The Role of Spirituality and Forgiveness in Psychological Symptoms of Coronary Heart Patients

Document Type : Research Paper

Authors

1 Assistant Professor,Department of Psychology, Faculty of Humanities, Payame Noor University, Tehran, Iran.

2 -Instructor; Department of Psychology, Faculty of Humanities, Payame Noor University, Tehran, Iran.

3 Master of Psychology, Psychosomatic Research Center, Isfahan University of Medical Sciences, isfahan,iran.

4 Master of Psychology, Faculty of Educational Sciences and Psychology, University of Guilan, Rasht, Iran.

Abstract

In recent years, causal studies have emphasized the role of biological, psychosocial, and spiritual dimensions in the emergence and exacerbation of cardiovascular disease. The purpose of this study was to investigate the role of spirituality and forgiveness in psychological symptoms in patients with coronary heartdisease. Therefore 96 patients admitted to the hospitals and clinics of medical diagnosis of coronary heart disease in 1396, were selected by purposive sampling method and answered the items of: Spiritual Tendencies (Sharifi, Mehrabi), Passed Questionnaire (Worthington, Hook & Witvliet) and a short form of Mental Indications (Dora). The results of correlation and stepwise regression analysis showed that there were negative correlations between the dimensions of spirituality and psychological symptoms. Psychological symptom subscales had significant negative relationships with spiritual beliefs, a sense of achievement spiritual, and religious self-realization, spiritual and social activities. Symptoms subscales as well as psychological and emotional dimensions of forgiveness decision had a significant negative correlation. Variables spirituality and forgiveness significantly predict and reduce psychological symptoms. The results of spirituality and forgiveness-based training programs can be used to promote mental health in different patients. 

Keywords


امروزه بیماری‌های قلبی[1]، به‌ویژه بیماری عروق کرونر قلب[2] (CHD) یکی از سه علت اصلی مرگ‌ومیر در کنار سرطان[3] و سکته مغزی[4] در بیشتر کشورهای صنعتی به شمار می‌رود (شیفر، 2006). بیماری عروق کرونری قلب بخشی از بیماری‌های قلبی عروقی است که به دلیل تنگی عروق کرونر قلب یا انسداد این عروق ایجاد می‌شود. متخصصان، عوامل جسمانی شناخته‌شده‌ای را با بروز بیماری کرونر قلب مرتبط می‌دانند؛ از جمله فشار خون بالا[5]، سطح بالای کلسترول مضر[6]، بیماری دیابت[7]، کمبود فعالیت بدنی، چاقی[8] و وراثت (دینولت، 1991).

  بیماری‌های قلبی – عروقی عمده‌ترین علل مرگ ‌و میر در کشورهای توسعه‌یافته و در حال توسعه شناخته شده است (ابواالقاسمی؛ تقی‌پور و نریمانی، 1391). شیوع بیماری‌های قلبی - عروقی به‌سرعت در بین کشورهای در حال توسعه در حال افزایش است (سعید؛ نیازی و آلماس، 2011). برآورد شده است مرگ‌ومیر ناشی از بیماری قلبی و عروقی از حدود 7/16 میلیون نفر در سال 2002 به 3/23 میلیون نفر در سال 2030 برسد (پیکنین، 2009). پیشرفت‌های نوین پزشکی رفتاری توجه متخصصان روانشناسی تندرستی را به نقش کلیدی عوامل غیرزیستی در بیماری کرونر قلب معطوف ساخته است و پژوهش دربارۀ این بیماری مدتی است که متوجه عوامل روانشناختی و عوامل روانی – اجتماعی - معنوی شده است (عیسی‌زادگان، 1392). ارتقای سلامتی بعد از انتخاب هدف مناسب، به پیگیری برای رسیدن به هدف نیز نیازمند است (سعیدی؛ بهرامی و علی‌پور، 1395).

به دلیل ماهیت خطرناک بیماری کرونر قلب و مزمن‌بودن آن، این بیماری به‌صورت یک بحران[9] در زندگی شخصی بیمار نمایان می‌شود. سی‌وارد (2000) معتقد است هر بحران یک بحران معنوی[10] است و تجربۀ منحصربه‌فردی را به وجود می‌آورد که علاوه بر پیامدهای جسمی، بر ابعاد روانی - اجتماعی و به‌خصوص معنوی فرد به‌طور چشمگیری تأثیر می‌گذارد و باعث جلوه‌گرشدن موضوعات کلیدی مرتبط با معنویت می‌شود. بیماران در مواجهه با آسیب و بیماری، آنچه در زندگیشان مهم بوده است ارزیابی می‌کنند و بیشتر، سؤالات ایدئولوژیک می‌پرسند (بالبونی و همکاران، 2007).

   همچنین برخی دانشمندان، قرن 21 را عصر دانایی و جامعۀ اطلاعاتی و برخی دیگر، عصر بازگشت به معنویت نام نهاده‌اند و سلیگمن آن را قرن تفاهم دین[11] و روانشناسی دانسته است. تعریف معنویت دامنۀ گسترده‌ای از والاترین امور بشری تا جست‌وجوی معنای هستی‌شناسانه یا بعد متعالی وجود انسان را در بر می‌گیرد (سلیگمن،2006). پارگامنت، مگیار و موری (2005) معنویت را به معنای جست‌وجوی امر مقدس به کار می‌برند و معتقدند معنویت تلاش فرد برای ساختن معنایی وسیع از هدف نهایی است. اگرچه معنویت عموماً ازطریق فرهنگ منتقل می‌شود، هم مقدم بر فرهنگ است و هم متعالی‌تر از آن. در دو دهۀ گذشته یک رویکرد کل‌گرایانه در شناخت بشر به وجود آمده و زمینه را برای انجام بررسی بیشتر در حوزۀ معنویت به‌مثابۀ یک بعد از ابعاد شناختی، هیجانی، رفتاری و بین‌فردی (که سازندۀ ماهیت انسان‌اند)، تسهیل کرده است (ونس، 2011).

 اگرچه ارتباط بین معنویت و سلامت روان در جهان‌بینی‌های شرقی (به‌خصوص بودیسم) قرن‌هاست که پذیرفته شده، شکاف تاریخی میان مذهب و علم در غرب، به‌تازگی به علاقۀ نسبی به سمت‌وسوی این ارتباط کشیده شده است (شریفی و مهرابی، 1387). ریکر (2007) معتقد است با اینکه داشتن هدف و معنا در زندگی با افزایش سن بیشتر می‌شود، تجربۀ معنایی برای جوانان و افراد سالخورده، بیشتر از افراد میانسال است.

  رابطۀ معنویت و آشفتگی‌های روانی[12] مانند یک U معکوس است. افراد با نمرۀ خیلی بالا یا خیلی پایین در معنویت، نسبت به افرادی با نمرۀ متوسط، احساسات مثبت بیشتری مانند شوخ‌طبعی و اعتماد به نفس[13] و هیجانات منفی[14] کمتری مثل خصومت و غم را تجربه می‌کنند (لیچ و لارک، 2004) . معنویت نه‌تنها بر حالات خلقی و سلامت روانی افراد موثر است، بر شرایط جسمانی نظیر تنظیم غدد درون ریز[15]، کاهش ابتلا به سرطان و مصرف کمتر مواد نیز مؤثر است (کوئینگ، 2004).

  حفظ حالت انگیزشی منفی (نبخشیدن) نسبت به فرد خطاکار، ریسک ابتلا به افسردگی و اضطراب را افزایش می‌دهد (لوسکین و تئورسن، 2007). همچنین معنویت ازجمله متغیرهایی است که بر ویژگی‌های شخصیتی افراد ازجمله بخشش[16] تأثیر می‌گذارد. موضوع بخشش، هم یک هنر و هم مقوله‌ای علمی در نظر گرفته می‌شود. وقتی بخشش یک هنر توصیف می‌شود، با خطاهای شخصی و اجتماعی سروکار دارد و از بهزیستی روانی و سلامت روان افراد متأثر خواهد بود و بر روابط بین فردی تأثیر می‌گذارد (ورثینگتون، 2003). یکی از مواردی که فرد را در ناراحتی، رنجش و خلق پایین نگه می‌دارد، نداشتن بخشش است. افرادی که دیگران را به‌راحتی نمی‌بخشند، در خشم باقی می‌مانند و معمولاً افکار ناراحت‌کننده‌ای در ذهن خود مرور می‌کنند. اینکه فرد واقعۀ ناراحت‌کننده‌ای را در ذهن خود مرور می‌کند، بخشی از مسئله است. نکتۀ مهم، علت ایجاد نگرش‌هایی است که باعث می‌شود فرد در رفتارهای خود سختگیرانه عمل کند یا دائم انتظارات و باورهای مختلف نامعقولی داشته باشد (ریتزمن، 2003)؛ بنابراین وقتی به مفهوم بخشش به‌عنوان یک هنر نگریسته می‌شود، این هنر در روابط اجتماعی برجسته خواهد شد و افرادی که بخشش بیشتری نشان می‌دهند، معمولاً در این ویژگی هنرمندتر از دیگران خواهند بود. همچنین بررسی پیشینۀ پژوهش در یک دهۀ اخیر نشان از توجه متخصصان علوم انسانی به‌ویژه روانشناسان به این سازه دارد (خجسته‌مهر؛ قنواتیان و رجبی، 1391). به اعتقاد رای و همکاران (2005)، بخشش، اشتیاق برای دست‌کشیدن از حق خود برای داشتن انزجار، قضاوت منفی و بی‌تفاوتی نسبت به کسی است که ناعادلانه ما را رنجانده است. مک‌کولاف، فینچام و تسانگ (2003) بخشش را جهت‌دادن مثبت به انگیزه‌های منفی تعریف کرده‌اند که با انگیزه‌های مصالحه‌آمیز و مثبت نسبت به فرد خطاکار همراه است. ورثینگتون (2003) بخشش را مقولۀ دو‌وجهی می‌داند که عبارت‌اند از: الف- بخشش تصمیمی[17] که شامل تغییر در هدف‌های رفتاریشخص (تغییر درانگیزه‌ها) نسبت به یک فرد خطاکار می‌شود و ب- بخشش هیجانی[18] که جایگزین‌کردن هیجانات منفی مرتبط با عدم‌بخشش هیجان مثبت را در بر دارد. براساس پژوهش‌ها، بین مفهوم بخشش و سلامت روان، رابطۀ مثبت و بین گذشت و اضطراب، نشخوار فکری[19] و افسردگی رابطۀ منفی وجود دارد (اورث و برکینگ، 2008). لوسکین و تئورسن (2007) در پژوهش خود نشان دادند افرادی که در مقیاس بخشش نمرات بالاتری آورده‌اند، نسبت به کسانی که نمرات پایین‌تری داشتند، از راهبرد‌های مقابله‌ای کارآمد، رضایت زندگی و بهزیستی روانشناختی و جسمی بالاتری برخوردار بودند. در مطالعۀ مونس - ایگوایلتا (2007) نیز نتایج نشان دادند بین بخشش با مشکلات جسمانی‌سازی و کاهش خلق رابطۀ معنی‌دار وجود دارد. بخشش، رهاکردن عاطفۀ منفی (مثل خشم، افسردگی، اضطراب)، شناخت منفی (مثل افکار انتقام) و رفتار منفی (مثل پرخاشگری کلامی) در پاسخ به بی‌عدالتی درخور ملاحظه هست. همچنین بخشش ممکن است شامل پاسخ‌های مثبت (برای مثال دلسوزی) نسبت به شخص خطاکار هم باشد (ورثینگتون، 2003).

در هر ناراحتی و بیماری، هرچند با جنبۀ کاملاً جسمانی، با توجه به مؤلفه‌های سلامتی می‌توان بیان کرد ارتباط محکمی بین سازه‌های روانشناختی، اجتماعی و فیزیولوژیک نهفته است. مطالعات نشان داده‌اند بیماری قلبی، یکی از سه علت اصلی مرگ‌ومیر در کنار سرطان و سکتۀ مغزی در بیشتر کشورهای صنعتی به شمار می‌رود که نقش عوامل روانشناختی به‌ویژه تجربۀ هیجان‌های منفی، بسیار مهم است. در این میان، یکی از عوامل مهم در بروز بیماری‌های قلبی- عروقی، اختلالات روانشناختی به‌ویژه افسردگی و اضطراب است که در این راستا بخشش و معنویت از عوامل اثرگذار در اختلالات روانشناختی، در بروز این بیماری‌ها نقش دارند (کوئینگ، 2012). همچنین با توجه به اینکه دستگاه قلبی عروقی یکی از سیستم‌های حساس بدن است که هرگونه تغییرات محیطی یا شرایط هیجانی و عاطفی فرد مانند خشم، غم، اضطراب و ترس می‌تواند فوراً به تغییراتی به‌ شکل تغییر در ضربان قلب و فشار خون منجر شود، پژوهش در این زمینه امری ضروری است؛ زیرا به روشن‌شدن اثرات این عوامل بر بیماری قلبی عروقی کمک می‌کند و موجب تشخیص ویژگی‌های شخصیتی می‌شود که در مسیر پژوهش‌های روانشناختی امری حائز اهمیت است. به‌علاوه، انتظار می‌رود یافته‌های پژوهش، در زمینۀ بهداشت روانی و روانشناسی سلامت نیز کاربرد داشته باشد و به شناخت افراد و توسعۀ دانش در این زمینه منجر شود؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش معنویت و بخشش بر علائم روانشناختی بیماران مبتلا به بیماری عروق کرونر قلب انجام شد. در این راستا سؤال‌های پژوهش عبارت بودند از:

1- معنویت چه سطحی از علائم روانشناختی را در بیماران عروق کرونر قلب پیش‌بینی می‌کند؟

2- بخشش چه سطحی از علائم روانشناختی را در بیماران عروق کرونر قلب پیش‌بینی می‌کند؟

 

روش

روشپژوهش، جامعۀ آماری و نمونه: روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعۀ آماری این پژوهش شامل تمامی بیماران مبتلا به عروق کرونر قلب شهر اصفهان در سال 1396 بود که به بیمارستان‌ها و کلینیک‌های پزشکی مراجعه کرده‌اند. شرکت‌کنندگان با استفاده از روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب شدند؛ به این صورت که مراکزی که بیماران قلبی برای معاینات و درمان بستری می‌شوند، شناسایی  و بیماران قلبی سه مرکز از بین 12 مرکز به‌صورت هدفمند انتخاب شدند. برای تعیین حجم نمونه و به دلیل دوسویه‌بودن فرضیه‌های پژوهش، در سطح اطمینان 95 درصد (05/0p=) و 96/1Z= در نظر گرفته و برای برآورد حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد (سرمد؛ بازرگان و حجازی، 1397). در سطح اطمینان 95 درصد (05/0 p=) و واریانس 25/0 و تفاوت میانگین‌های برابر با 09/0، تعداد 96 نفر حجم نمونه برآورد شد؛ بنابراین نمونۀ پژوهش متشکل از 96 بیمار (50 زن و 46 مرد) مبتلا به بیماری عروق کرونر قلب بودند. ملاک‌های ورود به مطالعه شامل داشتن بیماری قلبی با تشخیص پزشک، دست‌کم 3 سال سابقۀ بیماری قلبی، دامنۀ سنی بین 30 تا 55، حداقل تحصیلات پنجم ابتدایی. همچنین معیارهای خروج از مطالعه عبارت بودند از: داشتن عمل جراحی در 3 ماه قبل از اجرای پژوهش، وجود اختلالات روانی شدید و مزمن.

ابزار سنجش: پرسشنامۀ گرایش‌های معنوی[20]: شریفی، مهرابی، کلانتری این پرسشنامه را در 33 سؤال، چهار خرده‌مقیاس: باورهای معنوی، سؤال‌های (29-27-25-23-21-20-15-14-13-11-10-8-6) تجربۀ معنوی در زندگی (33-32-30-28-26-19-18) خوشکوفایی معنوی (31-24-17-16-3-2-1) و فعالیت‌های اجتماعی - مذهبی (22-12-9-7-5-4) و در یک طیف کاملاً موافق تا کاملاً مخالف (5گزینه) ‌در سال 1387 طراحی کردند. حداقل نمرۀ این پرسشنامه 33 و حداکثر 165 است. بررسی پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرنباخ نیز نشان داد خرده‌مقیاس‌های باورهای معنوی، تجربۀ معنوی در زندگی، خودشکوفایی معنوی و فعالیت اجتماعی – مذهبی به‌ترتیب دارای ضریب آلفای کرنباخ 89/.، 63/.، 83/.، و 88/. است. همچنین ضریب آلفای کرنباخ کل پرسشنامه نیز 93/. گزارش شد (شریفی، مهرابی، کلانتری و مفتاق، 1387). در پژوهش حاضر برای بررسی پایایی پرسشنامه از روش آلفای کرنباخ استفاده شد که 78/. به دست آمد. اعتبار سازه‌های آزمون به روش چرخش واریماکس 89/ . به دست آمد (شریفی و مهرابی، 1392).

 پرسشنامۀ بخشش[21]: مقیاس بخشش (ورثینگتون، 2003) شامل مقیاس بخشش تصمیمی[22] (DFS) و مقیاس بخشش عاطفی[23] (EFS) است که هر یک از این مقیاس‌ها شامل 8 آیتم و 2 خرده‌مقیاس‌اند؛ یعنی 16 سؤال دارد. خرده‌مقیاس‌های بخشش تصمیمی که نیات و نگرش‌های اجتماعی را اندازه‌گیری می‌کنند شامل سنجش نیات مطلوب اجتماعی[24] و مهار نیات منفی[25] است (سؤال 10-1 گویه‌های شماره 1، 3، 4، 5، 7، 9 و 10 به‌صورت معکوس نمره‌گذاری می‌شوند). ضریب آلفا برای بخشش تصمیمی به‌طور کلی 83/.، برای نیات مطلوب اجتماعی 78/. و برای مهار نیات منفی 83/. گزارش شده است (هوک، 2007). ضریب همبستگی پیرسون (46/.r=، 01/0P<) نشان‌دهندۀ همبستگی متوسط بین دو خرده‌مقیاس فوق است. خرده‌مقیاس‌های بخشش عاطفی که احساسات مثبت و منفی را اندازه‌گیری می‌کنند شامل وجود احساسات مثبت[26] و فقدان و کاهش احساسات منفی[27] است (سؤال 16-11). نمرات در این پرسشنامه در یک مقیاس 5 درجه‌ای و در حداقل نمره 16 و حداکثر نمره 80 نمره‌گذاری می‌شوند. ضریب آلفا برای خرده‌مقیاس‌های بخشش عاطفی به‌طور کلی 81/. برای وجود احساسات مثبت 85/. و برای فقدان و کاهش احساسات منفی 78/. گزارش شده است. نمرات 30-16 بخشش پایین - نمرات 45-31 بخشش متوسط و نمرات بالای 45 بخشش بالا را نشان می‌دهد. ضریب همبستگی پیرسون (41/.r=، 01/0P<) نشان‌دهندۀ همبستگی متوسط بین دو خرده‌مقیاس یادشده است. پایایی این پرسشنامه به روش آلفای کرونباخ در جمعیت ایرانی 81/. گزارش شد (پارسافر، نامداری، هاشمی و محرابی، 1394).

فرم کوتاه پرسشنامۀ علایم روانشناختی[28] : دورا و همکاران این فرم را در سال 2006 با 18 گویه برای ارزیابی آشفتگی‌های روانشناختی طراحی کردند که سه عامل جسمانی‌سازی، سؤال‌های (6-1) افسردگی (12-7) و اضطراب (18-13) را می‌سنجد. گویه‌های این پرسشنامه در طیف کاملاً موافق تا کاملاً مخالف (5 گزینه)‌ هستند. در این پرسشنامه، افزایش نمرات آزمودنی در خرده‌مقیاس نشان‌دهندۀ اضطراب، افسردگی و جسمانی‌کردن علایم روانشناختی است. دورا (2006) ضریب آلفای کرونباخ پرسشنامه را 89/0 گزارش کرد و ضریب همبستگی بین فرم کوتاه و بلند این پرسشنامه را 82/0 به دست آورد. در ایران در یک پژوهش مقدماتی، ضریب آلفای کرونباخ و دو نیمه‌سازی این آزمون به‌ترتیب 88/0، 81/0 محاسبه و نشان داده شد بین مقیاس عواطف مثبت (47/0-=r) و مقیاس عواطف منفی (70/0‌=r)، مقیاس شادی (58/0=r) و افسردگی (48/0=r) با این پرسشنامه همبستگی معنی‌داری وجود دارد (مقتدایی، 1391).

روش اجرا و تحلیل: برای جمع آوری اطلاعات، ابتدا چندین بیمارستان و کلینیک خصوصی مربوط به بیماران قلبی، شناسایی و از بین آنها بیماران مبتلا به اختلال کرونر قلب به‌صورت هدفمند انتخاب شدند. سپس اهداف پژوهش برای متخصصین قلب و پرستاران، تشریح و در گام بعد این اهداف برای هر یک از شرکت‌کنندگان، توضیح داده شدند و پس از آن پرسشنامه‌ها در اختیار گروه نمونه قرار گرفتند و از آنها خواسته شد سؤال‌ها را با دقت، مطالعه و پاسخ‌های مدنظر را متناسب با ویژگی‌های خود انتخاب کنند و تا حد امکان سؤالی را بی‌جواب نگذارند. برای ملاحظات اخلاقی پژوهش، شرکت‌کنندگانِ در پژوهش، ابتدای امر از جنبه‌های مختلف پژوهش آگاه شدند تا با رضایت کامل و میل خود و به دور از هر گونه اعمال فشار در پژوهش شرکت کنند. همچنین به شرکت‌کنندگان اطمینان داده شد در نهایت رازداری اطلاعات شخصی آنها محرمانه باقی می‌ماند. اطلاعات با استفاده از روش آماری رگرسیون چندمتغیره به روش گام‌به‌گام و با کمک نرم‌افزار spss22 تحلیل شدند.

 

یافته‌ها

در جدول 1 خصوصیات جمعیت‌شناختی شرکت‌کنندگان در پژوهش آورده شده‌اند.

 

 

 

جدول 1. ویژگی جمعیت‌شناختی شرکت‌کنندگان در پژوهش

مردان

زنان

متغیر

07/47

25/48

میانگین

سن

44/3

16/3

انحراف معیار

28/.

32/.

ابتدایی

تحصیلات

46/.

34/.

سیکل

22/.

20/.

دیپلم

4/.

14/.

لیسانس و بالاتر

9/.

13/.

مجرد

وضعیت تأهل

91/.

87/.

متأهل

32/.

24/.

3-1 سال

سابقۀ بیماری

25/.

30/.

6-4 سال

24/.

21/.

9-7 سال

19/.

25/.

10 سال و بیشتر

 

 

برای پیش‌بینی علائم روانشناختی براساس گرایش‌های معنوی و بخشش از تحلیل رگرسیون چندگانه به شیوۀ گام‌به‌گام استفاده شد. بدین منظور پیش‌فرض‌های آماری این آزمون بررسی شدند. ابتدا داده‌های پرت و انحرافی با آزمون ماهالانوبیس شناسایی و حذف شدند. سپس به‌منظور بررسی فرض توزیع طبیعی متغیر ملاک از آزمون کولموگروف اسمیرنف استفاده شد. نتایج نشان دادند سطح معناداری آماره Z کولموگروف اسمیرنف متغیر ملاک (علائم روانشناختی) بیشتر از 05/0 است؛ بنابراین توزیع متغیر با توزیع طبیعی تفاوت معناداری ندارد و این مفروضه برقرار است. همچنین برای بررسی هم‌خطی متغیرهای پیش‌بین از دو شاخص تحمل[29] و عامل تورم واریانس[30] استفاده شد. چنانچه شاخص تحمل بیشتر 4/0 و عامل تورم واریانس کمتر از 5/2 باشد، مفروضه عدم هم‌خطی بین متغیرهای پیش‌بین تأیید می‌شود. براساس نتایج به‌دست‌آمده میزان شاخص تحمل برابر با 54/0 و شاخص عامل تورم واریانس برابر با 85/1 محاسبه شد؛ بنابراین مفروضه وجودنداشتن هم‌خطی بین متغیرها تأیید شد. سپس بررسی استقلال خطاها با استفاده از آزمون دوربین - واتسون انجام شد. چنانچه این شاخص بین 5/1 تا 5/2 باشد (سرمد، بازرگان و حجازی، 1397)، این مفروضه برقرار است. در این پژوهش مقدار این آماره 43/2 گزارش شد که نشان‌دهندۀ برقراری این مفروضه است. با توجه به برقراری مفروضه‌های آزمون رگرسیون چندمتغیره، از این آزمون به‌منظور پیش‌بینی علائم روانشناختی براساس معنویت و بخشش استفاده شد.

  در جدول 2 رابطۀ متغیرهای پیش‌بین و ملاک و زیرمقیاس‌های آنها ارائه شده است.

 

 

جدول 2. رابطۀ متغیرهای پیش‌بین و ملاک و زیرمقیاس‌های آنها

متغیرهای ملاک

متغیرها پیش‌بین

علائم روانشناختی

جسمانی سازی

اضطراب

افسردگی

معنویت (کل)

**53/0-

*42/0-

*49/0-

**63/0-

باورهای معنوی

*46/0-

*39/0-

**44/0-

**65/0-

احساس کسب معنویت

**45/0-

*45/0-

*45/0-

**56/0-

خودشکوفایی معنوی

**63/0-

**43/0-

**53/0-

**699/0-

فعالیت‌های اجتماعی و مذهبی

**58/0-

*42/0-

**56/0-

**62/0-

بخشش (کل)

**44/0-

*38/0-

*48/0-

**55/0-

بخشش تصمیمی

**46/0-

**41/0-

**52/0-

**58/0-

بخشش هیجانی

*41/0-

*36/0-

*45/0-

*51/0-

                                                                                                                                         (05/0>p* و 01/0>p**

 

 

نتایج جدول 2 نشان می‌دهند همبستگی بین نمرۀ کل معنویت و ابعاد آن و نمرۀ کل بخشش و ابعاد آن با نمرۀ کل علائم روانشناختی و ابعاد آن، منفی و معنادار است (05/0p<)؛ بدین معنی که افزایش نمرۀ فرد در ابعاد معنویت و بخشش با کاهش نمرات در زیرمقیاس‌های علائم روانشناختی همراه است (داشتن نمرات پایین در فرم نشانه‌های روانی به معنی افزایش سلامت روان است).

برای پیش بینی علائم روانشناختی براساس گرایش‌های معنوی و بخشش از تحلیل رگرسیون چندگانه به شیوۀ گام‌به‌گام استفاده شد. نتایج آن در جدول 3 آمده‌اند.

 

 

جدول 3. رابطۀ متغیرهای پیش‌بین و ملاک و زیرمقیاس‌های آنها

مدل

R

2R

F

Sig

خودشکوفایی

70/0

49/0

49/0

001/0

خودشکوفایی + بخشش تصمیمی

73/0

53/0

03/0

007/0

 

 

 

 

براساس جدول 3، از بین متغیرهای پیش‌بینی‌کننده، متغیرهای خودشکوفایی (از ابعاد معنویت) و بخشش تصمیمی توانسته‌اند واریانس مربوط به علائم روانشناختی را تبیین کنند؛ به طوری که خودشکوفایی در گام اول، 49 درصد از تغییرات متغیر ملاک و در گام دوم، خودشکوفایی و بخشش تصمیمی روی هم 53 درصد از تغییرات علائم روانشناختی را تبیین می‌کنند. نتایج تحلیل واریانس برای اعتبار معادلۀ رگرسیون - که با میزانF به‌دست‌آمده معنی‌دار است – نشان‌دهندۀ اعتبار کافی این تحلیل است ( 01/0P<،).


 

جدول 4. جدول ضرایب B و Beta حاصل از تحلیل رگرسیون چندمتغیره گام‌به‌گام

مدل

ضرایب غیراستاندارد

ضرایب استاندارد

T

Sig

B

SE

Beta

خودشکوفایی

57/1

17/0

65/0

94/8

001/0

بخشش تصمیمی

75/0

27/0

20/0

74/2

006/0

 


با توجه به جدول 4 (براساس ضرایب استاندارد B)، به‌ترتیب متغیر خودشکوفایی از عامل معنویت و متغیر بخشش تصمیمی از عامل بخشش بالاترین سهم را در پیش‌بینی علایم روانشناختی در بیماران عروق کرونر قلب دارند ( 01/0P<،).

بحث

  امروزه توجه به مسائل روانشناختی در کنار مشکلات جسمانی ناشی از بیماری‌های مزمن (ازجمله بیماری عروق کرونر قلب) توجه پژوهشگران و درمانگران را به خود معطوف داشته است. در همین راستا این پژوهش با هدف بررسی نقش معنویت و بخشش با علائم روانشناختی بیماران کرونر قلبی صورت گرفت. اهمیت معنویت و رشد معنوی انسان تا حدی است که سازمان بهداشت جهانی در تعریف ابعاد وجودی انسان، به ابعاد جسمانی، روانی، اجتماعی و معنوی اشاره می‌کند و بعد چهارم، یعنی بعد معنوی را نیز در رشد و تکامل انسان مطرح می‌سازد (سلیگمن، 2006). یافته‌های این پژوهش نشان دادند رابطۀ معنویت و علائم روانشناختی به‌طور کلی منفی و معنادار است. این نتیجه در راستای یافته‌های لیچ و لارک (2004) است. براساس پژوهش این محققان داشتن روحیۀ معنوی، بالابودن هوش معنوی و احساس یگانگی و یکپارچگی با کاهش اضطراب و افسردگی و سلامت روان بیشتر ارتباط دارد.

 همچنین نتایج پژوهش حاضر نشان دادند تمام زیرمقیاس‌های علائم روانشناختی با زیرمقیاس‌های معنویت رابطۀ منفی معنادار دارند؛ اما بعد خودشکوفایی معنوی با افسردگی بیشترین رابطۀ معکوس را نشان داده است. این یافته‌ها با نتایج پژوهش (ونس، 2011) همخوان است. این امر را شاید بتوان چنین تبیین کرد که فرد دارای اعتقادات معنوی قوی، احساس پوچی، ناامیدی و یأس نمی‌کند و عزت نفس بالایی دارد. چنین فردی به آینده و محیط پیرامون خوش‌بین است و دربارۀ ابتلا به افسردگی آسیب‌پذیری کمتری نشان می‌دهد (کوئینگ، 2004). همچنین معنویت باعث ایجاد نگرش مثبت نسبت به دنیا در فرد می‌شود و او را در مقابل رویدادهای ناگوار زندگی (مثلفقدان یابیماری) که بر امید و تاب‌آوری فرد تأثیر می‌گذارد، یاری می‌رساند و با ایجاد انگیزه و انرژی در فرد، او را به بهترشدن زندگی امید‌وار می‌کند. این امر موجب افزایش تاب‌آوری و پذیرش موقعیت‌های تغییرناپذیر می‌شود و در بسیاری از موارد اضطراری که علم قادر به کمک به فرد نیست، این مسئله اهمیت خاصی دارد (کوئینگ، 2012).

  راجرز معنویت [31] را فقدان میانجی یا حضور، تورن[32] معنویت را عطوفت و ویلیام وست [33]معنویت را نوعی احساس آرامش، رضایت، صلح و صفای عظیم یا سطحی از انرژی، لطف الهی یا شفابخشی می‌نامند که باعث سیر معنوی در فرد می‌شود (امام‌زاده، 1392). این تجربه‌های معنوی به‌ویژه در بیماران دچار بیماری مزمن و خطرناک می‌تواند در ایجاد احساس امید، نزدیکی به خدا و کمک به حل مشکل موثر باشد (لاین و بوئرو، 2003).

 از یافته‌های دیگر پژوهش ارتباط منفی و معنادار بین مفهوم بخشش و علائم روانشناختی است. در تأیید این یافته، مونس - ایگوایلتا (2007) نشان دادند نبود بخشش در فرد به‌طور معنی‌داری با اضطراب، افسردگی،بدگمانی و عزت نفس پایین مرتبط است. همچنین رای (2005)، لوسکین و تئورسن (2007) نشان دادند در مداخلاتی که هدف آن افزایش متغیر بخشش در افراد بود، بر افسردگی، اضطراب، علائم استرس پس از سانحه، عزت نفس و یافتن معنای رنجش از آسیب به‌طور معنی‌داری تأثیر گذاشت. دربارۀ رابطۀ معنویت با بخشش نیز داشتن معنا و مفهوم در زندگی و یافتن معنای شخصی که نتیجۀ معنویت است، باعث ایجاد بخشش (چه به‌صورت هیجانی و چه به‌صورت تصمیمی) می‌شود.

 ریتزمن (2003) معتقد است طبیعت و ذات انسان در دوست‌داشتن‌های خالصانه و در ارتباط با خدا توصیف شده است و بخشش برای شفای جراحات عمیق عاطفی انسان امری لازم است. با یک بررسی مختصر ملاحظه می‌شود تقریباً بخشش در همۀ ادیان اعم از اسلام، مسیحیت، هندو و بودائیسم ارزشمند و محترم شمرده شده است (ری، 2005). همچنین، داشتن معنای شخصی می‌تواند به سلامت روانی انسان کمک کند و به دلیل ارتباط مثبت مفهوم گذشت با سلامت روانی (اورث و برکینگ، 2008)، این یافته توجیه‌پذیر است. درواقع در تبیین معناداری معنویت و بخشش بر کاهش افسردگی، اضطراب و مشکلات جسمی که همسو با نظریۀ ورثینگتون است (2001) می‌توان به این موضوع اشاره کرد که معنویت و بخشش با ارائۀ راهکارهایی در جهت کاهش انگیزه‌ها و احساسات منفی و ایجاد همدلی نسبت به شخص خطاکار باعث می‌شود فرد از رفتارهای اجتماعی سازش‌نایافته دوری کند و رفتارهای مثبت را در برابر شخص خاطی افزایش دهد. متعاقباً این تجربه، چرخۀ معیوب وقایعی را کاهش می‌دهد که با تعارض‌های بین‌فردی مثل (افکار طردبین فردی و افسردگی) همراه است (ورثینگتون، 2003).

پژوهش حاضر همچون سایر پژوهش‌ها با محدودیت‌هایی مواجه بود. یکی از محدودیت‌های این پژوهش کنترل‌نشدن نقش جنسیت بر مبنای متغیرهای پیش‌بین و ارتباط آنها با متغیرهای ملاک بود. علاوه بر این، تیپ‌های شخصیتی و ویژگی‌های شخصیتی به‌عنوان متغیرهای میانجی که شاید می‌توانست با متغیرهای ملاک ارتباط گیرد، در این پژوهش کنترل نشده است. همچنین به دلیل پایین‌بودن حجم نمونه می‌باید در تعمیم نتایج احتیاط کرد.

نتایج این پژوهش از رابطۀ معنادار معنویت و بخشش با علائم روانشناختی در بیماران مبتلا به بیماری عروق کرونر قلب، حمایت می‌کند؛ بنابراین پیشنهاد می‌شود به تقویت معنویت و آموزش بخشش و ابعاد آنها و نقش این متغیرها در کاهش علائم روانشناختی در این بیماران، بیشتر توجه شود تا امکان بهبود سلامت روانی و اجتماعی این بیماران حاصل شود. علاوه بر این، پیشنهاد می‌شود در پژوهشی به روش مداخله‌ای، اثربخشی آموزش معنویت درمانی و بخشش بر علایم روانشناختی و حتی امید به زندگی بیماران با اختلالات قلبی عروقی بررسی شود. همچنین پیشنهاد می‌شود در پژوهشی مستقل، نقش واسطه‌ای ویژگی‌های شخصیتی با متغیرهای پیش‌بین و ملاکِ بررسی‌شده در پژوهش حاضر مطالعه شوند تا اثرات مستقیم و غیرمستقیم روابط بین این متغیرها در بیماران با اختلالات کرونر قلب آشکار شوند.



[1] . heart disease

[2] . coronery heart disease (CHD)

[3] .cancer

[4] .cerebral stroke

[5] .high blood pressure

[6] . low density lipoprotein (LDL)

[7] .diabetes

[8] .overweight

[9] .crisis

[10] .spiritual

[11]  .religion

[12]  .mental confusion

[13] .self-confidence

[14] .negative emotions

[15] .endocrinology

[16]  .forgiveness

[17]. decisional

[18]. emotional

[19] .rumination

[20] . Spiritual Tendencies Questionnaire

[21] . Forgiveness Scale

[22] . Decisional Forgiveness Scale

[23] . Emotional Forgiveness Scale

[24] . prosocial intentions

[25] . inhibition of  negative intentions

[26] . presence of positive emotion

[27] . absence of negative emotion

[28] . Short form of psychological symptoms questionnaire

[29] . Tolerance

[30] . VIF

[31] . Rogers

[32] . Thorne

[33] . William West

ابوالقاسمی، ع.، تقی‌پور، م.، نریمانی، م. (1391). ارتباط تیپ شخصیتی D خود – دلسوزی و حمایت اجتماعی با رفتارهای بهداشتی در بیماران کرونر قلبی. فصلنامۀ روانشناسی سلامت پیام نور،1(1)، 19-5.
امام زاده، ع. (1392). معنویت در مراقبت سرطان: یک مطالعۀ کیفی. تحقیقات کیفی در علوم سلامت، 2(4)، 78-66.
پارسافر، س.، نامداری، ک.، هاشمی، ا. ، محرابی، ح. (1394). بررسی رابطۀ تعهد مذهبی، سبک‌های بخشش، نبخشیدن   و نشخوار فکری با سلامت روان. فصلنامةفرهنگمشاورهوروان‌درمانی، 6(23)،164-140.
سرمد، ز؛ بازرگان، ع.، حجازی، ا. (1397). روش‌های تحقیق در علوم رفتاری. تهران، انتشارات آگه.
سعیدی، ض؛ هادی بهرامی، ا .، علی‌پور، ا. (1395). خودمهارگری و سلامت: نقش تعدیل‌کنندۀ شفقت خود. فصلنامۀ روانشناسی سلامت دانشگاه پیام نور، 5(19)، 60-50.
 شریفی، آ.، مهرابی، ح.، کلانتری، م.، مفتاق، د. (1387). ساخت و بررسی ویژگی‌های روانسنجی پرسشنامۀ گرایش‌های معنوی در دانشجویان دانشگاه اصفهان. فصلنامۀ مطالعات اسلام و روانشناسی، 1(1)، 116-87 .
  خجسته‌مهر، ر.، قنواتیان، م.، رجبی، غ. (1391). اثربخشی آموزش اسناد بر افزایش گذشت و بهبود اسناد علی و اسناد مسئولیت زوجین. مجلۀ مشاوره و روان‌درمانی خانواده،1(4)، 440-423. 
مقتدایی، ک. (1391). اثربخشی شناخت‌درمانی مبتنی بر ذهن‌آگاهی بر علائم روانشناختی و جسمی زنان مبتلا به نشانگان رودۀ  تحریک‌پذیر. پایان‌نامۀ چاپ‌نشدۀ کارشناسی ارشد روانشناسی، دانشگاه گیلان.
Balboni ,A., Vanderwerker, LC. Block, SD. Paulk, ME. Lathan, CS. Peteet, JR. Prigerson, HG. (2007). Religiousness and spiritual support among advanced cancer patients and  associations with end of life treatment preferences and quality of life. Journal of Clinical Oncology, 25(5), 555-60.
Denollet ,Y. (1991). Negative affectivity and repressive coping: pervasive influence on self –reported mood, health, and coronary-prone behavior. Psychosomatic Medicine, 53(5), 538-556.
Diblasio ,A. (2012). Decision- based forgiveness treatment in cases of marital infidelity. Psychotherapy: Theory, Research, Practice, 37(2), 149-158.
Durá E1, Andreu Y, Galdón MJ, Ferrando M, Murgui S, Poveda R, Jimenez Y. (2006). Psychological assessment of patients with temporomandibular disorders: confirmatory analysis of the dimensional structure of the Brief Symptoms Inventory 18. Journal of Psychosomatic Research. 60)4), 365-370.
Hook,J. (2007). Forgiveness, Individualism, and Collectivism. A thesis submitted in partial fulfillment of the requirements for the degree of master of science at Virginia Commonwealth University. University of Illinois at Urbana- Champaign.
Jackson ,M. (1998). The influence of forgiveness on intimacy and trust in martial and committed relationships. Dissertation Abstracts International, 58-69.
Koeing ,G. (2012). Spirituality wellness and quality of life. New York: SRM.
Koenig,G. (2004). Spirituality, Wellness, and quality of life. Sexuality, Reproduction and Menopause, 2(2), 76-82.
Leach ,M.,& Lark ,R. (2004). Does spirituality add to personality in the study of trait forgiveness? Journal Personality and Individual Differences, 37, 147-156.
Lin ,R., Bauer-Wu ,M. (2003). Psycho-spiritual well-being in patient with advanced cancer: An integrative review of the literature. Journal of Advanced Nursing, 44(1), 69-80.
Luskin ,F., Thoresen ,E. (2007). The effects of forgiveness training on psychosocial factors in college age adults. Unpublished manuscript, Stanford University.
McCullough,E., Fincham ,D., & Tsang J. (2003). Forgiveness, forbearance, and time: The temporal unfolding of transgression-related interpersonal motivations. Journal of Personality and Social Psychology, 84(3), 540-57.
Munoz-Eguilta ,A. (2007). Irrational Beliefs as Predictors of Emotional Adjustment after Divorce, Journal of Rational-Emotive & Cognitive-Behavior, 25, 1-12.
Orth, U., Berking ,M. (2008). Forgiveness and psychological adjustment following interpersonal transgressions: A longitudinal analysis, Journal of Research in Personality 42, 365–385.
Paikkonen ,K., (2009). Psychological aspects of cardiovascular disease. Journal of Behavioral Medicine, 16(3), 195-6.
Pargamen ,I.٫ Magyar ,G., & Murray ,N. (2005). The sacred and search for significance: Religion as a unique process. Journal of Social Issues٫61٫665-687.
Reker, T. (2007). The purpose –in life test in an inmate population an empirical investigation. Journal of clinical psychology, 33, 688-693.
Ritzman ,T. (2003). Forgiveness: its role in therapy. Journal of Medical Hypnoanalysis, 2, 4-13.
Rye, MS. Pargament, KI. Pan, W. Yingling, DW. Shogren, KA. Ito, M. (2005). Can Group interventions Facilitate forgiveness of an Ex-Spouse? A Randomized Clinical Trial. Journal of Consulting and Clinical Psychology, 73(5), 880-892.
Saeed ,T., Niazi ,G., & Almas ,S. (2011). Type D personality: A predictor of quality of life and coronary heart disease. Eastern Mediterranean Health Journal, 17(1), 46 – 50.
Schiffer ,A. (2006). Type D personality and cardiovascular disease: Evidence and clinical implication. Minerva Psychiatra, 47, 87-79.
Seaward ,B. (2000). Stress and human spirituality: At the cross roads of physics and metaphysics. Applied Psycho-physiologic Biofeedback; 25(4): 241-246.
Seligman ,M.,(2006).Learned optimism. New York. Vintage books (a division of random house. Inc).
Vance ,D. (2011). Nurses, attitudes towards spirituality and spiritual care. Medical Surgical Nursing, 36(3), 18-30.
Worthington ,E. (2003). Forgiving and reconciling: Bridges to wholeness and hope. Downers Grove, IL: Inter Varsity Pr.