Document Type : Research Paper
Authors
1 Ph. D. of Educational Psychology, Department of Psychology, Faculty of Psychology and Educational Sciences, Allameh Tabatabaei University, Tehran, Iran
2 M. A. of Family Counseling, Department of counseling, Faculty of Humanities Science, University of Hormozgan, Bandarabas, Iran
Abstract
Keywords
افراد زیادی وارد زندان میشوند که جزء نیروی کارآمد و در اکثر مواقع جوان جامعه هستند که پس از گذراندن دورة محکومیت باید به اجتماع خود برگردند. بنابراین بررسی و پایش شاخصهای سلامتی و بهداشتی این افراد در زندان از نظر کمک به بازگشت نیروی انسانی سالم، مهم است (تاول، 2004). سلامت روانشناختیِ زندانیان و ارائة خدمات مطلوب به آنها توجه فراوانی را از سوی متخصصان به خود جلب کرده است و تحقیقات فراوانی در این زمینه صورت گرفته است (کرایتون و تاول، 2007). نگاهی به پژوهشهای انجام گرفته در کشورهای مختلف نشان میدهد که توجه به مشکلات روانشناختی زندانیان به شکل چشمگیری رو به افزایش است، چرا که اختلالات روانشناختی در بین زندانیان بسیار شایع است (بولتن، نیجمن و وَندراِستاک، 2009). در اغلب موارد وجود این اختلالهای روانی در فرد، نه تنها از میزان سازگاری فردی و اجتماعی وی میکاهد، بلکه امنیت و بهداشت روانی خانواده و سایر گروههای اجتماعی را نیز دچار مشکل میکند. در برخی موارد نیز، نوع و شدت مشکل به حدی میرسد که موجبات آزار و تهدید حقوق اعضای دیگر اجتماع را فراهم میآورد و نتیجة آن، درگیری فرد بیمار با قانون و مراجع کیفری است. به عبارت دیگر، فرد بیمار به سبب داشتن اختلال روانی و پیامد آن، یعنی ارتکاب جرم، تحت پیگرد قانونی قرار میگیرد. حدود 10 تا 15 درصد زندانیان، مبتلا به اختلالات روانی هستند (شریعت، اسعدی، نوروزیان، پاکرواننژاد، یحییزاد، و آقایان 1385؛ خدایاریفرد، عابدینی، اکبری زردخانه، غباریبناب، سهرابی، و یونسی، 1387). میزان شیوع اختلالات روانی در نمونههای متشکل از افراد مجرم و زندانی بسیار بالاتر از افراد دیگر جامعه است (بیکلو کمپبل، 2002).
از میان اختلالهای روانی شایع در زندانیان، افسردگی سهم عمدهای از این شیوع را به خود اختصاص داده است. افسردگی یکی از بیماریهای شایع روانپزشکی است. که محدود به زمان و مکان خاصی نیست و همه اقشار و طبقات جامعه را در بر میگیرد. اما در برخی از گروهها از جمله زندانیان این میزان بیشتر از سایرین است. فاضل و دانش (2002) در پژوهشی 62 مطالعة مربوط به شیوع اختلالهای روانپزشکی در زندان را مورد بررسی قرار دادهاند و سهم افسردگی را 10 درصد گزارش کردهاند. در پژوهشی که روی 1900 زندانی در کانادا انجام شد، 5/21 تا 8/29 درصد از گروه نمونه افسردگی داشتند (میلزو کرونر، 2005). افسردگی در زندانیان دارای پیامدهای متعددی است که خودکشی، رفتارهای خودآسیبرسان و مصرف مواد مخدر از آن جملهاند (آلبوکردی، نوری، نیکوسیر جهرمی و زاهدیان، 1389). مک شان (1989) مشاهده کرد که مددجویان مبتلا به مشکلات و بیماریهای روانی، 5 برابر سایر مددجویان به کارکنان زندان و مددجویان دیگر حملهور میشوند. این آمار و ارقام نشان میدهد که مراکز بازداشتگاهی و زندانها نیازمند فراهم کردن شرایطی هستند که زندانیان بتوانند تحت آن، مورد درمانهای فردی و گروهی قرار گیرند. سابقة خدمات روانشناسی در زندانها همانند سایر حوزههای روانشناسی کاربردی به دورة بعد از جنگ جهانی دوم بر میگردد، زمانی که زندانها شروع به استخدام روانشناسان برای کار در زندانها و کانونهای اصلاح و تربیت نمودند (تاول، 2005).
تاول (2004) تاثیر برنامههای مداخلهای متکی بر مجازات و برنامههای مداخلهای متکی بر تقویت رفتارهای مثبت را در یک اردوگاه از زندانیان مورد مقایسه قرار داد و دریافت که هر چه تاکید بر مجازات بیشتر شود، میزان ارتکاب جرم و محکومیت مجدد نیز افزایش مییابد. بر این اساس طی چند دهه گذشته تاکید مسئولان و دست اندرکاران جامعه و زندان بر جایگزینی فعالیتهای توانبخشی و بازپروری به جای تنبیه و مجازات در زندانها است. از جمله فعالیتهای توان بخشی که بهطور گستردهای در زندانها مورد استفاده قرار میگیرند، کارآموزیهای شغلی و حرفهای، برنامههای آموزشی و تربیتی، طرحهای کارآفرینی و مشاوره و روان درمانگری فردی و گروهی هستند. نتایج تحقیقات مختلف نشان دادهاند که برنامههای رواندرمانی نقش چشمگیری در بهبود وضعیت روانشناختی و کاهش میزان ارتکاب جرم مجدد زندانیان دارند (فریندشیپ، بلود، اریکسون و ثورتن، 2003).
زندان علاوه بر این که تشدیدکنندة اختلالهای روانی میباشد، رضایت شخص از زندگی و عواطف و هیجانهای فرد را نیز تحت تأثیر قرار میدهد و شادمانی او را کاهش میدهد (داینر، سو، لوکاس و اشمیت[1]، 1999، به نقل از اسفندیاری، 1389). از سازههایی که در مبحث شادمانی و نیز روانشناسی مثبت، اهمیت چشمگیری دارد، بهزیستی ذهنی است (اید و لارسون[2]، 2008، به نقل از اسفندیاری، 1389). روانشناسی مثبت[3] یکی از رویکردهای نوین روانشناسی است که عمدة تاکید آن بر توانمندیهای افراد است و در سالهای اخیر توسط سلیگمن مطرح شده است. روانشناسی مثبتنگر مطالعة علمی کارکردهای بهینة انسانی با هدف درک و به کارگیری این کارکردها در جهت کامیابی و شکوفایی افراد و جوامع میباشد (مگیارموئه، 2009). مرور ادبیات روانشناسی مثبت بیانگر کاربردهای بالقوة این رویکرد برای طیف وسیعی از افراد میباشد (اشنایدر و لوپز، 2007). برای نمونه مطالعات کاربرد روانشناسی مثبت را در زمینة آموزش، تجارت، مشاورة سازمانی، ازدواج و روابط میان فردی، آموزش والدین و ورزش نشان دادهاند (مگیارموئه، 2009). سین و لیوبومیرسکی (2009) در یک فراتحلیل به بررسی تاثیر درمان مثبتنگر بر بهزیستی و کاهش علائم افسردگی پرداختهاند که فراتحلیل مربوط به افسردگی 25 مطالعه را شامل میشد که 1812 آزمودنی در این پژوهشها شرکت داشتند (به صورت میانگین برای هر پژوهش 32 آزمودنی). اندازه اثرها در دامنة 28/0- تا 81/0 که 80 درصد این اندازه اثرها از اثربخشی رواندرمانی قرار داشتند که مبتنی بر روانشناسی مثبت حمایت میکردند. همچنین در فراتحلیل آنها، نتایج 49 مطالعة مرتبط با اثربخشی روانشناسی مثبت بر بهزیستی مورد بررسی قرار گرفته است (4235 آزمودنی، به صورت میانگین 64 آزمودنی در هر پژوهش) که اندازه اثرها از 31/0 تا 84/0 متغییر بودند که 96 درصد از اندازه اثرها در جهت مثبت بودهاند. پیتروسکی و میکوتا (2012) نیز در پژوهشی تحت عنوان اثر بخشی مداخلات روانشناسی مثبت بر افسردگی بیماران، دریافتند که مداخلات مثبت بر کاهش علائم افسردگی و افزایش بهزیستی تاثیر دارد. مطالعات دیگری هم نشان دادهاند که بهزیستی در نتیجه تمرینهای روانشناسی مثبت از جمله؛ تمرینهای نوع دوستی (بوهم، لیبومیرسکی و شلدون، 2011)، شکرگزاری (فرو، سفیک و امونس، 2008) نوشتن نقاط قوت (سلیگمن، استین، پارک و پترسون، 2005) افزایش مییابد. این پژوهش نیز بر آن است که دامنة کاربرد روانشناسی مثبتنگر را به حیطة مشکلات افراد زندانی بسط دهد. چرا که رنجی که زندانیان از افسردگی میبرند و متغیرهای بهزیستی که در بین زندانیان نگران کننده است، بیش از هر رویکرد دیگری میتواند مورد توجه و آماج تکنیکهای روانشناسی مثبتنگر باشد. بر این اساس، هدف اصلی پژوهش بررسی تاثیر مداخله مبتنی بر روانشناسی مثبت در کاهش نشانگان افسردگی و بهبود بهزیستی ذهنی زندانیان بود.
روش.
روش پژوهش، جامعه آماری و نمونه: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعة پژوهش شامل زندانیان زندان مرکزی شهر بندرعباس بود. پس از اجرای پرسشنامههای افسردگی و بهزیستی، 80 زندانی که افسردگی خفیف تا متوسط (نمره 8 تا 11)، متوسط (نمره 12 تا 15) و شدید (16 تا 39) داشتند و همچنین در بهزیستی ذهنی نمرات کمتری دریافت کرده بودند، به صورت هدفمند انتخاب و در دو گروه کنترل و آزمایش بر اساس سن، تحصیلات و وضعیت تاهل تا حد امکان همتا شدند. لازم به ذکر است که تعداد آزمودنیها به دلیل ریزش در پایان درمان به 71 نفر کاهش یافت.
ابزار سنجش: فرم کوتاه سیاهه افسردگی بک[4]: این پرسشنامه از 13 گویه تشکیل شده که به اندازهگیری نشانههای افسردگی که فرد در طی 2 هفتة گذشته تجربه کرده است، اشاره دارد. هر سوال بر اساس یک درجهبندی 4 نمرهای به شیوة لیکرت (0= من احساس غمگینی میکنم تا 3= من آنقدر احساس غمگینی میکنم که نمیتوانم سر پا بایستم) نمرهگذاری میشود. نمرة کل از صفر تا 39 است. سطوح افسردگی در این پرسشنامه شامل بهنجار با نمره 3- 0، افسردگی خفیف 7-4، افسردگی خفیف تا متوسط 11-8، افسردگی متوسط 15-12 و افسردگی شدید 39-16 میباشد، که در این پژوهش افراد با نمره 8 به بالا به عنوان آزمودنی انتخاب شدهاند.پایایی آزمون با آلفای کرانباخ 89/0 به دست آمده است. روایی پرسشنامه نیز به شیوه همگرا تایید شده است، به این صورت که همبستگی پرسشنامه با فرم 21 سوالی 67/0 گزارش شده است (رجبی، 1384).
مقیاس بهزیستی ذهنی[5]: برای سنجش بهزیستی ذهنی از مقیاس بهزیستی ذهنی داینر (2000، به نقل از اسفندیاری، 1389) استفاده شد. این مقیاس شامل دو بخش شناختی و هیجانی میشود، مولفة رضایت از زندگی، بخش شناختی و عاطفة مثبت و عاطفة منفی بخش هیجانی را تشکیل میدهد. هر چقدر فرد نمرة بالاتری را در مقیاس رضایت از زندگی و عاطفة مثبت و نمرة پایینتری در عاطفة منفی کسب کند، از بهزیستی بیشتری برخوردار است. مقیاس رضایت از زندگی به عنوان بخشی از بهزیستی ذهنی توسط داینر و همکارانش (1985) برای همة گروههای سنی تهیه شده است. این مقیاس میزان رضایت از زندگی را منعکس میکند. این پرسشنامه دارای پنج ماده است که میزان رضایتمندی کلی از زندگی را میسنجد. هر گویه از 1 (کاملاً مخالفم) تا 7 (کاملاً موافقم) نمرهگذاری میشود. ضریب آلفای کرانباخ آن 87/0 و ضریب بازآزمایی آن 82/0 گزارش شده است (کلر، 2004، به نقل از اسفندیاری، 1389). بخش هیجانی که شامل عاطفه مثبت و عاطفه منفی میباشد شامل 20 سوال میشود که هر ماده از 1 (بسیار کم یا هیچ) تا پنج (بسیار زیاد) نمرهگذاری میشود. منظور از عاطفه مثبت در این پرسشنامه میزان خوشبینی، لذت بردن از زندگی، احساس رضایت و خشنودی است. کسی که نمرة بالا در این خرده مقیاس کسب میکند، خوشبینی بیشتری را در زندگی تجربه کرده و در نتیجه از بهزیستی بالاتری برخورداراست. سوالات 1، 3، 5، 9، 10، 12، 14، 16، 17، 19 عاطفة مثبت را میسنجد. عاطفة منفی شاخصی است که سطح نگرانی، افسردگی، اضطراب و ناامیدی را میسنجد. به دست آوردن نمرة بالا در این مقیاس به معنای احساسات و عواطف منفی بیشتر و در نتیجه بهزیستی پایینتر است. سوالات 2، 4، 6، 7، 8، 11، 13، 15، 18، 20 عاطفة منفی این مقیاس را میسنجد. در پژوهشهای متعدد ضریب پایایی مقیاس بهزیستی ذهنی که از طریق روش باز آزمایی محاسبه شده پس از دو هفته تا دو ماه حداقل 82/0 گزارش شده است (داینر و همکاران، 1998، به نقل از اسفندیاری، 1389).
روش اجرا و تحلیل: بعد از کسب مجوز از سازمان زندانهای استان هرمزگان پیشآزمون پرسشنامه افسردگی و بهزیستی ذهنی از آزمودنیهای پژوهش که به صورت هدفمند انتخاب شده بودند گرفته شد. سپس بر اساس سن، تحصیلات و وضعیت تاهل در دو گروه 40 نفرة آزمایش و کنترل همتا شدند. آزمودنیهای گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقهای رواندرمانی مثبتنگر به مدت یک ماه هر هفته دو جلسه شرکت کردند. جلسات درمان بر اساس 14 جلسه رواندرمانی مثبتگرا که توسط رشید (2008، به نقل از مگیارموئه، 2009) ارائه شده است، تنظیم شد. اما چون در شیوه نامة رواندرمانی مثبت تاکید شده است که باید مداخلات مثبت به شکلی انجام شود که نیازهای جاری درمانجویان را پوشش دهد، جلساتی که ارتباطی به مشکلات زندانیان نداشتند، حذف شدند و جلسات مربوط به نیازهای زندانیان انتخاب شدند و پس از آنکه به تایید سه نظر از متخصصان مشاوره در زندان رسید، اجرا شد. محتوای این جلسات در جدول (1) آمده است.
جدول 1. خلاصه ساختار و محتوای جلسات مداخلات مثبتنگر مبتنی بر مشکلات زندانیان
جلسهها |
محتوا و فعالیتهای هر جلسه |
هدف |
جلسه اول |
توضیح مفروضهها و نقش در مانگر مثبت، گرفتن معرفی مثبت |
جهتدهی مراجعان |
جلسه دوم |
فرمولبندی طرح خاص مراجعان برای به کارگیری توانمندیها |
پرورش توانمندیها |
جلسه سوم |
توضیح بخشش به گونهای که مد نظر درمان مثبت است و تمرین نامه بخشش |
تسهیل بخشش |
جلسه چهارم |
بحث در مورد نقش خاطرات و تاثیر شکرگزاری بر این خاطرات |
قدرشناسی |
جلسه پنجم |
کمک به مراجعان برای رفع سوءتفاهمها در مورد خوشبینی |
امید و خوش بینی |
جلسه ششم |
آموزش جستجوی تعهد و معنا در زندگی از طریق روابط |
رابطه و دلبستگی |
جلسه هفتم |
ترسیم شجره توانمندیهای اعضای خانواده مراجع |
قدردانی از اعضای خانواده |
جلسه هشتم |
به کار بردن توانمندیهای برجسته در خدمت به دیگران |
یافتن معنا |
تجزیه و تحلیل داده های حاصل از این پژوهش به وسیلة نرمافزار spss-16 و با آزمون تحلیل کواریانس صورت گرفت.
یافتهها.
آزمودنیهای این پژوهش را در ابتدای پژوهش 80 زندانی زندان مرکزی بندرعباس تشکیل میدادند که در دو گروه آزمایش و کنترل مورد بررسی قرار گرفتند، اما در پایان به دلیل اتمام دوره محکومیت، مرخصی و یا انتقال بعضی از زندانیان تعداد آزمودنیها به 71 نفر ریزش کرد. میانگین سن گروه آزمایش 29 سال و گروه کنترل 5/29 بود. 17 نفر از آزمودنیهای گروه آزمایش متاهل، 18 نفر مجرد و 2 نفر هم وضعیت تاهل خود را گزارش نکرده بودند. از گروه کنترل هم 16 نفر متاهل و 18 نفر مجرد بودند. از نظر تحصیلات هم 30 نفر از گروه آزمایش تحصیلات دیپلم و زیر دیپلم، 6 نفر لیسانس و 1 نفر هم تحصیلات خود را گزارش نکرده بود. از گروه کنترل هم 29 نفر دیپلم و زیر دیپلم، 4 نفر لیسانس و 1 نفر هم تحصیلات خود را گزارش نکرده بود. برای ارزیابی تاثیر رواندرمانی مثبتگرا بر افسردگی و بهزیستی ذهنی زندانیان، پس از بررسی مفروضههای همگنی ماتریسهای واریانس – کواریانس و نرمال بودن توزیع متغیرها، از آزمون تحلیل کواریانس چند متغیره استفاده شد.
جدول 2. میانگین و انحراف استاندارد متغیرهای وابستة مربوط به آزمودنیهای دو گروه
|
گروه آزمایش |
گروه کنترل |
||
متغیرها |
میانگین |
انحراف معیار |
میانگین |
انحراف معیار |
پیشآزمون افسردگی |
62/12 |
63/3 |
41/12 |
88/3 |
پسآزمون افسردگی |
13/3 |
72/8 |
70/10 |
83/3 |
پیشآزمون بهزیستی ذهنی |
59/18 |
38/6 |
72/16 |
42/6 |
پسآزمون یهزیستی ذهنی |
86/20 |
37/7 |
26/16 |
09/6 |
پیشآزمون عاطفه مثبت |
02/24 |
66/3 |
92/23 |
25/4 |
پسآزمون عاطفه مثبت |
30/22 |
90/4 |
88/23 |
38/4 |
پیشآزمون عاطفه منفی |
57/22 |
71/22 |
55/3 |
26/3 |
پسآزمون عاطفه منفی |
83/18 |
18/23 |
50/3 |
91/3 |
جدول 3. تحلیل کواریانس تاثیر رواندرمانی مثبت بر بهزیستی ذهنی
منبع تغییر |
لامبدای ویلکز |
F |
sig |
مجذور اتا |
توان آزمون |
اثر گروه |
65/0 |
53/11 |
000/0 |
35/0 |
99/0 |
نتایج تحلیل کواریانس چندمتغیره نشان داد که رواندرمانی مثبت بر بهزیستی ذهنی زندانیان تاثیر معنیدار دارد (01/0<P و 53/11 = F1,69 ). مقدار لامبدای ویلکز 65/0 و مجذور اتا نیز 35/0 به دست آمد. هر چه مقدار لامبدای ویلکز به یک نزدیکتر باشد یعنی تفاوتها معنیدار نیستند. مقدار اتا نیز هر چه بزرگتر باشد نشاندهندة اندازه اثر زیاد است.
به منظور بررسی تاثیر رواندرمانی مثبت بر هر یک از مولفههای بهزیستی ذهنی و پاسخ به فرضیههای فرعی پژوهش از تحلیل کواریانس یک راهه استفاده شد که نتایج آن در جدول (2) آمده است.
جدول 4. نتایج تحلیل کواریانس یک راهه برای رضایت از زندگی، عاطفة مثبت و عاطفة منفی
متغیر وابسته |
مجموع مجذورات |
df |
میانگین مجذورات |
F |
sig |
مجذور اتا |
رضایت از ... |
17/554 |
1 |
17/554 |
27/16 |
000/0 |
198/0 |
عاطفة مثبت |
10/33 |
1 |
10/33 |
63/1 |
206/0 |
024/0 |
عاطفة منفی |
89/312 |
1 |
89/312 |
83/24 |
000/0 |
27/0 |
تحلیل هر یک از متغیرهای وابسته به تنهایی، با استفاده از آلفای میزان شدة بن فرونی (017/0) نشان داد که آزمودنیهای گروه آزمایش تحت تاثیر برنامه درمانی در رضایت از زندگی (F1,69= 16/27 , P = 0/000 ) و عاطفة منفی (F1,69= 24/83 , P = 0/000 ) با گروه کنترل تفاوت معنیدار آماری نشان دادند. به این معنی که رواندرمانی مثبتنگر به صورت معنیداری بر بهزیستی ذهنی و عاطفة منفی زندانیان تاثیر داشته است. اما در عاطفة مثبت بین دو گروه آزمایش و کنترل (F1,69= 1/63 , P = 0/20 ) تفاوتی معنیدار به دست نیامد. همچنین برای بررسی تاثیر مداخلات مثبت بر افسردگی، پس از بررسی همگنی شیب رگرسیون و نرمال بودن توزیع از تحلیل کواریانس یک راهه استفاده شد که نتایج آن در جدول (3) آمده است.
جدول 5. نتایج تحلیل کواریانس یک راهة تاثیر رواندرمانی مثبت بر افسردگی
منبع تغییر |
مجموع مجذورات |
Df |
میانگین مجذورات |
F |
معنیداری |
افسردگی |
19/39 |
1 |
19/39 |
55/5 |
021/0 |
نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که آزمودنیهای گروه آزمایش تحت تاثیر برنامه درمانی در نشانههای افسردگی (F1,69= 5/55 , P = 0/021 ) با گروه کنترل در سطح 05/0 تفاوت معنیدار آماری نشان دادند. به این معنی که رواندرمانی مثبتنگر به صورت معنیداری بر کاهش نشانههای افسردگی زندانیان تاثیر داشته است. در یک جمعبندی کلی نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که گروه آزمایش تحت تاثیر رواندرمانی مثبتگرا در متغیرهای عاطفه منفی، افسردگی و رضایت از زندگی با گروه کنترل تفاوت معنیدار دارند. اما دو گروه در عاطفه مثبت با هم تفاوت نداشتند.
بحث.
نتایج پژوهش نشان داد که رواندرمانی مثبتنگر به صورت معنیداری نشانههای افسردگی زندانیان را کاهش میدهد و مولفههای بهزیستی را ارتقا میبخشد. این نتایج با نتایج فراتحلیل سین و لیوبومیرسکی (2009) و نتایج پژوهش پیتروسکی و میکوتا (2012) همخوان است.
در تبیین تأثیر رواندرمانی مبتنی بر روانشناسی مثبتنگر بر کاهش نشانههای افسردگی میتوان به فرضهای بنیادی رواندرمانی مثبتنگر اشاره کرد. رواندرمانی مثبت مبتنی بر چندین فرض است (رشید، 2008، به نقل از مگیارموئه، 2009). نخست اینکه همه افراد مستعد بیماری روانی هستند، همانطور که دارای ظرفیت فطری شادی هستند. در این دیدگاه، شادی و آسیبشناسی در نتیجه تعامل بین محیط و شخص به وجود میآید. از این رو روان درمانگران مثبت، مراجعان را به صورت خود مختار و رشد محور در نظر میگیرند. دومین فرض رواندرمانی مثبت این است که توانمندیهای مراجعان و هیجانهای مثبت مانند ضعفها و هیجانهای منفی اصیل و واقعی هستند.
همسو با این فرضهای اساسی در رواندرمانی مثبت به مراجعان کمک میشود که این نقاط قوت را در خود پیدا کنند. استفاده از تکنیک معرفی مثبت و در کنار آن توجه به توانمندیهای منش راهی را پیش روی مراجع قرار میدهد که مخالف با تفکر جستجوی شکستها و ضعفها در افراد افسرده است. افراد افسرده با افکار و احساسات منفی که در محیط زندان هم تشدید میشود، دامنة تصمیمها و اعمال خود را محدود میکنند و این امر در روانشناسی مثبت با شناساندن نقاط قوت و تجربة احساسات مثبت مورد آماج قرار میگیرد. احساسات مثبت باعث گسترش آنی فهرست افکار و اعمال ما خواهد شد. که این خود باعث گستره فراختری از اعمال و افکاری خواهد شد که در طول زندگی داریم. به عبارتی دیگر وقتی شخصی حس مثبت دارد میتواند احتمالهای بیشتری را در مقابل روی خود ببیند. این گسترش در نتیجه احساسات مثبت، دقیقا متضاد آن حالتی است که افراد با احساسات منفی تجربه میکنند (مگیارموئه، 2009). رواندرمانی مثبت فقط به شناساندن نقاط قوت بسنده نمیکند، بلکه برای شکستهای مراجعان در زمینة فردی و بین فردی، تکنیکهای همچون بخشش را پیشنهاد میکند که چون بسیاری از زندانیان هم جرایمی را در رابطه با دیگران مرتکب شدهاند که از آن رنج میبرند، آن را متناسب حال خود مییابند.
همچنین در تبیین تأثیر رواندرمانی مبتنی بر روانشناسی مثبتنگر میتوان به تمرینهای نوع دوستی، شکرگزاری و نوشتن نقاط قوت اشاره کرد. مطالعات نشان دادهاند که بهزیستی در نتیجه تمرینهای روانشناسی مثبت از جمله؛ تمرینهای نوع دوستی (بوهم و همکاران، 2011)، شکرگزاری (فرو و همکاران، 2008) نوشتن نقاط قوت (سلیگمن و همکاران، 2005) افزایش مییابد.
کوتاه سخن اینکه، روانشناسان مثبتنگر، هیجانها و خاطرات مثبت را در بحثهای خود با مراجعان راهاندازی کرده و به آنها توجه میکنند. همچنین به موضوعات مرتبط با مشکلات مراجعان با هدف یکپارچه کردن هیجانهای مثبت و منفی میپردازند. به عنوان مثال در کمک به مراجع برای غلبه بر حادثه آسیبزا، درمانگر به توانمندیهایی که در نتیجه این تجربه ناگوار رشد میکند، نیز توجه میکند. مانند مراجعی که به خاطر گناه ناشی از صدمه به اعضای خانوادهاش احساس افسردگی میکند، ممکن است از او خواسته شود موقعیتهایی را بررسی کند که به آنها کمک کرده یا رفتارهای جامعه پسندی را برای افرد مورد علاقه خود انجام داده است. در رابطه با عدمتفاوت عاطفه مثبت گروه آزمایش و کنترل در عاطفه مثبت شاید بتوان به ماهیت تغییرپذیر و البته خارج از هشیاری عاطفة مثبت اشاره کرد. گرچه ما در هنگام تجربه وقایع خوشایند همچون دریافت هدیة غیرمنتظره، گوش کردن به موسیقی یا پیشرفت در یک کار احساس شادابی و طراوت میکنیم اما اغلب این احساس خوب ملایم به صورت ناخودآگاه ایجاد میشود. همچنین محیط زندان بیشتر تداعیکننده و موجد عواطف منفی است تا عواطف مثبت.
نتایج پژوهش حاضر را باید در سایة یک سری ملاحظهها و محدودیتها قرار داد. از محدودیتهای پژوهش حاضر ابزارهای به کار رفته در پژوهش هستند که محدود به آزمونهای مداد کاغذی و مختص به خود زندانیان بودهاند. این آزمونها علاوه بر محدودیتهای کلی که متوجه آنهاست در کاربرد با زندانیان که عمدتاً مطلوب نمایی اجتماعی بالایی نشان میدهند با مشکلات دوچندانی روبرو هستند که ممکن است نتایج را تحت تاثیر خود قرار داده باشند. همچنین محدودیت عمده این پژوهش عدم پیگیری است که شرایط خاص زندان آن را به پژوهش تحمیل کرده است. در پژوهشهای انجام شده در محیط زندان به دلایل انتقال، مرخصی و یا آزاد شدن زندانیان، عامل افت آزمودنی که همواره یکی از تهدیدکنندههای کنترلناپذیر روایی درونی است، به صورت جدیتری مطرح است.
در کار با زندانیان باید علاوه بر خود زندانی برای متولیان و مراقبان نیز برنامههای آموزشی را تدارک دید لذا توصیه میشود در پژوهشهای آتی این نکتة به دیده گرفته شود. توصیه میشود ابزار اندازهگیری بیشتر مبتنی بر مشاهده و عملکرد مراجعان در موقعیتهای طبیعی زندگی تدارک دیده شود.