غلامرضا نصیری تاکامی؛ محمود نجفی؛ سیاوش طالع پسند
چکیده
هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی رواندرمانی مثبتنگر و درمان شناختی بر سرمایههای روانشناختی در نوجوانان با علائم افسردگی بود. این مطالعه از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری افرادی بودند که در 6 ماه اول سال ۱۳۹۶ به مراکز مشاوره و روانشناسی و کلینیکهای روانپزشکی در ساری مراجعه ...
بیشتر
هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی رواندرمانی مثبتنگر و درمان شناختی بر سرمایههای روانشناختی در نوجوانان با علائم افسردگی بود. این مطالعه از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری افرادی بودند که در 6 ماه اول سال ۱۳۹۶ به مراکز مشاوره و روانشناسی و کلینیکهای روانپزشکی در ساری مراجعه کرده بودند که از میان آنها ، 51 نفر به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش روان درمانی مثبت طی ۱۰ جلسه هفتهای یک جلسه ۹۰ دقیقهای و گروه آزمایشی درمان شناختی رفتاری طی ۸ جلسه هفتهای یک جلسه ۹۰ دقیقهای، به صورت گروهی تحت درمان قرار گرفتند. پرسشنامه افسردگی کواکس، تاب آوری کانر و دیویدسون، اُمیدواری اشنایدر، آزمون بازنگری شده جهتگیری زندگی و مقیاس خودکارآمدی عمومی شرر اجرا گردید. گروه کنترل نیز هیچ مداخلهای دریافت نکرد. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد که رواندرمانی مثبتنگر و درمان شناختی رفتاری بر هر چهار متغیر سرمایه روانشناختی (خوش بینی، تاب آوری، اُمید و خودکارآمدی) تاثیر معناداری داشتهاند. اما اثربخشی روان درمانی مثبتنگر در افزایش مولفه اُمید بیشتر از درمان شناختی رفتاری بود. همچنین در بررسی دو رویکرد درمانی بر سرمایه روانشناختی مثبت تفاوت معنیداری بین دو گروه مداخله و گروه گواه وجود داشت. دو مدل درمانی روان درمانی مثبت-نگر و درمان شناختی رفتاری به دلیل تاکید بر جنبههای مختلف روانشناختی در افزایش سرمایه روانشناختی مثبت موثر بودند.
پری ملکی گلندوز؛ باقر سرداری
چکیده
پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش روانشناسی مثبت گرا با تأکید بر آموزه های دینی بر کاهش رفتارهای پرخطر دانش آموزان دارای افکار خودکشی مقطع متوسطه دوره دوم شهر خلخال انجام گرفت. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون- پس آزمون –پیگیری با یک گروه آزمایش و کنترل بود. نمونه پژوهش تعداد 30 دانش آموز از مدارس دخترانه مقطع متوسطه ...
بیشتر
پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش روانشناسی مثبت گرا با تأکید بر آموزه های دینی بر کاهش رفتارهای پرخطر دانش آموزان دارای افکار خودکشی مقطع متوسطه دوره دوم شهر خلخال انجام گرفت. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون- پس آزمون –پیگیری با یک گروه آزمایش و کنترل بود. نمونه پژوهش تعداد 30 دانش آموز از مدارس دخترانه مقطع متوسطه دوره دوم شهر خلخال در سال تحصیلی 1399-1398 بود که به روش نمونه گیری هدفمند چندمرحله ای انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. از مقیاس افکار خودکشی بک و مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی برای سنجش متغیرها استفاده شد. گروه آزمایش طی 10 جلسه تحت روانشناسی مثبت گرا با تأکید بر آموزه های دینی قرار گرفتند و در این مدت گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد. داده ها از طریق تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. نتایج نشان داد مداخله ارائه شده در کاهش رفتارهای پرخطر اثر مثبت داشته و این اثر در مرحله پیگیری هم تداوم داشت. در مجموع می توان گفت که روانشناسی مثبت گرا با تأکید بر آموزه های دینی با پیشینة نظری و پژوهشی قوی، راهبردی مناسب درکاهش رفتارهای پرخطر دانش آموزان دارای افکار خودکشی است و می توان از آن به عنوان یک شیوة مداخله ای مؤثر در کاهش این نوع از اختلالات استفاده کرد.
فریده همتی؛ هوشنگ جدیدی؛ یحیی یار احمدی؛ مریم اکبری
چکیده
هدف پژوهش ارزیابی تأثیر آموزش برنامه ی مداخله ای تلفیقی بر مبنای اشتیاق تحصیلی و آگاهی فرا شناختی بر خود ناتوان سازی تحصیلی دانش آموزان دختر بود. پژوهش یک طرح نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه پژوهش 30 نفر از دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر کرمانشاه بودند که پس از غربالگری نمره بالایی در خودناتوان سازی ...
بیشتر
هدف پژوهش ارزیابی تأثیر آموزش برنامه ی مداخله ای تلفیقی بر مبنای اشتیاق تحصیلی و آگاهی فرا شناختی بر خود ناتوان سازی تحصیلی دانش آموزان دختر بود. پژوهش یک طرح نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه پژوهش 30 نفر از دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر کرمانشاه بودند که پس از غربالگری نمره بالایی در خودناتوان سازی داشته و بر اساس نمونه گیری تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش 10 جلسه 90 دقیقه ای آموزش تلفیقی اشتیاق تحصیلی و آگاهی فراشناختی را دریافت کردند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه خودناتوان سازی جونز و رودلت پیش از شروع مداخله آموزشی، و پس از آن از افراد هر دو گروه جمع آوری شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس انجام گرفت. نتایج حاصل از تحلیل کواریانس نشان داد که برنامه ی آموزشی تلفیقی بر مبنای اشتیاق تحصیلی و آگاهی فرا شناختی موجب کاهش خودناتوان سازی در سطح معنی داری شد. براساس یافته های پژوهش می توان گفت آموزش تلفیقی اشتیاق تحصیلی می تواند به عنوان یک روش مداخله ای مناسب برای کاهش خودناتوان سازی دانش آموزان به کار رود.