The effect of spiritual intelligence on quality of sleep and attention of skilled volleyball players

Document Type : Research Paper

Authors

1 MA in Sport Psychology, Department of Physical Education and Sport Science, Islamic Azad University, Isfahan (Khorasgan) Branch, Isfahan, Iran.

2 Associate Professor, Department of Physical Education and Sport Science, Islamic Azad University, Isfahan (Khorasgan)Branch, Isfahan, Iran

Abstract

Spiritual intelligence is something more than mental ability and connects an individual to beyond. The aim of this study was to assess the effect of spiritual intelligence on sleep quality and attention of skilled volleyball players.  Therefore 116 (76 female, 40 male) volleyball players of Mobarakeh county in Isfahan who had participated in regional competitions were selected. Abdollazadeh’s Spiritual Intelligence Questionnaire, Pittsburgh Sleep Quality, and Mari shook Test were used to measure the data.  Results of path analysis showed that spiritual intelligence affects both sleep quality and attention. Moreover, the quality of sleep mediated the effect of spiritual intelligence on attention, and the results showed the appropriateness of structural equation model fit.
 

Keywords


توجه به عنوان یک پیش­نیاز شناختی برای اجرای موفقیت­آمیز در ورزش حیاتی است. پژوهشگران مشاهده کرده­اند که نداشتن توجه و تمرکز دلیل اجرای ضعیف گروهی از ورزشکاران است. دوندة دوی صد متری که به خاطر خستگی تمرکز کافی روی شلیک تپانچه ندارد، بازیکن بسکتبالی که در خط پرتاب آزاد به خاطر صدای تماشاگران گیج شده­است و یا بازیکن منطقة دفاع فوتبال که به خاطر پیچیدگی عملکرد حریف تمرکز خود را از دست داده­است، همگی نمونه­هایی از اجرای ناموفق ورزشکاران به دلیل عدم تخصیص توجه است (سینگر، هاسن بلاس و جانل، 2001).

«توجه» به تسلط ذهن بر یک چیز، از بین چند چیز ممکن وهمزمان یا به عبارت دیگر به یک فکر از زنجیره­ای از افکار گفته می­شود (اشمیت و لی، 1999). از آن­جایی که توجه یکی از مهم­ترین محدودیت­های اثرگذار بر اجرا و یادگیری انسان است(مگیل، 1998/ 1384 ترجمه واعظ­موسوی و شجاعی)مورد تأکید پژوهشگران قرار گرفته است. شواهد پژوهشی نشان می­دهد که توجه دارای همبسته­های متعددی نظیر انگیزش، اعتماد به­نفس، اضطراب، خستگی (واعظ­موسوی و مسیبی، 1386) و کیفیت خواب (فسنقری، سلطانیان و ابراهیمی، 1393) است که این همبسته­ها خود نیز با یکدیگر مرتبطند. افرادی که انگیزش و اعتماد به نفس بالاتری دارند، توجه بهتری هم دارند بالعکس خستگی، عدم کنترل باورهای ناکارآمد و اضطراب و همین­طوراختلالات خواب بر توجه اثر معکوس دارد.  به عبارت دیگر افرادی که باورهای ناکارآمد بیش­تری دارند، اضطراب بیش­تری را تجربه می­کنند (ابراهیمی، نشاط دوست، کلانتری، مولوی و اسدالهی، 1386).اضطراب یکی از مهم­ترین عوامل مختل­کنندة خواب است(لما و همکاران، 2012). اختلالات خواب به نوبة خود منجر به خواب­آلودگی در طول روز و کاهش عملکرد شناختی (تغییر در ادراک[1]، توجه[2]، حافظه[3]) و حرکتی می­شود (آندراد، بویلاکو، کومبرا، پریا و برانت، 2016، برانت، بویلاکو و آندراد، 2017). یافته­های مطالعة جرایا، جرایا، چتوری، سوسی و چماری (2012) نشان داده­است که محرومیت از خواب اثر قابل توجهی بر زمان واکنش و توجه دروازه­بانان هندبال دارد. فسنقری و همکاران (1393) هم بیان کردند که محرومیت از خواب بر توجه ورزشکاران تأثیرگذار است و موجب کاهش عملکرد شناختی ورزشکاران و در نهایت تنزل عملکرد ورزشی آنها می­شود.­جو، یون، کو، کیم و هانگ (2012)گزارش کرده­اند که کمبود خواب، حافظه و توجه را کاهش داده و بر میزان هورمون­های استرس (کورتیزول، اپی­نفرین و نوراپی­نفرین) تأثیر می­گذارد. دینگز (2001) نیز اذعان داشته­است که کمبود خواب باعث اختلال در هومئوستاز و عملکرد آنابولیک مغز می­شود. پژوهشگران نشان داده­اند که فعالیت مناطقی از مغز همچون قشر پری­فرونتال و تالاموس تحت تأثیر کیفیت خواب است(توماس و همکاران، 2000). قشر پری­فرونتال شامل اتصال مناطق ادراکی، حرکتی و لیمبیک (کناری) است و با میزان توجه ارتباط دارد. تالاموس نیز با گوش­به­زنگی و انگیختگی مرتبط است. میزان توجه  با تغییر سطح انگیختگی تغییر می‌کند(ولکو و همکاران، 1995).

یکی از متغیرهای دیگری که ممکن است بر "توجه" اثر بگذارد، هوش معنوی است. پژوهش­های اخیر نشان داده­است، کسانی که هوش معنوی بالاتری دارند، باورهای ناکارآمد کمتری دارند (معلمی، 1389) و بهتر می­توانند اضطرابشان را کنترل کنند (موسوی­مقدم، هوری، امیدی و ظهیری خواه، 1394،نورزاد قراملکی، میرنسب، غباری بناب و هاشمی،1390، خرمی­راد، ارسنگ، احمری، دهقانی، 1392، میشرا و واشیست، 2014)، تاب­آوری بیش­تری دارند (خدابخشی کولایی، حیدری، خوش­کنش و حیدری،1392)،مثبت­نگرترند (حسن­زاده، یدالله­پور، فاضلی­کبریا، یمین­فیروز و قلی­نیاآهنگر، 1393، امیریان و فضیلت­پور، 2016)، شادمان­ترند  وعزت نفس بالاتری دارند (امیریان و فضیلت­پور، 2016).از آنجایی که عزت نفس و میزان کنترل اضطراب  از همبسته­های مهم توجه هستند (واعظ­موسوی و مسیبی، 1386) این احتمال هست که هوش معنوی نیز بر توجه اثر بگذارد.

هوش معنوی[4]، به توانایی به­کارگیری معنویت در جهت حل مسائل روزمره و فرایند دستیابی به هدف اطلاق می­شود (ایمونز، 2000).افرادی که دارای هوش معنوی بالاتری هستند در زمان بحران با توکل به یک نیروی بالا و ورا، قدرت تحلیل بهتری دارند و فشار روانی را  بهتر تحمل می­کنند (غباری­بناب،سلیمی،سلیمانی و نوری­مقدم، 1386). این هوش به فرد دیدی کلی در مورد زندگی می­دهد و زیربنای باورهای فرد است (مک­شری، دراپر و کندریک، 2002). از دیدگاه وگان هوش معنوی مکانیسمی است که کیفیت زندگی افراد را بهبود بخشیده و بر درک انسان­ها از وقایعی مثل سلامتی یا بیماری و وقایع غم­انگیز اثر می­گذارد (وگان، 2002). گال و همکاران (2005)اشاره کرده­اند که هوش معنوی باعث کاهش استرس، اضطراب، افسردگی و متعاقباً بهبود سلامت روان می­شود.

با مرور پژوهش­های گذشته که به تعدادی از آن­ها در پاراگراف­های قبل اشاره شد می­توان به این نتیجه رسید که از یک­سوی هوش معنوی باعث بهبود کنترل استرس (بیرامی، موحدی و موحدی،1392) و اضطراب (خرمی­راد و همکاران، 1392) می­شود و از سوی دیگر، کنترل اضطراب باعث افزایش آرامش و بهبود کیفیت خواب می­شود (رومین، روبی، دیموک، هاسون و پیلینگ، 2016)و بهبود کیفیت خواب هم باعث بهترشدن توجه می­شود.

 

درک و ارتباط

هوش    معنوی

زندگی معنوی

کیفیت خواب

توجه

 

با عنایت به مطالب مذکور و با توجه به کامل­شدن مبانی نظری جداگانة بین متغیرهای پژوهش، الگوی یکپارچه و مفهومی پژوهش به صورت ذیل ترسیم شد (شکل 1).

 

 

 

 

 

 

شکل 1. الگوی نظری پژوهش در باب رابطة هوش معنوی با کیفیت خواب و توجه

 

در الگوی معرفی شده در شکل (1)، چنین فرض شده که هوش معنوی پیش از این­که به طور غیر مستقیم با توجه ارتباط برقرار سازد، ابتدا موجب بهبود کیفیت خواب می­شود و به طور غیر مستقیم موجب افزایش توجه می­شود.

علی­رغم منطق نظری روشن برای رابطة با واسطه (کیفیت خواب) بین هوش معنوی با توجه، مطالعات نشان می­دهندکه در حوزة هوش معنوی این روابط چندان مورد عنایت پژوهشگران قرار نگرفته­است. لذا برای به­دست­ آوردن بینشی عمیق­تر در این ارتباط، الگوی ساختاری رابطة هوش معنوی با توجه به در نظرگرفتن نقش میانجی­گری میزان کیفیت خواب به عنوان هدف اصلی پژوهش در نظر گرفته شد. بنابراین سؤال اصلی پژوهش به این صورت بوده­است که آیا هوش معنوی از طریق کیفیت خواب بر توجه تأثیر دارد؟ فرضیه­های پژوهش نیز به شرح ذیل بوده­است.

فرضیة اول: هوش معنوی  بر کیفیت خواب تأثیر مستقیم دارد.

فرضیة دوم: کیفیت خواب بر توجه تأثیر مستقیم دارد.

فرضیة سوم: هوش معنوی  بر توجه به­طور غیر مستقیم از طریق کیفیت خواب تأثیر دارد.

 

روش

روش پژوهش، جامعه آماری و نمونه: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. شرکت­کنندگان این پژوهش را 116 نفر (76 دختر، 40 پسر) ازوالیبالیست­های شهرستان مبارکة اصفهان (89 نفر دختر، 43 نفر پسر) با دامنة سنی 18-22 سال تشکیل می­دادند که به صورت دردسترس از بین والیبالیست­های شرکت­کننده در مسابقات منطقه­ای انتخاب شدند. شرکت­کنندگان به پرسش­نامه­های پژوهش و آزمون توجه ماریشوک (به نقل‌ از بهرامی، میناسیان و چلونگریان، 1392)پاسخ دادند.

ابزار سنجش: ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش عبارت بودند ازپرسش­نامة هوش معنوی[5]، پرسش­نامةکیفیت خواب پیتزبورگ[6] و آزمون توجه ماریشوک که در ذیل به آن­ها اشاره شده­است. پرسش‌نامة هوش معنوی درسال 1387 توسط عبدالله­زاده، کشمیری و عرب­عامری ساخته و روی دانشجویان هنجار شده­است. روایی محتوایی این پرسش­­نامه توسط متخصصان تأیید شده­است و روایی سازة آن نیز با استفاده از تحلیل عامل سنجیده و دو عاملی گزارش شده­است. عامل اول " درک و ارتباط با سرچشمه هستی " با 12 گویه وعامل دوم " زندگی معنوی با اتکاء به هستة درونی "با 17 گویه به دست آمده­است. پایایی آزمون نیز  به روش آلفای کرونباخ 89/0  به دست آمده­است. این آزمون بر اساس طیف پنج درجه­ای لیکرت (گزینه کاملاً مخالفم =1، مخالفم =2،تا حدودی= 3، موافقم=4، کاملاً موافقم= 5) نمره­گذاری می شود. دامنة نمرات بین 29 تا 145 می­باشد.

پرسش­نامة کیفیت در مؤسسة روان­پزشکی پترزبورگ ساخته شد (به نقل از شهبازی و همکاران، 1394). این پرسش­نامه در اصل دارای 9 گویه است اما چون سؤال 5 خودش شامل 10 گویة فرعی است، بنابراین کل پرسش­نامه دارای 19  ماده است که در یک طیف لیکرت چهار درجه­ای از صفر تا سه نمره­گذاری می­شود. این پرسش­نامه دارای 7 زیرمقیاس است که عبارتند از کیفیت ذهنی خواب، تأخیر در به خواب رفتن، مدت زمان خواب، میزان بازدهی خواب، اختلالات خواب، استفاده از داروهای خواب­آور و اختلالات عملکردی روزانه. جمع کل نمرات مقیاس بین صفر تا 21 است. نمره 0- 5 به معنی کیفیت خواب خوب، 6- 10 دارای کیفیت خواب نسبتاً پایین و 11- 15 دارای کیفیت خواب پایین و 16- 21 خیلی پایین می باشد. همسانی و ضریب آلفای کرونباخ این پرسش­نامه در تحقیقات خارجی، برای هفت مؤلفة آن 83/0 بوده­است که نشان از بالابودن اعتبار آن دارد. در داخل کشور، این پرسش­نامه ابتدا به­وسیلة محققین به­فارسی ترجمه و مجددأ به منظور تأیید صحت آن به­انگلیسی برگردانده شده­است و روایی و پایایی آن مورد تأیید قرار گرفته و ضریب آلفای کرونباخ 78/0 تا 82/0 گزارش شده­است (به نقل از شهبازی و همکاران، 1394).

آزمون توجه ماریشوک: یکی از آزمون­هایی است که ماریشوک (1995، ﺑﻪنقل از بهرامی، میناسیان، چلونگریان، 1392)روان­شناس ورزش روسی به منظور انتخاب ورزشکاران تیم­های مختلف برای شرکت در المپیک 1996 آتلانتا استفاده کرد(ﺑﻪنقل از بهرامی و همکاران، 1392).آزمون شامل جدولی 7×7 است که خانه­های آن از دو رنگ سیاه (تیره) و قرمز تشکیل شده­اند. در هر یک از مربع‌های قرمز جدول اعداد از 1 تا 25 در کنار یکی از حروف الفبا قرار دارند و در خانه‌های سیاه جدول اعداد از 1 تا 24 در کنار حروف الفبا قرار دارند و در دو مرحله اجرا می­شود. در مرحلۀ اول شرکت­کنندگان باید در موقعیت عادی (بدون محرک مزاحم) اعداد و حروف را از مربع‌های قرمز جدول به ترتیب از یک تا 25 و سپس اعداد و حروف خانه‌های سیاه جدول را از مربع‌های 24 تا یک به ترتیب مرتب نماید. در مرحلۀ دوم محرک­های مزاحم و مخل شنوایی و بینایی مانند سر و صدا در محیط وارد می­شود تا حواس شرکت­کننده پرت شود و شرکت­کننده مجدداً در این وضعیت آزمون را تکرار می کند. زمان آزمون در هر مرحله 5 دقیقه است و بین هر مرحله شرکت­کنندگان 5 دقیقه استراحت میکنند. در حین آزمون، باقیمانده زمان به شرکت­کننده از طرف آزمونگر گفته می­شود و 30 ثانیۀ پایانی هر مرحله به شرکت­کننده یادآوری می­شود. این آزمون در سال 1995  در روسیه هنجاریابی گردید و روایی و پایایی آن تأیید شد. روایی و پایایی آزمون توجه بر اساس جدول سیاه و قرمز به ترتیب 84/0 و 86/0 است که این میزان نشان­دهندة درجة بالایی از روایی و پایایی آزمون است (ﺑﻪنقل از بهرامی و همکاران، 1392). همچنین بهرامی و همکاران (1392) روایی و پایایی این آزمون را برای ورزشکاران ایرانی مناسب گزارش کردند.

روش اجرا و تحلیل: روش جمع­آوری داده­ها، شامل جمع­آوری پاسخ­های ارائه­شده به پرسش­نامه­های پژوهش بود. بدین صورت که محقق پس از توضیحات لازم در مورد هدف پژوهش، از ورزشکاران درخواست کرد که پرسشنامه­ها را مطالعه و نظر خود را با علامت­زدن یکی از گزینه­ها بیان کنند و بعد از آن از ورزشکاران درخواست شد که در مکانی خلوت و ساکت به مدت 5 دقیقه آزمون توجه را انجام دهند (نوشتن اعداد و حروف داخل مربع‌های قرمز از1 تا 25 و مربع‌های مشکی از 24 تا 1). سپس 5 دقیقه استراحت داده شد و ورزشکاران در مکانی شلوغ و پر از هیاهو به آزمون توجه به مدت 5 دقیقه پاسخ دادند. از نمرة توجه بدون محرک مزاحم و توجه با محرک مزاحم، میانگین گرفته شد و به عنوان نمرة توجه در نظر گرفته شد. برای تحلیل داده­ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیراستفاده­ شد.

 

یافته­ها

از 116 نفر شرکت­کنندة پژوهش، 40 نفر یا به عبارتی 5/34 درصد را پسران و تعداد 76 نفر معادل 5/65 درصد مابقی را دختران تشکیل می­دادند. دامنة سنی شرکت­کنندگان 18-22 سال بود و سابقة شرکت در مسابقات منطقه­ای والیبال را داشتند. الگوی پیشنهادی اولیه (شکل 1 را نگاه کنید) با استفاده از الگوسازی معادله ساختاری مورد بررسی قرار گرفت. یک الگوی مناسب از لحاظ شاخص­های برازش باید دارای خی­دو­ غیر معنادار، نسبت خی­دو به درجه آزادی کمتر از 3، شاخص نیکویی برازش و برازش تطبیقی بیش­تر از 95/0، شاخص برازش افزایشی بزرگتر از 9/0، ریشة میانگین مجذورات باقی­مانده کوچکتر از 05/0 و تقریب ریشة میانگین نجذورات خطا کوچکتر از 08/0 باشد (میزر، گامست و گوارینو، 2006 به نقل از گل‌پرور و میرزایی، 1395). در جدول (1) نتایج الگوسازی معادله ساختاری آمده­است.


 

 

جدول1. بررسی شاخص‌های مناسب بودن مدل

نام شاخص

مقدار استاندارد

مقدار شاخص

نتیجه‌گیری

آماره خی دو

-

15/61

-

درجه آزادی

-

41

-

نسبت کای دو به درجه‌آزادی

-

49/1

برازش مدل مناسب است

سطح معناداری

بیشتر از 05/0

224/0

برازش مدل مناسب است

جی. اف. آی

بیشتر از 9/0

90/0

برازش مدل مناسب است

آ. جی .اف. آی

بیشتر از 9/0

90/0

برازش مدل مناسب است

ان. اف. آی

بیشتر از 9/0

92/0

برازش مدل مناسب است

سی. اف. آی

بیشتر از 9/0

94/0

برازش مدل مناسب است

آر. ام. اس. ایی. ای

کمتر از 1/0

055/0

برازش مدل مناسب است

 

 

بر اساس جدول (2) خروجی لیزرل مدل از برازش و تناسب خوبی برخوردار است که حاکی از تأیید

 

شدن تحلیل مسیر[7] می‌باشد. در شکل (2) الگوی نهایی پژوهش آمده­است.

 

 

 

شکل2.  الگوی ساختاری نهایی پژوهش

 



چنان­که در شکل (2) مشاهده می­شود، هوش معنوی بر کیفیت خواب دارای تأثیر معنادار است(31/0-β=، 001/0 >P). از آن­جایی که در پرسش­نامه پیترزبورگ،امتیاز بالاتر نشان­دهندة کیفیت خواب کمتر است، می­توان این گونه اذعان کرد که هوش معنوی، کیفیت خوابرا افزایش می­دهد. لذا، فرضیة اولِ پژوهش مبنی بر تأثیر معنادار هوش معنوی بر کیفیت خواب تأیید می­شود. در ادامه کیفیت خواب بر توجه‌ دارای تأثیر منفی مستقیم معنادار بوده است(12/0β= -، 001/0 >P). از آن­جایی که در پرسش­نامهپیترزبورگ، امتیاز بالاتر نشان­دهندة کیفیت خواب کمتر است، می­توان این گونه اذعان کرد کهخواب با کیفیت­تر باعث توجه بهتر می­شود و فرضیة دوم هم تأیید شد. همین­طور، یافته­ها نشان داد که هوش معنوی بر توجه از طریق کیفیت خواب دارای تأثیر غیر مستقیم است(12/0β= ، 01/0 >P). بنابراین فرضیة سوم پژوهش مبنی بر این­که هوش معنوی بر توجه به طور غیر مستقیم از طریق کیفیت خواب تأثیر دارد، مورد تأیید قرار می­گیرد.

 

بحث

این پژوهش با هدف بررسی الگوی ساختاری بین هوش معنوی با کیفیت خواب و توجه اجرا گردید. شواهدی از رابطة باواسطة (از طریق کیفیت خواب) هوش معنوی با توجه به­دست آمد.

اولین یافتة پژوهش نشان داد که هوش معنوی بر کیفیت خواب تأثیر دارد. بر اساس جستجوهای انجام شده در موتورهای جستجو، مطالعه­ای که اثر هوش معنوی بر کیفیت خواب سنجیدهشده باشد، یافت نشد.امامؤلفان با توجه به یافته­های مطالعاتی که حاکی از اثر اضطراب و استرس بر کاهش کمیت و کیفیت خواب (به­عنوان مثال لما و همکاران،2012) و مطالعاتی که حاکی از اثر هوش معنوی بر کاهش اضطراب و استرس (به­عنوان مثال، میشرا و واشیست، 2014) و افزایش مثبت­اندیشی و شادی (امیریان و فضیلت­پور، 2016) است، این­گونه استنباط کردند که برخورداری از هوش معنوی بالا با ایجاد مثبت­اندیشی (حسن­زاده و همکاران، 1393)، احساس شادی (امیریان و فضیلت‌پور، 2016) و افزایش توکل به خدا و امید (غباری­بناب و همکاران، 1386) اضطراب و استرس را کاهش داده (میشرا و واشیست، 2014) و با کاهش اضطراب و استرس، کیفیت خواب بهبود می­یابد.

یافتة دیگر این مطالعه نشان داد که کیفیت خواب بر میزان توجه اثر دارد. این یافته با یافتة مطالعات جرایا و همکاران (2012) مبنی بر اثر محرومیت از خواب بر زمان واکنش و توجه دروازه­بانان، فسنقری و همکاران (1393) مبنی بر اثر محرومیت از خواب بر توجه، عملکرد شناختی و ورزشی ورزشکاران و همین طور، جو و همکاران (2012) مبنی بر اثر کمبود خواب بر توجه و میزان هورمون­های استرس (کورتیزول، اپی‌نفرین و نوراپی­نفرین) همخوان است. یافته­های این مطالعات نشان داده­است که کمیت خواب بر میزان توجه تأثیر می­گذارد. یکی از دلایل احتمالی تأثیر خواب بر میزان توجه، به تغییر میزان فعالیت قشر پری‌فرونتال و تالاموسکه هر دو بخشی از شبکة واسطه‌ای هشیاری، توجه و فرایندهای شناختی مرتبه بالا هستند، نسبت داده­شده­است (توماس و همکاران، 2000).

بر مبنای نتایج مربوط به فرضیة سوم پژوهش نیز مشخص گردید که کیفیت خواب تأثیرات غیر مستقیم هوش معنوی بر توجه را میانجی‌گری می­کند. این یافته با احتمال زیاد دارای این تلویح نظری است که برای تأثیر هوش معنوی بر توجه، کیفیت خواب ضروری است که با حضور مستقیم آن فرد توجه بیشتری خواهد داشت. چنین توانی به کارکردهای شناختی و رفتاری هوش معنوی که منجر به غلبه بر موانع موجود در مسیر توجه می­شود، بر می­گردد. به نظر می­رسدکه هوش معنوی با سه اثربخشی عمده یعنی"ادراک استرس کمتر" به دلیل کنترل باورهای ناکارآمد و مثبت­اندیشی (حسن­زاده و همکاران،1393)، "به کاربردن راهبردهای کارآمدتر برای مقابله با استرس" (موسوی­مقدم و همکاران، 1394، نورزاد و همکاران،1390)و "افزایش تاب­آوری" (خدابخشی­کولایی و همکاران،1392)و آرامش (رومین و همکاران، 2016) نقش مهمی در کاهش اختلال خواب و  اضطراب (خرمی­راد و همکاران، 1392) ایفا می نماید. به­عبارت دیگر، نقش میانجی­گری کیفیت خواب در رابطة بین هوش معنوی و توجه را می­توان این­گونه بیان کرد که افراد دارای هوش معنوی بالا به علت توکل به یک قدرت بالا از آرامش بیشتری برخوردارند و استرس کمتری را تجربه می­کنند و کمتر دچار اختلال خواب می­شوند. با افزایش کیفیت خواب نیز توجه فرد افزایش می­یابد (فسنقری و همکاران،1393).

در مجموع یافته­های این پژوهش شواهدی را برای افزایش هوش معنوی والیبالیست­ها فراهم آورد. بر همین اساس پیشنهاد می­شود که مربیان برنامه­هایی برای افزایش هوش معنوی والیبالیست­ها با استفاده از آموزش­های عملی و کاربردی داشته باشند. لازم به ذکر است که در تفسیر یافته‌های این پژوهش با توجه به  محدود بودن گروه نمونه به والیبالیست­های رقابت­کننده در مسابقات منطقه­ای باید احتیاط لازم صورت گیرد و بر این اساس به پژوهشگران علاقمند پیشنهاد می­شود  که به بررسی  اثر احتمالی منطقة جغرافیایی و فرهنگ بر هوش معنوی  بپردازند.



[1] Perception

[2]Attention

[3]Memory

[4]spiritual intelligence

[5]Spiritual Intelligence Questionnaire

[6]Pittsburgh Sleep Quality

[7] . Path analysis

ابراهیمی، ا.، نشاط­دوست ح. ط.، کلانتری، م.، مولوی، ح.، اسدالهی، ق.(1386). سهم مقیاس نگرش‌های ناکارآمد و خرده مقیاس‌های سلامت عمومی. مجله دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد، ۹ (۴)،58-52.
بیرامی، م.، موحدی، ی.، موحدی، م. (1392). نقش هوش معنوی در پیش بینی استرس ادراک شده، اضطراب و افسردگی دانشجویان علوم پزشکی لرستان. مجله دانشگاه علوم پزشکی بابل، 16 (1)، 62-56.
بهرامی ع، میناسیان و، چلونگریان ن. (1392). هنجاریابی آزمون توجه در گروهی از ورزشکاران دختر وپسر ایرانی.مجله رفتار حرکتی، 12، 32-13.
حسن زاده، ر.، یدالله پور، م. ه.، فاضلی­کبریا م.، یمین فیروز، م.، قلی­نیا آهنگر، ه. (1393). رابطة هوش معنوی با مثبت­اندیشی دردانشجویان دانشگاه علوم پزشکی بابل.دین و سلامت، ۲ (۱)، 48-42.
خدابخشی­کولایی آ.، حیدری، ص.،  خوش­کنش ا.،  حیدری، م. (1392). ارتباط هوش معنوی با تاب آوری در برابر استرس و ترجیح روش زایمان در بین زنان باردار،.مجله زنان مامایی و نازایی ایران، 16 (58)، 15-8.
خرمی راد، ا.، ارسنگ، ش.، احمری، ه.، دهقانی.، ح. (1392). مجله ایرانی آموزش در علوم پزشکی، 13 (4)، 319-330.
شهبازی، م.،  ثنایی­فر، ف.،  ظهیری، م. (1394). سنجش عوامل روان­شناختی و رشد حرکتی در علوم ورزشی (راهنمای جامع پرسشنامه­های عمومی، ورزشی و آزمون­های رشد حرکتی)، تهران: بامداد کتاب.
عبدالله­زاده، ح.، کشمیری، م.، عرب­عامری، ف. (1387)، ساخت و هنجاریابی پرسش­نامة هوش معنوی، تهران: نشر روان­سنجی.
غباری­بناب،ب، سلیمی،م، سلیمانی،ل، نوری­مقدم،ث.(1386). هوش معنوی. فصلنامه ندیشه نوین دینی، 10: 147-125.
فسنقری، م، سلطانیان، م، ابراهیمی، م. (1393).  تأثیر محرومیت از خواب برتوجه انتخابی ومداوم در دانشجویان دختر. مطالعات روان شناسی ورزشی، 8، 118-103.
گل­پرور، م، میرزایی، ز. (1395). االگوی ساختاری تاثیر سرمایه روان‌شناختی بر موفقیت مسیر شغلی با توجه به نقش میانجی تعهد و رضایت. پژوهش نامه روانشناسی مثبت, 2(2), 94-81.
معلمی، ص. (1389). بررسی رابطة سلامت روان، هوش معنوی و افکار ناکارآمد در دانشجویان دانشگاه سیستان و بلوچستان. مجله اصول بهداشت روانی, 12(48)، 709-702.
مگیل، ر.ا. (1384). یادگیری حرکتی: مفاهیم و کاربردها، ترجمه س.م.ک. واعظ­موسوی، و م شجاعی. تهران: انتشارات سمت. (انتشار به زبان اصلی،1998).
موسوی مقدم، س.ر.، هوری س.، امیدی ع.، ظهیری‌خواه ن. (1394). بررسی رابطه هوش معنوی با خودکنترلی و مکانیسم‌های دفاعی در دانش‌آموزان دختر سال سوم متوسطه، فصلنامه علوم پزشکی، ۲۵ (۱)، 64-59.
نورزاد قراملکی، ف.، میرنسب، م. م.، غباری بناب، ب.، هاشمی، ت. (1390)، رابطه هوش معنوی با شیوه‌های مقابله مذهبی دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه تبریز، اولین همایش ملی علوم شناختی در تعلیم و تربیت دوم و سوم آذر، مشهد،: دانشگاه فردوسی.
واعظ موسوی، س.م.ک، مسیبی، ف.(1386). روان شناسی ورزش، تهران: سمت.
Andrade, A., Bevilacqua, G. G., Coimbra, D. R., Pereira, F. S., & Brandt, R. (2016). Sleep Quality, Mood and Performance: A Study of Elite Brazilian Volleyball Athletes. Journal of Sports Science & Medicine, 15(4), 601–605.
Amirian, ME. &Fazilat-Pour, M.(2016). Simple and Multivariate Relationships Between Spiritual Intelligence with General Health and Happiness,Journal of Religion and Health, 55 (4),1275–1288.
Brandt R., Bevilacqua G.G., Andrade A. (2017) Perceived sleep quality, mood states, and their relationship with performance among Brazilian elite athletes during a competitive period. Journal of Strength & Conditioning Research, 31 (4), 1033-1039.
Dinges, D. F. (2001). Stress, Fatigue, and Behavioral Energy. Nutrition Reviews, 59 (1), S30-S32.
Emmons, R. A. (2000). Is spirituality an intelligence? Motivation, cognition, and the psychology of ultimate concern. The International Journal for the Psychology of Religion, 10(1), 3-26.
Gall T, Charbonneau C, Clarke NH, Grant K, Joesph A, Shouldice L. (2005). Understanding the Nature and Role of Spirituality in Relation to Coping and Health. Canadian Psychology, 46(2),88-104.
Jarraya, M., Jarraya, S., Chtourou, H.,Suissi, N., &Chmari, K. (2012). The effect of partial sleep deprivation on the reaction time and the attentional capacities of the handball goal keeper. Biological Rhythm Research, 44 (3), 503-510.
Joo, E. Y., Yoon, C. W., Koo, D. L., Kim, D., & Hong, S. B. (2012). Adverse Effects of 24 Hours of Sleep Deprivation on Cognition and Stress Hormones. Journal of Clinical Neurology (Seoul, Korea), 8(2), 146–150.
Lemma S, Patel SV, Tarekegn YA, Tadesse MG, Berhane Y, Gelaye B, Williams MA. (2012).The Epidemiology of Sleep Quality, Sleep Patterns, Consumption of Caffeinated Beverages, and Khat Use among Ethiopian College Students. Sleep Disorder,Available in https://www.hindawi.com/journals/sd/2012/583510/ Article ID 583510, 11 pages,doi: 10.1155/2012/583510
McSherry W, Draper P, Kendrick D. (2002). The construct validity of a rating scale designed to assess spirituality and spiritual care. International Journal Nursing Studies, 39(7), 723-34.
Mishra P, &Vashist K. (2014).  A review study of spiritual intelligence, stress and well-being of adolescents in 21st century, International Journal of Research in Applied Natural and Social Sciences, 2(4), 11-24.
Romyn,G., RobeyE., DimmockJ.A., Halson S.L., & Peeling P. (2016). Sleep, anxiety and electronic device use by athletes in the training and competition environments, European journal of sport science, 16 (3), 301-308.
Schmidt, R.A., & Lee, T.D. (1999). Motor control and learning. Champaign. IL: Human Kinetics.
Singer,N., Hausenblas,H.A., & Janelle,C.M. (2001).Handbook of sport Psychology,
(2th ed). John Wiley & sons.
Thomas, M., Sing, H.,  Balwinski, S., Belenky, G., Holcomb, H., Mayberg, M.,…. (2000). Neural basis of alertness and cognitive performance impairments during sleepiness. I. Effects of 24 h of sleep deprivation on waking human regional brain activity. Journal of Sleep Research, 9(4), 335-352.
Vaughan, F. (2002). what is spiritual intelligence? Journal of humanistic psychology, 42, (2), 16-33.
Volkow, N., Wang, G., Hitzemann, R., Fowler, J., Pappas, N., Lowrimore, P., Burr, G., Pascani, K., Overall, J., & Wolf, A. (1995). Depression of thalamic metabolism by lorazepam is associated with sleepiness, Neuropsychopharmacology, 12, 123- 132.