و86/0 گزارش کردند. به‌منظور بررسی روایی ملاکی این پرسشنامه، ضریب همبستگی آن با پرسشنامۀ فرسودگی شغلی گلدارد (01/0>p ،46/0=r) و خودکارآمدی باورکاریابی (01/0>p ،62/0 =r) به دست آمد که همگی معنادار بودند. پایایی پرسشنامۀ انطباق‌پذیری مسیر شغلی در این پژوهش با استفاده از آلفای کرونباخ 92/0 به دست آمد.

مقیاس خوش‌بینی مسیر شغلی[27]: خوش‌بینی مسیر شغلی، میزان انتظار مطلوب افراد نسبت به آینده‌شان را اندازه‌گیری می‌کند. این مقیاس با استفاده از زیرمقیاس خوش‌بینی مسیر شغلی سیاهۀ آیندۀ مسیر شغلی روتینگهاوس و همکاران (2005) ساخته شد. این زیرمقیاس مشتمل بر 11 گویه است. گویه‌های پرسشنامه براساس طیف لیکرت 5 درجه‌ای ( از1 به‌شدت مخالفم تا 5 به‌شدت موافقم) نمره‌گذاری شدند. از این 11 گویه، 6 گویه به‌طور مستقیم و 5 گویه 9-8-5-4-3 به‌طور معکوس نمره‌گذاری شدند. صاحبی اصفهانی (1396) این پرسشنامه را برای نخستین‌بار ترجمه‌ کرد که آلفای کرونباخ 82/0 به دست آمد. صاحبی (1396) در بخشی از یافته‌های خود با در نظر گرفتن اینکه افراد خوش‌بین گرایش بیشتری به راهبردهای مقابله‌ای حل مسئله همچون طرح‌ریزی مسیر شغلی دارند (روتینگهاوس و همکاران، 2005)، رابطۀ خوش‌بینی مسیر شغلی را با طرح‌ریزی مسیر شغلی برآورد کرد که شاخص روایی گزارش می‌شود (74/0=r، 01/0p<). روتینگهاوس و همکاران (2005) پایایی این مقیاس را با آلفای کرونباخ 87/0، مک‌ایلوین و همکاران (2013) با آلفای کرونباخ 86/0 و تولتینو و همکاران (2014) با آلفای کرونباخ 80/0 گزارش کردند. گارسیا، رستوبورگ، بوردیا، بوردیا و روکساز (2015) نیز در پژوهش خود رابطۀ خوش‌بینی مسیر شغلی با خوش‌بینی عمومی را برآورد کرد که شاخص روایی گزارش می‌شود (46/0=r، 001/0p<). همچنین همسانی درونی این مقیاس را 82/0 و پایایی این مقیاس را با آلفای کرونباخ 82/0 گزارش کردند. پایایی پرسشنامۀ خوش‌بینی مسیر شغلی در این پژوهش با استفاده از آلفای کرونباخ 82/0 به دست آمد.

روش اجرا و تحلیل: این پژوهش در یک مرحله انجام شد. ابتدا با استفاده از مطالعۀ عمیق پیشینۀ پژوهش، متغیرهای مرتبط با موفقیت تحصیلی شناسایی شدند. در این پژوهش، دو متغیر مستقل با استفاده از 3 پرسشنامه در رابطه با موفقیت تحصیلی اندازه‌گیری شدند. برای تجزیه‌وتحلیل داده‌ها و بیان شاخص‌های توصیفی از میانگین و انحراف استاندارد و برای بیان همبستگی و پیش‌بینی میزان سهم هر یک از متغیرهای پیش‌بین در پیش‌بینی متغیر ملاک از روش‌ تحلیل رگرسیون گام‌به‌گام با استفاده از نرم‌افزار SPSS 22 استفاده شد.

یافته‌ها

جدول (1) و (2) رابطۀ متغیرهای تحقیق را با یکدیگر به‌طور جداگانه برای دانشجویان دختر و پسر نشان می‌دهند.

 

 

 

 

 

 

 

 


 

جدول 1. اطلاعات توصیفی و ضرایب همبستگی موفقیت تحصیلی با متغیرهای پیش بینی برای دانشجویان دختر

متغیر

1

2

3

میانگین

انحراف معیار

موفقیت تحصیلی

1

 

 

36/59

04/11

انطباق‌پذیری مسیرشغلی

*46/0

1

 

97/88

88/13

خوش‌بینی مسیرشغلی

*41/0

*40/0

1

58/36

99/6

                                                                                                                        *05/0p<


با توجه به جدول (1)، انطباق‌پذیری مسیر شغلی با موفقیت تحصیلی دارای همبستگی مثبت و معنادار (46/0) است. خوش‌بینی مسیر شغلی هم همبستگی مثبت و معناداری با موفقیت تحصیلی (41/0) دارد.

 

 

[

 

جدول 2. اطلاعات توصیفی و ضرایب همبستگی موفقیت تحصیلی با متغیرهای پیش‌بینی برای دانشجویان پسر

متغیر

1

2

3

میانگین

انحراف معیار

موفقیت تحصیلی

1

 

 

71/61

70/10

انطباق‌پذیری مسیرشغلی

*45/0

1

 

21/91

70/11

خوش‌بینی مسیرشغلی

*18/0

*27/0

1

37

47/6

                                                                                                                        *05/0p<

 

با توجه به جدول (2)، انطباق‌پذیری مسیر شغلی با موفقیت تحصیلی دارای همبستگی مثبت و معنادار (45/0) است. خوش‌بینی مسیر شغلی هم همبستگی مثبت و معناداری با موفقیت تحصیلی (18/0) دارد.

برای بررسی نقش خوش‌بینی و انطباق‌پذیری مسیر شغلی در موفقیت تحصیلی دانشجویان، از تحلیل رگرسیون گام‌به‌گام استفاده شد که در آن، متغیرهای خوش‌بینی و انطباق‌پذیری مسیر شغلی، متغیر پیش‌بین و موفقیت تحصیلی، متغیر ملاک در نظر گرفته شد. نتایج تحلیل رگرسیون گام‌به‌گام به‌طور جداگانه برای دانشجویان دختر و پسر در جدول (3) و (4) آمده‌‌اند.

 

 

 

جدول3. نتایج تحلیل رگرسیون گام‌به‌گام برای پیش‌بینی موفقیت تحصیلی براساس خوش‌بینی و انطباق‌پذیری مسیر شغلی برای دانشجویان دختر

مدل

متغیر

R

R2

Adjusted R2

تغییرات مجذور R

F

P

1

انطباق‌پذیری مسیرشغلی

46/0

21/0

21/0

21/0

91/75

001/0

2

انطباق‌پذیری مسیرشغلی + خوش‌بینی مسیرشغلی

52/0

 

27/0

27/0

06/0

61/53

001/0

05/0p<

 

جدول (3) نشان می‌دهد در گام اول، متغیر انطباق‌پذیری مسیر شغلی با ضریب همبستگی 46/0 وارد معادله شده است. توان دوم این ضریب همبستگی 21/0 است. در گام دوم، علاوه بر متغیر انطباق‌پذیری مسیر شغلی، متغیر خوش‌بینی مسیر شغلی هم وارد شده و ضریب همبستگی آن 52/0 و توان دوم این ضریب رگرسیون 27/0 است.

 

 

جدول 4. نتایج تحلیل رگرسیون گام‌به‌گام برای پیش‌بینی موفقیت تحصیلی براساس خوش‌بینی و انطباق‌پذیری مسیر شغلی برای دانشجویان پسر

مدل

متغیر

R

R2

Adjusted R2

تغییرات مجذور R

F

P

1

انطباق‌پذیری مسیر شغلی

45/0

20/0

19/0

20/0

36/38

001/0

 

 

 

 

 

 

 

 

05/0p<

 

 

 

 

جدول (4) نشان می‌دهد در گام اول، متغیر انطباق‌پذیری مسیر شغلی با ضریب همبستگی 45/0 وارد معادله شده است. توان دوم این ضریب همبستگی 20/0 است.

یافته‌های حاصل از این پژوهش در جداول (5) و (6) گزارش شده‌اند. یافته‌ها با استفاده از روش همبستگی و تحلیل رگرسیون گام‌به‌گام به دست آمده‌اند.

 

 


جدول 5. ضرایب معادله برای پیش‌بینی موفقیت تحصیلی براساس خوش‌بینی و انطباق‌پذیری مسیر شغلی برای دانشجویان دختر

 

مدل

ضریب خام

ضریب استاندارد

 

معناداری

t

B

خطای استاندارد

بتا

(مقدار ثابت)

انطباق‌پذیری مسیر شغلی

خوش‌بینی مسیر شغلی

87/18

28/0

44/0

96/3

04/0

09/0

 

35/0

28/0

001/0

001/0

001/0

76/4

31/6

5

 

 

 

نتایج جدول (5) نشان می‌دهند متغیرهای انطباق‌پذیری مسیر شغلی و خوش‌بینی مسیر شغلی، با توجه به ضرایب t به پیش‌بینی معنادار موفقیت تحصیلی قادرند. بر اساس این، معادلۀ پیش‌بینی موفقیت تحصیلی برای دانشجویان دختر براساس نمرات خام به شرح زیر به دست می‌آید:

 خوش‌بینی مسیر شغلی (44/0) + انطباق‌پذیری مسیر شغلی (28/0) + مقدار ثابت (87/18) = موفقیت تحصیلی

 

 

 

جدول 6. ضرایب معادله برای پیش‌بینی موفقیت تحصیلی براساس خوش‌بینی و انطباق‌پذیری مسیر شغلی برای دانشجویان پسر

t

معناداری

ضریب استاندارد

ضریب خام

مدل

بتا

خطای استاندارد

B

06/4

001/0

 

05/6

55/24

(مقدار ثابت)

19/6

001/0

45/0

07/0

41/0

انطباق‌پذیری مسیر شغلی

 

 

نتایج جدول (6) نشان می‌دهند متغیر انطباق‌پذیری مسیر شغلی، با توجه به ضرایب t به پیش‌بینی معنادار موفقیت تحصیلی قادرند. بر اساس این، معادلۀ پیش‌بینی موفقیت تحصیلی برای دانشجویان پسر براساس نمرات خام به شرح زیر به دست می‌آید:

انطباق‌پذیری مسیر شغلی (41/0) + مقدار ثابت (55/24) = موفقیت تحصیلی

بحث:

این پژوهش به دنبال بررسی نقش انطباق‌پذیری و خوش‌بینی مسیر شغلی در پیش‌بینی موفقیت تحصیلی دانشجویان بود. برای دستیابی به این هدف، متغیرها با استفاده از تحلیل رگرسیون گام‌به‌گام، بررسی و متغیرهای انطباق‌پذیری و خوش‌بینی مسیر شغلی به‌عنوان پیش‌بینی‌کننده‌های موفقیت تحصیلی شناسایی شدند. نتایج نشان دادند انطباق‌پذیری و خوش‌بینی مسیر شغلی هر یک به‌ترتیب 21% و 27% از واریانس موفقیت تحصیلی دانشجویان دختر و متغیر انطباق‌پذیری مسیر شغلی 20% از موفقیت تحصیلی دانشجویان پسر را پیش‌بینی می‌کنند.

نتایج این پژوهش با پژوهش رئیسون و همکاران (1393) همسو است. رئیسون و همکاران (1393) نشان دادند خودپنداره و عزت‌نفس بالای (به‌عنوان یکی از ابعاد انطباق‌پذیری مسیر شغلی) دانشجویان با موفقیت تحصیلی آنان ارتباط دارد. همچنین صالحی (1393) نشان داد خودپندارۀ تحصیلی در کنار سایر عوامل، مهم‌ترین عامل پیش‌بینی‌کنندۀ بعد عینی موفقیت تحصیلی است. حسینی و همکاران (1386) نیز نشان دادند افراد دارای عزت نفس بالاتر (به‌عنوان یکی از ابعاد انطباق‌پذیری مسیرشغلی)، نسبت به افراد دارای عزت نفس پایین، وضعیت تحصیلی مطلوب‌تری دارند؛ بنابراین، می‌توان برای پیشبرد وضعیت تحصیلی از روش‌های تقویت عزت نفس بهره برد. همچنین نتایج این پژوهش نشان دادند متغیر انطباق‌پذیری مسیر شغلی در گام اول پیش‌بینی‌کنندۀ موفقیت تحصیلی است.

انطباق‌پذیری مسیر شغلی نخستین متغیر پیش‌بینی‌کنندۀ موفقیت تحصیلی است. این متغیر دربرگیرندۀ این حس خودکارآمدی است که فرد به‌طور موفقیت‌آمیز می‌تواند رفتارهای مورد نیاز برای مقابله با چالش‌ها را ابراز کند و بر موانع ایجاد و اجرای تصمیمات فائق آید. نظریۀ شناختی – اجتماعی مسیر شغلی بر مبنای نظریۀ شناختی – اجتماعی بندورا است. این نظریه بر این اعتقاد است که خودکارآمدی به افراد برای رسیدن به بیشترین مهارت‌ها و تسهیلات رشد آنها کمک می‌کند تا به این وسیله، مهارت‌های آینده را هم ارتقا دهند؛ بنابراین، مداخلات مؤثر به‌منظور افزایش باورهای خودکارآمدی در رفع مشکلات عملکردی و کسب موفقیت سودمند است؛ بنابراین، دانشجویانی که انطباق‌پذیری مسیر شغلی و خودکارآمدی بالایی در انجام فعالیت‌های روزمره و تکالیف و وظایف درسی خود دارند، موفقیت تحصیلی بالاتری هم دارند. همچنین ولز (2010) در ارائۀ مدل مفهومی از موفقیت تحصیلی و به‌منظور بررسی موفقیت تحصیلی دانشجویان در مدل مفهومی خود به ده عامل اشاره کرد؛ یکی از این ده عامل، داشتن اعتماد به نفس (به‌عنوان یکی از ابعاد انطباق‌پذیری مسیر شغلی) است.

دانشجوی انطباق‌‌پذیر دربارۀ آیندۀ کاری خود دغدغه دارد، کنترل خود را برای آیندۀ شغلی‌اش افزایش می‌دهد، در مسیر شغلی خود کنجکاوی نشان می‌دهد و اعتماد خود را برای رسیدن به آینده نیز تقویت می‌کند. این چهار بعد در کنار هم سبب می‌شوند دانشجویان بتوانند به‌خوبی از عهدۀ مشکلات و وظایف ایجادشده در حین انجام فعالیت‌های روزمره، مانند وظایف روزمره، وظایف درسی و دانشگاهی دانشجویان بربیایند؛ به‌طور مثال، افرادی با اعتماد به نفس بیشتر در مقابله با مشکلات، بهتر از پس این وظایف بر می‌آیند. همچنین تشخیص مفید واقع‌ شدن در این فعالیت‌ها، پذیرش خود و خودارزشی را افزایش می‌دهد که همین امر بر موفقیت تحصیلی تأثیرگذار است.

همچنین نتایج این پژوهش نشان دادند متغیر خوش‌بینی مسیر شغلی در گام دوم، پیش‌بینی‌کنندۀ موفقیت تحصیلی است. افراد خوش‌بین به تحصیل و یادگیری مهارت‌های مرتبط با آن اهمیت می‌دهند؛ زیرا خوش‌بینی، عامل انگیزشی برای افراد است و به افراد آرامش و اعتماد به نفس کافی برای حرکت به سمت یادگیری و چالش با موانع را می‌دهد. اسپارک و همکاران (2015) نشان دادند شبکۀ ارتباطی قوی، برنامه‌ریزی مسیر شغلی و خوش‌بینی به موفقیت مسیر شغلی افراد منتهی می‌شود. درواقع دانشجوی خوش‌بین به مسیر شغلی خود، به‌شدت به آیندۀ مسیر شغلی‌اش علاقمند است و مشتاقانه در یادگیری مشارکت می‌کند. او به‌طور مستقیم با آیندۀ متصور خود در ارتباط است و از قرارگرفتن در مسیر مناسب موفقیت شغلی‌اش احساس آرامش می‌کند. چنین دانشجویانی از تحصیلات دانشگاهی و انتخاب مسیر شغلی خود رضایت زیادی دارند (مک‌ایلون و همکاران، 2013).

خوش‌بینی مسیر شغلی، عامل انگیزشی عقلانی است؛ این عامل، منعکس‌کنندۀ انتظار بهترین نتیجۀ ممکن یا تأکید بر بهترین جنبه‌های رشد مسیر شغلی آیندۀ شخص و آرامش در انجام مهارت‌های طرح‌ریزی مسیر شغلی است (روتینگهاوس و همکاران ، 2005). مطابق با این تعریف، دانشجویان خوش‌بین به آیندۀ مسیر شغلی رشتۀ خود علاقمندند و مشتاقانه به سمت یادگیری و کسب مهارت‌هایی می‌روند که مستقیماً با آیندۀ مسیرشغلی‌شان در ارتباط است. نیز از قرارگرفتن در مسیر مناسب موفقیت شغلی‌شان احساس آرامش می‌کنند. خوش‌بینی مسیر شغلی بر نتایج مختلف مسیر شغلی مانند آرزوهای مسیر شغلی، انتخاب، اکتشاف (روتینگهاوس و بورگن، 2005، و روتینگهاوس و همکاران، 2012) و رضایت تحصیلی به‌طور مثبت اثر می‌گذارد (مک لیون، بکارایا و بورتون، 2013). مهم‌تر از همه، خوش‌بینی مسیر شغلی به‌طور مثبت با شاخص‌های انطباق‌پذیری مانند سازگاری در دانشگاه در ارتباط است (اسپین‌وال و تیلور، 1992). این گرایش مثبت به آیندۀ خوش‌بینی مسیر شغلی، با آمادگی سازگاری مرتبط است تا فرد اعتمادبه‌نفس کافی برای چالش با موانع و انجام مهارت‌های طرح‌ریزی مسیر شغلی را داشته باشد (تولینتینو و همکاران، 2014). گزارش شده است افراد خوش‌بین نسبت به مسیر شغلی خود، تلاش می‌کنند به تحصیلات بالاتری دست یابند، آرامش بیشتری با آموزش و برنامه‌های مسیر شغلی خود داشته باشند و نیز در فعالیت‌هایی درگیر شوند که بینش مسیر شغلی‌شان را بالا می‌برد (روتینگهاوس، 2005). پس خوش‌بینی مسیر شغلی با ایجاد حالت انگیزشی در افراد سبب شده است خود را در معرض تجربیات جدید قرار دهند؛ زیرا افراد خوش‌بین به مسیر شغلی خود با داشتن امید به آینده، خود را موظف به آماده‌کردن خود برای آینده می‌دانند. همچنین این افراد با استرس کمتر، توانایی انجام مهارت‌های تحصیلی مورد نیاز را در زمینۀ تحصیلی دارند؛ این سبب شده است در زمینۀ انجام وظایف تحصیلی اعم از نمرات، پیشرفت و یادگیری، احساس موفقیت بیشتری داشته باشند.

بنابراین، دو متغیر انطباق‌پذیری مسیر شغلی و خوش‌بینی مسیر شغلی پیش‌بینی‌‌کنندۀ موفقیت تحصیلی‌اند و عوامل شایان توجه در فرایند مشاورۀ تحصیلی در نظر گرفته می‌شوند؛ بنابراین، ایجاد و تقویت انطباق‌پذیری مسیر شغلی در دانشجویان و نیز افزایش خوش‌بینی مسیر شغلی در آنان پیشنهاد می‌شود.

 هر پژوهشی دارای محدودیت‌هایی است. این پژوهش نیز با محدودیت‌هایی چون تعمیم‌نیافتن نتایج به جوامع دیگر مثل دانشجویان تحصیلات تکمیلی و نیز شهرهای دیگر مواجه است. پیشنهاد می‌شود این پژوهش دربارۀ سایر اقشار جامعه مانند کودکان و دانش‌آموزان و دانشجویان جدیدالورود و نیز در سایر دانشگاهها و شهرها اجرا شود.



1. educational achievement

[2]. academic achievement

2. academic performance

3. progress motivation

4. general mental ability

5. self-concept

6. academic self-efficacy

7. academic self-concept

8. academic procrastination

9. academic skill

­10. academic engagement

11. career adaptability

12. progress

13. satisfaction

14. motivation

[16]. Yorke & Longden

[17]. Gerardi

2. Welles

3. academic buoyancy

[20]. optimism

[21]. positive psychology

[22]. career optimism

. future positive perceptions 4

[24] . adaptability in academic achievement

1. academic achievement questionner

2. savickas & porfeli career adaptability scale (2012)

1. career optimism scale

منابع:
آقاجانی، س، نریمانی، م و آسیائی، م. (1387). مقایسۀ هوش هیجانی و خودپندارۀ دانش‌آموزان تیزهوش و عادی. پژوهش در حیطۀ کودکان و استثنائی، 8(3)، 323-317.
آیت، م. (1395). تأثیر مشاوره راه‌حل‌مدار بر خودکارآمدی ریاضی و موفقیت تحصیلی دانش‌آموزان دختر. پایان‌نامۀ کارشناسی ارشد رشته مشاورۀ دانشگاه اصفهان.
بیابانگرد، الف. (1389). روش‌های تحقیق در روانشناسی و علوم تربیتی. تهران: نشر دوران.
پاشاشریفی، ح. (1390). نظریه و کاربرد آزمون‌های هوش و شخصیت. تهران: انتشارات سخن.
حسینی، م، دژکام، م و میرلاشاری، ژ. (1386). همبستگی عزت نفس و پیشرفت تحصیلی در دانشجویان توان‌بخشی دانشگاه علوم بهزیستی و توان‌بخشی تهران. مجلۀ ایرانی آموزش در علوم پزشکی, 7(1), 137-142.‌
حسینی، س.، فتح‌آبادی، ج.، شکری، الف.، و پاکدامن، ش. (1395). موفقیت تحصیلی براساس جهت‌گیری هدف و بهزیستی ذهنی دانش‌آموزان و والدین: الگوی مدل‌یابی معادلات ساختاری. پژوهش‌های تربیتی، 31، 157-134. 
ریئسون، م.، محمدی، ی.، عبدالرزاق‌نژاد، م.، و شریف‌زاده، غ. (1393). بررسی رابطۀ خودپنداره و عزت‌نفس با موفقیت تحصیلی دانشجویان دانشکدۀ پرستاری و مامایی شهر قاین در سال تحصیلی 1392-1391. مراقبت‌های نوین، فصلنامۀ علمی‌پژوهشی دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی بیرجند، 11(3)، 242-236. 
صاحبی‌اصفهانی، م. (1396). استخراج نیمرخ‌های انطباق‌پذیری مسیر ‌شغلی و ارتباط آنها با انطباق‌خواهی و انطباق‌یابی. پایان‌نامۀ کارشناسی‌ارشد گرایش مشاوره شغلی. دانشکدۀ علوم تربیتی و روانشناسی. دانشگاه اصفهان.
صالحی، ر. (1393). تدوین مدل مشاوره تحصیلی و بررسی تأثیر آن بر موفقیت تحصیلی دانش‌آموزان سال اول دبیرستان‌های شهرکرد. پایان‌نامۀ دکتری گرایش مشاوره شغلی. دانشکدۀ علوم تربیتی و روانشناسی. دانشگاه اصفهان.
یداللهی، آ.، میرزا‌زاده، ع.، و فتی، ل. (1393). پیش‌بینی موفقیت تحصیلی براساس هوش هیجانی و مؤلفه‌های جمعیت‌شناختی. مجلۀ علوم پزشکی راضی، 21 (118)، 80-73.   
Artino, A. R. (2009). Think, feel, act: Motivational and emotional influences on military students’ online academic success. Journal of Computing in Higher Education, 21(2), 146-166.
Aspinwall, L. G., & Taylor, S. E. (1992). Modeling cognitive adaptation: A longitudinal investigation of the impact of individual differences and coping on college adjustment and performance. Journal of Personality and Social Psychology63(6), 989.
  Bond, R. M., Chykina, V., & Jones, J. J. (2017). Social network effects on academic achievement. The Social Science Journal, 54(4), 438-449.
Bond, R. M., Chykina, V., & Jones, J. J. (2017). Social network effects on academic achievement. The Social Science Journal, 54(4), 438-449.
Bücker, S., Nuraydin, S., Simonsmeier, B. A., Schneider, M., & Luhmann, M. (2018). Subjective well-being and academic achievement: A meta-analysis. Journal of Research in Personality, 74, 83-94.
Garcia, P. R. J. M., Restubog, S. L. D., Bordia, P., Bordia, S., & Roxas, R. E. O. (2015). Career optimism: The roles of contextual support and career decision-making self-efficacy. Journal of Vocational Behavior, 88, 10-18.
Gerardi, S. (2005). Self-concept of ability as a predictor of academic success among urban technical college students. The Social Science Journal, 42(2), 295-300.
Hell, B., Trapmann, S., & Schuler, H. (2007). Eine Metaanalyse der Validität von fachspezifischen Studierfähigkeitstests im deutschsprachigen Raum [A meta-analytic investigation of subject-specific admission tests in German-speaking countries]. Empirische Pädagogik, 21, 251–270.
Hirschi, A. (2009). Career adaptability development in adolescence: Multiple predictors and effect on sense of power and life satisfaction. Journal of Vocational Behavior, 74 (2), 145-155.
Karbach, J., Gottschling, J., Spengler, M., Hegewald, K., & Spinath, F. M. (2013). Parental involvement and general cognitive ability as predictors of domain-specific academic achievement in early adolescence. Learning and Instruction, 23, 43-51.
Kobal, D., & Musek, J. (2001). Self-concept and academic achievement: Slovenia and France. Personality and Individual Differences, 30(5), 887-899.
Kuncel, N. R., Hezlett, S. A., & Ones, D. S. (2001). A comprehensive meta-analysis of the predictive validity of the graduate record examinations: Implications for graduate student selection and performance. Psychological Bulletin, 127, 162–181.
Li, J., Han, X., Wang, W., Sun, G., & Cheng, Z. (2018). How social support influences university students' academic achievement and emotional exhaustion: The mediating role of self-esteem. Learning and Individual Differences, 61, 120-126.
Li, N. (2012). Promoting student academic success: Paying attention to learning environmental factors. Journal of College Teaching & Learning (Online), 9(4), 261.
Martin, A. J., & Marsh, H. W. (2008). Academic buoyancy: Towards an understanding of students' everyday academic resilience. Journal of School Psychology, 46(1), 53-83.
McIlveen, P., Beccaria, G., & Burton, L.J. (2013). Beyond conscientiousness: Career optimism and satisfaction with academic major. Journal of Vocational Behavior, 83, 229-236. 
Meens, E. E., Bakx, A. W., Klimstra, T. A., & Denissen, J. J. (2018). The association of identity and motivation with students' academic achievement in higher education. Learning and Individual Differences, 64, 54-70.
Nilforooshan, P., & Salimi, S. (2016). Career adaptability as a mediator between personality and career engagement. Journal of Vocational Behavior, 94, 1-10.
Nunez-Pena, M. I. & Suarez-Pellicioni, M. & Bono, R. (2017). Gender differences in test anxiety and their impact on higher education students’ academic achievement. Social and Behavioral Sciences, 228, 154 – 160.
Poirot, J. L. (1992). Person-Environment interaction: Effects of studentfaculty congruence on academic satisfaction and achievement of student. Ph.D. dissertation for education, Washington State University.
Poropat, A. E. (2009). A meta-analysis of the five-factor model of personality and academic performance. Psychological Bulletin, 135, 322–338.
Richardson,M., Abraham, C., & Bond, R. (2012). Psychological correlates of university students' academic performance: A systematic review and meta-analysis. Psychological Bulletin, 138, 353–387.
Rottinghaus, P. J., Buelow, K. L., Matyja, A., & Schneider, M. R. (2012). The career futures inventory–revised: Measuring dimensions of career adaptability. Journal of Career Assessment, 20(2), 123-139.    
Rottinghaus, P. J., Day, S. X. & Borgen, F. H. (2005). The career futures inventory: a measure of career-related adaptability and optimism. Journal of Career Assessment, 13, 3-24.
Savickas, M. L. (2012). Life design: A paradigm for career intervention in the 21st century. Journal of Counseling & Development90(1), 13-19.
Savickas, M. L. (2013). The 2012 Leona Tyler award address: Constructing careers—Actors, agents, and authors. The Counseling Psychologist, 41(4), 648-662.
Savickas, M. L., Porfeli, E. J. (2012). Career adapt-ability scale: construction, reliability and measurement equivalence across 13 countries. Journal of vocational behavior, 80, 661-673.
Seligman, MA. (2000). The problem of trust. New Jersey: Princeton University Press.
Spurk, D., Kauffeld, S., Barthauer, L., & Heinemann, N. S. (2015). Fostering networking behavior, career planning and optimism, and subjective career success: An intervention study. Journal of Vocational Behavior, 87, 134-144.
Seligman MA, Csikszentmihalyi MH. (2000) Positive psychology: American Psychologist; 55(1), 5-14.
Tolentino, L. R., Garcia, P. R. J. M., Lu, V. N., Restubog, S. L. D., Bordia, P. & Plewa, C. (2014). Career adaptation: The relation of adaptability to goal orientation, proactive personality, optimism, journal of Vocational Behavior, 84, 39-48.
Trapmann, S., Hell, B., Hirn, J. O. W., & Schuler, H. (2007). Meta-analysis of the relationship between the Big Five and academic success at university. Zeitschrift für Psychologie/Journal of Psychology, 215(2), 132-151.
Welles, T. L. (2010). An analysis of the academic success inventory for college students: construct validity and factor scale invariance. Ph.D. dissertation for educational psychology , Florida State University.
Yorke, M., & Longden, B. (2004). Retention and student success in higher education. McGraw-Hill Education (UK).