The Mediating Role of Ego Strength in the Effects of Dimensions of Perfectionism on Anxiety Symptoms

Document Type : Research Paper

Authors

1 Department of Psychology, Faculty of Psychology and Education, University of Tehran, Tehran, Iran

2 Department of Counseling, Faculty of Psychology and Education, University of Tehran, Tehran, Iran

Abstract

Perfectionism as a multidimensional personality trait is related to anxiety symptoms. There are many factors that could affect the relationship between dimensions of perfectionism and anxiety symptoms. The aim of this study was to investigate the mediating role of ego strength on the relationship between dimensions of perfectionism and anxiety symptoms. Two hundred and sixty eight students (144 females, 124 males) from the University of Tehran participated in this study. All Participants were asked to complete Tehran Multidimensional Perfectionism Scale (TMPS), Depression Anxiety Stress Scale (DASS-21), and Ego Strength Scale (ESS).The results revealed that there was significant positive and negative association between other-oriented/socially prescribed perfectionism and self-oriented perfectionism with anxiety symptoms, respectively. There was a significant negative association between ego strength and anxiety symptoms. The relationship between dimensions of perfectionism and anxiety symptoms was mediated by ego strength. According to the results of this study, it can be concluded that the relationship between dimensions of perfectionism and anxiety symptoms is not a linear and one dimensional correlation. Ego strength can play a meditational role between the two.
 
 

Keywords


اضطراب[1]، به عنوان یک هیجان ناخوشایند و آشفته‌ساز، با نشانه‌هایی چون نگرانی، دلهره، وحشت، بی‌قراری و ترس شناخته می‌شود شدت این نشانه‌ها فرد را به اختلال‌های اضطرابی مبتلا می‌کند؛ اختلال‌هایی که با نقص و نارسایی در فعالیت‌های اجتماعی، تحصیلی و خانوادگی همراه هستند (انجمن روانپزشکی آمریکا[2]، 2013؛ کائس، فیچر، کلینچ، توبیاس و اکسلستن، 2015). نشانه‌ها و اختلال‌های اضطرابی نسبتا شایع هستند. شیوع طول عمر اضطراب در جمعیت عمومی حدود ۱۰ درصد است (جاکا، میشل و پرز- پرادا، ۲۰۱۶) و با نشانه‌هایی از قبیل سردرد، تعریق، لرزش، احساس سنگینی در سینه، ناراحتی خفیف معده و بی‌قراری مشخص می‌شود (سادوک، سادوک و روئیز، ۲۰۱۵).

نشانه­های اضطراب در جمعیت عمومی و بهنجار نیز شایع است (التوس، وات و استوارت، 2014؛ کسلر، سمپسون، برگلاند، گرابر، الحمزوی و همکاران، 2015). نشانه‌های اضطراب پیش­ بالینی[3] با ابتلا به اختلالات اضطرابی در سال­های بعد مرتبط است (التوس و همکاران، 2014). مطالعات بالینی (ژولنسکی، بخشائی، گارزا، والدیویسو، اورتیز، و همکاران، 2015؛ سادوک و همکاران، 2015؛ کسلر و همکاران، 2009، 2015؛ لم، ونگ، وانگ، چان، چن، و همکاران، 2015) نشان می­دهد که به­طور پیوسته درصدی از جمعیت بهنجار که دارای نشانه­های اضطرابی هستند، به جمعیت بالینی مبتلا به اختلالات اضطرابی اضافه می­شوند. این واقعیت آسیب­شناختی دو ضرورت بالینی را ایجاب می­کند. ضرورت نخست، توجه به پیشگیری از ابتلای این دسته از افراد مستعد به اختلال­های اضطرابی است. ضرورت دوم، توجه همزمان به جمعیت عمومی در معرض خطر ابتلا به اختلال­های اضطرابی در کنار نمونه­های بالینی است. این دو ضرورت از جمله دلایل توجیهی انجام پژوهش حاضر محسوب می­شوند. عوامل مختلف شخصی، خانوادگی، اجتماعی و زیست شناختی در شکل­گیری و تداوم نشانه‌ها و اختلال‌های اضطرابی نقش دارند (آندراسی[4]، 2013؛ انجمن روانپزشکی آمریکا، 2013؛ چو، ژو، جیانگ، ونگ، گاو، و همکاران، 2013؛ روی- بایرن، 2015؛ کائس و همکاران، 2015). یکی از سازه­های روان­شناختی که در مطالعات گوناگون (آنکو، بودنر، جبران، زیون، و رم ، 2015؛ انجمن روانپزشکی امریکا، 2013؛ اوکانر، راسموسن و هاوتون، 2010؛ بشارت و حسینی، 1391؛ سلور و رایس،2010؛ کاضمی، کریمی، دلاور و بشارت، 1391؛ کشدان و ونزل، 2005؛ ویلر، بلنکشتین، آنتونی، مک کیب، و بیلینگ، 2011). به رابطه­ آن با شکل­گیری و تداوم نشانه­های اضطراب پرداخته شده است، کمال­گرایی[5] است.

کمال­گرایی یک سازه­ چندبعدی است که شامل استانداردهای غیرواقع­بینانه برای عملکرد و خودارزیابی­های بیش از حد انتقادی است (فلت و هویت، 2015؛ فراست، مارتن، لهارت و روزنبلیت، 1990؛ هویت و فلت، 1991). مدل هویت و فلت در مورد کمال­گرایی (هویت و فلت، 1991؛ هویت، فلت، شری، هابک، پارکین، و همکاران، 2003)، شامل نقش دو متغیر درخواست بیش از حد از دیگران و هم چنین ارتقای خود با­ اتخاذ رویکردهای " کامل" است. هویت و فلت سه بعد از کمال­گرایی را توصیف کردند که در منبع و اهداف کمال­گرایانه متفاوت هستند (فلت و هویت، 2015). کمال­گرایی خودمحور[6]، متمرکز بر استاندارهای عالی و سخت­گیرانه برای پیشرفت و موفقیت و اجتناب از شکست است. کمال­گرایی دیگرمحور[7]، اتخاذ استانداردهای عالی برای افراد مهم در زندگی فرد است. در نهایت کمال­گرایی جامعه محور[8]، باور فرد مبنی بر وجود درخواست­های بیش از حد و انتظارات ناعادلانه از جانب دیگران را شامل می‌شود (ایرانزو-تاتای، گیمنو-کلمنته، باربرا-فانس، رودریگز-کامپایو، روجو-بافیل، و همکاران، 2015). در واقع فلت و هویت (2015) بیان کرده‌اند که کمال‌گرایی خودمحور به عنوان نوعی از وظیفه‌شناسی بیش از حد و تمایل خود به کامل و دقیق بودن شناخته می‌شود. در حالی که کمال­گرایی جامعه­محور به عنوان انتظارات ناعادلانه دیگران و جامعه برای کامل بودن فرد در نظر گرفته می‌شود که باعث ناپایداری هیجانی در افراد می‌شود.

مطالعات نشان داده­اند که ابعاد کمال­گرایی به‌صورت متفاوت با نشانه­های اضطراب رابطه دارند (اکبری، 1388؛ آلدن و تیلور، 2004؛ آنکو، بودنر، جبران، زیون، و رم ، 2015؛ انجمن روانپزشکی امریکا، 2013؛ اوکانر، راسموسن و هاوتون، 2010؛ بشارت و حسینی، 1391؛ سلور و رایس،2010؛ عبدخدایی، مهرام و ایزانلو، 1390؛ فلت، گرین، و هویت، 2004؛ کاضمی، کریمی، دلاور و بشارت، 1391؛ کشدان و ونزل، 2005؛ ویلر، بلنکشتین، آنتونی، مک کیب، و بیلینگ، 2011). فلت و همکاران (2004)، رابطه بین ابعاد کمال­گرایی و عناصر حساسیت به اضطراب را مورد بررسی قرار دادند. نتایج نشان دادند که کمال‌گرایی خودمحور با نوعی از حساسیت به اضطراب شامل ترس از فقدان کنترل شناختی رابطه دارد، در حالی که کمال­گرایی دیگرمحور و جامعه­محور با اضطراب قابل مشاهده در جمعیت عمومی، رابطه داشت. نتایج پژوهش اوکانر و همکاران (2010) حاکی از آن بود که کمال­گرایی خودمحور در ترکیب با استرس­های روزمره زندگی، پیش­بینی­کننده اضطراب است. در مطالعه­ای دیگر، آنکو و همکاران (2015) به این نتیجه رسیدند که ابعاد منفی کمال­گرایی با نشانه‌های اضطراب اجتماعی رابطه دارد.

با توجه به ماهیت پیچیده و چندبعدی سازه کمال‌گرایی و نشانه­های اضطراب، به نظر می­رسد رابطه بین این دو متغیر، به­صورت خطی و مستقیم نباشد و متغیرهایی در رابطه بین آنها مداخله کنند. مرور یافته‌های پژوهشی نیز موید این فرضیه است. بشارت، حومینیان، قهرمانی و نقی­پور گیوی (1390)، تأثیر واسطه­ای خودکارامدی ورزشی بر رابطه بین ابعاد کمال­گرایی و اضطراب رقابتی را در ورزشکاران ایرانی مورد مطالعه قرار دادند. نتایج پژوهش این محققان نشان داد که تلاش برای کامل بودن (کمال­گرایی مثبت) با اضطراب شناختی و بدنی ورزشکاران همبستگی منفی و با اعتماد به خود آن­ها همبستگی مثبت دارد. واکنش منفی به ناکامل بودن (کمال­گرایی منفی)، برعکس با اضطراب شناختی و بدنی ورزشکاران همبستگی مثبت و با اعتماد به خود آن­ها همبستگی منفی داشت. تحلیل نتایج این پژوهش نشان داد، خودکارامدی ورزشی در رابطه بین ابعاد مثبت و منفی کمال­گرایی با اضطراب رقابتی، نقش واسطه­ای دارد. همچنین چنگ و همکاران (2008) به بررسی نقش تعدیل­کننده تنهایی[9] در رابطه بین کمال­گرایی و نشانه­های اضطراب و افسردگی در دانشجویان پرداختند. نتایج حاکی از آن بود که کمال‌گرایی دیگرمحور پیش­بینی­کننده نشانه­های اضطراب و کمال­گرایی جامعه­محور، پیش­بین نشانه­های اضطراب و افسردگی هستند. همچنین تحلیل­های آماری نشان داد تعامل کمال­گرایی و تنهایی، پیش­بینی معتبرتری در این مورد فراهم می‌آورند.

با در نظر گرفتن متغیرهایی که در رابطه بین ابعاد مثبت و منفی کمال­گرایی با نشانه­های اضطراب، نقش واسطه­ای یا تعدیل­کننده بازی می­کنند، به نظر می­رسد که استحکام من[10] نیز بتواند در رابطه بین ابعاد کمال‌گرایی با نشانه­های اضطراب نقش واسطه­ای ایفا کند. استحکام من، مجموعه‌ای از کنش‌های من به عنوان یکی از ساختارهای اساسی شخصیت، ریشه در نظریه‌های فروید دارد. میزان استحکام من بر حسب مجموعه توانمندی‌های روانشناختی فرد برای حل تعارضات درون روانی و تعامل با محیط (مک کرا و کاستا، 2005) شامل مهار من، تاب‌آوری من، مکانیسم‌های دفاعی و راهبردهای مقابله‌ای تعیین می‌شود (بشارت، زاهدی تجریشی و نوربالا، 1392؛ بلاک، هورویچ و گدیمن، 1973). مهار من به توانایی فرد در بازداری یا عملی سازی تکانه و تاب‌آوری من به توانایی فرد برای سازگاری در مواجهه با تغییر شرایط محیطی اشاره دارد. تاب‌آوری من، ظرفیت پویای فرد برای تعدیل سطح مهار من در پاسخ به تقاضاهای موقعیتی است (بلاک، 2002؛ واگ، فردریکسون و تیلور، 2008؛ ویر و جرد، 2002). تاب‌آوری من به فرایند پویای انطباق مثبت با تجربه‌های تلخ و ناگوار اطلاق می‌شود (لاتار و چیچتی، 2000; مستن، 2001) و در امتداد یک پیوستار با درجات متفاوت از مقاومت در برابر آسیب‌های روانشناختی قرار می‌گیرد (اینگرام و پرایس، 2001). مکانیسم‌های دفاعی فرایندهای روانی ناهشیار هستند که مسولیت محافظت از من را در مواجهه با شکل‌های مختلف اضطراب بر عهده دارند (فروید، 1923). این مکانیسم ها، علاوه بر محافظت فرد در مقابل اضطراب و آگاهی از خطرات و عوامل استرس زای درونی و بیرونی (انجمن روانپزشکی امریکا، 2013)، تجربه‌های ذهنی مربوط به افکار، عواطف و هیجان‌های دردناک را نیز تنظیم می‌کنند (ففر، هارت، پسکین و سیفکر، 1995). فرایند مقابله عمدتاً از فعالیت‌ها و اقدامات شناختی و رفتاری فرد برای مدیریت استرس تشکیل می‌شود. طبق تعریف لازاروس و فولکمن (1984)، مقابله مجموعه‌ای از فعالیت‌ها و فرایندهای رفتاری و شناختی برای ممانعت، مدیریت، یا کاهش استرس است. محققان، مقابله را معادل تلاش هشیار برای مواجهه با مطالبات استرس زا می‌دانند. در این مقابله، پاسخ‌های رفتاری آموخته شده، از طریق محدود‌سازی اهمیت موقعیت خطرناک یا ناخوشایند (مطالبات استرس زا)، استرس را کاهش می‌دهد. گرچه راهبردهای مقابله فعالیت‌های بسیاری را شامل می‌شوند، اکثر آنها مبین تلاش برای بهبود یک موقعیت دشوار مثل طراحی نقشه و اقدام عملی (مقابلة مسأله محور)، یا برای تنظیم درماندگی هیجانی مثل جستجوی دیگران برای حمایت عاطفی یا کاهش شدت دشواری موقعیت از نظر شناختی (مقابلة هیجان محور) هستند. پژوهش‌های اخیر نشان داده‌اند که نوع راهبرد مقابله مورد استفاده بـــه وسیله فرد نه تنهـا سلامت روانی12 که بهزیستی جسمانی وی را نیــز تحت تأثیر قرار می‌دهــد (بشارت و شالچی، 1386؛ بشارت، براتی و لطفی، 1387؛ پیکو، 2001).

از دیدگاه فروید (1923)، استحکام من به توانایی من در مواجهه با مطالبات و تعارض‌های نهاد، فرامن و مقتیضات محیط و مدیریت این شرایط اطلاق می‌شود. از این نقطه نظر، استحکام من به فرد کمک می‌کند تا در شرایط استرس‌زا و درمانده ساز، ثبات و پایداری هیجانی خود را حفظ کند. بر عکس، اگر من از استحکام کافی برخوردار نباشد، فرد در کشاکش مطالبات و تعارض‌ها گرفتار می‌شود و آشفتگی هیجانی را تجربه می‌کند. ضعف من از شاخص‌های اصلی آسیب‌شناسی روانی در رویکردهای روان پویایی محسوب می‌شود (وینر، تنن و سالس، 2012). بر اساس نظریه‌های تحولی (برای مثال، اریکسون، 1965؛ لوینگر، 1976)، استحکام من محصول فایق آمدن بر بحران‌های تحولی و گذار موفق از یک مرحله به مرحله بعدی تحول روانی است؛ فرایندی که پیامد آن رشد و استحکام من (بائر، شاب و مک آدامز، 2011) و شکل‌گیری هویت (کریمر، 2012) است. یافته­های پژوهشی (اگلینتون و چانگ، 2011؛ بشارت و شهیدی، 2011؛ بلاک، 2002؛ سینگ و آناند، 2015؛ کاروالو، هیفانتیس، تانای، مکیدو، فلوروس، و همکاران، 2013؛ مومنی و علیخانی، 1392؛ نیلکا، اشبی و نوبل، 2012) موید رابطه بین مؤلفه­های استحکام من (کنترل من، سبک­های دفاعی من، سبک­های مقابله با استرس، تاب‌آوری من) با ابعاد کمال­گرایی و نشانه­های اضطراب است. به عنوان نمونه، یافته­های پژوهش نیلکا و همکاران (2012) مؤید نقش واسطه­ای راهبردهای مقابله­ای مثبت در رابطه بین ابعاد ناسازگارانه کمال‌گرایی و نشانه­های اضطراب بودند. با توجه به یافته­های پژوهشی مطرح شده، و در نظرگرفتن این نکته که تاکنون پژوهشی در زمینه نقش واسطه­ای استحکام من در رابطه بین ابعاد کمال­گرایی و نشانه­های اضطراب، صورت نگرفته؛ مسأله اصلی پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطه­ای استحکام من در رابطه­ بین ابعاد کمال­گرایی و نشانه­های اضطراب بود. فرضیه­های پژوهش به این شرح مورد آزمون قرار گرفتند: فرضیه اول: بین کمال­گرایی خودمحور و نشانه­های اضطراب رابطه منفی وجود دارد؛ فرضیه دوم: بین کمال­گرایی دیگر­محور و جامعه محور با نشانه­های اضطراب رابطه­ مثبت وجود دارد؛ فرضیه سوم: بین استحکام من و نشانه­های اضطراب رابطه منفی وجود دارد؛ فرضیه چهارم: استحکام من در رابطه­ بین ابعاد کمال­گرایی و نشانه­های اضطراب نقش واسطه­ای ایفا می­کند.

 

روش

روش پژوهش، جامعه آماری و نمونه: روش پژوهش از نوع همبستگی و جامعه­ آماری این پژوهش همه­ دانشجویان­ ساکن خوابگاه دانشگاه تهران بودند. با توجه به تعداد متغیرهای مورد بررسی و تعداد نمونه در پژوهش‌های مشابه، در پژوهش حاضر، حجم نمونه 280 برآورد شد. در این پژوهش 280 دانشجو شامل 150 دانشجوی دختر و 130 دانشجوی پسر از رشته‌های مختلف تحصیلی که در مقطع تحصیلی کارشناسی ارشد و دکترا مشغول به تحصیل و ساکن خوابگاه دانشگاه تهران بودند، با روش نمونه­گیری در دسترس انتخاب شدند.

ابزار سنجش: مقیاس چند بعدی کمال‌گرایی تهران:مقیاس کمال‌گرایی چند بعدی تهران[11] (TMPS؛ بشارت، 1386) یک آزمون 30 سؤالی است و بر اساس مقیاس‌های قبلی (فروست، مارتن، لهارت، و روزنبلیت، 1990؛ فلت و هویت، 2002; هویت و فلت، 1991) توسط بشارت (1386) به فارسی ساخته شده است. این مقیاس، سه بعد کمال‌گرایی خود محور، کمال‌گرایی دیگر محور و کمال‌گرایی جامعه محور را در اندازه‌های پنج درجه‌ای لیکرت از نمرة 1 تا 5 می‏سنجد. حداقل و حداکثر نمره آزمودنی در زیرمقیاس‏های سه گانة آزمون به ترتیب 10 و 50 است. ضرایب آلفای کرونباخ زیر مقیاس‌های کمال‌گرایی خود محور، کمال‌گرایی دیگر محور و کمال‌گرایی جامعه محور در نمونه‏ای متشکل از پانصد دانشجوی دانشگاه تهران، به ترتیب 90/0، 91/0 و 81/0 محاسبه شد که نشانه همسانی درونی[12] خوب مقیاس است. ضرایب همبستگی بین نمره‌های 78 نفر از آزمودنی‌ها در دو نوبت با فاصله دو تا چهار هفته برای سنجش پایایی بازآزمایی[13] محاسبه شد. این ضرایب برای کمال‌گرایی خود محور، کمال‌گرایی دیگر محور و کمال‌گرایی جامعه محور به ترتیب 85/0 =r، 79/0 =r و 84/0 =r در سطح001/0p < معنادار بودند که نشانه پایایی بازآزمایی رضایت بخش مقیاس است. روایی همزمان مقیاس کمال‌گرایی چند بعدی تهران از طریق اجرای همزمان مقیاس مشکلات بین شخصی[14] (IIP-127؛ هرویتز، روزنبرگ، بایر، اورنو و ویلاسنور، 1988)، مقیاس سلامت روانی[15] (MHI-28؛ بشارت، 1388؛ ویت و ویر، 1983) و زیر مقیاس‌های نوروز‌گرایی و برونگرایی مقیاس شخصیتی NEOPI-R (کاستا و مک کرا، 1992) در مورد آزمودنی‌ها محاسبه شد. نتایج ضرایب همبستگی پیرسون نشان داد که بین نمره آزمودنی‌ها در زیر مقیاس کمال‌گرایی خود محور با مشکلات بین شخصی (44/0)، بهزیستی روانشناختی (62/0-)، درماندگی روانشناختی 059/0) و نوروزگرایی (74/0) در سطح 001/0 p < همبستگی معنادار وجود دارد. نتایج همچنین نشان داد که بین نمره آزمودنی‌ها در زیر مقیاس کمال‌گرایی دیگر محور با مشکلات بین شخصی (19/0)، بهزیستی روانشناختی (35/0-)، درماندگی روانشناختی (26/0)، نوروزگرایی 025/0) و برون‌گرایی (22/0-); و بین نمره آزمودنی‌ها در زیر مقیاس کمال‌گرایی جامعه محور با بهزیستی روانشناختی (29/0-)، نوروزگرایی (27/0) و برون‌گرایی (44/0-) در سطح 001/0 p < همبستگی معنادار وجود دارد. این نتایج روایی همزمان مقیاس کمال‌گرایی چند بعدی تهران را تأیید می‌کنند (بشارت، 1386).

مقیاسافسردگیاضطراباسترس:مقیاس افسردگی اضطراب استرس[16] (DASS؛ لاویباند و لاویباند، 1995) یک آزمون 21 سئوالی است که علایم افسردگی، اضطراب و استرس را در مقیاس چهار درجه‌ای از نمره 0 تا 3 می‌سنجد. این آزمون از سه زیرمقیاس افسردگی، اضطراب و استرس تشکیل شده است. نمره فرد در هر مقیاس بر حسب هفت گویه مختص آن مقیاس سنجیده می‌شود. این مقیاس یکی از ابزارهای معتبر برای سنجش نشانه‌های عواطف منفی محسوب می‌شود و پایایی[17] و روایی[18] آن در پژوهش‌های متعدد تأیید شده است (آنتونی، بیلینگ، کاکس، انس و سوینسون، 1998؛ براون، چورپیتا، کروتیتش و بارلو، 1997; بشارت، 1384; دازا، ناوی، استنلی و آوریل، 2002; لاویباند، 1998; لاویباند و لاویباند، 1995; نورتون، 2007). بشارت (1384) ضرایب آلفای کرونباخ مقیاس افسردگی اضطراب استرس را در مورد نمره نمونه‌هایی از جمعیت عمومی (278 =n ) 87/0 برای افسردگی، 85/0 برای اضطراب، 89/0 برای استرس و 91/0 برای کل مقیاس گزارش کرده است. این ضرایب در خصوص نمره نمونه‌های بالینی‌(194=n ) 89/0 برای افسردگی، 91/0 برای اضطراب، 87/0 برای استرس و 93/0 برای کل مقیاس گزارش شده است. این ضرایب، همسانی درونی مقیاس افسردگی اضطراب استرس را در حد خوب تأیید می‌کنند. روایی همزمان[19]، همگرا[20] و تشخیصی (افتراقی)[21] مقیاس افسردگی اضطراب استرس از طریق اجرای همزمان مقیاس افسردگی بک[22]، مقیاس اضطراب بک[23]، فهرست عواطف مثبت و منفی[24] و مقیاس سلامت روانی در مورد آزمودنی‌ها و مقایسه نمره‌های دو گروه جمعیت عمومی و بالینی محاسبه شد و مورد تأیید قرار گرفت (بشارت، 1384). نتایج ضرایب همبستگی پیرسون نشان داد که بین نمره آزمودنیها در مقیاس‌های افسردگی، اضطراب و استرس با نمره‌های افسردگی بک، اضطراب بک، عواطف منفی و درماندگی روانشناختی همبستگی مثبت معنادار از 44/0 تا 61/0 (001/0 p <) و با عواطف مثبت و بهزیستی روانشناختی همبستگی منفی معنادار از 41/0 تا 58/0 (001/0 p <) وجود دارد. این نتایج روایی همزمان، همگرا و تشخیصی مقیاس افسردگی اضطراب استرس را تأیید می‌کنند.

مقیاس استحکام من:مقیاس استحکام من[25] (ESS؛ بشارت، 1395)، یک ابزار 25 گویه‌ای است که با اقتباس از ابزارهای سنجش مهار من[26]، تاب‌آوری من[27]، مکانیسم‌های دفاعی[28] و راهبردهای مقابله‌ای[29] برای اندازه گیری میزان توانمندی من در مهار و مدیریت موقعیت‌ها و شرایط دشوار زندگی ساخته و هنجاریابی شده است (بشارت، 1395). این مقیاس واکنش‌های فرد به موقعیت‌های دشوار زندگی را در اندازه‌های پنج درجه‌ای از 1 (خیلی کم) تا 5 (خیلی زیاد) بر حسب پبج زیرمقیاس مهار من، تاب‌آوری من، مکانسم‌های دفاعی رشد یافته[30]، راهبردهای مقابله مسأله محور[31] و راهبردهای مقابله هیجان محور مثبت[32] می‏سنجد. حداقل و حداکثر نمره آزمودنی در هر یک از زیر مقیاس‌های استحکام من به ترتیب 5 و 25 است. از مجموع نمره پنج زیر مقیاس آزمون، نمره کل فرد برای استحکام من از 25 تا 125 محاسبه می‌شود. ویژگی‌های روانسنجی مقیاس استحکام من در چندین پژوهش، که در خلال سال‌های 1384 تا 1393 در نمونه‌های بیمار (372n = ) و بهنجار (1257n = ) انجام شده اند، مورد بررسی و تأیید قرار گرفته‌اند (بشارت، 1395). در این پژوهش ها، ضرایب آلفای کرونباخ برای پرسش‌های هر یک از زیر مقیاس‌های استحکام من برای مهار من از 73/0 تا 79/0، برای تاب‌آوری من از 80/0 تا 86/0، برای مکانسم‌های دفاعی رشد یافته از 70/0 تا 83/0، برای راهبردهای مقابله مسأله محور از 81/0 تا 90/0، برای راهبردهای مقابله هیجان محور مثبت از 69/0 تا 85/0 و برای نمره کل مقیاس استحکام من از 89/0 تا 93/0 به دست آمد. این ضرایب همسانی درونی مقیاس استحکام من را تأیید می‌کنند. پایایی بازآزمایی مقیاس استحکام من برای نمونه‌های بیمار (122n = ) و بهنجار (274n = ) در دو نوبت با فاصله‌های 2 تا 6 هفته برای مهار من از 65/0 تا 73/0، برای تاب‌آوری من از 70/0 تا 84/0، برای مکانسم‌های دفاعی رشد یافته از 73/0 تا 85/0، برای راهبردهای مقابله مسأله محور از 71/0 تا 78/0، برای راهبردهای مقابله هیجان محور مثبت از 67/0 تا 81/0 و برای نمره کل مقیاس استحکام من از 83/0 تا 88/0 به دست آمد. این ضرایب که همه در سطح001/0 p < معنادار هستند، پایایی بازآزمایی مقیاس استحکام من را تأیید می‌کنند. روایی همگرا و تشخیصی (افتراقی) مقیاس استحکام من از طریق اجرای همزمان مقیاس سلامت روانی (MHI-28؛ بشارت، 1388؛ ویت و ویر، 1983)، مقیاس دشواری تنظیم هیجان[33] (DERS؛ گرتز و رومر، 2004) و فهرست عواطف مثبت و منفی[34] (PANAS؛ واتسون، کلارک و تلگن، 1988) در مورد نمونه‌های مختلف از دو گروه بیمار و بهنجار محاسبه شد و مورد تأیید قرار گرفت. این ضرایب در سطح001/0 p معنادار بودند. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی[35] و تأییدی[36] نیز با تعیین پنج عامل (مهار من، تاب‌آوری من، مکانیسم‌های دفاعی رشد یافته، راهبردهای مقابله مسأله محور و راهبردهای مقابله هیجان محور مثبت)، روایی سازة مقیاس استحکام من را مورد تأیید قرار داد (بشارت، 1395).

روش اجرا وتحلیل: روش اجرای این پژوهش به صورت تکمیل پرسشنامه بود که با توجه به معیارهای ورود و خروج و پس از کسب رضایت افراد، در اختیار آن­ها قرار گرفت. شرایط شرکت در پژوهش عبارت بودند از: الف) رضایت داوطلب برای شرکت در پژوهش؛ ب) شاغل به تحصیل در یکی از مقاطع تکمیلی؛ ج) ساکن خوابگاه دانشجویی؛ د) مبتلا نبودن به اختلال افسردگی بالینی و مراجعه به روانپزشک حین انجام پژوهش. ضمن اجرای پژوهش در صورت رخداد پیشامدی که ناقض ادامه پژوهش بود، همکاری با داوطلب خاتمه می­یافت. در ضمن یک برگه راهنمای پرکردن پرسشنامه، رضایت­نامه و همچنین نحوه­ استفاده از اطلاعات، همراه پرسشنامه در اختیار شرکت­کنندگان قرار داده شد. شرکت کنندگان مختار بودند که در هر مرحله از پژوهش اگر به هر دلیل مایل به ادامه همکاری نبودند، به همکاری خود خاتمه دهند. پرسشنامه­ها برای هر داوطلب به صورت فردی و در زمان تقریبی 30 دقیقه برای هر آزمودنی، تکمیل شدند و برای داوطلبان توضیح داده شد که نتایج این آزمون­ها کاملا به صورت محرمانه باقی می­ماند و صرفا در جهت اهداف پژوهشی مورد استفاده قرار می­گیرد. در ضمن جهت افزایش دقت و انگیزه داوطلبان برای همکاری و اطمینان از صحت پاسخگویی به آنها گفته شد که در صورت تمایل به آگاهی از نتیجه پژوهش می­توانند آدرس پست الکترونیکی خود را در بالای پرسشنامه قید کنند. برای کنترل اثر ترتیب و خستگی، مقیاس­ها به تناسب با ترتیب­های متفاوت ارائه شدند. تعداد 12 دانشجو به دلیل پاسخ ناقص به مقیاس‌ها از تحلیل­های آماری حذف شدند و بدین ترتیب نمونه نهایی پژوهش به 268 دانشجو (144 دختر، 124 پسر) کاهش یافت. یافته‌ها بر اساس شاخص‌ها و روش‌های آماری شامل میانگین، انحراف استاندارد، ضرایب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.برای تحلیل داده­های پژوهش از نرم­افزار‌های18 SPSS و 8.53‌ LISREL استفاده شد.

 

یافته­ها

میانگین و انحراف استاندارد متغیرهای اضطراب، ابعاد کمال‌گرایی و استحکام من در جدول (1) گزارش شده است.

 

جدول 1. میانگین و انحراف استاندارد متغیرهای اضطراب، ابعاد کمال‌گرایی و استحکام من در دو گروه دختر و پسر

 

کل

پسر

دختر

متغیر

M

SD

M

SD

M

SD

اضطراب

42/11

47/4

43/11

60/4

40/11

32/4

کمال‌گرایی خودمحور

60/30

07/7

54/30

03/7

66/30

15/7

کمال‌گرایی دیگرمحور

38/30

78/6

33/30

44/6

44/30

18/7

کمال‌گرایی جامعه­محور

64/27

15/6

92/26

88/5

48/28

37/6

استحکام من

83/82

69/13

51/83

33/13

04/82

10/14

 

 

جدول (2) ضرایب همبستگی پیرسون بین ابعاد مختلف کمال­گرایی، نشانه‌های اضطراب و استحکام من را نشان می‌دهد. بین کمال­گرایی خودمحور با نشانه­های اضطراب رابطه منفی معنادار و بین



کمال‌گرایی دیگرمحور/ جامعه­محور با نشانه­های اضطراب رابطه مثبت معنادار وجود دارد. همچنین یافته­های پژوهش نشان داد که بین استحکام من و نشانه­های اضطراب رابطه منفی معنادار وجود دارد.

 

جدول 2. ماتریس همبستگی استحکام من و ابعاد کمال‌گرایی با اضطراب

متغیر

2

1

4

3

1 اضطراب

-

 

 

 

2 خودمحور

*32/0-

-

 

 

3 دیگرمحور

*26/0

*24/0

-

-

4 جامعه­محور

*37/0

*40/0

*46/0

*46/0

5 استحکام من

*36/0-

*42/0-

*21/0-

*21/0-

P<01/0* p<05/0** N=268

 

برای بررسی نقش واسطه­ای استحکام من در رابطه بین ابعاد کمال­گرایی و نشانه­های اضطراب از روش تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج به دست آمده از شاخص­های برازش نشان داد که مدل مفهومی پژوهش با داده­ها برازش دارد و در میان شاخص­ها به غیر از شاخص مجذور کای که تحت تأثیر حجم نمونه است و از آن به عنوان شاخص بد یاد می‌شود، دیگر شاخص‌ها مناسب است (جدول 3).

 

 

جدول3. شاخص‌های برازش مدل نقش واسطه‌ای استحکام من در رابطه بین ابعاد کمال­گرایی و نشانه­های اضطراب

شاخص برازش مدل

مقدار بدست آمده

مقدار مناسب شاخص

وضعیت

مجذور کای

64/5

 

 

درجه آزادی مدل

2

+

مناسب

سطح معناداری مجذور کای

04/0

<05/0

نامناسب

مجذور کای تقسیم بر درجه آزادی

82/2

کمتر از 3

مناسب

GFI

98/0

< 95/0

مطلوب

AGFI

96/0

< 90/0

مطلوب

CFI

99/0

< 95/0

مطلوب

RMSEA

05/0

> 10/0

مطلوب

 

نتایج به دست آمده از ضرایب استاندارد شده مدل مفهومی تحلیل مسیر نشان داد که کمال­گرایی خود محور، دیگرمحور و جامعه­محور به صورت غیر مستقیم از طریق استحکام من بر نشانه­های اضطراب تأثیر می‌گذارند. استحکام من نیز نشانه­های اضطراب را پیش­بینی می­کند. نتایج به دست آمده نشان می‌دهد که ابعاد کمال‌گرایی و استحکام من در مدل مفهومی 20 درصد از واریانس نشانه­های اضطراب را تبیین می­کند (جدول 4).

 

 

جدول 4.ضرایب استاندارد شده، مستقیم، غیر مستقیم و کل در مدل مفهومی پژوهش

متغیر ملاک

متغیر پیش بین

اثر مستقیم

اثر غیر مستقیم

اثر کل

واریانس تبیین شده

روی نشانه­های اضطراب از:

 

 

 

 

20/0

 

استحکام من

*34/0-

-

*34/0-

 

 

کمال‌گرایی خود محور

-

**10/0

**10/0

 

 

کمال‌گرایی دیگر محور

-

**09/0

**09/0

 

 

کمال‌گرایی جامعه محور

-

*12/0

*12/0

 

روی استحکام من از:

 

 

 

 

 

 

کمال‌گرایی خود محور

*20/0-

-

*20/0-

12/0

 

کمال‌گرایی دیگر محور

**19/0-

-

**19/0-

 

 

کمال‌گرایی جامعه محور

*30/0-

-

*30/0-

 

 

 

برای درک بهتر ضرایب استاندارد شده تحلیل مسیر، مدل مفهومی و ضرایب استاندارد شده معنادار در شکل 1 گزارش شده است.

 
   

 

 

 

 


                 

 

 
   

 

 

 

 

 

 

 

 


شکل 1. مدل مفهومی نقش واسطه‌ای استحکام من در رابطه بین ابعاد کمال‌گرایی و نشانه‌های اضطراب

 

 

بحث

هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه­ای استحکام من در رابطه بین ابعاد کمال­گرایی و نشانه­های اضطراب بود. یافته­های پژوهش نشان داد که بین کمال­گرایی خودمحور و نشانه­های اضطراب رابطه
منفی و بین کمال­گرایی دیگرمحور و جامعه­محور با

نشانه­های اضطراب رابطه مثبت وجود دارد. این یافته با نتایج پژوهش‌های پیشین (اکبری، 1388؛ آنکو و همکاران، 2015؛ انجمن روانپزشکی امریکا، 2013؛ اوکانر و همکاران، 2010؛ بشارت و حسینی، 1391؛ سلور و رایس،2010؛ عبدخدایی و همکاران، 1390؛ فلت و همکاران، 2004؛ کاظمی و همکاران، 1391؛ کشدان و ونزل، 2005؛ ویلر و همکاران، 2011). همسو است. در تبیین این یافته­ها باید گفت که ابعاد سازش نایافته تر کمال­گرایی (کمال‌گرایی دیگر محور و جامعه محور) با ویژگی‌های تعیین کننده شامل نگرانی از ارتکاب اشتباه، مخصوصاً در قبال انتظارات دیگران و افراد مهم مثل والدین، و ترس از انتقادات دیگران، زمینه‌های اضطراب را در فرد به وجود می‌آورند (فروست و همکاران، 1390؛ فلت و هویت، 2015). این گروه از کمال گراها، بر اساس استانداردهای سخت گیرانه و غیرواقع بینانه، پیوسته نگران ناتوانی خود در تحقق این استانداردها به سر می‌برند. این وضعیت در بیماران مبتلا به اضطراب اجتماعی در پژوهش‌های مختلف (انجمن روانپزشکی امریکا، 2013؛ کاظمی و همکاران، 1391؛ کشدان و ونزل، 2005) تأیید شده است. ترس و آشفتکی در تعامل‌های اجتماعی، ترس از قضاوت دیگران و نگرانی شدید از شرمساری و سرافکندگی در حضور دیگران (کشدان و ونزل، 2005) در این افراد می‌تواند تا حدودی تحت تأثیر بعد کمال‌گرایی جامعه محور تبیین شود. حساسیت بیش از حد نسبت به انتقادات دیگران (انجمن روانپزشکی امریکا، 2013) نیز تحت تأثیر همین ویژگی قرار دارد. تحریف‌های شناختی این افراد نیز تحت تأثیر موقعیت‌های اجتماعی، زیر نظر بودن توسط دیگران، مورد آزمون قرار گرفتن در حضور دیگران و برانگیختگی سطح بالا قرار دارد (آلدن و تیلور، 2004؛ عبدخدایی و همکاران، 1390). بر عکس، افرادی که سبک کمال‌گرایی آنها سازش یافته تر است (کمال‌گرایی خودمحور)، با تمرکز حداکثری بر انجام تکالیف صرف نظر از دیدگاه دیگران نسبت به خود، برای تحقق هدف‌های شخصی بیشتر تلاش می‌کنند و تقویت مثبت شخصی بیشتری دریافت می‌نمایند. بر این اساس، کمال‌گراهای خودمحور از انگیزه درونی بالا برای انجام امور شخصی برخوردارند و در صورتی که در دست­یابی به ایده­آل­های شخصی خود به موفقیت کامل نرسند نیز می‌توانند خواسته­ها و انتظارات خود را تعدیل کنند و در نتیجه، نشانه­های کمتری از اضطراب را تجربه ­کنند.

نتایج پژوهش نشان داد که بین استحکام من و نشانه­های اضطراب رابطه منفی وجود دارد. این یافته با نتایج پژوهش‌های قبلی (بلاک، 2002؛ مومنی و علیخانی، 1392) در خصوص رابطه مؤلفه­های استحکام من و نشانه­های اضطراب، مطابقت می‌کند. در تبیین این یافته­ها می­توان گفت که هر کدام از مؤلفه­های استحکام من به گونه­ای متفاوت می­توانند خطر ایجاد نشانه­های اضطراب را کاهش دهند. بر اساس نظریه بلاک (2002) مهارمن و تاب­آوری من عناصری هستند که میزان سازش و استحکام افراد در مواجهه با شرایط استرس­زای زندگی را مشخص می­کنند. بنابراین، افراد با سطوح بالای تاب­آوری من هنگام مواجهه با شکست و شرایط تهدیدکننده، به خوبی با شرایط محیطی جدید سازگار شده و نشانه­های اضطراب کمتری را تجربه می­کنند. در مقابل، افراد دارای من ضعیف در مواجهه با این شرایط قادر به سازش با وضعیت جدید نیستند و در مواجهه با شرایط استرس زا دچار آشفتگی می‌شوند و هیجان­های منفی و نشانه­های اضطرابی را تجربه می‌کنند. همچنین افرادی که قادر به تنظیم سطوح مهار من با توجه به شرایط موقعیتی هستند، در مواجهه با شرایط استرس­زای زندگی، با نگرانی و اضطراب کمتری مواجه می­شوند.

استحکام من یکی از مؤلفه‌های اصلی مدل‌های روان پویایی برای تبیین آسیب روانی است. استحکام من پایین سبب می‌شود من نتواند عملکرد واقعیت آزمایی را به مقدار کافی و مناسب انجام دهد و در نتیجه تعارضات درون فردی و بین فردی افزایش می‌یابد (وینر و همکاران، 2012). بنابراین، به نظر می‌رسد شکل گیری اختلالات روانی با ضعف من در ارتباط باشد. استحکام من پایین با مکانیسم‌های دفاعی رشدنایافته و نورتیک، ضعف مدیریت هیجان‌ها و نشانه‌های اضطرابی است (اگلینتون و چانگ، 2011؛ بشارت و شهیدی، 2011؛ بلاک، 2002؛ کاروالو و همکاران، 2013؛ نیلکا و همکاران، 2012). یکی از نشانگان اصلی که در عملکرد بیماران نوروتیک و اختلالات شخصیت انعکاس می‌یابد؛ اختلال‌هایی که با نشانه‌های اضطرابی رابطه دارند، سطح پایین استحکام من و مکانیسم‌های دفاعی سازش نایافته و نورتیک است (سینگ و آناند، 2015). در مقابل افرادی که در مقابله با شرایط استرس زای زندگی از سبک­های دفاعی رشد یافته استفاده می‌کنند، به گونه­ای بهنجار، انطباقی و کارآمد به مدیریت هیجان‌های آشفته ساز خود می‌پردازند و نشانه­های کمتری از نگرانی و اضطراب را تجربه می­کنند (اگلینتون و چانگ، 2011؛ بشارت و شهیدی، 2011؛ بلاک، 2002؛ کاروالو و همکاران، 2013؛ نیلکا و همکاران، 2012).

راهبردهای مقابله کارآمد از دیگر مؤلفه‌های سازنده استحکام من محسوب می‌شوند (بشارت، 1395). براساس نظریه لازاروس و فلکمن (1984)، راهبردهای مقابله مجموعه‌ای از پاسخ­های رفتاری و شناختی برای به حداقل رساندن فشار موقعیت­های استرس­زا هستند. شیوه پاسخ‌دهی به فرد کمک می‌کنند که در مقابله با مشکلات روزمره بر حسب مقتضیات و شرایط استرس‌زا، از راهبرد مقابله کارآمد مثل راهبردهای حل مسأله و راهبردهای هیجان محور مثبت استفاده کند. این دسته از راهبردها می‌توانند هیجان‌های آشفته‌ساز را مدیریت کنند و مانع شکل‌گیری نشانه‌های اضطراب شوند. در مقابل، افرادی که راهبردهای مقابله با استرس ناکارآمد استفاده می‌کنند، به جای پردازش و مدیریت هیجان­های خود و تمرکز بر حل مشکل، به افزایش نگرانی، ترس و هیجان­های منفی خود کمک می‌کنند و زمینه تشدید نشانه‌های اضطرابی را فراهم می‌سازند.

یافته­های پژوهش نشان داد که استحکام من در رابطه بین ابعاد کمال­گرایی و نشانه­های اضطراب نقش واسطه­ای ایفا می­کند. اگرچه این نقش استحکام من از یافته‌های اکتشافی و جدید پژوهش حاضر محسوب می‌شود، می‌تواند با نتایج پژوهش نیلکا و همکاران (2012) مبنی بر نقش واسطه­ای سبک­های مقابله در رابطه بین کمال­گرایی و نشانه‌های اضطراب، مقایسه شود. در تبیین این یافته­ها باید گفت که افراد کمال­گرا به­واسطه اتخاذ رویکردهای سخت‌گیرانه و معیارهای ایده­آل عملکرد برای خود و همچنین ترس و نگرانی از شکست در امور و دیدگاه دیگران نسبت به خود، همواره مستعد ترس و نگرانی و در نتیجه ایجاد نشانه‌های اضطراب هستند. با این حال افراد زیادی هستند که با وجود این­که رگه­های شحصیتی کمال‌گرایی در آن­ها دیده می­شود از سطح عملکرد قابل قبولی از نظر خود و جامعه برخوردارند، سطح رضایت از زندگی در آن­ها بالا است و افراد موفق و همچنین با بهزیستی روانی بالایی در نظر گرفته می‌شوند. همچنین این افراد در هنگام انجام وظایف و مسئولیت­های خود نیز نشانه­های اضطراب چندانی را تجربه نمی­کنند. در اینجاست که می­توان به این نکته پرداخت که علاوه بر ویژگی­های کمال­گرایی مثبت در این افراد، عواملی هست که می­تواند پیامدهای ناشی از ویژگی­های کمال­گرایانه را تحت تأثیر قرار دهد. یکی از این عوامل استحکام و نیرومندی من است. بنابراین، افراد کمال­گرا که از استحکام من بالایی برخوردارند در هنگام مواجهه با استرس­ها و نگرانی­های زندگی تاب­آوری بالایی دارند و با انعطاف­پذیری به مدیریت هیجان­های خود متناسب با شرایط و موقعیت­های زندگی می­پردازند. در نتیجه، این افراد در این مواقع نشانه­های اضطراب و سایر عواطف منفی را تجربه نمی‌کنند. به علاوه، این افراد در هنگام شکست و ناکامی و ایجاد استرس و نگرانی متعاقب آن، از رهبردهای سازگارانه و مسأله محور برای مقابله با استرس استفاده کرده و به حل مشکل می­پردازند. این افراد حتی هنگام مواجهه با هیجان­های منفی نیز از سبک­های دفاعی رشدیافته استفاده می‌کنند و می‌توانند هیجان‌های منفی خود مثل ترس و نگرانی را مدیریت نمایند و زمینه ایجاد بهزیستی روانی و جلوگیری از ایجاد نشانه­های اضطراب را در خود فراهم می­کنند.

به طور خلاصه، یافته­های این پژوهش نشان داد که ابعاد کمال­گرایی به گونه­ای متفاوت با نشانه­های اضطراب رابطه دارند و استحکام من می­تواند در رابطه بین ابعاد کمال­گرایی و نشانه­های اضطراب نقش واسطه­ای ایفا کند. پیامد نتایج این پژوهش را می‌توان در دو سطح نظری و عملی در نظر گرفت. در سطح نظری، یافته‌های این پژوهش می‌تواند تا حدی پیچیدگی­های رابطه بین ابعاد کمال­گرایی و نشانه­های اضطراب را توضیح دهد. نتایج نشان داد که علاوه بر متفاوت بودن رابطه ابعاد کمال‌گرایی با نشانه‌های اضطراب، متغیر شخصیتی مهم دیگری مثل استحکام من در این رابطه نقش واسطه‌ای ایفا می‌کند. این یافته، همچنین می‌تواند حساسیت بیشتر پژوهشگران در خصوص متغیرهای دیگری که ممکن است بتوانند نقش واسطه‌ای یا تعدیل کننده در رابطه بین ابعاد کمال‌گرایی و نشانه‌های اضطراب بازی کنند، برانگیزد. در سطح عملی، از یافته­های این پژوهش می­توان برای طراحی، آموزش و تعیین اثربخشی مدل­های آموزشی و درمانی برای والدین و فرزندان، جهت کاهش نشانه­های اضطراب در افراد کمال­گرا استفاده کرد.

پژوهش حاضر محدودیت­هایی نیز دارد که در ادامه به چند مورد از آن­ها اشاره می­شود. طرح این پژوهش از نوع همبستگی است. در نتیجه می­بایست محدودیت­های این پژوهش در زمینه نتیجه گیری علّی در مورد متغیرها در نظر گرفته شوند. جامعه آماری این پژوهش محدود به جامعه دانشجویی است. در نتیجه در زمینه تفسیر و تعمیم نتایج احتیاط­های لازم باید صورت گیرد. رابطة ابعاد کمال‌گرایی و نشانه‌های اضطراب، و همچنین نحوه تعامل این دو متغیر در رابطه با استحکام من، نیازمند بررسی‌های دقیق تر است که برای پژوهش‌های آیندهپیشنهاد می‌شود. همچنین، پیشنهاد می‌شود به منظور شناخت بهتر این تعامل و روابط بین این متغیرها با مؤلفه‌های سازنده استحکام من، رابطة این سه متغیر در نمونه‌های بالینی، افراد مبتلا به اختلال‌های اضطرابی و در اختلال‌های شخصیت، مورد بررسی قرار گیرد. پیشنهاد می­شود با غربالگری افراد با ویژگی­های کمال­گرایانه و برگزاری کارگاه­های آموزشی به آموزش مؤلفه­های آموزشی و درمانی پیشگیرانه برای این افراد پرداخت و در نتیجه با مداخله روی این افراد نشانه­های اضطراب آن­ها را کاهش داده و از ابتلای آنها به اختلال‌های اضطرابی پیشگیری کرد. برگزاری کلاس­های آموزشی ویژه برای والدین و بیان فرصت­ها و تهدیدهای پرورش ویژگی­های کمال­گرایانه در فرزندان، نیز می‌تواند تا حدودی به امر پیشگیری کمک کند.

 

 

 

 
منابع
اکبری، ب. (1388). مقایسه کمال­گرایی و عزت­نفس زنان افسرده، اضطرابی و عادی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر رشت. مجله زن و مطالعات خانواده، 4، 33-48.
بشارت، م. ع. (1384). بررسی ویژگی‌های روانسنجی مقیاس افسردگی اضطراب استرس (DASS-21) در نمونه‌های بالینی و جمعیت عمومی. گزارش پژوهشی، دانشگاه تهران.
بشارت، م. ع. (1386). ساخت­ و اعتباریابی مقیاس کمال­گرایی­چند بعدی ­تهران. پژوهشهای روان­شناختی، 19، 67-49.
بشارت، م.ع. (1388). پایایی و روایی فرم 28 سولی مقیاس سلامت روانی در جمعیت ایرانی. مجله علمی پزشکی قانونی، 54، 91-87..
بشارت، م. ع. (1395). ساخت و درستی آزمایی مقیاس استحکام من: یک مطالعه مقدماتی. مجله علوم روانشناختی، 60، 467-445.
بشارت، م. ع.، براتی، ن.، و لطفی، ج. (1387). رابطه سبک‌های مقابله با استرس و سطوح سازش روانشناختی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس. پژوهش در پزشکی، 32، 35-27.
بشارت، م.ع.، حسینی، س.ا. (1391). کمال­گرایی و اضطراب رقابتی در ورزشکاران. مجله روان شناسی تحولی،33، 15-25.
بشارت، م.ع.، حومینیان، د.، قهرمانی، م. ح.، نقی پور گیوی، ب. (1390). تأثیر واسطه­ای خودکارامدی ورزشی بر رابطه بین کمال­گرایی و اضطراب رقابتی. رشد و یادگیری حرکتی ورزشی،8، 28-5.
بشارت، م. ع.، زاهدی تجریشی ، ک.، و نوربالا، ا. ع. (1392). مقایسه ناگویی هیجانی و راهبردهای تنظیم هیجان در بیماران جسمانی­سازی، بیماران اضطرابی و افراد عادی. روانشناسی معاصر، 16، 13-3.
بشارت، م. ع.، و شالچی، ب. (1386). سبکهای دلبستگی و مقابله با تنیدگی. روانشناسان ایرانی، 11، 35-25.
عبدخدایی، س.، مهرام، ب.، ایزانلو، ز. (1390). بررسی رابطه بین ابعاد کمال‌گرایی و اضطراب پنهان در دانشجویان. مجله پژوهشهای روانشناسی بالینی و مشاوره،1، 58-47.
کاظمی، س.ف.، کریمی، ی.، دلاور، ع.، بشارت، م.ع. (1391). مقایسه ابعاد کمال گرایی (خودمدار، دیگرمدار و جامعه مدار) و مکان کنترل در میان دانشجویان با اضطراب امتحان بالا و دانشجویان عادی دانشگاه علامه طباطبایی. فصلنامه فرهنگ مشاوره و رواندرمانی، 9، 104-87.
مومنی، خ.، و علیخانی، م. (1392). رابطه عملکرد خانواده، تمایزیافتگی خود و تاب­آوری با استرس، اضطراب و افسردگی در زنان متاهل شهر کرمانشاه. مشاوره و روان­درمانی خانواده. 9، 320-297.

Alden, L. E., & Taylor, C. T. (2004). Interpersonal perspectives on social phobia. Clinical Psychology Review, 24(Special Issue), 857-882.

American Psychiatric Association (2013). Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders (DSM-V). Washington DC: Author.

Andreassi, J. L. (2013). Psychophysiology: Human behavior & physiological response. New York; Psychology Press.

Antony, M. M., Bieling, P. J., Cox, B. J., Enns, M. W., & Swinson, R. P. (1998). Psychometric properties of the 42-item and 21-item versions of the Depression Anxiety Stress Scales (DASS) in clinical groups and a community sample. Psychological Assessment, 10, 176-181.

Bauer, J. J., Schwab, J. R., & McAdams, D. P. (2011). Self-actualizing: where ego development finally feels good? The Humanistic Psychologist39, 1-15.

Bellak, L., Hurvich, M., & Gedeman, H. (1973). Ego functions in schizophrenics, neurotics and normals. NY: John Wiley.

Besharat, M. A., & Shahidi, S. (2011). What is the relationship between alexithymia and ego defense styles? A correlational study with Iranian students. Asian Journal of Psychiatry, 4, 145-149.

Block, J. (2002). Personality as an affect-processing system: Toward an integrative theory: Psychology Press.

Brown, T. A., Chorpita, B. F., Korotitsch, W., & Barlow, D. H. (1997). Psychometric properties of the Depression Anxiety Stress Scales (DASS) in clinical samples. Behaviour Research and Therapy, 35, 79-89.
Caes, L., Fisher, E., Clinch, J., Tobias, J. H., & Eccleston, C. (2015). The role of pain-related anxiety in adolescents' disability and social impairment: ALSPAC data. European Journal of Pain, 19, 842–851.
Carvalho, A. F., Hyphantis, T. N., Taunay, T. C., Macêdo, D. S., Floros, G. D., Ottoni, G. L., . . . Lara, D. R. (2013). The relationship between affective temperaments, defensive styles and depressive symptoms in a large sample. Journal of Affective Disorders, 146, 58-65.
Chang, E. C., Sanna, L. J., Chang, R., & Bodem, M. R. (2008). A preliminary look at loneliness as a moderator of the link between perfectionism and depressive and anxious symptoms in college students: Does being lonely make perfectionistic strivings more distressing? Behaviour Research and Therapy, 46, 877-886.
Costa, P. T., & McCrae, R. R. (1992). Revised NEO Personality Inventory (NEO-PI-R) and NEO Five Factor Inventory (NEO-FFI) professional manual. Odessa, FL: Psychological Assessment Resources.
Cramer, P. (2012). Psychological maturity and change in adult defense mechanisms. Journal of Research in Personality46, 306-316.
Daza, P., Novy, D. M., Stanley, M. A., & Averill, P. (2002). The Depression Anxiety Stress Scale-21: Spanish translation and validation with a Hispanic sample. Journal of Psychopathology and Behavioral Assessment, 24, 195-205.
Eglinton, R., & Chung, M. C. (2011). The relationship between posttraumatic stress disorder, illness cognitions, defense styles, fatigue severity and psychological well-being in chronic fatigue syndrome. Psychiatry Research, 188, 245-252.
Erikson, E. H. (1965). Youth: Fidelity and diversity. In E. H. Erikson (Ed.), The challenge of youth (pp. 1-28). Garden City, NY: Anchor Books.
Flett, G. L., Greene, A., & Hewitt, P. L. (2004). Dimensions of perfectionism and anxiety sensitivity. Journal of Rational-Emotive and Cognitive-Behavior Therapy, 22, 39-57.
Flett, G. L., & Hewitt, P. L. (2015). Measures of perfectionism. In G. J. Boyle, D. H. Saklofske, G. Matthews, G. J. Boyle, D. H. Saklofske, G. Matthews (Eds.), Measures of personality and social psychological constructs (pp. 595-618). San Diego, CA, US: Elsevier Academic Press. doi:10.1016/B978-0-12-386915-9.00021-8
Freud, S. (1923). The ego and the id. In J. Strachey (Ed. and Trans.), The complete psychological works (Vol. 19). New York: Norton, 1976.
Frost, R. O., Marten, P., Lahart, C., & Rosenblate, R. (1990). The dimensions of perfectionism. Cognitive therapy and research, 14, 449-468.
Gnilka, P. B., Ashby, J. S., & Noble, C. M. (2012). Multidimensional perfectionism and anxiety: Differences among individuals with perfectionism and tests of a coping- mediation model. Journal of Counseling and Development, 90, 427-436.
Gratz, K. L., & Roemer, L. (2004). Multidimensional assessment of emotion regulation and dysregulation: Development, factor structure, and initial validation of the Difficulties in Emotion Regulation Scale. Journal of Psychopathology and Behavioral Assessment, 26, 41-54.
Hewitt, P. L., & Flett, G. L. (1991). Perfectionism in the self and social contexts: conceptualization, assessment, and association with psychopathology. Journal of personality and social psychology, 60, 456.
Hewitt, P. L., Flett, G. L., Sherry, S. B., Habke, M., Parkin, M., Lam, R. W., . . . Stein, M. B. (2003). The interpersonal expression of perfection: perfectionistic self-presentation and psychological distress. Journal of Personality and Social Psychology, 84, 1303-1353.
Horowitz, L. M., Rosenberg, S. E., Baer, B. A., Ureno, G., & Villasenor, V. S. (1988). Inventory of Interpersonal Problems: psychometric properties and clinical applications. Journal of Consulting and Clinical Psychology, 56, 885-892.
Iancu, I., Bodner, E., Joubran, S., Zion, I. B., & Ram, E. (2015). Why not the best? Social anxiety symptoms and perfectionism among Israeli Jews and Arabs: a comparative Study. Comprehensive Psychiatry, 59, 33-44.
Ingram, R. E., & Price, J. M. (2001). The role of vulnerability in understanding psychopathology. In R. E. Ingram, & J. M. Price (Eds.), vulnerability to psychopathology: risk across the lifespan (pp. 3-19). New York: The Guilford Press.
Iranzo-Tatay, C., Gimeno-Clemente, N., Barberá-Fons, M., Rodriguez-Campayo, M. Á., Rojo-Bofill, L., Livianos-Aldana, L., . . . Rojo-Moreno, L.(2015). Genetic and environmental contributions to perfectionism and its common factors. Psychiatry Research, 230, 932-939.
Jacka, M. J., Mitchell, N., & Perez-Parada, J. (2016). Incidence and Prevalence of Anxiety, Depression, and Post-Traumatic Stress Disorder Among Critical Care Patients, Families, and Practitioners. Journal of Anesthesia & Intensive Care Medicine, 1: JAICM.MS.ID.55555.
Kashdan, T. B., & Wenzel, A. (2005). A Transactional Approach to social anxiety and genesis of interpersonal closeness: self, partner and social context. Behavior Therapy, 36, 335-346.
Kessler RCAguilar-Gaxiola SAlonso JChatterji SLee SOrmel JUstün TBWang PS. (2009). The global burden of mental disorders: an update from the WHO World Mental Health (WMH) surveys. Epidemiology and Psychiatric Sciences, 18, 23-33.
Kessler, R., C., Sampson, N., A., Berglund, P., Gruber, M., J., Al-Hamzawi, A., Andrade, L., . . . Wilcox, M. A. (2015). Anxious and non-anxious major depressive disorder in the World Health Organization World Mental Health Surveys. Epidemiology and Psychiatric Sciences, 24, 210-226.
Lam, L., C., Wong, C., S., Wang, M., Chan, W., Chen, E., Y., Ng, R., M.,…. Bebbington, P. (2015). Prevalence, psychosocial correlates and service utilization of depressive and anxiety disorders in Hong Kong: the Hong Kong Mental Morbidity Survey (HKMMS). Social Psychiatry and Psychiatric Epidemiology, 50, 1379-1388.
Lazarus, R. S., & Folkman, S. (1984). Stress, appraisal and coping. New York: Springer.
Loevinger, J. (1976). Ego development. San Fransisco, CA: Jossey-Bass.
Lovibond, P. F. (1998). Long-term stability of depression, anxiety, and stress syndromes. Journal of Abnormal Psychology, 107, 520-526.
Lovibond, S. H., & Lovibond, P. F. (1995). Manual for the depression anxiety stress scales. Sydney: Psychological Foundation Monograph.
Luthar, S. S., & Cicchetti, D. (2000). The construct of resilience: implications for interventions and social policies. Development and Psychopathology, 12, 857-885.
Masten, A. (2001). Ordinary magic: resilience processes in development. American Psychologist, 56, 227-238.
Mccrae, R. R., & Costa, P. T. (2005). Personality in adulthood. New York, NY: Guilford Press.
Norton, P. J. (2007). Depression Anxiety and Stress Scales (DASS-21): psychometric analysis across four racial groups. Anxiety, Stress & Coping, 20, 253-265.
O'Connor, R. C., Rasmussen, S., & Hawton, K. (2010). Predicting depression, anxiety and self-harm in adolescents: The role of perfectionism and acute life stress. Behaviour Research and Therapy, 48, 52-59.
Olthuis, J. V., Watt, M. C., & Stewart, S. H. (2014). Anxiety Sensitivity Index (ASI-3) subscales predict unique variance in anxiety and depressive symptoms. Journal of anxiety disorders, 28, 115-124.
Pfeffer, C. R., Hurt, S. W., Peskin, J. R., & Siefker, C. A. (1995). Suicide children grow up: Ego functions associated with suicide attempts. Journal of American Academy of Child and Adolescent Psychiatry, 34, 1318-1325.
Piko, B. (2001). Gender differences and similarities in adolescents’ ways of coping. Psychological Record, 51, 223-236.
Roy-Byrne, P. (2015). Treatment-refractory anxiety: Definition, risk factors, and treatment challenges. Dialogues in Clinical Neuroscience, 17, 191- 206.
Sadock, B. J., Sadock, V. A., & Ruiz, P. (2015). Kaplan & Sadock's synopsis of psychiatry: Behavioral sciences/clinical psychiatry (Eleventh edition.). Philadelphia: Wolters Kluwer.
Sevlever, M., & Rice, K. G. (2010). Perfectionism, depression, anxiety, and academic performance in premedical students. Canadian Medical Education Journal, 1, e96-e104.
Singh, N., & Anand, A. (2015). Ego-Strength and Self-Concept among Adolescents: A Study on Gender Differences. The International Journal of Indian Psychology, 3, 46-54.
Veit, C. T. & Ware, J. E. (1983). The structure of psychological distress and well-being in general population. Journal of Consulting and Clinical Psychology, 51, 730-742.
Watson, D., Clarke, L. A., & Tellegen, A. (1988). Development and validation of brief measures of positive and negative affect: The PANAS Scales. Journal of personality and Social Psychology, 54, 1063-1070.
Waugh, C. E., Fredrickson, B. L., & Taylor, S. F. (2008). Adapting to life's sling and arrows: Individual differences in resilience when recovering from an anticipated threat. Journal of Research in Personality, 3, 1-16. Available online at www.sciencedirect.com
Weiner, I. B., Tennen, H. A., & Suls, J. M. (2012). Handbook of Psychology, Personality and Social Psychology, 5, New Jersey: Wiley.
Weir, R. C., & Gjerde, P. F. (2002). Preschool Personality Prototypes: Internal Coherence, Cross-Study Reliability, and Developmental Outcomes in Adolescence. Personality and Social Psychology Bulletin, 30, 1229-1241.
Wheeler, H. A., Blankstein, K. R., Antony, M., McCabe, R. E., & Bieling, P. J. (2011). Perfectionism in anxiety and depression: Comparisons across disorders, relations with symptom severity, and role of comorbidity. International Journal of Cognitive Therapy, 4, 66-91.
Xu, Z.-Y., Zu, S., Xiang, Y.-T., Wang, N., Guo, Z.-H., Kilbourne, A. M., . . . Li, Z. J. (2013). Associations of self-esteem, dysfunctional beliefs and coping style with depression in patients with schizophrenia: A preliminary survey. Psychiatry Research, 209, 340-345.
Zvolenskya, M., J., Bakhshaie, J., Garza, M., Valdivieso, J., Ortiz, M., Bogiaiziand, D., et al. (2015). Anxiety sensitivity and subjective social status in relation to anxiety and depressive symptoms and disorders among Latinos in primary care.Journal of Anxiety Disorders3238-45.
[1]  anxiety
[3]  pre-morbid symptoms
[4]  Andreassi, J L
[5]  perfectionism
[6] self-oriented perfectionism
[7] Other-oriented perfectionism
[8] socially prescribed perfectionism
[9] loneliness
[10]  ego strength
[11]Tehran Multidimensional Perfectionism Scale (TMPS)
[12]  internal consistency
[13]  test-retest reliability
[14]  Inventory of Interpersonal Problems
[15]  Mental Health Inventory
[16]  Depression Anxiety Stress Scale (DASS)
[17]  reliability
[18]  validity
[19]  concurrent
[20]  convergent
[21]  discriminant
[22]  Beck Depression Inventory
[23]  Beck Anxiety Scale
[24]  positive and Negative Affect Schedule
[25]  Ego Strength Scale (ESS)
[26]  ego control
[27]  ego resiliency
[28]  defense mechanisms
[29]  coping strategies
[30]  mature
[31]  problem-focused coping
[32]  positive emotional-focused coping
[33]  Difficulties in Emotion Regulation Scale (DERS)
[34]  Positive and Negative Affect Schedule
[35]  exploratory factor analysis
[36]  confirmatory factor analysis